تالار گفتمان مانشت
یادگیری برنامه نویسی تا اجرای پروژه های بزرگ - نسخه‌ی قابل چاپ

یادگیری برنامه نویسی تا اجرای پروژه های بزرگ - The BesT - 12 آذر ۱۳۹۸ ۰۱:۰۲ ق.ظ

سلام دوستان
پیرو بحث اخیر بنده میخواستم دوستان باتجربه بیان و تجربیات خودشون را در زمینه شروع یک زبان برنامه نویسی هدفمند تا اجرای واقعی یک پروژه ذکر کنند.
همه ما در طول دروس دانشگاه پروژه های کوچیک دانشگاهی و حل مساله را یاد گرفتیم. ولی برای انجام یک پروژه بزرگتر که بتونیم یک ایده جدید را راه اندازی کنیم و وارد بازار شویم و کسب درآمد کنیم گیر میکنیم یا گیج میشیم.
شما دوستان که در شرکتهای خیلی خوب کار میکنید و سالهای تجربه کار برنامه نویسی دارید تجربه هاتون را بفرمایید.
الان پروژه هایی که برای من خیلی جذاب هست و ایده خیلی خوبی بوده اسنپ و دیجی کالا و همچنین دوستمون گفت کاهش ترافیک جاده یا دوربین های ضبط پلاک ماشین در زمان تخلفات و ... هست. اگر بازهم موردی سراغ دارید بفرمایید.

RE: یادگیری برنامه نویسی تا اجرای پروژه های بزرگ - Qu1ckZ - 12 آذر ۱۳۹۸ ۰۱:۳۰ ق.ظ

(۱۲ آذر ۱۳۹۸ ۰۱:۰۲ ق.ظ)The BesT نوشته شده توسط:  سلام دوستان
پیرو بحث اخیر بنده میخواستم دوستان باتجربه بیان و تجربیات خودشون را در زمینه شروع یک زبان برنامه نویسی هدفمند تا اجرای واقعی یک پروژه ذکر کنند.
همه ما در طول دروس دانشگاه پروژه های کوچیک دانشگاهی و حل مساله را یاد گرفتیم. ولی برای انجام یک پروژه بزرگتر که بتونیم یک ایده جدید را راه اندازی کنیم و وارد بازار شویم و کسب درآمد کنیم گیر میکنیم یا گیج میشیم.
شما دوستان که در شرکتهای خیلی خوب کار میکنید و سالهای تجربه کار برنامه نویسی دارید تجربه هاتون را بفرمایید.
الان پروژه هایی که برای من خیلی جذاب هست و ایده خیلی خوبی بوده اسنپ و دیجی کالا و همچنین دوستمون گفت کاهش ترافیک جاده یا دوربین های ضبط پلاک ماشین در زمان تخلفات و ... هست. اگر بازهم موردی سراغ دارید بفرمایید.

انتخاب زبان بستگی داره آدم بخواد چیکار کنه و بر اساس اون زبان مناسبت ش رو انتخاب کنه. مثلا اگه کسی بخواد برنامه نویسی اندروید رو یاد بگیره منطقی تره که Java یاد بگیره تا این که C++ یاد بگیره. اکثر زبان های برنامه نویسی امروزی فرق زیادی با هم ندارن و بهتره حساسیت زیادی روی انتخاب زبان نداشته باشین.
از نظر دانش برنامه نویسی هم به نظرم بهترین کار اینه که اگه یک پایه اولیه ای دارید (از دانشگاه یا هر جای دیگه) سعی کنید توی زمینه ای که میخواید کار کنید یکی - دو Course و آموزش خوب ببینید و یکم تمرین کنید و بعد به صورت کارآموز وارد یک شرکت بشید یا از کسی پروژه ای بگیرید تا مجبور بشید با چالش های انجام پروژه روبرو بشید.
راستش برای ایده من چیزی به ذهنم نمیرسه و نمیشه زیاد کلی نظر داد. ولی از نظر فنی اگه چیزی رو جواب ندادم بپرسید.

یادگیری برنامه نویسی تا اجرای پروژه های بزرگ - marvelous - 12 آذر ۱۳۹۸ ۰۲:۴۹ ب.ظ

من معذرت میخوام که بحثم یه کم شکلش فرق میکنه، ولی میخوام اینجا به عنوان کسی نظر بدم که تجربه ی زیادی اندوخته طی این سالها، مهم شکل تجربه هست و مسئله شروع به یادگیری یک زبان برنامه نویسی و در امتداد اون رسیدن به کار کردن روی پروژه های بزرگ شامل این قانون و این تجربه ی من میشه.

چیزی که هست همه چیز شامل یک الگو هست. این الگو در تمام کارها یکسانه، از کار هنری بگیر تا کار فنی و یادگیری و بکار گیری یه زبان برنامه نویسی. منتهی از یه مهندس کامپیوتر، خصوصا کسی که مدارج علمی بالایی در این زمینه داره انتظار میره که بهتر با یادگیری یه زبان ارتباط برقرار کنه و علتش رو الان میگم.

اگه دقت کنید شماها که مهندس کامپیوتر هستین، اینو همیشه بهش فکر کردین که دیگران اصلا نمیتونن مثل شما در مورد کامپیوتر فکر کنن. یه مهندس کامپیوتر همه چیز رو به شکل الگوی اولیه ی اون تجزیه میکنه در برخورد با کامپیوتر و همین کیفیت کارش با این سیستم جل الخالق رو بالاتر از افراد دیگه میبره و به عبارتی استفاده ی بهینه میکنه. ولی گاهی این حس آدمو اذیت میکنه. مثلا اونی که از زبان پایتون که نزدیک ترین نوع برقراری ارتباط با کامپیوتر به زبان انسان هست اطلاعات داره و کمی در مورد مثلا طراحی بازی میدونه، وقتی به یه بازی کامپیوتری وارد میشه که مثلا بازی کنه، این بازی براش به الگوهای تشکیل دهندش به زبان مورد نظر تجزیه میشن و گاهی این حس تمرکز رو از آدم میگیره.

مثلا در عالم کاری من، من نمیتونم خوب فیلم ببینم به عنوان مثال چرا که بس که پشت صحنه بودم و علم پشت صحنه یا به عبارتی علم این کارو دارم مدام دارم پشت صحنه و دستورات کارگردان و نوع الگویی رو که یه بازیگر برای ایجاد نقشش استفاده میکنه رو میفهمم. این از یه نظر خوبه که میدونم فیلم خوب چیه و بد چیه، ولی از نظر تماشا و تمرکز میتونم بگم تمرکز یه شخص عادی که هیچ اطلاعات سینمایی نداره رو ندارم و اون بهتر فیلم رو میبینه و باهاش ارتباط میگیره.

میخواستم بگم تو همه ی شغلها یه احساس مشابه هست و این زمانی اتفاق می افته که تونسته باشی دانش تئوری رو بدون گذروندن مرحله ی عملی لازم بگذرونی. (نقص نظام آموزشی ما) حالا کاری که ما باید بکنیم برای مهار و افسار کردن این حس برای استفاده از اون در یادگیری مثلا یه زبان برنامه نویسی، اینه که با بیسیک و ابتدایی ترین المانها در یک زبان شروع کنیم و یه دور ساختار مثلا زبان پایتون رو مرور کنیم. من خودم رو نمیگم چون من هنوز با اینکه بیست و اندی ساله با کامپیوتر حرفه ای کار میکنم ولی در این حد نیستم. ولی شماها دانش بیسیک رو دارین و حالا میخواین عمیق ترش کنین. پس از مبتدی و یه مطالعه ی اجمالی روی ساختار زبان داشته باشین. بعد شروع کنین از پروژه های کوچیک و اونا رو پیاده کنین، یعنی یادگیری در این مرحله باید به صورت پروژه ای باشه که تکمیل کننده ی دانش تئوری هست که شما از قبل و به خاطر مهندس کامپیوتر بودنتون دارین. به نظر من فیلمهای آموزشی خیلی میتونن تاثیر گذار باشن و دیگه خودتون اوستا هستین که فیلم های آموزشی مربوط به مثلا برنامه نویسی پایتون رو کجا میتونین پیدا کنین.

میخوام بگم از حستون استفاده کنین و اول برای برقراری ارتباط با یه زبان برنامه نویسی یکبار ساختار اصلی و بیسیک اونو مطالعه کنین، بعد میبینین یه ارتباطی بین دانش قبلی و این دانش جدید که میخواین کسب کنین ایجاد میشه مثل یه زنجیره با انجام دادن پروژه ها در سطحهای مختلف تکمیل میشه. میبینین که راحت هم باهاش ارتباط گرفتین و این همون مهار کردن دانش هست در درون آدم برای برقراری ارتباط با موضوع مورد یادگیری.

چیزی که هست شماهایی که مهندسی کامپیوتر رو از مقطع لیسانس هم بالاتر خوندین موفق تر خواهید بود اگه از روش درستش استفاده کنین برای برقراری ارتباط با موضوع و پیشرفت درش در مدت زمان کوتاه. چون شما ساختار ها رو میشناسین و الان فقط لازمه که از این ساختار ها بر اساس الگوی یه زبان خاص استفاده کنین.

من خودم اولین بار از اسمبلی شروع کردم در موسسه وابسته به دانشگاه شریف که مکانش خیابون آزادی ، بالا تر از استاد معین و توی طرشت هست. بعد بیسیک و جی دبلیو بیسیک رو یاد گرفتم و اون موقع بود که زبان C و پاسکال خیلی رایج شدن. من هنوز زیاد در مورد پاسکال ترس داشتم مطالعه نکردم و یه راست رفتم مجموعه C رو یاد گرفتم. ولی الان میبینم که باید پایه ها و ساختار ها رو شناخت مثل شماها که مهندس کامپیوتر هستین و بعد رفت سراغ زبانهای پیشرفته. چون مثلا اگه پاسکال رو شناختین و درکش کردین محاله نتونین با مجموعه زبانهای C و باقی زبانها ارتباط بگیرین. ساختار یکیه و الگو یکسانه، بنابراین همیشه میتونین مقدمات یه زبان رو به صورت اجمالی بخونین و بعد برین سراغ پروژه .

منو ببخشید خیلی پر حرفی کردم ولی دوس داشتم تجربه ی خودمو در اختیارتون بزارم. و بگم اگه قراره ارتباطی شکل بگیره ، این دانش قبلی و پشین ما به عنوان یه مهندس کامپیوتر هست که باید این مسیر ارتباطی رو عین یه کانال ایجاد کنه. پس به خودتون اعتماد به نفس کامل داشته باشین و شروع کنین. شماها همه توانا و با اراده هستین شک نداشته باشین.

عرض ارادت

یادگیری برنامه نویسی تا اجرای پروژه های بزرگ - marvelous - 12 آذر ۱۳۹۸ ۰۳:۵۸ ب.ظ

کنترل نامحسوس ترافیک