در یک شبکه (hypercube)Hn :
الف- تعداد مسیرهای متفاوت بین دو گره A و B
ب-تعداد مسیرهایی کاملا" مجزا )بدون هیچ گره مشترک در مسیرها( بین دو گره A و B
سلام خانم آذرخش
من اتفاقی این تاپیک را الان دیدم. احتمالا دیگه جواب این سوال به دردتون نمی خوره ولی بیایید به کمک هم جوابش را بدیم شاید در آینده سوال یکی دیگه از بچه ها هم باشه.
نظر من اینه :
پاسخ قسمت الف: به نظرم با فرض مسیر کمینه و فرض این که فاصله همینگ دو تا گره A و B را m در نظر بگیریم جواب این قسمت [tex]m![/tex] باشه. مثلا برای [tex]H(3)[/tex] بین دو گره [tex]A=001[/tex] و [tex]B=110[/tex] فاصله همینگ برابر است با [tex]m=3[/tex] و تعداد مسیرهای بین این دو گره به صورت زیر است:
۰۰۱-۰۱۱-۱۱۱-۱۱۰
۰۰۱-۰۱۱-۰۱۰-۱۱۰
۰۰۱-۰۰۰-۰۱۰-۱۱۰
۰۰۱-۰۰۰-۱۰۰-۱۱۰
۰۰۱-۱۰۱-۱۰۰-۱۱۰
۰۰۱-۱۰۱-۱۱۱-۱۱۰
پاسخ قسمت ب:
جواب این قسمت هم فکر می کنم برابر فاصله همینگ باشه، مثلا :
۰۰۱-۰۱۱-۱۱۱-۱۱۰
۰۰۱-۱۰۱-۱۰۰-۱۱۰
۰۰۱-۰۰۰-۰۱۰-۱۱۰
استدلالم هم اینه که فقط تو انتخاب اول حق انتخاب مسیر داریم و تعداد گزینه هایی که برای انتخاب داریم برابر فاصله همینگ دو گره هست و بقیه مسیر برای این که گره تکراری در مسیر وجود نداشته باشه تنها یک گزینه برای انتخاب وجود دارد.
(۲۳ بهمن ۱۳۹۳ ۰۶:۴۶ ب.ظ)M4$0UD نوشته شده توسط: سلام خانم آذرخش
من اتفاقی این تاپیک را الان دیدم. احتمالا دیگه جواب این سوال به دردتون نمی خوره ولی بیایید به کمک هم جوابش را بدیم شاید در آینده سوال یکی دیگه از بچه ها هم باشه.
نظر من اینه :
پاسخ قسمت الف: به نظرم با فرض مسیر کمینه و فرض این که فاصله همینگ دو تا گره A و B را m در نظر بگیریم جواب این قسمت [tex]m![/tex] باشه. مثلا برای [tex]H(3)[/tex] بین دو گره [tex]A=001[/tex] و [tex]B=110[/tex] فاصله همینگ برابر است با [tex]m=3[/tex] و تعداد مسیرهای بین این دو گره به صورت زیر است:
۰۰۱-۰۱۱-۱۱۱-۱۱۰
۰۰۱-۰۱۱-۰۱۰-۱۱۰
۰۰۱-۰۰۰-۰۱۰-۱۱۰
۰۰۱-۰۰۰-۱۰۰-۱۱۰
۰۰۱-۱۰۱-۱۰۰-۱۱۰
۰۰۱-۱۰۱-۱۱۱-۱۱۰
پاسخ قسمت ب:
جواب این قسمت هم فکر می کنم برابر فاصله همینگ باشه، مثلا :
۰۰۱-۰۱۱-۱۱۱-۱۱۰
۰۰۱-۱۰۱-۱۰۰-۱۱۰
۰۰۱-۰۰۰-۰۱۰-۱۱۰
استدلالم هم اینه که فقط تو انتخاب اول حق انتخاب مسیر داریم و تعداد گزینه هایی که برای انتخاب داریم برابر فاصله همینگ دو گره هست و بقیه مسیر برای این که گره تکراری در مسیر وجود نداشته باشه تنها یک گزینه برای انتخاب وجود دارد.
سلام
ممنون بابت توجهتون
خودم توو این سؤال مشکل داشتم به درخواست یکی از دوستان خانم bache mosbat
ایجادش کردم که ایشون جواب بدن و بقیه هم استفاده کنن و ما همچنان منتظر جواب ایشونیم 
ولی به قول شما به درد آیندگان میخوره اگه روش بحث شه تا جواب نهاییش به دست بیاد
سلام ببخشید. من این تاپیکو یادم رفته بود. یه سری درگیری داشتم اون زمان .یادمه یه مقاله ی خوبی پیدا کرده بودم در جواب سوال شما اون موقع. میگردم میذارمش. حل این سوال به این راحتی ها نیست.
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
(۲۴ بهمن ۱۳۹۳ ۰۳:۰۳ ق.ظ)Bache Mosbat نوشته شده توسط: سلام ببخشید. من این تاپیکو یادم رفته بود. یه سری درگیری داشتم اون زمان .یادمه یه مقاله ی خوبی پیدا کرده بودم در جواب سوال شما اون موقع. میگردم میذارمش. حل این سوال به این راحتی ها نیست.سلام خواهش میکنم میدونستم درگیرید گیر ندادم دیگه بیشتر از اون
خیلی لطف کردید ممنون
ببخشید اگه خیلی کمکی نتونستم بکنم. روش فکر هم کردم ولی جواب خیلی خوبی بهش نرسیدم.
خواهش میکنم همین که وقت گذاشتید بسیار ممنونیم
آقا M4$0UD از استدلال رسای شما بسی محظوظ گشتم!
.
.
.
البته خوشحال نشیدها! من جزو آیندگان نیستم، همینجوری کنجکاو شدم.
(۲۳ بهمن ۱۳۹۳ ۰۶:۴۶ ب.ظ)M4$0UD نوشته شده توسط: پاسخ قسمت ب:
جواب این قسمت هم فکر می کنم برابر فاصله همینگ ...
در این موضوع تو مقاله دومی که خانم Bache Mosbat معرفی کردن، طبق قضیه‌ی Menger عنوان شده که تعداد این میسرها n (قطر گراف و همچنین درجه‌ی همه‌ی رئوس) است که البته مسیرها دارای طول حداکثر n+1 فرض شده‌اند و می‌دونیم که ماکس m هم n میشه. البته نمی‌دونم؛ شاید بشه ادعا کرد که m برای مسیرهای با طول بهینه جوابه.
ای بابا چرا مسخره می کنید!
خوب من فکر نمی کردم این مسئله یه مسئله پیچیده باشه. برای همین راه حلی که به ذهنم رسید رو گفتم. من هنوزم نفهمیدم جواب چی میشه. الان هم وقت خوندن مقاله ها را ندارم. آقا مسعود شما که خوب فهمیدی یکم برای ما هم توضیح بدید. من جزو آیندگانم!
شکسته نفسی نفرمایید، برای قسمت الف که به نظرم فرض شما کاملاً معقول بود و با این فرض جوابتون رو هم صحیح می‌دونم.
.
.
.
و باور بفرمایید که اصلاً قد و اندازه‌ی حرف زدن در این موضوع نیستم (هرکس یه نقطه ضعف‌هایی داره که خودش بهتر می‌شناسه‌شون)، وگرنه موضوع جذابیه برام. من اگه نظری بدم، اونقدر گمراه کننده و پرته که صدتا عاقل باید جمع بشن تا جمعش کنن!
بعضی موضوعات خیلی وسوسه انگیزند ولی وقتی طرفشون میری تحقیرت میکنن و ندونستن‌هاتو به رُخِت می‌کشن ولی مهم اینه که آدم مثل شما شهامتش رو حفظ کنه. منم برای اینکه شهامتم خدشه‌دار نشه وقتی اینجور مسائل رو تشخیص دادم دیگه دورشو خط می‌کشم، مگر اینکه برای یک کاربردی مجبور باشم تا بالاخره یه جوری حلشون کنم.
(۰۸ اسفند ۱۳۹۳ ۱۱:۴۰ ب.ظ)MShariati نوشته شده توسط: شکسته نفسی نفرمایید، برای قسمت الف که به نظرم فرض شما کاملاً معقول بود و با این فرض جوابتون رو هم صحیح می‌دونم.شما که دیگه استاد شکسته نفسی هستید. من همچنان خوشحال میشم نظر شما را بدونم در رابطه با سوال. از شخصیتتون خوشم اومد شخصیت جالبی دارید.
.
.
.
و باور بفرمایید که اصلاً قد و اندازه‌ی حرف زدن در این موضوع نیستم (هرکس یه نقطه ضعف‌هایی داره که خودش بهتر می‌شناسه‌شون)، وگرنه موضوع جذابیه برام. من اگه نظری بدم، اونقدر گمراه کننده و پرته که صدتا عاقل باید جمع بشن تا جمعش کنن!
بعضی موضوعات خیلی وسوسه انگیزند ولی وقتی طرفشون میری تحقیرت میکنن و ندونستن‌هاتو به رُخِت می‌کشن ولی مهم اینه که آدم مثل شما شهامتش رو حفظ کنه. منم برای اینکه شهامتم خدشه‌دار نشه وقتی اینجور مسائل رو تشخیص دادم دیگه دورشو خط می‌کشم، مگر اینکه برای یک کاربردی مجبور باشم تا بالاخره یه جوری حلشون کنم.
اره به نظر بنده هم ایشون تعریف کردن از حلتون نه مسخره که
خوبه نظراتتونو ببگید استفاده میکنیم