آزمون ارشد ۹۲: مصاحبه با رتبه ۴۴ علوم کامپیوتر - نسخهی قابل چاپ |
آزمون ارشد ۹۲: مصاحبه با رتبه ۴۴ علوم کامپیوتر - farshi114 - 02 خرداد ۱۳۹۲ ۱۲:۴۹ ب.ظ
بنام خدا ۱- اگه مایلید خودتون را معرفی کنید(نام و نام خانوادگی) و بگید متولد چه سالی هستید و اهل کدام شهرید؟ رتبه و رشته و گرایشتون را هم بفرمایید. با سلام من مهدی فرشی هستم.متولد ۶۹ در کرمان. رتبه ۴۴ در رشته علوم کامپیوتر در گرایش اول ۲- در چه رشته ای کارشناسی گرفتید؟ تمام شده یا در حال تحصیل هستید؟آیا کارشناسی پیوسته خوندید یا کاردانی و بعد کارشناسی؟ در رشته علوم کامپیوتر.پروژه کارشناسی هنوز در جریانه.کارشناسی پیوسته ۳- با اجازه تون برگردیم به دوران نوجوانی و حتی کودکی ،چی شد که اومدین کارشناسی این رشته؟ چطوری وارد دوره کارشناسی شدین؟ یعنی با علاقه و شناخت این رشته را انتخاب کردین یا انتخابتون اول دانشگاه بود بعد رشته؟ برادرم ورودی ۸۴ همین رشته بود و از طریق ایشون با این رشته آشنا شدم با این حال اون زمان رشته معماری وعمران رو بیشتر دوست داشتم و به این رشته علاقه خاصی نداشتم.فقط رتبه کنکور من رو به این رشته رسوند و خدا رو شکر خیلی راضیم .اگه الان می خواستم انتخاب رشته کارشناسی رو دوباره انجام بدم مطمئنا همین رشته رو انتخاب می کردم. ۴- کدام دانشگاه کاردانی و کارشناسی را تحصیل کردین؟ دانشگاه شهید باهنر کرمان ۵- در کارشناسی چطور دانشجویی بودید؟ از اونا که همیشه نمره خوبه کلاسند؟یا معمولی بودید؟ یا درسها را بر اساس علاقه میخوندید نه بخاط معدل یعنی از یک درس خوشتون میومد خوب میخوندین و بیست میگرفتین و یکی را دوست نداشتید فقط پاسش میکردید . دانشجویه متوسطی بودم.درس هایی که علاقه داشتم رو کار می کردم.اما کلا شب امتحانی بودم تا جایی که یادمه از ترم های سه یا چهار بود که اکثر کلاس ها رو می پیچوندم(از دلایلش هم یکی اساتید نابلد و درس های بی مصرف بود).ولی خدا رو شکر تنها واحدی که افتادم تربیت ۱ بود . ۶- از کی به کنکور ارشد فکر کردید؟اصلا" ادامه تحصیل از ابتدای ورود به دانشگاه ، تو برنامه تحصیلی تون بود یا نه؟ از همون ابتدای ورود به دانشگاه قصد ادامه تحصیل داشتم ، اما خب شرایط زندگی بعضی وقت ها باعث می شد فقط به کار کردن فکر کنم و ادامه تحصیل ندم. ۷- آیا وقتی تصمیم گرفتید ارشد شرکت کنید همین رشته میخواستید امتحان بدید یا گرایش دیگری ولی بعدا" وقتی به برنامه ریزی رسیدین نظرتون این رشته و گرایش شد؟ از اونجایی که خیلی به علوم کامپیوتر علاقه داشتم قصدم هم ادامه تحصیل در همین رشته بود....اما خب متاسفانه امکانات بیشتر و اساتید بهتر در رشته های مهندسی باعث شد که آزمون مهندسی هم شرکت کنم،اما خب وقت مطالعه برای مهندسی نداشتم و بیخیالش شدم. ۸- میشه درصدها تون را در هر درس بگید. اگه بیش از یک رشته هم کنکور دادین هر دو را بگید. علوم کامپیوتر: زبان:۱۷/۲۴ پایه:۳۴/۲۹ ساختمان گسسته و داده:۳۸/۲۷ اصول سیستم و اتومات:۴۶/۶۷ آنالیز:۵۵/۵۶ ۹- آیا سال اولی بود که کنکور می دادید؟ اگه المپیادشرکت کردید یا سال دوم یا سوم یا ... هست که برای ارشد امتحان میدید بفرمایید. سال اولم بود و المپیاد هم شرکت نکرده بودم. ۱۰- بنظرتون چقدر درس خوندن تو دانشگاهی که شما درس خوندین برای پایان ترم و برای کنکور با هم تفاوت داره یا شبیه هست به بیان دیگه بنظرتون تو دانشگاه شما بچه های موفق در تحصیل کارشناسی شانس بیشتری واسه ازمون ارشد دارن یا نه اصلا" این دو نوع درس خوندن متفاوت را می طلبه؟ به نظر من نمراتی که دانشجو در طول ترمش می گیره ملاکه خوبی برای تخمین رتبه ارشدش نیست...همین ۱۱- از کی دقیقا" برای کنکور ارشد برنامه مطالعاتی گذاشتید ، از کی شروع کردید،آیا سر همون وقتی که در برنامه پیش بینی کرده بودین شروع کردین؟ برنامه تون چند ماهه بود؟ آیا وقفه ای هم پیش اومدمثلا" اتفاقی چیزی که مجبور شید برنامه را عوض کنید؟ دوست داشتم از اوایله شهریور شروع کنم اما خب از اوایله آذر واقعا شروع به خوندن کردم...در واقع اصلا به برنامه ای که تابستون برای ارشد بسته بودم نرسیدم.اواخره شهریور که شروع به خوندن کردم به مدت ۱۰ تا ۱۲ روز برنامه ی ثابتی رو دنبال می کردم اما بعد از اون درگیر مسائل ازدواج شدم و تقریبا ۲ ،۳ ماه درگیر بودم . ۱۲- برنامه تون ثابت بود یا هر از گاهی تا نزدیکای کنکور اصلاحش کردین ؟ ااگه اصلاح کردین اصلاحات جزئی بود یا کلی؟ اوایله آذر که شروع جدیم بود متوسط روزی ۶ ساعت می خوندم این روند تا اوایله دی ادامه داشت و از دی متوسط روزی ۸ تا ۱۰ ساعت میخوندم و روزهای آخر به ۱۵ ساعت هم رسید.بیشتر برنامم رو روی درسهایی که قرار بود بخونم تنظیم می کردم. ۱۳- بعضی درسها تو آزمون ارشد تاثیر و نمره بیشتری دارن و توجه بیشتری بهشون میشه . شما هم همینکار را کردین؟منظورم توجه به بودجه بندی درسها برای آزمون ارشد هست. توی زمان کمی که داشتم قطعا برنامم همین بود و به جایه اینکه سعی کنم تمام مطالب رو بخونم ،مطالب مهم رو با دقت می خوندم. ۱۴- آیا هنگام برنام ریزی تو ذهنتون بود که مثلا" تو یه درس خاص ضعیفید و تو یه درس قوی و به درسهای مختلف بر این اساس وزن بیشتر یا کمتر بدین؟میشه در مورد درسهای مختلف بگید؟ تنها وزنی که به درس ها می دادم بر اساس اهمیتشون توی کنکور بود....برای هر درسی و همچنین هر فصلی ابتدا یه مرور توی سوالای ارشد های گذشته می کردم ببینم ارزشه خوندن داره یا نه!البته در این مسیر تجربیات بچه ها ،مخصوصا مصاحبه نفر اول سال گذشته خیلی مفید بود. زبان: وقتی برایه این درس به صورت اختصاصی کنار نگذاشته بودم ، درصدی هم که زدم بیشتر به خاطره کمبود وقت بود. ریاضی: فقط توی همون ۱۰،۱۲ روزی که توی شهریور خوندم و یه ۱۰ روزی هم توی آذر روش وقت گذاشتم.بعدش خیلی پشیمون شدم چون می تونستم روی درسهای با حجم کمتر سرمایه گذاری کنم.چهار فصل اول ریاضی ۱ رو خوندم و تونستم ۱ سوال جواب بدم. آمار: دوهفته مونده بود به امتحان شروع کردم(اشتباه مهلکی بود،شما نکنین) و ۳ فصلش رو خوندم و تونستم ۴ تا سوال جواب بدم که یکیش غلط شد.درس ساده ای بود که باید بیشتر بهش بها می دادم.تقریبا از هر فصل یک سوال میاد. مبانی: بیشتر تجربیات برنامه نویسی کمکم کرد اما جزوه پارسه هم بدک نبود(طی ۲ روز مطالعش کردم)،۸ تا ازسوالها رو جواب دادم و فکر می کنم یکیش غلط در اومد. گسسته: فصل های مهم کتاب پوران رو مطالعه کردم.اصلا سمت کتاب مرجع نرفتم چون واقعا نیازی نبود. ساختمان داده و الگوریتم: تمام فصل های این درس رو مطالعه کردم،اما چند فصل که خیلی مهم بود(گراف،درخت،مرتب سازی ،..) بیشتر وقتم رو گرفت.کتاب پوران رو خوندم و توی فصل های مهم سراغ پارسه هم رفتم.هر جفتشون خوب بود.الگوریتم هم وقت نداشتم بخونم و رهاش کردم. اتوماتا: بیشتر مباحث رو از روی جزوات دانشگاهی مطالعه کردم، بیشتر تلاشم روی فهمیدن مطالب بود و مهم تر از اون تست زدن.برای تست هم هر کتابی دم دستم بود استفاده می کردم(پیشنهاد می کنم فقط تست های ارشد سالهای قبل رو بزنید) معماری: چهار تا از فصلهای کتاب پوران رو خوندم که می دونستم می تونم با همین ۴ فصل حدود ۵۰ درصد سوال ها رو جواب بدم.به نظر من پوران کافیه .... آنالیز: فقط جزوه دانشگاهیم رو خوندم و تست ارشد های گذشته مدرسان رو زدم. ۱۵- خب شما زمان مشخصی داشتید و پایان زمان مطالعه روز قبل از کنکور هست . پس طبیعی است که منابع مطالعاتی هم نمیتونن اضافه بشن. آیا شما هنگام برنامه ریزی میدونستید برای هر درس کدام منابع یا جزوات را باید(یا میخواهید ) بخونید یا نه؟ یعنی مظورم اینه که برنامه ریزی زمانی کردید یا برنامه ریزی براساس منابع . مثالی بزنم . مثلا" شما روی سیستم عامل هفته ای پانزده ساعت وقت گذاشته بودید و با یک منبع مثلا" کتاب پارسه شروع کردین و بخودتون گفته بودید اگر فرصت شد مثلا" کتاب پوران را هم میخونم اگر نرسیدم هم هیچ. یا اینکه برنامه ریزیتون بر اساس خوندن منابع بود یعنی مثلا" گفته بودین من باید سه تا کتاب مشخص را برای سیستم عامل حتما" بخونم و بر این اساس برنامه ریزی کردین؟ من با اینکه دیر شروع به مطالعه کردم اما از تابستان ۹۱ منابع رو تعیین کرده بودم.البته باید بگم با توجه به تجربیات دوستان که اون منابع رو زودتر مطالعه کرده بودند بعضی از منابعی که مشخص کردم تغییر می کرد. ۱۶- میشه منابع مطالعاتی که واسه هر درس خوندید را بگید.ایا از ویس و فیلم هم استفاده کردین. جوابشو توی سوالات قبل گفتم.از هیچ ویس و فیلمی هم استفاده نکردم. ۱۷- بنظرتون تو رشته و گرایش شما کدام درسها را باید از روی کتب مرجع خوند. به نظر من اوتماتا اونم از مرجع اصلی نه ترجمه شده،بقیه هم نیازی نیست. ۱۸- ایا شما در طول تحصیل کارشناسی از کتب مرجع هم استفاده میکردین یا بقول بعضی دوستان جزوه محور بودین؟ بیشتر جزوه محور. ۱۹- زبان یه درس تقریبا" جداست. آیا شما زبان را واسه کنکور خوندین یا پایه قبلی داشتید یا اصلا" سر کنکور هر چی شد جواب دادین یا کلا" جواب ندادین؟ سطح زبان شما ضعیفه ، متوسطه یا خوبع یا عالی؟ زبان من متوسطه، کلاسی نرفتم فقط مطالعه ی مطالب زبان اصلی باعث شد یه چیزایی یاد بگیرم.توی امتحان فقط ۱۰ دقیقه وقت داشتم تا سوالاش رو جواب بدم. ۲۰- در مورد ریاضی چی؟ بنظرتون میشه بالا زد؟ایا همه درسهای ریاضی را باید داوطلبین بخونند یا میشه یکی یا دوتاش را حذف کرد؟ من که نخوندم و نظری هم ندارم ۲۱- اگه میشه در مورد برنامه ریزی کلی تون توضیح بدین و همچنین اگه برای روشن شدن لازمه برنامه ریزی خاص برای یک درس بخصوص که در گرایش شما بیشتر داوطلبین باهاش مشکل دارن بپردازید.. از درس های مهم و فصل های مهم شروع کردم.تعداد سوالایه تکرار شده از هر مبحث تعیین کننده اهمیت اون مطلب بود.مثلا فصل گراف گسسته یکی از مهمترین مباحثه این درسه که تویه ساختمان هم تکرار شده پس باید حتما مطالعه می شد.من همه درسها رو با همین اولویت بندی مطالعه کردم... ۲۲- آیا شما تنها مطالعه میکردین یا با دوست یا دوستانی؟ در خانه یا کتابخانه.بنظرتون کدامش بهتره. هم تنها هم با دوستام هم توی خونه هم کتابخونه پیشنهادم اینه که جایی رو برای مطالعه انتخاب کنید که بیشترین بازدهی رو داره.همچنین دوستی رو برایه همراهیتون انتخاب کنید که به شما توی درس ها کمک کنه .اگه دیدید که مکان مطالعه داره براتون کسل کننده می شه سریعا مکان رو عوض کنید.یکی از عوامل مهم در نتیجه من دوستان خوبی (مهران۲۵ و مهدی۱۵۶) بود که برای مطالعه انتخاب کرده بودم.بعضی مباحث رو هماهنگ می کردیم ،جداگانه مطالعه و آخر هفته با هم تست می زدیم.البته نه تویه همه ی مباحث. ۲۳- حالا بر اساس جواب سوالای قبلی ، سرعت مطالعه تون را چگونه اندازه میگرفتید؟ فیدبک شما یا معیار شما که احتمالا" کند نباشید چی بود؟ آیاحجم مطالب خوانده شده نسبت به حجم مطالب باقیمانده با توجه به زمان باقیمانده یا مقایسه با سایرین در کنکورای آزمایشی یا معیارهای دیگه؟ اگه میشه توضیح بدین. من شبها برنامه فردام رو آماده می کردم و مثلا می گفتم فلان درس رو باید تا فلان صفحه بخونم تویه حداقل ۱ ساعت و حداکثر ۳ ساعت(بسته به سختی واهمیت درس) اینجوری هم برنامه داشتم هم زیاد وقتم رو صرفه درس خواصی نمی کردم.در ضمن اینجوری زمانی که یه مطلب رو تموم می کردم دیگه ۱ ساعت فکر نمی کردم که حالا کدوم درس رو بخونم(کدوم رو حالش رو دارم ؛کدوم قشنگتره ... ) تعداد روزهای مانده به کنکور و مباحثه مانده رو هر هفته حساب می کردم و یه زمان بندی کلی انجام میدادم وممکن بود بعضی مباحث رو از برنامم حذف کنم. ۲۴- اگه از برنامه تون عقب می افتادید چگونه جبران میکردین؟آ با با تعداد ساعات بیشتر یا حذف بعضی منابع در یک درس (کم کردن منابع در یک درس)و یا در نهایت یه درس خاص را کنار گذاشتید بنفع بقیه؟ معمولا سعی میکردم ساعات رو بیشترکنم ، اما یه جاهایی دیگه ساعت اضافی هم نداشتم و ناچارا مبحث رو از برنامم حذف می کردم. ۲۵- اگه در رشته ای که امتحان دادین گرایشهای مختلفی هست ،در برنامه ریزی تون از ابتدا روی گرایش خاصی تمرکزکردین یا در ادامه و کم کم به یک گرایش متمرکز شدین.مثلا" تخصصی ها را در ماههای آخر خوندین؟ یعنی مثلا" از نیمه برنامه مطالعاتی تمرکز کردین روی گرایش معماری یا نرم افزار؟ فقط علوم کامپیوتر ۲۶- آیا سرعت شما در حین مدت برنامه ریزی کند و یا تند هم شد؟ چه زمانهایی کند شدید و چه چیزایی انگیزه مجدد برای سرعت گرفتن بهتون میداد.پیش اومد که خسته بشید یا احساس یاس و نومیدی داشته باشید. معمولا ثابت بود چون من زمان کمی برای مطالعه داشتم . ۲۷- از کلاس کنکور هم استفاده کردین؟ کدام درسها؟ بنظرتون رفتن به کلاس کنکور لازم بود یابعدا" باین نتیجه نرسیدین که اگه خودتون وقت رفتن و برگشتن و نشستن سر کلاس را صرف مطالعه میکردین بهتر بود؟ بابا بی خیال.... ۲۸- آیا کنکور آزمایشی هم شرکت کردین؟ کدام موسسه؟همه را شرکت کردین یا بعضی هاش را؟ بنظرتون چقدر در تصحیح مسیر مطالعاتی یا پایبند کردنتون به روندزمانی مطالعه تاثیر داشت؟چقدر در موفقیت تون موثر بود؟ نه شرکت نکردم.فکر کنم فقط مدرسان شریف رشته ی ما رو امتحان می گرفت که با صحبتی که با دوستام داشتم اصلا راضی نبودن. ۲۹- تو برنامه شما جمع بندی هم بود و اگه بود از کی وارد این دوران شدید ؟ منظورم اینه که از زمان مشخصی یا بعد از خوندن منابع معینی. یعنی مثلا" تو برنامه تون گفته بودین از اول بهمن هر چی خوندم دیگه کافیه و بعد از این تاریخ میرم سراغ جمع بندی. یا اینکه مثلا" طبق برنامه شما وقتی کتاب سیستم عامل استالینگز و پارسه را خوندید و مسلط شدین رفتید سراغ جمعبندی.یعنی جمعبندی برای همه درسها یک موقع شروع شد یا خیر. میشه توضیح بدین. من ۱ ماه برایه جمع بندی کنار گذاشتم که البته باید بگم به سفارش دوستام(خدا خیرشون بده) مطالبه جدیدی هم شروع کردم(مثل آمار) ۳۰- برگردیم به روز قبل از کنکور. بنظر شما به چقدر آمادگی مورد انتظار رسیده بودید. مثلا" یه ورزشکار قبل از یه مسابقه مهم خودش میگه من هشتاد درصد آمادگی را در خودم حس میکنم. شما چند درصد این آمادگی را حس میکردید؟ معیارتون چی بود برای این درصدآمادگی:کنکورای آزمایشی ، سوالات کنکور سال قبل یا تسلط به منابع؟ حدود ۱ هفته قبل از کنکور خودمون شروع به امتحان دادن سوالات سالهای قبل (۸۷ به بعد)کردیم..با توجه به نتایج و شناختی که به خودم داشتم احساس می کردم می تونم نتیجه ی خوبی بگیرم ۳۱- آیا روز قبل کنکور این حس را داشتید که در یه درس مثلا" میتونید صد درصد جواب بدین و در یه درس باید به سی درصد قانع باشید یا اصلا" همچین فکرایی نکردین؟ نه نکردم ۳۲- سر جلسه کنکور چی؟ شد نومید بشید و یه لحظه حس کنید نمیشه و به هم بریزید ؟ نه نشدم ۳۳- آیا ترتیب و زمانبندی جوابگویی به درسها را قبل کنکور تمرین کرده بودید؟ مثلا" درس خاصی را اول جواب بدین و بعد درس دیگری را . منظورم ترتیبی غیر از ترتیب موجود در دفترچه است.اگه اینطوری بوده میشه توضیح بدین. بله.فقط باید زبان رو آخر می زدم.همین ۳۴- وقتی یه سوال را در کنکور میخوندین انتظار داشتید قبلا" مشابهش را دیده باشید یا نه به جنگ سوال میرفتید؟ سوال نفهمیدم.... ۳۵- وقت هم کم آوردین یا هر چی بلد بودین را نوشتید و اگه وقت زیاد هم میشد برای شما چندان موثر نبود؟ ۱۰۰ % وقت کم آوردم و البته این رو هم پیشبینی کرده بودم.من مدت مطالعم کم بود بنابراین برای حله سوالات باید بیشتر وقت می گذاشتم چون هنوز روی مطالب روان نشده بودم. ۳۶- آیا جوابهاتون رااز جلسه بیرون آوردین که بعد کنکور مقایسه کنید؟ اگه اینکار را کردین چقدر درصدهاتون که با کلید اولیه سازمان سنجش محاسبه کردین باآنچه در کارنامه تون اومد تفاوت و یا مشابهت داشت؟آیا تخمین شما از رتبه تون با آنچه بعد از اعلام نتایج دیدین نزدیک بود. مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید. پسته پنجم ۳۷- بنظرتون هر کدام از موارد زیر چند درصد در موفقیت شما نقش داشت؟ پایه تحصیلی ، دانشگاه کارشناسی، برنامه ریز برای کنکور، کلاس کنکور، کنکور آزمایشی،شرایط سر کنکور، شرایط مطالعه و زندگی (مثل شرایط خانه و...)،سایر عوامل پایه تحصیلی ۱۰% دانشگاه کارشناسی۰% برنامه ریز برای کنکور۲۰% کلاس کنکور۰% کنکور آزمایشی۰% شرایط سر کنکور:یعنی چی؟ شرایط مطالعه و زندگی:۳۵% سایر عوامل(به خصوص خانمم) :۳۵% ۳۸- حالا که تا اینجا اومدین ، میخواین چیکاره بشید؟ هدفهاتون برای آینده را اگه دوست دارید بگید. انشالا قصد دارم تا آخرش برم.از تدریس خوشم می یاد اما نه برایه تامین مخارج زندگی.بقیش هم اینجا جاش نیست... ۳۹- چقدر توکل بخدا و عبادت در طی این مسیر و رسیدن بهدف بهتون کمک کرده است. فقط توکل کردم... می دونستم نمیتونم از خدا رتبه خوب بخوام ، فقط از خدا خواستم که حادثه ناخواسته ای برام پیش نیاد که زحماتم بر باد بره.... ۴۰- کسی یا کسانی هستند که در موفقیت شما نقش شاخصی داشته باشه و یا شما موفقیت تون را مرهون او بدونید. اول خانمم که با اینکه تویه دوران نامزدی بودم دوری من رو تحمل می کرد و علاوه بر اون منو تشویق میکرد که ادامه بدم.... مانشت والبته دوستانم مهدی و مهران ۴۱- ایا درسی هست که بنظرتون باید با روش دیگری میخوندید یا بیشتر میخوندید یا از منابع دیگری میخوندید ویا حذف نمیکردین و در اینصورت میشد نتیجه بهتری گرفت. به نظرم به آمار ظلم کردم ، می تونستم بهتر از اینا از خجالتش در بیام ولی خوب چه میشه کرد.. معماری هم کم خوندم که خیلی پشیمونوم؛اصلا پشیمون نیستم که ریاضی نخوندم. ۴۲- توصیه خاصی برای داوطلبین زیادی که این مصاحبه را میخونن دارید. زیاد خوندن مهم نیست ؛ درست خوندن مهمه ۴۳- بنظرتون سوالی هست که باید میپرسیدم و نپرسیدم.؟ واقعا سوالی هست که نپرسیده باشید؟؟؟؟؟؟؟ ۴۴- و آخرین سوال نظرتون در مورد مانشت ، انتظاراتتون از مانشت ؟ مانشت عالیه البته تا۱ ماه پیش معنیش رو نمی دونستم |