هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - berkeley - 27 اردیبهشت ۱۳۹۱۰۹:۳۹ ب.ظ
هههههههههههههووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو
کم کم نزدیکهههههههههههههههههههههههههههههه...............
ارشدو میگم
وای خدا چه خواهد شد؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!۱
انشاا...... خیرههههههههههههههههههههههههههههههههههههه
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - homa - 27 اردیبهشت ۱۳۹۱۱۱:۰۵ ب.ظ
وقتی کسی تو را می آزارد تو یاد می گیری که قوی تر باشی،وقتی کسی تو را ترک می کند تو یاد می گیری که مستقل تر باشی..
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - diligent - 28 اردیبهشت ۱۳۹۱۱۲:۱۵ ق.ظ
دکمه سپاس دوباره اومد
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - maryami - 28 اردیبهشت ۱۳۹۱۱۲:۱۶ ق.ظ
بچه ها شما هم این مشکلو دارین؟
من نمی تونم خارج شم
هرچی رو خروج کلیک می کنم خارج نمی شه
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - diligent - 28 اردیبهشت ۱۳۹۱۱۲:۲۲ ق.ظ
نه من مشکل ندارم، راحت خارج شدم الان .
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - انرژی مثبت - ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۱۱۲:۲۷ ق.ظ
(۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۲:۱۶ ق.ظ)maryami نوشته شده توسط: بچه ها شما هم این مشکلو دارین؟
من نمی تونم خارج شم
هرچی رو خروج کلیک می کنم خارج نمی شه
ای بابا مانشت به شما عادت کرده نمیذاره برید (ول کن دستشون رو زشته!!! )
حالا چه عجلیه میرید دیگه! یه امشب رو بد بگذرونید : D
صبحانه در خدمت باشیم !
ببخشید دیگه مشکل حل نمی شه باید یه جوری سرو ته قضیه رو بهم اورد
ان شالله درست می شه.
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - yaser_ilam_com - 28 اردیبهشت ۱۳۹۱۱۲:۳۳ ق.ظ
(۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۲:۲۷ ق.ظ)انرژی مثبت نوشته شده توسط:
(28 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۲:۱۶ ق.ظ)maryami نوشته شده توسط: من نمی تونم خارج شم
صبحانه در خدمت باشیم !
ببخشید دیگه مشکل حل نمی شه باید یه جوری سرو ته قضیه رو بهم اورد
ان شالله درست می شه.
حالا من هستم فقط انرژی جان من عادت دارم صبحانه فقط شیرینی بخورم با چای شیرین شما هم زیاد علاقه نداری به شیرینی واسه همین موندم چیکار کنم؟؟؟؟؟؟شما چی میگی
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 28 اردیبهشت ۱۳۹۱۱۲:۴۶ ق.ظ
(۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۲:۳۳ ق.ظ)yaser_ilam_com نوشته شده توسط:
(28 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۲:۲۷ ق.ظ)انرژی مثبت نوشته شده توسط:
(28 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۲:۱۶ ق.ظ)maryami نوشته شده توسط: من نمی تونم خارج شم
صبحانه در خدمت باشیم !
ببخشید دیگه مشکل حل نمی شه باید یه جوری سرو ته قضیه رو بهم اورد
ان شالله درست می شه.
حالا من هستم فقط انرژی جان من عادت دارم صبحانه فقط شیرینی بخورم با چای شیرین شما هم زیاد علاقه نداری به شیرینی واسه همین موندم چیکار کنم؟؟؟؟؟؟شما چی میگی
شما اجازه بدید خود خانم انرژی انتخاب کنن(ضرر نمیکنید.)
پ.ن: خانم انرژی مثبت چند تا دندون بیشتر از شما در خوردن خراب کردن.
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Parva - 28 اردیبهشت ۱۳۹۱۱۲:۵۹ ق.ظ
تو لحظه های تردید اسم منو صدا کن
از این سکوت دلگیر قلب منو رها کن
با من بمون که فردا سهم منو تو بشه
اندوه لحظه هامون با بودنت فنا شه
لبخند تو صدامو میبــــــــره تا ستاره
دوباره شعله ور شو معجزه کن دوبـــــــــاره
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - narges_r - 28 اردیبهشت ۱۳۹۱۰۱:۰۶ ق.ظ
گاهی وقتها علاقه استاد بهت باعث دردسره!
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - fo-eng - 28 اردیبهشت ۱۳۹۱۰۱:۵۹ ق.ظ
حالی که پریشان است احتیاج به آرامش دارد
نه سرزنش کاش می فهمیدن
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - maryami - 28 اردیبهشت ۱۳۹۱۰۸:۳۷ ق.ظ
(۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۲:۲۷ ق.ظ)انرژی مثبت نوشته شده توسط: ای بابا مانشت به شما عادت کرده نمیذاره برید (ول کن دستشون رو زشته!!! )
حالا چه عجلیه میرید دیگه! یه امشب رو بد بگذرونید : D
صبحانه در خدمت باشیم !
ببخشید دیگه مشکل حل نمی شه باید یه جوری سرو ته قضیه رو بهم اورد
ان شالله درست می شه.
من دیشب رفتم، پستتونو ندیدم که جواب بدم
ممنون که همیشه ارسالاتون به آدم لبخند هدیه می دن
حالا صبحانه تموم شد؟ دیر رسیدم؟
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - yasemi - 28 اردیبهشت ۱۳۹۱۰۹:۰۶ ق.ظ
خدایا کمک !
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - انرژی مثبت - ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۱۰۹:۱۹ ق.ظ
(۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۸:۳۷ ق.ظ)maryami نوشته شده توسط: حالا صبحانه تموم شد؟ دیر رسیدم؟
اره دیگه دیر اومدید حالا ناهار درخدمتیم (مثل این که دستتون رو ول کرده گفتم بچه خوبیه)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - uniquegirl - 28 اردیبهشت ۱۳۹۱۱۲:۳۱ ب.ظ
(۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۹:۵۴ ب.ظ)fo-eng نوشته شده توسط:
هیچ وقت کسی رو اونقدر بالا نبر که دیگه دست خودت هم بهش نرسه