ترجمه - نسخهی قابل چاپ |
ترجمه - soosoo - 03 بهمن ۱۳۹۵ ۱۰:۱۷ ق.ظ
سلام آقای شریعتی ممنونم از تون خدا خیرتون بده. . میشه بی زحمت اینو هم لطف کنید و بگید با مترجم گوگل ترجمه کردم ویرایشش کردم اما معنی نمیده This example is taken from [7] and will serve as our running example in this disposition. For any vertex a V1, define external cost of a as Ea = c(a,v) where v V2 and internal cost of a V1 as Ia = c(a,v) where v V1. Also define Da = Ea - Ia. Similarly, define Eb, Ib and Db for any vertex b V2. Note that Da denotes the amount by iteration of KL algorithm, D-values of all vertices By locking we mean that once we swap a and b, neither a nor b will be considered for swapping in any of the following iterations. This first step of KL algorithm on the initial partition of Figure [refer] will produce the following Ex, Ix, Dx and gxy ببخشید میدانم زیاد شد و خیلی وقتتون رو میگیره. .. ممنون میشم این دیگه اخریشه |
RE: ترجمه - darush12 - 03 بهمن ۱۳۹۵ ۰۸:۳۸ ب.ظ
We compare these results with some other representative
works. |
RE: ترجمه - Pure Liveliness - 03 بهمن ۱۳۹۵ ۰۸:۵۲ ب.ظ
(۰۳ بهمن ۱۳۹۵ ۰۸:۳۸ ب.ظ)darush12 نوشته شده توسط:سلام. منظورش کارهای مشابهی هست که توی همون زمینه صورت گرفته. |
ترجمه - soosoo - 06 بهمن ۱۳۹۵ ۱۲:۲۸ ب.ظ
کسی نیست مفهوم رو بگه؟؟ |
RE: ترجمه - hosein_zt - 09 بهمن ۱۳۹۵ ۰۳:۳۲ ق.ظ
(۰۳ بهمن ۱۳۹۵ ۱۰:۱۷ ق.ظ)soosoo نوشته شده توسط: سلام آقای شریعتی سلام |
RE: ترجمه - soosoo - 09 بهمن ۱۳۹۵ ۱۰:۴۵ ق.ظ
ممنونم خیلی لطف کردید |
RE: ترجمه - darush12 - 09 بهمن ۱۳۹۵ ۰۳:۵۱ ب.ظ
It is reasonable to decompose a real-time system into a set of self-contained subsystems called clusters.
|
RE: ترجمه - hosein_zt - 09 بهمن ۱۳۹۵ ۰۸:۴۶ ب.ظ
(۰۹ بهمن ۱۳۹۵ ۰۳:۵۱ ب.ظ)darush12 نوشته شده توسط: self-contained به مفهوم بخشی از کل ( سیستم یا هر چیزی است) که تمام ویژگیهای لازم را دارا بوده و مستقل باشد. برای ترجمه هم می تونیم بگیم : کامل - جامع - بی نیاز ،مستقل و .... . تجزیه یک سیستم ریل تایم ( بلادرنگ) به یک مجموعه از زیر سیستمهای جامع بنام کلاستر ( خوشه ، دسته) ، امری معقولانه می باشد. |
RE: ترجمه - darush12 - 11 بهمن ۱۳۹۵ ۰۷:۲۵ ق.ظ
A controlled object, e.g., a car or an industrial plant, changes its state as a function
of time |
RE: ترجمه - hosein_zt - 11 بهمن ۱۳۹۵ ۱۰:۵۰ ب.ظ
(۱۱ بهمن ۱۳۹۵ ۰۷:۲۵ ق.ظ)darush12 نوشته شده توسط: یک شی کنترل شده مانند ماشین یا یک کارخانه صنعتی ، بر اساس زمان ، حالتش ( وضعیتش ) را تغییر می دهد.( تغییر حالت آن تابع زمان می باشد ). |
ترجمه - life24 - 12 بهمن ۱۳۹۵ ۰۶:۲۷ ب.ظ
سلام ببخشید این یعنی چی؟ it is up to you to Of course, it is up to you to determine which command-line arguments your program will respond to |
RE: ترجمه - hosein_zt - 12 بهمن ۱۳۹۵ ۰۶:۵۹ ب.ظ
(۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ۰۶:۲۷ ب.ظ)life24 نوشته شده توسط: سلام سلام یعنی " دست شماست ، بستگی به شما داره " مشخص کردن اینکه کدام یک از آرگومانهای خط فرمان برنامه تان پاسخ گو باشند ( واکنش نشان دهند ) ، دست شماست و شما ابن مورد را تعیین می کنید! |
ترجمه - Happiness.72 - 12 بهمن ۱۳۹۵ ۰۷:۵۰ ب.ظ
(۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ۰۶:۵۹ ب.ظ)hosein_zt نوشته شده توسط: it is up to you to سلام مطمئنا این به شما وابسته است (شما مشخص می کنید) که کدام یک از آرگومانهای خط فرمان برنامه تون پاسخگو باشه |
ترجمه - life24 - 14 بهمن ۱۳۹۵ ۰۵:۱۶ ق.ظ
سلام منظور ماسمالی کردن هست؟ first glance, this might seem like a flat-out lie |
RE: ترجمه - hosein_zt - 14 بهمن ۱۳۹۵ ۱۰:۲۳ ق.ظ
(۱۴ بهمن ۱۳۹۵ ۰۵:۱۶ ق.ظ)life24 نوشته شده توسط: سلام سلام از معانی کلمه flat out میشه به آخرین توان ، آخرین سرعت ( آخرین توان و انرژی) ، به وضوح ، قطعا و به "طور کامل" اشاره کرد توی این جمله هم اگه بخوایم عامیانه بگیم میشه گفت : دروغ تابلو ، عین دروغ ، یا آخر دروغ و .... میشه جمله رو به شکل زیر ترجمه کرد : در نگاه اول ممکنه مثل یک دروغ تابلو ( کاملا دروغ ) به نظر برسه .... |