سلام
امیدوارم که همه دوستان سلامت باشند.
سوالی که من دارم این هستش که چقدر از درس و اصول ریاضیات و داشتن تفکر ریاضی برای رشته ی مهندسی کامپیوتر مهم هستش.
چه این ریاضیات از دوره دبستان اومده باشه چه راهنمایی و چه دبیرستان و دانشگاه.تجربه و ارتباط با آدمای سطح بالا از هر دانشگاهی به من ثابت کرده که هر کس پایه و اساس تفکرش ریاضی بوده، چه خودش کار کرده و چه در دانشگاه و به واسطه آموزش ریاضیاتش قوی بوده، در این رشته همیشه یه سرو گردن بالاتر بوده.
درک اصولی ریاضیات پایه و داشتن تفکر ریاضی رو میشه به درس ساختمان گسسته محدود کنیم یا اینکه حتما و لزوما بیاد درکی از ریاضی۱ و ۲ نیز داشته باشیم؟
پاسخ سوال به هدفی قاطع گره خورده.
امیدوارم هر کسی که میتونه در حد توانش پاسخ بده.
ممنون
فرد قراره چیکار کنه؟ قرار ریسرچ کنه؟ کار مهندسی کنه؟ یا یه کار فنی سطح پایین.
ریسرچ
کار فنی و مهندسی اصلا ریاضی نمیخواد که
(۰۹ آبان ۱۳۹۶ ۱۲:۲۴ ق.ظ)Saman.B نوشته شده توسط: کار فنی و مهندسی اصلا ریاضی نمیخواد کهخب در واقع بعضا میخواد. مثلا کسی که تستر نرم افزاره باید دید ریاضی داشته باشه. روحیاتش باید ریاضی باشه. تو تحلیل نرم افزار هم به نظرم ذهن منظم داشتن کمک می کنه.
حال یه جواب به متن اصلی بدید لطفا . . .
خیلی مهمه برام، خصوصا حرف امثال شما
سلام
بنظر من داشتن توانایی درک بالا در ریاضیات حل مسائل چه الگوریتمهای کامپیوتری و چه مدار منطقی یا هر درس دیگه را راحتتر میکنه. از دیدگاه من کسی که توانایی درک مسائل ریاضی داشته باشه و بتونه سوالات را حسشون کنه قدرت تجزیه و تحلیل مساله اش چه در بعد زندگی شخصی چه علمی چه اقتصادی بالا میره. (البته این حرف کلیت نداره. ولی عمومیت داره بنظرم)
این مثال را من از خودم به نتیجه رسیدم. من شخصا در ریاضیات پایه قوی دارم .این پایه قوی از همون دوره راهنمایی و دبیرستان بوده تا ریاضی۱و۲وریاضی مهندسی لیسانس و اصلا ریاضیات محدود به ساختمان گسسته نیست و این درک مسائل ریاضی توی درک الگوریتمها و مدار و ... خیلی برام مفید بود. خودم شخصا توی حل یک مساله مثلا مدارمنطقی از پایه ریاضیات بهش نگاه میکنم. (برای مثال خدمتتون میگم : مسائل جدول کارنو اصول و پایه ریاضیات دارن و با قوانین اجتماع و اشتراک و قانون وین پایه گذاری شده اند و من وقتی این موضوع را فهمیدم بهتر تونستم جدول کارنو را درک کنم و بعد درکم از مدارهای ترکیبی و ترتیتبی و ... بهتر شد(چون بعضی دوستانم میدیدم که این انواع مدارها را حفظ میکنند و هیچ درکی ازشون ندارند).
مسائل پردازش تصویر و استفاده از الگوریتمها را که دارم روشون کار میکنم از دید ریاضیات بهش نگاه میکنم.
فکر میکنم این برمیگرده به اینکه از پایه دبیرستان وقتی مسائل تابع و توابع فرد و زوج و... (اگه یادتون باشه) را معلم تدریس میکرد و خودم میخوندمشون میتونستم بفهممشون و همین باعث شده به هرمساله با دید ریاضیات نگاه کنم و اصلا صرفا محدود به ساختمان گسسته نیست.
مثلا الگوریتم ژنتیک که الگوریتم بهینه سازی هست و توی تمام رشته ها کاربرد داره بنظرم پایه و اساسش درس آمار و احتمالات هست و وقتی پروژه ام را میخواستم با الگوریتم ژنتیک اجرا کنم و به خطا میخوردم میفهمیدم کجای الگوریتم اون تیکه احتمالاتش کار نمیکنه و خطا را رفع میکردم
(نظر شخصی من بود با توجه به روند کاری ام. کلا ریاضیات بنظر من حس خوبی به آدم میده)
(۰۹ آبان ۱۳۹۶ ۱۲:۳۶ ق.ظ)The BesT نوشته شده توسط: سلاممرسی واقعا.
بنظر من داشتن توانایی درک بالا در ریاضیات حل مسائل چه الگوریتمهای کامپیوتری و چه مدار منطقی یا هر درس دیگه را راحتتر میکنه. از دیدگاه من کسی که توانایی درک مسائل ریاضی داشته باشه و بتونه سوالات را حسشون کنه قدرت تجزیه و تحلیل مساله اش چه در بعد زندگی شخصی چه علمی چه اقتصادی بالا میره. (البته این حرف کلیت نداره. ولی عمومیت داره بنظرم)
اره بنظرم پایه و اساسش درس آمار و احتمالات هست و وقتی پروژه ام را میخواستم با الگوریتم ژنتیک اجرا کنم و به خطا میخوردم میفهمیدم کجای الگوریتم اون تیکه احتمالاتش کار نمیکنه و خطا را رفع میکردم
(نظر شخصی من بود با توجه به روند کاری ام. کلا ریاضیات بنظر من حس خوبی به آدم میده)
یکی از پاسخ ها میشه گفت در اومد فعلا . . .
باور بفرمایید خواب و خوراک ازم گرفته شده بابت پاسخ به این موضوع.
ممنون
دیگر دوستان هم نظری داشته باشن ممنون میشم. هر نظری
توضیح: نظر من ناظر به هوش مصنوعیه. از گرایش های دیگه یه دورنمایی دارم اما چون از نزدیک باهاشون درگیر نشدم نمیتونم نظر بدم. با توجه به اینکه نظر کاربر The BesT هم ظاهرا متاثر از هوش مصنوعی بود، شاید یه مقداری نتیجه گیری از نظرات این تاپیک (تا به اینجا) بر اساس آنچه در هوش مصنوعی میگذره باشه.
در هوش مصنوعی شما به هر حال به سطحی از ریاضی نیاز دارید. افرادی هستن که نسبت به بقیه ریاضی بهتری دارن؛ اما حتی بقیه هم به یه مقدار از ریاضی نیاز دارن. مساله فقط درک ریاضی نیست. علاوه بر اینکه درک ریاضی و ذهنیت ریاضی میتونه به فهم فرد کمک کنه، خود ریاضی هم به صورت کاملا کاربردی نیازه (یعنی فقط دهنیت ریاضی کافی نیست؛ بلکه دانش ریاضی هم نیازه یعنی فرد باید بعضی از مفاهیم ریاضی رو بلد باشه). در این فیلد داشتن ریاضیات قوی یه برگ برنده محسوب میشه. علاوه بر اینکه توانایی فرد، از لحاظ ذهنی هم به فرد اعتماد به نفس و آرامش خاطر میده.
تا جایی که من دیدم ریاضیات ابزار مدل سازی ما از این دنیاست. چه در فیزیک، چه در کامپیوتر و حتی بیولوژی وقتی وارد مدل سازی میشیم از ریاضی استفاده می کنیم. به عنوان مثال در هوش بعضی از پدیده های طبیعی رو با مدل مخفی مارکوف (که یه مدل احتمالاتیه) مدل می کنیم.
مثال ساده تر خود احتمالات هست. شاید دیده باشید (یا شاید خودتون هم جزو همین افراد باشید) که هستن افرادی که بدون دونستن فرمول های احتمالات، مسائل رو به درستی حل می کنن. این همون فهم ریاضی فرده (در اینجا فهم احتمالاتی). اما این فهم ریاضی گرچه مفیده اما کافی نیست چون با تکیه صرف به فهم ریاضی، بعضا فرد ممکنه اشتباه کنه. به علاوه نمیشه از درک احتمالاتی برای پرزنت کردن دانسته های خودمون استفاده کنیم (مثلا تو مقاله). برای همین فردی که درک ریاضی خوبی داره باید مورد آموزش قرار بگیره تا این درک ریاضی به تئوری مسلح بشه. مثلا ممکنه فردی بدون اینکه احتمال کل رو بدونه با درک احتمالاتی از اون استفاده کنه اما چنین فردی باید مورد آموزش قرار بگیره (احتمالات یاد بگیره) تا از اشتباه هایی که در فهم احتمالاتی خودش داره مصون بمونه.
(۰۹ آبان ۱۳۹۶ ۰۷:۴۷ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: توضیح: نظر من ناظر به هوش مصنوعیه. از گرایش های دیگه یه دورنمایی دارم اما چون از نزدیک باهاشون درگیر نشدم نمیتونم نظر بدم. با توجه به اینکه نظر کاربر The BesT هم ظاهرا متاثر از هوش مصنوعی بود، شاید یه مقداری نتیجه گیری از نظرات این تاپیک (تا به اینجا) بر اساس آنچه در هوش مصنوعی میگذره باشه.ممنون خیلی خوب بود.
در هوش مصن قرار بگیره تا این درک ریاضی به تئوری مسلح بشه. مثلا ممکنه فردی بدون اینکه احتمال کل رو بدونه با درک احتمالاتی از اون استفاده کنه اما چنین فردی باید مورد آموزش قرار بگیره (احتمالات یاد بگیره) تا از اشتباه هایی که در فهم احتمالاتی خودش داره مصون بمونه.