رتبه ۹ هوش مصنوعی - نسخهی قابل چاپ |
رتبه ۹ هوش مصنوعی - سعید آقامیری - ۱۹ تیر ۱۳۹۵ ۰۷:۵۶ ب.ظ
بسم الله مانشت ۱ : اگه مایلید خودتون را معرفی کنید(نام و نام خانوادگی) و بگید متولد چه سالی هستید و اهل کدام شهرید؟ رتبه و رشته و گرایشتون را هم بفرمایید. با سلام، سعید آقامیری هستم. متولد بهمن ۷۱، اهل و ساکن تهران، رتبه ۹ هوش و بقیه گرایشها هم بالای ۷۰ مانشت ۲ :در چه رشته ای کارشناسی گرفتید؟ تمام شده یا در حال تحصیل هستید؟آیا کارشناسی پیوسته خوندید یا کاردانی و بعد کارشناسی؟ رشته مهندسی برق گرایش مخابرات بودم. کارشناسی پیوسته. هنوز هم پروژهام مونده. مانشت ۳ : با اجازه تون برگردیم به دوران نوجوانی و حتی کودکی ،چی شد که اومدین کارشناسی این رشته؟ چطوری وارد دوره کارشناسی شدین؟ یعنی با علاقه و شناخت این رشته را انتخاب کردین یا انتخابتون اول دانشگاه بود بعد رشته؟ رشته کارشناسیم که برق بود. کلا تو دوران راهنمایی و دبیرستان خیلی علاقه به ریاضی فیزیک داشتم. و البته کامپیوتر و مباحث الگوریتمی. المپیاد کامپیوتر هم بودم. به خاطر همین مباحث تئوری کامپیوتر مثل الگوریتم و گسسته و ساختمان داده رو بلد بودم. علیرغم رشتهام. تو دوران کارشناسی کمکم متوجه شدم که رشتهی هوش هم خیلی علاقه دارم. مخصوصا که هوش مایههای فلسفی و علوم شناختی هم داره و این برام جالبه. مانشت ۴ : کدام دانشگاه کاردانی و کارشناسی را تحصیل کردین؟ دانشگاه تهران مانشت ۵ :در کارشناسی چطور دانشجویی بودید؟ از اونا که همیشه نمره خوبه کلاسند؟یا معمولی بودید؟ یا درسها را بر اساس علاقه میخوندید نه بخاط معدل یعنی از یک درس خوشتون میومد خوب میخوندین و بیست میگرفتین و یکی را دوست نداشتید فقط پاسش میکردید . از نظر نمرهای متوسط بودم. دروسی که ریاضیتر بودند رو خب علاقه داشتم و بیشتر میخوندم ولی بقیه درسا معمولا ۱۲ ۱۳ میشدم. به جز دروس عمومی هم تو هیچ درسی ۲۰ نشدم مانشت ۶ : از کی به کنکور ارشد فکر کردید؟اصلا" ادامه تحصیل از ابتدای ورود به دانشگاه ، تو برنامه تحصیلی تون بود یا نه؟ این که ارشد برم که برام ۱۰۰ درصد بودم. با توجه به علافهای که به مباحث نظری داشتم. ولی تصمیمم رو برای این که چه رشتهای برم نگرفته بودم از اول. مانشت ۷ :آیا وقتی تصمیم گرفتید ارشد شرکت کنید همین رشته میخواستید امتحان بدید یا گرایش دیگری ولی بعدا" وقتی به برنامه ریزی رسیدین نظرتون این رشته و گرایش شد؟ فکر میکردم از برق هم میشه رفت هوش. به خاطر همین پارسال برق ثبت نام کردم و لی خیلی دیر فهمیدم که نمی شه. البته رتبهی خیلی خوبی هم نیوردم (۱۰۰ حدودا) . ولی امسال از اول به فکر شرکت در ارشد کامپیوتر بودم که البته تا نزدیک عید درسایی رو که بلد نبودم ( مثل نظریه یا سیستم عامل) رو از رو کتابهای درسی داشتم میخوندم (نه به شکل تستی) از چند روز قبل عید شروع کردم خوندن تستی و خیلی جدی برا ارشد. مانشت ۸ : میشه درصدها تون را در هر درس بگید. اگه بیش از یک رشته هم کنکور دادین هر دو را بگید. آیا سال اولی بود که کنکور می دادید؟ اگه المپیادشرکت کردید یا سال دوم یا سوم یا ... هست که برای ارشد امتحان میدید بفرمایید. هوش: زبان : ۰ ریاضیات :۶۸.۷۵ مشترک : ۵۳ تخصصی هوش : ۸۲ همون طور که گفتم پارسال برق شرکت کردم و امسال اولین سال شرکت تو کامپیوتر بود. مانشت ۹ : بنظرتون چقدر درس خوندن تو دانشگاهی که شما درس خوندین برای پایان ترم و برای کنکور با هم تفاوت داره یا شبیه هست به بیان دیگه بنظرتون تو دانشگاه شما بچه های موفق در تحصیل کارشناسی شانس بیشتری واسه ازمون ارشد دارن یا نه اصلا" این دو نوع درس خوندن متفاوت را می طلبه؟ درس خوندن واسه ارشد و پایان ترم فرق داره. تو امتحانای پایان ترم دقت بالایی احتیاجه برا نمره گرفتن ولی تست این طور نیست. البته این برای درسای محاسباتی مثل ریاضی مهندسیه. ولی اگه درسی رو تو دانشگاه کسی خوب یاد بگیره مشکل زیادی واسه کنکور نداره. خوب یاد گرفتن هم خیلی ربطی به نمره نداره. یکی از دوستای من پارسال رتبهش شد ۴ نرمافزار. یکی دیگه هم تک رقمی شد. هیچ کدوم نفر اول رشتهشون نبودن ولی واقعا درسا رو خوب بلدند. مانشت ۱۰ :از کی دقیقا" برای کنکور ارشد برنامه مطالعاتی گذاشتید ، از کی شروع کردید،آیا سر همون وقتی که در برنامه پیش بینی کرده بودین شروع کردین؟ برنامه تون چند ماهه بود؟ آیا وقفه ای هم پیش اومدمثلا" اتفاقی چیزی که مجبور شید برنامه را عوض کنید؟ از اولای پاییز شروع کردم ولی نه جدی. یعنی درسایی رو بلد نبودم میخوندم یا مثلا درس هوش مصنوعی رو اختیاری برداشتم و ... . هفتهی قبل عید بود که دیگه احساس کردم داره دیر میشه. کنکور سال ۹۲ رو دیدم و فهمیدم که میتونم قبول شم ولی به شرطی که تنبلی نکنم و بخونم درسا. باور کنید این موضوع خیلی مهمه. این که به خودتون باورتون بشه.واسه امتحانای دانشگاه هم همین طور بود. معمولا شب امتحان میخوندم ولی از یه زمانی به بعد دیگه میفهمیدم که سوالای این درس رو میتونم جواب بدم. یعنی طوری این موضوع رو باور کنید که الآن میدونید اگه مثلا غذا بخورید سیر میشید. خلاصه از عید دیگه شروع کردم با تست و کتاب و ... . مانشت ۱۱: برنامه تون ثابت بود یا هر از گاهی تا نزدیکای کنکور اصلاحش کردین ؟ ااگه اصلاح کردین اصلاحات جزئی بود یا کلی؟ اصلا به اون شکل برنامهای نبود. این دیگه سلیقهایه. یکی برا لحظه لحظهش برنامه داره و یکی مثل من این طوریه که می گفتم مثلا باید تا آخر عید این سه تا کتاب تموم شن. من این مدلی بودم. یعنی یه کتاب رو شروع میکردم وبا خودم قرار میذاشتم که مثلا تا آخر هفته تموم شه. بعد می رفتم سراغ کتاب بعدی. یه چیز حدودی هم تو ذهنم بود که مثلا هر هفته یک درس رو بخونم و دو هفتهی آخر هم تمرین آزمون کنم. ولی میگم این چیزا خیلی شخصی هستش و هر کسی باید مدل مناسب خودش رو پیدا کنه. من اصلا با برنامهی خیلی سفت و سخت نمیتونم. که البته از روی بینظمیم هست و چیز خوبی نیست احتمالا. مانشت ۱۲ : بعضی درسها تو آزمون ارشد تاثیر و نمره بیشتری دارن و توجه بیشتری بهشون میشه . شما هم همینکار را کردین؟منظورم توجه به بودجه بندی درسها برای آزمون ارشد هست. من کارنامههای پارسال و ضریب درسا رو دیدم. بر اساس تواناییهای خودم یه سری درصد هدفگذاری کردم. فکر کنم این کاریه که همه میکنند. برا درسا هم میدیدم معمولا سوالا چه شکلین و از چه مباحثی میآن و اونا رو میخوندم که این هم فکر کنم طبیعی باشه. مانشت ۱۳ : آیا هنگام برنام ریزی تو ذهنتون بود که مثلا" تو یه درس خاص ضعیفید و تو یه درس قوی و به درسهای مختلف بر این اساس وزن بیشتر یا کمتر بدین؟میشه در مورد درسهای مختلف بگید؟ برا ریاضی چون خیلی علاقه داشتم و دوست داشتم خیلی کاری به کنکور نداشتم. البته طبعا از رو کتابای کنکوری مرور می کردم و تست می زدم. برا درسای ساختمان داده و الگوریتم هم همینطور.( این دو تا درس به علاوه گسسته هم به خاطر المپیاد کامپیوتر کلا خیلی باهاشون راحت بودم) مدار هم که باز به علت رشتهم خیلی مشکلی نداشتم توش (که البته کاملا طبیعیه و مخصوص شخص من نیست. هر کسی این قدر مدار ۱ و مدار ۲ و ... داشته باشه دیگه یاد میگیره) و احتیاج به مرور داشت. مدار منطقی و هوش رو هم تو دانشگاه گذرونده بودم و اونها هم احتیاج به مرور داشتند فقط. میموند سه تا درس نظریه و سیستم عامل و معماری والبته زبان. نظریه رو از چند ماه قبل عید از رو کتاب غیرکنکوری خوندم(خیلی هم کتاب معروفی نیست گویا، اسمش رو تا حالا جایی ندیدم کسی بگه) و بعد عید دیگه رفتم سراغ تستش. معماری رو ولی نرسیدم این کار رو بکنم و بعد عید مستقیم رفتم سراغ کتاب تست که نتیجتاً خیلی خوب یاد نگرفتم. سیستم عامل هم هیچی کلا. وقت نشد. زبان هم کلا خیلی ضعیف بوده و هستم توش. در کل درسایی رو که بلد بودم و علاقه داشتم کمتر میخوندم و فقط سراغ تست می رفتم البته بالذت بیشتر می خوندمشون، و درسایی رو که بلد نبودم خب یه دور باید یاد می گرفتم بعد میرفتم سراغ تست. مانشت ۱۴ : خب شما زمان مشخصی داشتید و پایان زمان مطالعه روز قبل از کنکور هست . پس طبیعی است که منابع مطالعاتی هم نمیتونن اضافه بشن. آیا شما هنگام برنامه ریزی میدونستید برای هر درس کدام منابع یا جزوات را باید(یا میخواهید ) بخونید یا نه؟ یعنی مظورم اینه که برنامه ریزی زمانی کردید یا برنامه ریزی براساس منابع . مثالی بزنم . مثلا" شما روی سیستم عامل هفته ای پانزده ساعت وقت گذاشته بودید و با یک منبع مثلا" کتاب پارسه شروع کردین و بخودتون گفته بودید اگر فرصت شد مثلا" کتاب پوران را هم میخونم اگر نرسیدم هم هیچ. یا اینکه برنامه ریزیتون بر اساس خوندن منابع بود یعنی مثلا" گفته بودین من باید سه تا کتاب مشخص را برای سیستم عامل حتما" بخونم و بر این اساس برنامه ریزی کردین؟ من چون اصلا از موسسات کنکوری خوشم نمیآد سعی کردم تا جای ممکن پول واسه این موضوع ندم. به خاطر همین همه کتابامو از دوستام (که خیلی ازشون ممنونم) یا کتابخونه گرفتم. نمی گم که منبع مهم نیست ولی وسواس هم نداشته باشید. یعنی تا حالا منبعی ندیدم که بگم خیلی متفاوت بوده و هر کی این ر و بخونه دیگه حله. ممکنه بهتر توضیح داده باشند ولی کلا تو ارشد اگه یه درسی رو یاد بگیرید دیگه حله. مثل کارشناسی نیست که خیلی نکات تستی و ... تعیین کننده باشه. فهم درس مهمتره. واسه هر درسی هم هدفم این بود که یه بار درس رو کامل بخونم، حالا از روی هر چی که شد و دستم بود. که البته به این هدفم نرسیدم و به خاطر تنبلی سیستم عامل رو نخوندم. برنامهریزی زمانی خیلی نداشتم. مثلا کتاب هوش رو برمیداشتم و می گفتم باید تا ۵ روز دیگه تموم شه. مانشت ۱۵ : میشه منابع مطالعاتی که واسه هر درس خوندید را بگید.ایا از ویس و فیلم هم استفاده کردین. کلا خیلی وقتا منابعم پراکنده بود. مثلا تو اینترنت می گشتم ( تو همین سایت مثلا) یا یه مبحث خاص رو از دوستام میپرسیدم یا از کتابخونه امانت می گرفتم. ولی اونهایی که می شه گفت منبع اصلی بودند اینا بودند. توصیه خاصی هم طبعا ندارم. چون منابع زیادی ندیدم که بخوام مقایسهای صحبت کنم. فیلم و صدا هم چیزای خوبیند. حتما استفاده کنید. البته من حال نداشتم بگردم دنبالشون ولی به نظرم مفیدتر از کتاب باشند. زبان : هیچی، که کاشکی یه چیزایی میخوندم. گسسته : پوران ساختمان داده: پوران (همون که نویسندهش دکتر یوسفی هست فکر کنم) طراحی الگوریتم : پوران هوش : پارسه بود فکر کنم. نویسنده دکتر حمیدرضا طارمیان بود. سیستم عامل : می گن کتاب پکتر حقیقت خوبه ولی خیلی زیاده. من یه مقدار اولاش رو خوندم ولی خسته شدم. معماری : مدرسان شریف نظریه: یه کتاب غیر درسی بود و یک کتاب تست که الآن هیچ کدوم رو یادم نیست دقیقا چی بودند. مدار منطقی: این رو هم یادم نیست. محاسبات عددی: پوران. این کتاب کوچک رو بخونید. یا هر کتاب کوچک دیگهای. سه تا تسته که دوتاش بسیار راحته. دو سه روز هم خوندنش بیشتر وقت نمی گیره. ریاضی مهندسی و احتمال و مدار: این درسا رو چون تو دانشگاه خیلی داشتم براشون منبع خاصی نداشتم. تستای سالهای قبل و از این کتابها که ۱۰ تا آزمون ارشد رو یه جا دارند یا خلاصهی همه درسا رو نوشتهاند. از روی اونا این چند تا درس رو مرور کردم. مانشت ۱۶ : بنظرتون تو رشته و گرایش شما کدام درسها را باید از روی کتب مرجع خوند. هر کدوم رو که بلد نیستید و درس سختی هست. مثلا لازم نیست برا محاسبات عددی یا مثلا آمار این کار رو بکنید چون کلی مطلب داره که تو کنکور نمیآد. ولی درسایی مثل ریاضی مهندسی یا الگوریتم و سیستم عامل رو اگه بلد نیستید و وقت هم دارید با کتابهای مرجع شروع کنید. البته اگه بلدید درس رو و قبلا خوندید و تسلط نسبی دارید برید سراغ تست. مانشت ۱۷ : ایا شما در طول تحصیل کارشناسی از کتب مرجع هم استفاده میکردین یا بقول بعضی دوستان جزوه محور بودین؟ برا یکی دو تا درس این کار رو کردم. البته بخشایی رو که جز مباحث بود دیگه. کلا ترکیب کتاب با جزوه چیز جالبیه. یه طورایی مکمل م هستند. اگه آدم وقت داشته باشه البته. بعضی استادها هم که عین کتاب رو میگن و خیلی توضیحات تکمیلی ندارند. در این جور موارد هم خب آدم بره سراغ کتاب بهتره. مانشت ۱۸ : زبان یه درس تقریبا" جداست. آیا شما زبان را واسه کنکور خوندین یا پایه قبلی داشتید یا اصلا" سر کنکور هر چی شد جواب دادین یا کلا" جواب ندادین؟ سطح زبان شما ضعیفه ، متوسطه یا خوبه یا عالی؟ زبانم بده. البته درک مطلب اگه میزدم احتمالا حدود ۲۰ درصد میتونستم ولی دیگه وقت نذاشتم روش. ولی به جز بحث کنکور اگه وقت دارین با خوندن روزی یک مقاله دربارهی هر چی که دوست دارید خیلی کمک میکنید به خودتون. البته منظورم مقالهی انگلیسیه دیگه مانشت ۱۹ : در مورد ریاضی چی؟ بنظرتون میشه بالا زد؟ایا همه درسهای ریاضی را باید داوطلبین بخونند یا میشه یکی یا دوتاش را حذف کرد؟ ببینید کلا اول برا خودتون مشخص کنید حدود چه رتبه و درصدی میخواید، بد طبق اون برنامهریزی کنید. برا رتبه یک شدن احتیاجه که مجموع ریاضی و زبان حدود ۱۰۰ درصد بشه. یکی مثل من که زبانش ضعیفه و علاقه به ریاضی هم داره خب همه تمرکزش رو میتونه بذاره رو ریاضی. یا حتی میشه برعکس هم کار کرد. چون ضریباشون مساویه. به طور خاص درباره ریاضی، محاسبات عددی که خیلی راحته و کلش کار یکی دو روزه. گسسته که درس پایهای کامپیوتره و اصلا مستقل از کنکور باید یادش گرفت. هر جور که شده. تو الگوریتم و ساختمان داده احتیاجه. آمار و احتمال هم واقعا برا کسی که حتی هیچی بلد نباشه یه ماهه می تونه همهش رو یاد بگیره. چون موضوع مفهومی پیچیدهای نداره. میمونه ریاضی مهندسی. اگه کسی پایهی ریاضی ش ضعیفه (ریاضی ۱ و ۲ منظورمه) یه مقدار شاید با مشکل مواجه بشه. البته نه این که نشه کاریش کرد ولی زمان بیشتری میبره.من پیشنهادم اینه که اول بقیه درسا رو بخونند و مثلا اگه دیدند ۳ ماه تا کنکور مونده و مشکل خاصی ندارند بیان سراغ ریاضی مهندسی. البته یکی دو تا سوال رو تو این درس هم میشه با روشای تستی حل کرد ولی واسه یادگیری کامل زمان احتیاجه. اگه امکانش هست برید تو دانشگاه خودتون این درس رو بگذرونید. دیگه به ترم کافیه برا این درس. مانشت ۲۰ : اگه میشه در مورد برنامه ریزی کلی تون توضیح بدین و همچنین اگه برای روشن شدن لازمه برنامه ریزی خاص برای یک درس بخصوص که در گرایش شما بیشتر داوطلبین باهاش مشکل دارن بپردازید. برنامه ریزی ساعت به ساعت نداشتم. روزانه و هفتکی هم به زور داشتم. تا قبل از عید که هفتهای ۴ روز شرکت میرفتم و یه روز دانشگاه. تو وقتای آزاد و تو مسیر و درسایی رو که بلد نبودم میخوندم. تو عید هم مسافرت رفتیم و اونجا یک کتاب رو شروع می کردم و می گفتم مثلا باید تا آخر این هفته این دو تا کتاب (متناظرا این دو تا درس) تموم شه. بعد عید قرار شد هفتهای سه روز بیشتر شرکت نرم. دیگه دانشگاه هم نمی رفتم. و برنامهم هم ادامه دادم. یعنی به ترتیب درسها رو تموم میکردم. نکتهی مهم به نظر من آزمون هست. بعد از عید سعیم این بود که هر هفته یه امتحان ارشد سالهای گذشته رو بزنم که معلوم شه که مثلا مدار منطقی رو که خوندم چقدر مفید بوده. و چقدر فاصله دارم با درصدی که میخوام. برنامه ریزی خاص دیگه خیلی شخصی. یکی زبان رو مشکل داره. یکی ریاضی بدش می آد، یکی مثل من از یه رشته دیگه اومده و درسای خیلی کامپیوتری مثل سیستم عامل و معماری رو بلد نیست. این رو هر کسی باید خودش پیدا کنه. خیلی کلی چیزی بلد نیستم بگم. آخه من تجربهی چندانی هم ندارم که بتونم راهنمایی مفیدی بکنم. مانشت ۲۱ : آیا شما تنها مطالعه میکردین یا با دوست یا دوستانی؟ در خانه یا کتابخانه.بنظرتون کدامش بهتره. تنها مطالعه میکردم. ولی حس میکنم که اگه یکی باشه باهاتون همراه باشه و با هم برنامه ریزی کنید و بهتون انگیزه بده خیلی مفیده. حالا دوستان، همسر یا خانواده من هم چند تا از دوستای دانشگام بودن که خودشون اصلا کنکور نمیخواستن بدن ولی همونطور که گفتم با هم هماهنگ بودیم و اشکالاتم رو از اونها می پرسیدم و از این جور کارا و این خیلی کمک میکرد. مانشت ۲۲ : حالا بر اساس جواب سوالای قبلی ، سرعت مطالعه تون را چگونه اندازه میگرفتید؟ فیدبک شما یا معیار شما که احتمالا" کند نباشید چی بود؟ آیاحجم مطالب خوانده شده نسبت به حجم مطالب باقیمانده با توجه به زمان باقیمانده یا مقایسه با سایرین در کنکورای آزمایشی یا معیارهای دیگه؟ اگه میشه توضیح بدین. کنکورهای سالهای گذشته برای کیفیت مطالعه و این که ببینم چقدر یاد گرفتم و خب حجم مطالب هم مهم بود. نه خیلی دقیق. همین که مثلا از ۱۲ تا درس چند تاش رو خوندم و چندتاش باقی مونده. خیلی کلی. مانشت ۲۳ : اگه از برنامه تون عقب می افتادید چگونه جبران میکردین؟آ با با تعداد ساعات بیشتر یا حذف بعضی منابع در یک درس (کم کردن منابع در یک درس)و یا در نهایت یه درس خاص را کنار گذاشتید بنفع بقیه؟ از برنامه عقب افتادن که طبیعیه. مثلا من مجبور شدم بعد عید نصف همیشه برم شرکت. به خاطر تنبلیهای قبل عید البته. و مثلا تو معماری نتونستم از رو یه کتاب مرجع بخونم و مستقیم رفتم سراغ تست. به خاطر همین هم خوب یاد نگرفتم.ولی به طور کلی خب آدم وقتی عقب می افته راه جبرانش تلاش بیشتر و البته هوشمندانه و هدفمندانهتره. یعنی همین که گفتید که از بعضی مبحثا که وقت بیشتری می گرفت می گذشتم و ... مانشت ۲۴ : اگه در رشته ای که امتحان دادین گرایشهای مختلفی هست ،در برنامه ریزی تون از ابتدا روی گرایش خاصی تمرکزکردین یا در ادامه و کم کم به یک گرایش متمرکز شدین.مثلا" تخصصی ها را در ماههای آخر خوندین؟ یعنی مثلا" از نیمه برنامه مطالعاتی تمرکز کردین روی گرایش معماری یا نرم افزار؟ از اول هوش بود. اصلا به بقیه فکر نمیکردم. چون خیلی درس داشتند بقیه گرایشا که بلد نبودم. و البته علاقهم به هوش هم خیلی بیشتر بود. مانشت ۲۵ : آیا سرعت شما در حین مدت برنامه ریزی کند و یا تند هم شد؟ چه زمانهایی کند شدید و چه چیزایی انگیزه مجدد برای سرعت گرفتن بهتون میداد.پیش اومد که خسته بشید یا احساس یاس و نومیدی داشته باشید. از بعد عید که احساس کردم وقت کمه دیگه جدی و سریع شدم. ولی خب تنبلی هم خیلی می کردم. موضوع خاصی من رو بیانگیزه نمیکرد جز خودم. یعنی اتفاقی بیفته و مثلا ناامید شم نبود ولی خب مثلا یه روز تنبلی می کردم و وقت هدر میدادم. بیشترین عامل انگیزشی هم هدف داشتنه دیگه. گفتم که، اگه یه مشوق مثل یه دوست عزیز، همسر، خانواده داشته باشه احتمالا خیلی کمک میکنه. البته مهمترین نکته هدفه. باید یه هدفی باشه و یک انگیزهی قوی اولیهای تا حالا با تشویق و ... بشه اون انگیزه رو حفظ کرد مثلا من میخواستم نفر اول بشم. به همین مسخرگی. مانشت ۲۶ : از کلاس کنکور هم استفاده کردین؟ کدام درسها؟ بنظرتون رفتن به کلاس کنکور لازم بود یابعدا" باین نتیجه نرسیدین که اگه خودتون وقت رفتن و برگشتن و نشستن سر کلاس را صرف مطالعه میکردین بهتر بود؟ طبعا کلاس کنکور موثره و سرعت یادگیری رو احتمالا بالا میبره تو درسایی که بلد نباشه آدم. ولی من به خاطر این که خیلی از این موسسات بدم میاومد سمتشون نرفتم. سلیقهای هست دیگه. من ترجیح دادم به اون کلاسها پول ندم و خودم سختی یاد گرفتن درس رو بکشم. ولی اگه درسی رو بلد باشه آدم واقعا کلاس رفتن نمیخواد، یه مقدار تمرین و تستزنی حل میکنه مساله رو. مانشت ۲۷ : آیا کنکور آزمایشی هم شرکت کردین؟ کدام موسسه؟همه را شرکت کردین یا بعضی هاش را؟ بنظرتون چقدر در تصحیح مسیر مطالعاتی یا پایبند کردنتون به روندزمانی مطالعه تاثیر داشت؟چقدر در موفقیت تون موثر بود؟ آزمون دادن رو که اصلا. یعنی باز کلاس رفتن توجیه داره که خب درس رو بلد نیستم ولی آزمون رو می شه دانلود کرد و تو وقت مشخص جواب داد. و طبعا وقتی کلاس نرفتم آزمون موسسات هم نرفتم. البته آزمون از ضروریاته ولی خب احتیاجی به موسسات نیست. مانشت ۲۸ : تو برنامه شما جمع بندی هم بود و اگه بوداز کی وارد این دوران شدید ؟ منظورم اینه که از زمان مشخصی یا بعد از خوندن منابع معینی. یعنی مثلا" تو برنامه تون گفته بودین از اول بهمن هر چی خوندم دیگه کافیه و بعد از این تاریخ میرم سراغ جمع بندی. یا اینکه مثلا" طبق برنامه شما وقتی کتاب سیستم عامل استالینگز و پارسه را خوندید و مسلط شدین رفتید سراغ جمعبندی.یعنی جمعبندی برای همه درسها یک موقع شروع شد یا خیر. میشه توضیح بدین. از اونجا که هیچ وقت نشد که همه درسا رو خونده باشم خود به خود جمع بندی منتفیه. ولی این طور بودم که هر درسی رو بار اول که میخوندم یه سری قسمتهاش رو نمی خوندم (قسمتهاییش که واسم سختتر بود ) و حدود دو هفتهی آخر رو گذاشتم برا این که از هر درس قسمتهاییش رو که خونده بودم مرور کنم و اون قسمتهایی رو که نخونده بودم بخونم. شاید بشه گفت هفتهی آخر دیگه جمعبندی بود. هر چند اون موقع هم محاسبات عددی رو شروع کردم. مانشت ۲۹ : برگردیم به روز قبل از کنکور. بنظر شما به چقدر آمادگی مورد انتظار رسیده بودید. مثلا" یه ورزشکار قبل از یه مسابقه مهم خودش میگه من هشتاد درصد آمادگی را در خودم حس میکنم. شما چند درصد این آمادگی را حس میکردید؟ معیارتون چی بود برای این درصدآمادگی:کنکورای آزمایشی ، سوالات کنکور سال قبل یا تسلط به منابع؟ شاید کمی مغرورانه باشه ولی مدتها بود تا این حد برا امتحانی طبق برنامه پیش نرفته بودم و احساس آمادگی نمی کردم. (البته این حد یعنی مثلا بلد بودن ۸۰ درصد منابع تو امتحانای دانشگاه معمولا وضعم بدتر از این حرفا بود) ولی خب از اینجا این احساس رو داشتم که سوالای کنکور سالهای قبل و درصدام تو اونا راضی کننده بود. شاید مسخره به نظر بیاد ولی اون موقع اگه یادتون باشه جومونگ رو میداد. همهش احساس میکردم جومونگم و باید به جنگ سوالا برم. البته به طور کلی تو زندگی دلیلی واسه ناامیدی نیست وقتی خدا هست. شما کار خودت رو کردی (منظورم اصلا حداکثر تلاش نیست، در حد معمول واسه تلاش کردی واسه هدفت)، دعا هم کردی، دیگه چرا نباید بشه. اگه چیز دیگهای هم شد لابد صلاح اون بوده. البته با همه اینا از چند روز مونده به کنکور استرس داشتم. روز قبل کنکور هم درس هوش رو مرور کردم. (که اشتباه کردم. اگه مثلا یه مقدار سیستم عامل میخوندم بهتر بود احتمالا.) ولی یه کاری که احتمالا موثر و خودم کردم این بود که یه کفی برا خودم در نظر گرفتم که با این تعداد سوال درصدای لازم برا تا رتبه ۳۰ رو کسب میکنم. بعد که به اون تعداد رسیدم میرم برای رکورد بهتر کسب رتبه یک. این طوری یه مقدار استرس کمتر میشه. یعنی من مثلا درصدام وبرنامهریزی واسه رتبه یک بود ولی چون این موضوع خیلی استرس به آدم میده، چون ممکنه آدم به حداکثر کاراییش نرسه، گفتم یه موضوع پایینتر رو ابتدا بهش برسم(و طبق برنامهریزی م این موضوع دیگه خیلی طبیعی بود) بعد میریم سراغ حداکثر کارایی. ی چیزی تو مایههای وزنهبردارها که همون انتخاب اول رکورد خودشون رو درخواست نمیکنند، اول یه وزنهی مطمین که زیر رکوردشون هست رو میزنند بعد که خیالشون راحت شد می روند برای مثلا رکوردشکنی. مانشت ۳۰ : آیا روز قبل کنکور این حس را داشتید که در یه درس مثلا" میتونید صد درصد جواب بدین و در یه درس باید به سی درصد قانع باشید یا اصلا" همچین فکرایی نکردین؟ بله. یک سری درصدها برای خودم درآورده بودم که باید به اونا میرسیدم. و این هم در دو مرحله. یعنی با خودم گفته بودم که با ۱۰ تا سوال ریاضی و ۱۵ تا مشترک ۱۰ تا ۱۲ تا تخصصی به هدف اولیهام که دانشگاه تهران یا شریف باشه می رسم. برای اینا زمانبندی کردم. بعدش هم گفتم که برا رتبه یک باید ۲ سوال دیگهی ریاضی، ۵ تا مشترک و ۲ تخصصی دیگه جواب بدم. البته شاید این عددا یکی دوتا بالا پایین بودند ولی کلیتش همین بود. این رو هم با امتحانایی که از خودم گرفتم درآوردم. یه چیز مهم دیگه هم اینه که اینا باز هم خیلی شخصیه. مثلا شاید یکی زبانش خوب باشه و با خودش بگه ۲۰ تا زبان رو سریع میزنم و مثلا کلا معماری رو بیخیال میشم. ولی درآوردن این عددا یه مقدار آدم رو آروم میکنه. مانشت ۳۱ : سر جلسه کنکور چی؟ شد نومید بشید و یه لحظه حس کنید نمیشه و به هم بریزید ؟ یه مقدار سر معماری و سیستم عامل که اول نگاه کردم و زبان زیادی براشون گذاشتم ناراحت شدم. امیدوار بودم که یه مقدار با ریاضی جبران بکنم. البته حدودا طبق برنامهام پیش رفتم ولی قرار بود یه ربع واسه زبان بذارم که چون به هدفام نرسیده بودم نرفتم سر زبان. کلا سر ریاضی و مشترکات یه مقدار از پیشبینیم فاصله گرفتم ولی نه اونقدر که ناامید بشم خدا رو شکر. این که تو اون شرایط چی کار میکردم رو نمیدونم. تمرینی هم خیلی واسه شرایط ناامیدی نداشتم. مانشت ۳۲ : آیا ترتیب و زمانبندی جوابگویی به درسها را قبل کنکور تمرین کرده بودید؟ مثلا" درس خاصی را اول جواب بدین و بعد درس دیگری را . منظورم ترتیبی غیر از ترتیب موجود در دفترچه است.اگه اینطوری بوده میشه توضیح بدین. من برا خودم یه ترتیب درآورده بودم. این دیگه واقعا شخصیه. بنده اول سراغ معماری و سیستم عامل رفتم به علاوه محاسبات عددی. بعدش نوبت ریاضی بود. آخرش هم سراغ مدار منطقی و ساختمان داده و نظریه رفتم. دوست داشتم که حدود ۳۰ تا ۴۵ هم وقت اضافه بیارم که یه مقدار کمتر شد. سراغ زبان هم نرفتم اصلا. دوباره رفتم سراغ ریاضی یکی دوتا ریاضی حل کردم. مانشت ۳۳ : وقتی یه سوال را در کنکور میخوندین انتظار داشتید قبلا" مشابهش را دیده باشید یا نه به جنگ سوال میرفتید؟ راستش زیاد به این موضوع فکر نمیکردم. چون خیلی تست نزده بودم برام طبیعی بود که سوال جدید ببینم. همون واژهی جنگ خوبه. البته خب انتظار نداشتم که همهی سوالات خلاقانه و جدید باشند ولی این که بعضی سوالات جدید باشه برام طبیعی بود. مانشت ۳۴ : وقت هم کم آوردین یا هر چی بلد بودین را نوشتید و اگه وقت زیاد هم میشد برای شما چندان موثر نبود؟ برا زبان که مسلما متفاوت بود. احتمالا بین ۱۰ تا ۲۰ درصد جواب می دادم. ولی برا ریاضی و مشترک خیلی فرقی نمیکرد. شاید دو سه تا سوال دیگه میشد حل کنم. برا اختصاصی هم که وقت خیلی زیاده برا جواب دادن به یکی از گرایشا. مانشت ۳۵ : آیا جوابهاتون رااز جلسه بیرون آوردین که بعد کنکور مقایسه کنید؟ اگه اینکار را کردین چقدر درصدهاتون که با کلید اولیه سازمان سنجش محاسبه کردین باآنچه در کارنامه تون اومد تفاوت و یا مشابهت داشت؟آیا تخمین شما از رتبه تون با آنچه بعد از اعلام نتایج دیدین نزدیک بود. جوابها رو بیرون نیاوردم ولی سعی کردم یادم بمونه. و به طرز شگفتانگیزی درصدام همونایی بود که حساب کردم. فقط یه دونه جابجا زده بودم. مانشت ۳۶ : بنظرتون هر کدام از موارد زیر چند درصد در موفقیت شما نقش داشت؟ پایه تحصیلی ، دانشگاه کارشناسی، برنامه ریز برای کنکور، کلاس کنکور، کنکور آزمایشی،شرایط سر کنکور، شرایط مطالعه و زندگی (مثل شرایط خانه و...)،سایر عوامل پایه تحصیلی ۳۰ تا ۴۰درصد دانشگاه کارشناسی ۱۵ تا ۲۰درصد کلاس کنکور ۰ درصد کنکور آزمایشی ۰درصد ( البته اگه کنکورهایی که خودم میگرفتم رو حساب کنیم ۲۰ تا ۳۰) شرایط سر جلسه ۲۰درصد شرایط مطالعه و زندگی مخصوصا خانواده ۲۵ تا ۳۰ مانشت ۳۷ : حالا که تا اینجا اومدین ، میخواین چیکاره بشید؟ هدفهاتون برای آینده را اگه دوست دارید بگید. تو این حوزه قراره کار کنم دیگه. فعلا که تو یک شرکت هستیم و بعد هم ایشالا تا چند سال دیگه خودمون یک شرکت داشته باشیم. البته یک سری موضوعات تحقیقاتی مثل علوم شناختی و رایانههای کوانتومی هم هستند که روی اونها هم دوست دارم کار کنم. مانشت ۳۸ : چقدر توکل بخدا و عبادت در طی این مسیر و رسیدن بهدف بهتون کمک کرده است. خب جوابش کلیشهای میشه. ولی کسی که خدا رو داره دیگه منطقاً باید خیالش راحت باشه. مانشت ۳۹ : کسی یا کسانی هستند که در موفقیت شما نقش شاخصی داشته باشه و یا شما موفقیت تون را مرهون او بدونید. خب طبعا پدر و مادرم و کلا خونواده. بعد هم چند تا از دوستام که خیلی مشوقم بودند. مانشت ۴۰ : ایا درسی هست که بنظرتون باید با روش دیگری میخوندید یا بیشتر میخوندید یا از منابع دیگری میخوندید ویا حذف نمیکردین و در اینصورت میشد نتیجه بهتری گرفت. زبان رو باید کلا بیشتر بهش اهمیت میدادم و بدم. سیستم عامل هم حیف شد یادش نگرفتم. هفتهی آخر رو باید روی اون میذاشتم. مانشت ۴۱ : چگونه و بر چه اساسی انتخاب رشته میکنید ؟ کدام دانشگاه را برای ادامه تحصیل در مقطع ارشد ترجیح میدید؟ (اگر مایلید دلیل آن را هم بنویسید) احتمال میدید در کدام دانشگاه قبول شوید؟ از چند نفر پرسیدم و تو همین سایت هم یک مقدار گشتم. تو زمینهی یادگیری ماشین شریف بهتره ظاهرا. میخواستم که اونجا رو هم دیده باشم. شریف رو انتخاب کردم. با توجه به ظرفیتها هم باید قبول شم. مانشت ۴۲ : توصیه خاصی برای داوطلبین زیادی که این مصاحبه را میخونن دارید. کوچکتر از اون هستم که بخوام نصیحت خاصی بکنم. ولی توصیهی آقای قاضی به علامه طباطبایی رو میگم. ایشون گفتند اگر دنیا میخواهی نماز شب بخوان، آخرت هم میخواهی نماز شب بخوان. مانشت ۴۳ : بنظرتون سوالی هست که باید میپرسیدم و نپرسیدم.؟ جواب شما به این سوال چی هست؟ من میخوام یک سوال بکنم. آیا کسی اینجا هست که روی رایانههای کوانتومی بخواد کار کنه؟ یا به علوم شناختی علاقه داشته باشه؟ اگه هست خوشحال میشم با هم آشنا شیم. یک تشکر و عذرخواهی هم میکنم از کسایی که این مصاحبه رو خوندن و احیاناً جایی از حرفای من ناراحت شدند. اگه بتونم به کسی هم کمک بکنم خیلی خوشحال میشم با هم در ارتباط باشیم. حالا با ایمیل یا همینجا یا تلگرام یا ... مانشت ۴۴ : و آخرین سوال نظرتون در مورد مانشت ، انتظاراتتون از مانشت ؟ ایدهی خلاقانهای بوده. خیلی ایدهی خوبی بوده. خیلی پتانسیل بالایی هم داره.برا کارای مختلف. نه فقط کنکور ارشد. حالا من جاهای مختلفش رو ندیدم هنوز. ولی کلا جمع شدن این همه آدم متخصص تو یک زمینه قابلیت خیلی کارا رو داره. کار تخصصی تو حوزهی ICT . |
RE: رتبه ۹ هوش مصنوعی - Masoud05 - 19 تیر ۱۳۹۵ ۰۸:۳۰ ب.ظ
بهتون تبریک میگم. انشاالله همان شریف قبول میشید. هر چند دانشگاه خودتون هم برای هوش مصنوعی فوق العاده قوی هست. فقط بنظرم یه مقدار در خصوص cognitive science دقت کنید. موضوع خیلی جالبی هست. البته من از این موضوع خیلی اطلاعی ندارم فقط میدونم چون علم بسیار بین رشته ای محسوب میشه نیاز دارید که از ا اساتید در حوزه های مختلف کمک بگیرید و احتمالا انجامش زمانبر هست. به این دو فاکتور دقت کنید و بعد موضوع پایان نامه ارشدتون رو انتخاب کنید. موفق باشید. |
RE: رتبه ۹ هوش مصنوعی - maryam.ra - 19 تیر ۱۳۹۵ ۰۸:۵۹ ب.ظ
با سلام با تشکر بخاطر مصاحبه مفیدتون.. انشالله روز به روز به موفقیت های بالاتری برسید.. شما امتیاز خوبی که داشتید پایه ی خوبتون در ریاضیات بوده.. من که ضعیف هستم و رتبه تک رقمی میخوام خیلی باید کار کنم و یجورایی خوندم محاسبات در دو روز برام تعجب آوره.!!!!!!! انشالله بتونیم سال آینده هم دانشگاهی باشیم با بچه های گل این تاپیک.. موفق و موید باشید |
RE: رتبه ۹ هوش مصنوعی - delete4all - 20 تیر ۱۳۹۵ ۱۱:۵۰ ق.ظ
سلام اول از همه تبریک میگم بهتون امیدوارم همیشه همینجوری شاد و موفق باشید. یه سوال و راهنمایی میخاستم ازتون اینکه تویه سول ۳۰ که زیر نقل کردمش (۱۹ تیر ۱۳۹۵ ۰۷:۵۶ ب.ظ)سعید آقامیری نوشته شده توسط: بسم الله این عددهارو چطوری بدست آوردین؟ ینی چجوری میشه حساب کرد که مثلا چنتا ازین و چنتا ازون مبحث بزنی حدودی درصد میشه اینقدر این ایده خ جالبیه برا هدف گزاشتن فقط میخام بدونم چطور حسابش کنم ممنونم ازت بابت مصاحبه خیلی خوب و مفیدت |
رتبه ۹ هوش مصنوعی - fearless - 20 تیر ۱۳۹۵ ۰۳:۰۷ ب.ظ
بهتون تبریک میگم و این مصاحبه نشون داد که فقط فهمیدن درس مستقل از هر شخص یا کتاب و کلاس خاصی میتونه فرد رو به موفقیت برسونه و هدف مشخص با انگیزه و تلاش کافی شرط لازم و کافی برای هر موفقیتی هست. خیلی از مصاحبه خوبتون متشکرم و امیدوارم موفق باشید. |
رتبه ۹ هوش مصنوعی - Viva.elnaz - 20 تیر ۱۳۹۵ ۱۱:۳۴ ب.ظ
سلام. اول از همه تبریک میگم برای رتبه ی فوق العادتون. ایشالا همیشه موفق باشید. راجع به علوم شناختی که گفتین، منم خیلییی به این فیلد علاقه دارم و تو همین زمینه هم از سال بعد که ایشالا هوش شرکت کنم و قبول بشم میخوام ادامه بدم. فقط یه موضوع! شما گفتین میخواین برین دانشگاه شریف؟ آخه تا جایی که من اطلاع دارم تو زمینه cognitive science دانشگاه تهران خیلی قوی هستش و حتی یه سری از پژوهش هاشون دقیقا مربوط به همین قضیه میشه. مثلا آزمایشگاه ربات شناختی و ... که دکتر نیلی سرپرست اون هستن. چند ماه پیش یه همایشی تو دانشگاه شما برگزار شد در رابطه با علوم شناختی و ارتباطش با هوش مصنوعی که دکتر بابک نجار اعرابی اطلاعات خیلی خوبی در این زمینه دادن. نمیدونم شرکت کردین یا نه؟ از اونجا میگم که خیلی قوی هست دانشگاه تهران توی این فیلد.( البته هنوز مطمئن نیستم.) یه سوالی داشتم. شما که دانشگاه شریف رو انتخاب کردین میخواین توی همین فیلد ادامه بدین؟ البته زوده من هنوز راجع به دانشگاه برای خودم بخوام حرفی بزنم!! ولی اگه شد و ایشالا رتبه ی خوبی بیارم نمیدونم شریف واقعا تو این زمینه قوی تره یا تهران! نظر شما چیه؟؟ |
RE: رتبه ۹ هوش مصنوعی - Masoud05 - 21 تیر ۱۳۹۵ ۱۲:۰۰ ق.ظ
(۲۰ تیر ۱۳۹۵ ۱۱:۳۴ ب.ظ)Viva.elnaz نوشته شده توسط: ...فقط یه موضوع! شما گفتین میخواین برین دانشگاه شریف؟ آخه تا جایی که من اطلاع دارم تو زمینه cognitive science دانشگاه تهران خیلی قوی هستش و حتی یه سری از پژوهش هاشون دقیقا مربوط به همین قضیه میشه. مثلا آزمایشگاه ربات شناختی و ... که دکتر نیلی سرپرست اون هستن. بنظر منم هوش تهران قوی تر از شریف هست (بجز حوزه مباحث سیگنالی). اینو استادم هم میگفت... |
RE: رتبه ۹ هوش مصنوعی - سعید آقامیری - ۲۱ تیر ۱۳۹۵ ۰۳:۰۱ ق.ظ
سلام مجدد و تشکر از کسایی که خوندن و ابراز لطف کردند. شما که گفتی اون عددا و درصدا رو چطور پیدا کردی. ببینید شما اول برا خودتون معلوم کنید چه حدود رتبهای میخواید (که اگه نظر من رو میخواید به جز بین یک تا ده به چیز دیگهای فکر نکنید، با توجه به این که وقت هم خیلی زیاده). بعد ببینید با توجه با کارنامههای پارسال چه میانگین درصدی لازمه. مثلاً تو هوش باید میانگینتون حدود ۵۵ به بالا باشه. حالا اینجاش دیگه شخصیه. یعنی ببینید تو چه درسایی قوی و ضعیف هستید و چطور میشه به این درصدا برسید. البته باز هم نظر من رو بخواید با توجه به این وقت تو همهی درسا حداقل به ۶۰ درصد میشه رسید. (نگید چرا خود بنده نتونستم، خب من تنبلی کردم) حالا دیگه معلومه. مثلا زبان باید حدود ۲۰ تا جواب بدید تا بشه ۶۰. ریاضی حدود ۱۰ تا. و همین طور. یه امتحان هم از خودتون بگیرید ببینید مثلا تو ریاضی کدوم مباحث براتون راحتتره. البته یه نکته باز هم میگم که از الآن زوده واسه این کار. الآن با این وقت برنامهریزیتون رو برا همه مباحث بکنید. نزدیک امتحان که شد با توجه به تسلطتون رو مباحث از این کارا بکنید. راجع به انتخاب دانشگاه شریف خیلی یهویی شد. یعنی اون چند روز یه موضوعی پیش اومد که فکرم رو خیلی مشغول کرده بود. الآن فکر میکنم شک کردم. آیا راهی هست واسه تغییر رشتهای که انتخاب کردم کلا؟ |
رتبه ۹ هوش مصنوعی - Viva.elnaz - 21 تیر ۱۳۹۵ ۰۲:۳۲ ب.ظ
ببخشید من نمیخواستم باعث بشم شک کنین تو انتخابتون. بیشتر خواستم از تجربتون استفاده کنم. راستش اگه من جای شما بودم، میرفتم ایمیل یا شماره ی چند تا از اساتید هوش شریف و تهرانو در می آوردم و زمینه ای که میخوام توش کار کنم رو بهشون میگفتم و ازشون راهنمایی میگرفتم. به نظر من اینکارو بکنین تا ببینین شاید اصلا استاد خیلی خوبی توی شریف باشه که اونم اوکی بده که کمکتون کنه در این زمینه. بعد اگه دیدین واقعا شرایط تهران خیلییی بهتره اونوقت دنبالش باشین که تغییر بدین دانشگاهتونو. حتما یه سرچ کنین و از استادا راهنمایی بگیرین. موفق باشید |
RE: رتبه ۹ هوش مصنوعی - amirarsalannamdar - 27 تیر ۱۳۹۵ ۰۶:۳۴ ب.ظ
تبریک |
رتبه ۹ هوش مصنوعی - hossein1991 - 14 آبان ۱۳۹۵ ۱۱:۴۱ ب.ظ
تبریک میگم ممنون از مصاحبه زیباتون انشالله همه بچه ها موفق بشن منم که میخوام انشالله رتبه ۱ هوش و نرم افزار باشمهنوز شروع نکردم اگه خواب غفلت نیاد سراغم اگه حال و هوای عاشقی داغونمون نکنه اگه دیدن مشکلات و فساد جامعه اذیتم نکنه منو افسرده نکنه،دیدن رنج و فساد و فحشا و سواستفاده و دیدن روابط دیگران باعث رنجش خاطرم نشه رتبه ۱ میشم بازم ممنون و عذرخواهی میکنم بابت مطالبی که میشه گفت همیشه آزارم میدن |
RE: رتبه ۹ هوش مصنوعی - آیلا - ۱۵ آبان ۱۳۹۵ ۰۹:۱۵ ب.ظ
(۱۴ آبان ۱۳۹۵ ۱۱:۴۱ ب.ظ)hossein1991 نوشته شده توسط: تبریک میگم رتبه ی ۱هوش میشی انشالله نرم افزار مال منه |
رتبه ۹ هوش مصنوعی - sirvan1124 - 24 مرداد ۱۳۹۶ ۰۱:۲۳ ب.ظ
سلام مفید بود ممنون از شما |