تالار گفتمان مانشت
اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ - نسخه‌ی قابل چاپ

صفحه‌ها: ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶
اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ - Mindhunter - 01 اسفند ۱۳۹۲ ۱۱:۴۴ ق.ظ

با اینکه من مادر نمیشم اما یه لحظه خودمو جای شما گذاشتم و اشک از چشام جاری شد، روحش شاد.
چایت را بنوش
نگران فردایت مباش
از گندمزار منو تو مشتی کاه میماند برای انسان ها!!!


از خداوند عزوجل نهایت صبر و بردباری رو بریات خواستارم

تسلیت باد

اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ - magnez - 01 اسفند ۱۳۹۲ ۱۲:۴۱ ب.ظ

خدا بهتون صبر بده

اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ - f2000 - 01 اسفند ۱۳۹۲ ۱۲:۴۲ ب.ظ

ریحان عزیز شما مادر خیلی خیلی خوبی هستین ،
تو رو خدا دیگه غصه نخورین دخترها دوست ندارن مادرشون غمناک باشه مخصوصا که دستشون نرسه اشک مادرشونو پاک کنن
انشالله خدا بهتون فرزندان سالم و شادی بده که جای خالی نرگس عزیز رو پر کنند انشالله

اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ - آرمانا - ۰۱ اسفند ۱۳۹۲ ۰۴:۴۶ ب.ظ

اینجور وقتا چشمهام پر از حرف نگفته است ولی لب از لبم باز نمی شه ...
به نظرم این دنیا هدف نیست ، یک راهه ، شاید یک راه پرپیچ و خم که باید بگذرونیم تا به هدف برسیم . هرکس که عیار بالای انسانیتش رو بهتر نشون بده ، به هدفش می رسه و هرکس زودتر عیارش رو نشون بده ، زودتر به هدفش می رسه ... دختر نازنینت عیار بالاش رو زود نشونمون داد و رفت و مطمئن باش که در بهترین جا آروم گرفته و خوشحاله ... پس تو هم به خوشحالیش خوشحال باش و آروم ... و صبر کن ، که خدای عزیز هر دردی رو می ده ، درمانش رو هم می ده مادر نمونه

اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ - fatemesoleimani - 01 اسفند ۱۳۹۲ ۰۵:۲۱ ب.ظ

سلام ... من هم به تمامی کاربرانی که عزیزی را از دست داده‌اند تسلیت عرض می‌کنم انشاالله روحشان قرین رحمت الهی قرار گیرد. و صبر و شکیبایی را هم برای خانواده این تازه گذشته را از خداوند منان مسالت مینمایم

اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ - rahil_free - 01 اسفند ۱۳۹۲ ۰۶:۳۵ ب.ظ

خیلی سخته
خیلی خیلی
آروم باش و صبور
برای شادی روحش دعا کن
اشک اجازه بیشتر نوشتنو نمیده
خدا بهت صبر بده عزیزم

RE: اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ - behnaz20 - 01 اسفند ۱۳۹۲ ۱۰:۱۶ ب.ظ

سلام عزیزم خیلی ناراحت شدم
آدم توی کارای خدا میمونه
خدایااااااااااااااااااااااااااا آخه چراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:Sad
خدا بهتون صبر بده

اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ - sun-shine - 01 اسفند ۱۳۹۲ ۱۰:۵۶ ب.ظ

ریحان عزیز خدا واقعا بهتون صبر بده
من از ناراحتی و اشک، حتی نتونستم تا آخر متن را بخونم. Sad
امیدوارم به اندازه این غم بزرگ، از این به بعد شادی نصیبتون بشه.

اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ - El@he - 01 اسفند ۱۳۹۲ ۱۱:۴۷ ب.ظ

عزیزم، ریحان جان... میدونم حرف های ما حتی گوشه ای از ناراحتیات رو هم پر نمیکنه. اما بدون توی مشکلات تو تنها نیستی و هرکسی به نوبه ی خودش این ناراحتیا رو درک میکنه. من خودم ۶ ماه توی بیمارستان پرستار مادرم بودم و روزی نبود که این صحنه ها رو نبینم...
از ته قلبم متاسفم و از لحظه ای که صحبت هات رو خوندم ناخوداگاه اشکام سرازیر میشه... تا آخرین لحظه منتظر بودم که بگی معجزه شده و دخترت برگشته، اما...
تسلیت میگم عزیزم.
خدایی که دیروز و امروزت بود، فردا هم هست....

RE: اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ - mohsen@profex.ir - 02 اسفند ۱۳۹۲ ۰۱:۵۱ ق.ظ

پسر من یکسالشه تصورشم وحشتناکه
درد تمام وجود را فرا گرفته
به زحمت می تونم نفس بکشم
تصورشم دردناکه نمی دونم شما چطور تحملش می کنید
خدا به شما صبر داده واقعا روح بزرگی دارید و اعتقادات قوی مذهبی
لایق بهترین ها در دنیا و آخرت هستید
خدا بزرگتر از آنست که وصف می شود

اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ - mortez28 - 02 اسفند ۱۳۹۲ ۰۴:۳۷ ق.ظ

ریحان خانوم تسلیت من رو هم پذیرا باشید.
ناخودآهگاه اشکام جاری شد، آخه با سوز خاصی اتفاقات رو تعریف کردید
تصورش برام خیلی سخته،تنها چیزی که میشه از خدا خواست اینه که بهتون صبر بده...

اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ - ریحان - ۰۲ اسفند ۱۳۹۲ ۱۱:۴۳ ق.ظ

بعدا نوشت ۱: اول از همه تشکر وسپاس فراوان دارم از شما دوستان مهربون که اینقدر خالصانه و بی ریا محبت هر چه تمامتون رو به من ابراز داشتین.عزیزان ایشا ا... خوده نرگس بانووو ...فرشته ی بهشتی دمه در بهشت منتظر تک تک شما خواهد بود و دستانتان را برای ورود به بهشت خواهد فشرد.من با جسم خاکی ام قادر به سپاس نخواهم بوود.بی شک خودش بهترین تشکر رو از همه ی شما خواهد داشت.همینطور که به خواب خیلی ها اومده و گل تعارف کرده برای تشکر...عزیزان اگه لایق باشم این چند روز عازم مشهدالرضا خواهم بووود برای تسکین قلبم و نایب الزیاره ی تک تک شما خواهم بود.ممنونم

بعدا نوشت ۲: عزیزان یکی از هدفهای من برای توصیف این اتفاقات و غمهام علاوه بر تسکین خودم این بوووود که به شما عزیزان بگم لطفا قدر سلامتی خودتون و عزیزانتون رو بدونین...من نزدیک ۲ سال مرتب درگیر دکتر و بیمارستان بودم.دیگه عملا فقط واسه دکتر رفتن از منزل بیرون میومدم...میفهمین یعنی چی؟؟؟ ۲ سااااال؟؟؟ دیگه این اواخر یک روز در میون دکتر بودیم.گاهی روزها ۳ تا دکتردر یک روز میرفتیم.ازپزشک قانونی برای پیگیری شکایتمون گرفته تا شنوایی سنجی و مباحث کاشت حلزون و سمعک گرفته تا بینایی سنجی تا کار درمانی و فیزیوتراپ و دکتر مغز و اعصاب و دکتر قلب و متخصص کودکان و کم کم ریه گوارش ...وای وای وای...خواهشا قدر بدونین به خدا این شعار نیست...ببینین صبح که از خواب بیدار میشین به چه قصدی از منزل بیرون میرین اگه دکتر و بیمارستان و آرامستان و دادگاه و... نمیرین خدا را هزار بار شکر کنین.اگه دارین توی یک محیط علمی پا میگذارین یا به قصد چنین چیزی از خونه بیرون میرین که دیگه کلمات از وصف شکر چنین چیزی عاجزند...نگذارین این نعمت رو فراموش کنین و از یادتون بره و براتون عادی شه...برین بهزیستی.برین بیمارستانها..هراز گاهی به خودتون متذکر شین.بگذارین چشماتون ببینن که ادمها چطور عزیزاشون جلوی چشمشون دارن اب میشن...دارن پرپر میشن و کاری ازشون برنمیاد...در غمشون شریک شین...تا خداهم به شما مهربونی کنه...نمیدونین چه مریضهایی دیدم که بیماریشون با فقر همراه بود.بدتر از این چی سراغ دارین؟ نمیخوام دیگه دلهای مهربونتون رو بیشتر از این درد بیارم ولی عزیزانم لطفا از همه ی این دیده ها و شنیده ها بهره ببرین برای هرچه بیشتر تلاش کردن...که حضرت علی میفرمایند ارزش هرکس به همت اوست...اری عزت خودتون رو حفظ کنین.بذارین همه جا سرافراز باشنین.تلاش کنید وتلاش و نتیجه رو به مهربون و بخشنده ی بالای سرتون بسپارین.اون لحظه لحظه شما را دیده شک نکنین تلاشهای شما گم نمیشه...قران بخونین.من این مدت با کمک قران تونستم دوام بیارم.حافظه رو هم قوی میکنه.یه قران جمع و جور بخرین که همیشه همراهتون باشه...این اصله عزیزان.این نوره حیفه بهره نبرین.به خدا همینا اخرکار برامون میمونه..عزیزان باور کنین درس خوندن خیلی اسونتره خیلی کارهاست.میان بره خوبیه. بهره ببرید ازش . کشورتون رو بسازید.از درس به عنوان ابزاری برای رسیدن به هرچه بیشتر انسان شدن استفاده کنین. اگه توی زندگیتون مشکلی دارین یا چیزی هست که دوستش ندارین و حرصشو میخورین ببینین این موضوع ۱۰ سال دیگه ۵ سال دیگه واقعا بازم موضوع مهم و اثر گذاری هست براتون یا بهش میخندین؟ اگه مشکلی هست که باتلاش حل میشه باور کنین مشکل نیست...یک صیقل دهنده ی شماست.که میخواد شما رو قوی و زیبا کنه. ازش استقبال کنین و با تلاشتون به مقابله باهاش برین..عزیزان من خواهر کوچکترشمام.اصلا در حدی نیستم که بخوام نصیحت کنم.ابدا.فکر نکنین من مثلا توی تیپ معلم دینی هام. نه اصلا.این لیاقتو هیچ وقت نداشتم.برعکس انسان تجملی و لوسی بودم که به قول پدرمادرم توی یه دیوار شیشه ای بزرگ شدم و چقدر هم این تربیت و نگهداری بد بود.لطفا بچه هاتونو از سر محبت لوس نکنین که بعدا مثه من در مواجهه با مشکلات خیلی زودتر از بقیه له شن.من توی موضوع نرگسم واقعا صبر خدایی پیدا کرده بودم وگرنه اصلا ادم مقاومی تربیت نشده بودم. و چقدر هم بده این روش تربیتی...بچه ها من فقط دلم خواست گوشه ای از چیزهایی که توی این مدت خدای مهربون بهم یاد داد رو به شماهاهم منتقل کرده باشم...اخه دلم نیومد نگم.معذرت میخوام اگه سرتونو درد اوردم.حلال کنین ...

اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ - Faridfo - 30 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۲:۲۴ ب.ظ

جهت یادآوری تاریخ !!

اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ - mahsa123456 - 30 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۱:۳۷ ب.ظ

ریحان عزیزمن تازه این پست مربوط ب فرزندتون روخوندم واشکم سرازیرشد روحش شادیادش گرامی وصبرررررزیاد به شمامادرعزیز/من ادم احساسی هستم ودرمقابل هرچیزی زودداغون میشم گریه میکنم وکم میارم........

اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ - ریحان - ۰۱ خرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۵۴ ق.ظ

مانشتیهای مهربون منو حلال کنین که اینقدر ازردتون کردم.خواهشا....ببخشید...
خواهش میکنم قدر داشته هاتونو بدونین...نگذارین براتون عادی شه....