من دانشگاه خودم رو مقایسه میکنم با دانشگاه تهران و امیر کبیر البته تو بعضی درسها
استاد محترم هوش مصنویی دانشگاه ما نه A Star -الگوریتم های ژنتیک -هرس الفا بتا-ارضای محدودیت-کل فصل های بازی‌ها -عامل های منطقی-مرتبه اول و استنتاج و .. رو درس نداد! (خودشم بلد نبود)
حالا تو دانشگاه تهران دکتر فیلی تمام مباحث رو کامل درس میدن یا دکتر ابریشمی هم همینطور.
خوب کار دانشجویای تهران خیلی کمتر از من هستش برای کنکور ؟ چراکه اون‌ها تمام مباحث رو دقیق خوندن و فقط تست میزنن
اما من باید چند ماه وقت بزارم خودم بخونم
یا استاد ما تو درس سیستم عامل نه حافظه مجازی گفت! ونه همروندی وتازه فصل های دیگه رو در حد ۷ -۸ صفحه درس داد!
حالا انتظار دارید من چطور خودم کتاب ۵۰۰ صفحه ای پارسه رو بخونم ؟ (البته این کار رو کردم و همه اون کتاب رو بدونه هیچ مشکلی متوجه شدم)
حالا تو دانشگاه امیر کبیر .دانشجویان دکتر پدرام مجبورن به طور کامل درس رو در طول ترم بخونن.
نتیجه نهایی اینکه دانشجویان دانشگاه های ضعیف باید بیشتر تلاش کنن .همین و همین
البته در مورد دانشگاه آزاد - این دانشگاه اساتید بزرگی داره مثل دکتر رامین رهنمون (تهران مرکز)-دکتر حسین حاج رسولی‌ها (واحد رودهن) - دکتر کیوانپور (آزاد قزوین) -دکتر حقیقت (آزاد قزوین) - دکتر سلاجقه (تهران جنوب) و ...
برای مثال دکتر حسین حاج رسولی‌ها یکی از بهترین (به نظر من بهترین
) اساتیدی هستند که درس مهندسی اینترنت رو تدریس میکنن .
من حساسیت بچه های دانشگاه آزاد رو روی این موضوع درک می کنم! ولی با دفاع احساسی از این موضوع اصلا موافق نیستم! ما بحثمون در مورد بچه هایی که این دانشگان و اینکه اونا چقدر تلاش کردن یا نکردن نیست! بحث اینه که آدم وقتی میره دانشگاه از دانشگاه یه سری انتظاراتی داره! متاسفانه حداقل من خودم در دانشگاه آزاد دیدم که دانشجوها و اینکه اونا چیزی یاد بگیرن تنها مساله ای بود که در این دانشگاه اصلا اهمیتی نداشت! من می دیدم که استادای خوبی که بعضا در دانشگاه ما بودم به خاطر دعواهای گروهی که تو دانشگاه بود همشون رفتم! می دیدم که اصلا به نظر دانشجو اهمیتی نمی دادن. اصلا اینکه استادی در یک درسی تخصص داشته باشه اهمیت نداشت! من در کل دوران دانشگام فقط یادمه که استادای درسای عمومی بودن که گیر می دادن و هی درس می پرسیدن و کل کتاب و درس می دادن! مگرنه استادای اختصاصی هیچی! اصلا ساعت کلاسا طوری بود که استاد اگه می خواستم نمی رسید درس بده! وقتی کلاس حل تمرینی نبود! وقتی کمک استادی وجود نداشت! اینا کارای سختی نیست ولی کلا انگار لزومی برای انجام اونا نمی بینن! خودشون از نصف ترم می زدن! استادایی درسایی رو انحصاری درس می دادن که هیچ سوادی نداشتن و متاسفانه مشکلات دیگه! و جالب اینجاست که این موارد انگار اصلا موارد مهمی نیست! این چیزارو آدم می بینه ناراحت میشه و این چیزا نتیجه نهاییشو روی همون دانشجوهایی می ذاره که به خاطر درس خوندن و آینده بهتر میان به اون دانشگاه!
متاسفانه دانشگاه آزاد به هیچ وجه برای دانشجویی که بخواد درس بخونه تو اون دانشگاه ارزش قایل نیست!
با این وضعیت وحشتناک اساتید چه باید کرد ؟
به نظر من دوره این اساتید نسبتآ محترم تموم میشه یا بازنشسته میشن ومیرن یا اخراج میشن
نسل جدید اساتید ما‌ها هستیم که این رفتار‌ها رو دیدیم یا شنیدیم
پس تصمیم بگیریم اگر یه روزی مدرس شدیم . هر جایی که می خواد باشه چه دانشگاه شریف -پیام نور یا آزاد و ...
سر فصل رو تا حد امکان کامل بگیم و امتحان منصفانه ای بگیریم .
متصفانه بعضی اساتید حق صدها دانشجویی که باهاشون کلاس برداشتن -پول دادن و وقت گذاشتن رو پایمال میکنن.
امیدوارم نسل بعدی خیلی خیلی بهتر باشه (منظورم بچه هایی هستش که ارشد و دکترا میگیرن واحتمالآ دوست دارن تدریس کنن)
(۰۴ بهمن ۱۳۹۰ ۰۱:۳۲ ب.ظ)sohrablou نوشته شده توسط: برای مثال دکتر حسین حاج رسولی‌ها یکی از بهترین (به نظر من بهترین
شمسی پور این دکتر را نداشت چیکار می خواست بکنه.
هر چند به نظر من خوبی شمسی پور دانشجو هاش هست. 
من توی یه مرکز تحقیقاتی دارم دوران سربازی رو تمام می کنم
اینجا یکی از دوستام نفر اول کنکور ارشده که توی دانشگاه تهران تحصیل کرده( مدرکش کامپیوتر نیست) یه دوست دیگه دارم که دانشگاه آزاد ملایر ارشد گرفته دوست اول که رتبه یک ارشده یک مقاله علمی پژوهشی داره اما اونی که آزاد بوده چندتای داره من بدون تعصب می گم که همه‌ی کارمندای اونجا بر این باورن که دوست دانشگاه آزادیم آدم فعالیه و کاربلد راستشو بخواید بعضی اوقات حتی تعجب می کنم که این دوست رتبه یکم چطوری شده رتبه یک در کل خود آدما مهم هستند البته دانشگاه هم در حرکت دادن دانشجو مهم هست و مهمتر استاده که این رو من قبول دارم که در دانشگاه آزاد البته در سطح کارشناسی اساتید خوب خیلی نیستند
آقای yasemi:
دوست عزیز و گرامی
منم حرف شما رو قبول کردم
در کل یک دانشجو یا هر کسی ... میتونه هر جا درس بخونه ولی به بهترین نحو از پس همه موانع بر بیاد ....
و یکی از افتخارات کشورمون بشه
و البته اینکار شدنی است.
کلا شاید یکی از دلایل دیگه که دانشجوی ارشد سراسری رو نسبت به دانشجوی ارشد آزاد یا حتی کارشناسیش اولویت تلاش میزاره این باشه که تلاش طرف اگه کافی بود خب سراسری که قبولیش سخت تره، میرفت.
ولی این دلیل نمیشه که کسی که دانشجوی آزاد رو دست کم گرفت ... ممکنه همونطور که شما گفتی از مرحله بعد قبولی، تلاش دانشجوی آزاد حتی بیشتر و موفقیت بیشتری هم از خودش نشون میده.
موضوع اصلی اینه که دانشگاه آزاد به اون دانشجو که داره تلاش میکنه بهایی به اندازه دانشگاه سراسری نمیده.
اینو خود مدیرانشون هم قبول دارن.ما بیانمون این بود که داوطلبا بدونن که اگه دانشگاه آزاد رفتن، باید خیلی از چیزارو برای موفق شدنشون در نظر بگیرن.
ببینید: من فکر میکنم با این افزایش گرفتن دانشجو به هر نحوی از سمت دانشگاه آزاد ،به روزی میرسیم که کسی که میگه من دکترا یا ارشد فلان رشته رو دارم .. طرف مقابل ازش میپرسه دانشگاه آزاد یا سراسری ؟
اینم خبر آخر: جاسبی رفت
و فرهاد دانشجو، رئیس جدید دانشگاه آزاد:
«توسعه کمی تحصیلات تکمیلی باید متناسب با در نظر گرفتن توسعه کیفی باشد»
(۰۴ بهمن ۱۳۹۰ ۰۳:۵۰ ب.ظ)pos نوشته شده توسط:(04 بهمن ۱۳۹۰ ۰۱:۳۲ ب.ظ)sohrablou نوشته شده توسط: برای مثال دکتر حسین حاج رسولی‌ها یکی از بهترین (به نظر من بهترین
شمسی پور این دکتر را نداشت چیکار می خواست بکنه.
بله همینطور هستش - دانشجوهاش خیلی خوبن .
شمسی پور پارسال ۱۲ تا رتبه قابل قبول آورد
رتبه های ۲۱-۶۱-۶۴-۶۷-۷۵-...
(۰۴ بهمن ۱۳۹۰ ۰۴:۵۶ ب.ظ)xxx نوشته شده توسط: کلا شاید یکی از دلایل دیگه که دانشجوی ارشد سراسری رو نسبت به دانشجوی ارشد آزاد یا حتی کارشناسیش اولویت تلاش میزاره این باشه که تلاش طرف اگه کافی بود خب سراسری که قبولیش سخت تره، میرفت.
موضوع اصلی اینه که دانشگاه آزاد به اون دانشجو که داره تلاش میکنه بهایی به اندازه دانشگاه سراسری نمیده.
اینو خود مدیرانشون هم قبول دارن.ما بیانمون این بود که داوطلبا بدونن که اگه دانشگاه آزاد رفتن، باید خیلی از چیزارو برای موفق شدنشون در نظر بگیرن.
ببینید: من فکر میکنم با این افزایش گرفتن دانشجو به هر نحوی از سمت دانشگاه آزاد ،به روزی میرسیم که کسی که میگه من دکترا یا ارشد فلان رشته رو دارم .. طرف مقابل ازش میپرسه دانشگاه آزاد یا سراسری ؟
با قسمت اول جواب موافق نیستم من خودم یکی از دلایلی که باعث شد اومدم دانشگاه آزاد استرس زیادی که توی کنکور داشتم بود و فکر می کنم برای خیلی از کسای دیگه هم اتفاق افتاده با قسمت دوم صحبت شما موافق اما در کل تا زمانی که به فکر این جور مقایسه‌ها هستیم درجا خواهیم زد مهم تخصص هستش که توی این زمانه ارزشی براش نیست!
(۰۴ بهمن ۱۳۹۰ ۱۱:۲۰ ب.ظ)yasemi نوشته شده توسط: با قسمت اول جواب موافق نیستم من خودم یکی از دلایلی که باعث شد اومدم دانشگاه آزاد استرس زیادی که توی کنکور داشتم بود و فکر می کنم برای خیلی از کسای دیگه هم اتفاق افتاده با قسمت دوم صحبت شما موافق اما در کل تا زمانی که به فکر این جور مقایسه‌ها هستیم درجا خواهیم زد مهم تخصص هستش که توی این زمانه ارزشی براش نیست!
قسمت اول جوابم رو قبول کردم .... حرف شما کاملا درسته و حرف من نیمه درست ...
قسمت دوم: مقایسه از نظر من نیست ... کلا اینکه واسه تخصص ارزش قایل نیستن ..اینو قبول دارم ... ولی از یه نقطه شروع میشه که شما دورتو میبینی و همه دکترا و ارشد دارن ... از کجا ؟ آزاد
اینجاست که جناب yasemi بر میگردن میگن:
بابا فوق لیسانس کامپیوتر که تا دلت بخواد ریخته ....
انگار به زمانی میرسیم که همه یه روز دیپلم داشتن ....
اینو که میشنوم انگار فحش شنیدم
نتیجه >> از بی کیفیتی این دانشگاه های خودمون نگذریم ... ولی دانشجوهامون مظلوم واقع شدن در انبوهی از درآمدهای دانشگاهی.
من بین تلاش بعد از کنکور و قبلش ارتباط قایلم. یعنی معمولا اونایی که سر بعد کنکور هم زحمت میکشن همونایی هستن که سر کنکور هم زحمت کشیدن. کلا روحیه بعضیا تلاشه و روحیه بعضیا نیست. البته هستن کسایی که سر کنکور به مشکل بر می خورن.
در کل دانشگاه خوب تو ایران ندیدم تا حالا(حتی شریف). منصفاکه نگاه کنیم هیچ جا لیسانس انقدر که باید زحمت نمی کشن و مشکل دوجاست:
۱- ما ایرانی‌ها چند صد ساله عادت به تنبلی داریم
۲- سیستم مشکل داره که باعث به وجود اومدن سیکل های معیوب شده
در نهایت درسته که همه چیز به خوده فرد ربط داره ولی جو، اساتید در دسترس و ... هم تاثیر دارن. البته باز هم هستند افرادی که تاثیر گذارن نه تاثیر پذیر ولی درصدشون کمه.
دقت کنید که همه اینا بحث های علوم انسانیه نه ریاضی. مثال نقض پیدا نکنید. یه نظریه تو علوم انسانی ممکنه فقط تو ۳۰% مواقع درست باشه.
به نظرم در مورد بحث بین دانشگاه های داخل و خارج باید دید ملاک مقایسه چیه . مثلا این که گفته شده کیفیت دانشگاه های ایران خوب نیست در قیاس با کدوم دانشگاه خارج از کشوره؟ البته من نمی تونم مقایسه ای انجام بدم چون در هیچ یک از دانشگاه های خارج از ایران نبودم
و یه مساله دیگه این که به نظرم جدای از سیستم اموزش عالی، سیستم اموزشی در مدارس هم مشکل داره و از ابتدا فرد یاد نمی گیره که چطور خلاقیت به خرج بده و ایده هاشو مطرح کنه و کلا زیاد به ان مساله بها داده نمی شه حالا بعد از این همه سال تحصیل که در دوره کارشناسی هم زیاد روی تحقیق مانور نمیره، دانشجو باید سراغ پژوهش بره.
در مورد مدرک هم گاها مثلا برای استخدام دیده می شه که مثلا توجهی به سراسری و ازاد نیست و معدل مهمه و جدای از اون حتی بین واحدهای مختلف تفاوتی نیست پس این قانون که همه جا ازاد روپایین‌تر از سراسری می دونند برقرار نیست.
البته در برخی موارد هم واقعا به توانایی های شخص توجه می شه و کاری به مدرک تحصیلی نیست و این خوبه ولی مدرک گرایی تو کشور ما خیلی دیده می شه.
منم قبول دارم که دانشجوی این دانشگاهها در قبال هزینه و زمانی که صرف می کنه از سیستم کارایی مورد نظرش رو نمی بینه و به نظرم نباید دنبال مقصر گشت فقط.بلکه باید دید چه طور می شه این مشکل رو حل کرد که فقط فارغ التحصیل نداشته باشیم این فارغ التحصیلان واقعا مهارت کافی داشته باشند البته این مورد نه تنها در دانشگاه ازاد که در سراسری هم باید برقرار باشه
اونچه که گفتم نظر شخصی بود.
به نظر من باید بحث رو گسترده‌تر از دانشگاه آزاد دید. الان خیلی از دانشگاه‌های دولتی هستند که وضعیت اسفناکی دارند. اتفاقا جاهایی هستند که با اینکه آزاد و غیر انتفاعی هستند موفقیت‌های زیادی رو کسب کردند.
دانشگاه علوم و تحقیقات تهران، آزاد قزوین، علم و هنر تهران و حتی شمسی‌پور دانشگاه‌هایی از همین دسته هستند.
من دو ترم هست که توی دانشگاه ایلام درس می‌دم. سطح دانشگاه ایلام رو حتی از دانشگاه آزاد ایلام هم پایین‌تر می‌دونم و سطح دانشگاه درجه ۳ پیام‌نور ایلام رو خیلی بالاتر از دانشگاه ایلام می‌دونم. رو راست باشیم: سطح دانشگاه شریف هم جز موارد نادر خیلی پایینه. مباحثی که توی دانشگاه مطرح میشه خیلی قدیمی و به‌درد نخور هست، دانشجویان دغدغه درسی ندارند، سطح کلاس طوریه که با یکی دو شب خوندن یه درس میشه نمره خیلی خوبی ازش گرفت. خوب واقعاً هدف از این درس‌های خیلی سطح پایین، تزهای ضعیف، استادهای کهنه و دانشجویان حواس پرت چیه؟
فاصله آزاد و سراسری هر روز داره کمتر میشه، نه اینکه دانشگاه آزاد رشد داشته باشه، بلکه پس‌رفت دانشگاه‌های سراسری این حس رو نزدیک به واقعیت میکنه.
نفس درس خوندن خیلی مهم نیست، بلکه اهداف عالی‌ای که پشت این تلاش هست خیلی مهم هستند، وقتی ما نمی‌دونیم که توی جامعه چی می‌خوایم، اصلاً نیازی به علم و دانش نداریم. این همه درس خوندیم اگه تلاشمون رو توی دلالی ارز و سکه کرده بودیم الان یکی از سرشاخه‌های بازار بودیم. ضرب و تقسیمش خیلی راحته.
(۰۵ بهمن ۱۳۹۰ ۰۲:۱۴ ق.ظ)admin نوشته شده توسط: به نظر من باید بحث رو گسترده‌تر از دانشگاه آزاد دید. الان خیلی از دانشگاه‌های دولتی هستند که وضعیت اسفناکی دارند. اتفاقا جاهایی هستند که با اینکه آزاد و غیر انتفاعی هستند موفقیت‌های زیادی رو کسب کردند.
دانشگاه علوم و تحقیقات تهران، آزاد قزوین، علم و هنر تهران و حتی شمسی‌پور دانشگاه‌هایی از همین دسته هستند.
.
.
.
این همه درس خوندیم اگه تلاشمون رو توی دلالی ارز و سکه کرده بودیم الان یکی از سرشاخه‌های بازار بودیم. ضرب و تقسیمش خیلی راحته.
این یعنی ۲ کلام حرف حساب ....نظر آقای دکتر رو که الحمدالله همه قبول دارن....ناسلامتی خودشون دستی تو کار دارن...
ممکنه اگه نظام دانشگاهی ما به جای آموزش محور، پژوهش محور بود فرقی بین دانشگاه آزاد و دولتی نبود ولی در حال حاضر که چندین ساله یه سری مباحث تکراری در دانشگاهها تدریس میشه و همون‌ها هم ملاک قبولی در مقاطع بالاتر هست، دانشگاه آزاد خیلی عقب‌تر از دولتیه .من خودم ۳ سال توی دانشگاه آزاد (نجف آباد )سخت افزار خوندم، چون علاقه ای به این رشته و دانشگاه نداشتم دوباره برای کنکور خوندم و آی تی علم و صنعت قبول شدم .به جرات میتونم بگم سطح تدریس اصلا قابل مقایسه نیست.استادای آزاد همه زیر ۳۰سال بودن (حتی مدیر گروه) و اونهم اکثرا فارغ التحصیلای خودشون.به طور میانگین یک سوم مطالبی که توی علم و صنعت تدریس میشه توی نجف آباد درس داده شده بود . اساتید اونجا به نوعی فقط رفع تکلیف میکردن .درسای پایه مثل معماری، ریاضی مهندسی، سیستم و ریز پردازنده حرفی برای گفتن نداشتن! البته از حق نگذریم ۲-۳ تا استاد خوب هم داشیتم و یکی دو ترمی هم که تهران مهمان شدم اساتید بهتر بودن. ولی در کل دانشگاه آزاد حاشیه ش بیشتر از بار علمیشه.انقدر که به ظاهر و پوشش وجدا کردن سرویس رفت و آمد و بوفه و کلاسهای دختر و پسر و...پرداخته میشه به نحوه‌ی تدریس و جذاب کردن درسا اهمیت داده نمیشه .کلا حقوق و پرسنل حراست با کادر آموزشی برابره...این دلسوزی و تعهدی که در اساتید علم و صنعت میبینم قابل مقایسه با نجف آبادنیست .بدون اغراق و با بی طرفی کامل میگم ،حیف ۳ سال عمری که اونجا تلف شد!
(۰۴ بهمن ۱۳۹۰ ۰۱:۳۲ ب.ظ)sohrablou نوشته شده توسط: برای مثال دکتر حسین حاج رسولی‌ها یکی از بهترین (به نظر من بهترین
من باهاش ریزپردازنده ۱۷/۵ شدم( ماکس کلاس) .مرد بزرگی بود هم جسمی هم روحی
شانس بد من دقیقا ترم بعدش رفت کانادا