(۱۶ آذر ۱۳۹۰ ۰۲:۵۰ ب.ظ)sasanlive نوشته شده توسط: من فقط میخوام یه نکته ای رو بگم. اینکه چطور امکان داره که حضرت محمد که مبنای دینشونو بر برابری انسانها از هر نژاد و قومیت مطرح میکنن به مریدانشون بگن که از میان شما کسی از ابتدای آفرینش تا پایان اون بالاتر از همه انسانها هست که این یک تناقض اساسی با آفرینش انسان و دین اسلامه. واگر هم چنین باشه آیا مسئله به این مهمی باید در احادیث نقل بشه یا مستقیما در خود قرآن؟؟؟اگه گفتن این مساله به قول دوستمون اقا ساسان سبب می شه که بحثی باز بشه که شاید جاش اینجا نباشه من این ارسال رو پاک خواهم کرد.
منم امام حسینو قبول دارم به عنوان یک انسان شجاعی که تا آخرین قطره خونه خودش و عزیزانش بر سر ایمان و آرمانهای اسلام ایستاد و نه به عنوان یک فرد مظلوم که بهش ظلم شد چون به یک انسان آزاده هیچ کس نمیتونه ظلم کنه.
قرآن پر از تمثیل و استعاره هست و صرفا بصورت کاملا عینی مد نظر نیست. مثل قضیه حضرت آدم و حوا و سیب و ... ما باید معنای حقیقی موضوع رو مد نظر قرار بدیم نه صرفا داستانو.
خرافات مثل زندان و زنجیری میمونن که انسانو از رسیدن به معرفت و ذات خدا باز میدارن باید آزاد بشیم و خودمونو از این زنجیرها رها کنیم تا بتونیم به سمت خدا حرکت کنیم هر چه سبکبارتر سریعتر.
کسانی که خوابن رو میشه بیدار کرد ولی کسانی که خودشونو به خواب میزنن رو هیچکس نمیتونه بیدار کنه مگر خودشون.
من ادعایی ندارم که زیاد به این مباحث اشنا هستم و شاید باید کسی که اطلاعات کامل تری داره در این زمینه اظهار نظر کنه.اون چه که من میگم چیزیه که به نظرم درسته
ببینید همه می دونیم که خدا در قران میگه که آیا فکر می کنید کسانی که ایمان اوردند و نیازردند نزد خدا یکسانند؟
این که شما گفتید پیامبر خودشون فرمودند که انسانها از هر نژاد یکسانند درسته ولی در ادامه گفتند که معیار ارزشیابی انسانها ایمان و درجه تقربشون به خداست.پس اگه از این بعد نگاه کنید پیامبر و ائمه از مقربان خاص خدا به خساب می ایند پس کفه ترازوشون سنگین تره.
در مورد داستان هم می بینیم که خدا در قران هم در بسیاری موارد برای فهم بهتر و راحت‌تر از یکسری داستان‌ها و تمثیل‌ها استفاده کرده و به کررات داستان حضرت موسی و ... رو بیان کرده و این مساله نه به این دلیله که امکان بیان اون به صورت کاملا علمی و فلسفی نیست بلکه واسه اینه که من عامی که زیاد به مفاهیم عمقی وارد نیستم نیز بتونم استفاده کنم.
(۱۶ آذر ۱۳۹۰ ۰۳:۰۶ ب.ظ)انرژی مثبت نوشته شده توسط: این که شما گفتید پیامبر خودشون فرمودند که انسانها از هر نژاد یکسانند درسته ولی در ادامه گفتند که معیار ارزشیابی انسانها ایمان و درجه تقربشون به خداست.پس اگه از این بعد نگاه کنید پیامبر و ائمه از مقربان خاص خدا به خساب می ایند پس کفه ترازوشون سنگین تره..
منظور من برابری در آفرینش همه انسانهاست نه درجات معنوی که کسب میکنن یا بعد از آفرینش به اونا داده شده. و این بنیان دین اسلامه.
نمیدونم شما برابری در آفرینش انسانها رو قبول دارین یا نه و اگه قبول دارین دیگه بحثی نیست.
(۱۶ آذر ۱۳۹۰ ۰۲:۵۷ ب.ظ)fatima1537 نوشته شده توسط: همه ما شیعیان به احادیث معتبر اعتقاد داریم . یکی از اون احادیث که همه به صحتش ایمان دارن حدیث شریف کساء هست و دراون حدیث این جمله چند بار اومده که: "یا ملائکتی و سکان سماواتی اعلموا انی ما خلقت سماء مبنیه و لا ارضا محدیه و لا قمرا منیرا و لا شمسا مضیئه و لا فلکا یدور و لا بحرا یجری و لا فلکا یسری الا فی محبه هؤلاء الخمسه ..."
خداوند به فرشتگانش می فرماید که کل عالم به خاطر محبت پنج نور مقدس است
خوب چه لزومی داره که مسئله به این مهمی وقتی میتونه به طور صریح در قرآن ذکر بشه به حدیث واگذار بشه. مسئله آفرینش مسئله کمی نیست .
(۱۶ آذر ۱۳۹۰ ۰۳:۱۳ ب.ظ)sasanlive نوشته شده توسط:(16 آذر ۱۳۹۰ ۰۳:۰۶ ب.ظ)انرژی مثبت نوشته شده توسط: این که شما گفتید پیامبر خودشون فرمودند که انسانها از هر نژاد یکسانند درسته ولی در ادامه گفتند که معیار ارزشیابی انسانها ایمان و درجه تقربشون به خداست.پس اگه از این بعد نگاه کنید پیامبر و ائمه از مقربان خاص خدا به خساب می ایند پس کفه ترازوشون سنگین تره..
منظور من برابری در آفرینش همه انسانهاست نه درجات معنوی که کسب میکنن یا بعد از آفرینش به اونا داده شده. و این بنیان دین اسلامه.
نمیدونم شما برابری در آفرینش انسانها رو قبول دارین یا نه و اگه قبول دارین دیگه بحثی نیست.
(۱۶ آذر ۱۳۹۰ ۰۲:۵۷ ب.ظ)fatima1537 نوشته شده توسط: همه ما شیعیان به احادیث معتبر اعتقاد داریم . یکی از اون احادیث که همه به صحتش ایمان دارن حدیث شریف کساء هست و دراون حدیث این جمله چند بار اومده که: "یا ملائکتی و سکان سماواتی اعلموا انی ما خلقت سماء مبنیه و لا ارضا محدیه و لا قمرا منیرا و لا شمسا مضیئه و لا فلکا یدور و لا بحرا یجری و لا فلکا یسری الا فی محبه هؤلاء الخمسه ..."
خداوند به فرشتگانش می فرماید که کل عالم به خاطر محبت پنج نور مقدس است
خوب چه لزومی داره که مسئله به این مهمی وقتی میتونه به طور صریح در قرآن ذکر بشه به حدیث واگذار بشه. مسئله آفرینش مسئله کمی نیست .
کاملا با دوست عزیز موافقم، با اینکه بارها این جملات غیر اون رو در حدیث کساء شنیدم اما هیچوقت نتونستم از اینکه دنیا به خاطر ۵ تن آفریده شده رو قبول کنم!
قرآن نور است و تنها راه هدایت، نوری که این روزها کمتر کسی به اون اهمیت میده و در واقع عموه توجهاتشو نسبت به قرآن صوت و لحن است (نه همه ولی قبول کنید اکثرا )
خدا منان در قرآن گفته همگی به ریسمان خدا (قرآن) چنگ بزنید، مسائل به این بزرگی مثله آفرینش ۵ تن رو چرا در قرآن چیزی گفته نشده، و هرچی نقل شده حدیث که هیچکدامشون متواتر نیست !
دوستان در اصول دین تقلید جایز نیست مسائل اصولی دینتون رو سعی کنید بهشون برسید،
من فقط عقیده خودم رو گفتم و به عقید همه‌ی عزیزان احترام می گذارم .
در مورد لزوم بررسی این مساله در قران نمی تونم اظهار نظری کنم چون تا اون حد اطلاعات ندارم که قران چه مسائلی رو به طور صریح بیان می کنه و چرا و چرا پاره ای مسائل در احادیث قدسی یا از زبان ائمه بیان میشه.
در مورد علت خلقت جهان هم در ادرس های زیر به این مساله پرداخته شده و مساله رو با همون دیدگاه "ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون" بیان کرده.
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
به نظرم برای اطلاعات بیشتر بهتره به کتبی که در این زمینه بحث شده مراجعه بشه(نه برای شخص خاص که برای خودم هم گفتم)
(۱۵ آذر ۱۳۹۰ ۱۰:۲۵ ب.ظ)Tempuser نوشته شده توسط: نمی دونم چرا نمی تونم این گفته‌ها رو باور کنم، به نظر من اینقدر این ائمه بزرگ هستن که دیگه نیاز نیست این داستان‌ها رو جهت بالا بردن وصف مقام اونا ایجاد بشه !
دقیقا مثل قضیه چندسال پیش ورود سگ گریان به حرم امام رضا بود که تا چندماه آخوندهای حرم این که سگ به حرم امام رضا اومده ،سعی در بالا بردن مقام هر چه بیشتر امام رضا (ع) با یه حیوان نجس مثه سگ رو داشتند تا بعد با چک کردن دوربین های حرم و اعتراف چند خادم حرم مشخص بود که این حیوان به زور فلفل در چشم (گریان!) و با همکاری چند خادم به حرم آمده .
من معتقدم این ائمه اینقدر بزرگ هستند که نیازی به ساختن اینجور داستان‌ها برای بالا بردن شان منزلت اونا نیست .
خدایا مارو به راه راست هدایت فرما !
این قضیه سگ گریان رو من کاملا موافقم و در مشهد بودم به فاصله یک هفته همه جا پر شده از سی دی این حیوان !
دو یا چند خادم که هدفشون محبت بیشتر به امام رضا بوده شاید اگه دوربین های صحن حرم این قضیه رو لو نمی دادند این حقیقت هم هیچوقت مشخص نمی شد، به همین دلیله که نمیشه به خواب های بعضی‌ها اعتماد کرد، اینکه کسی که ضریح رو می ساخته خواب دیده( همان روز روشن به زور دوربین حقیقت کشف شد حالا بیاد خوابو درستش کن )
دوستان من هم بر این عقیده‌ام که بیشتر در مسائل دین باید کار کنیم، حرف tempuser رو قبول دارم تقلید در اصول دین حرام است .
(۱۶ آذر ۱۳۹۰ ۰۴:۴۲ ب.ظ)Tempuser نوشته شده توسط:(16 آذر ۱۳۹۰ ۰۳:۱۳ ب.ظ)sasanlive نوشته شده توسط:(16 آذر ۱۳۹۰ ۰۳:۰۶ ب.ظ)انرژی مثبت نوشته شده توسط: این که شما گفتید پیامبر خودشون فرمودند که انسانها از هر نژاد یکسانند درسته ولی در ادامه گفتند که معیار ارزشیابی انسانها ایمان و درجه تقربشون به خداست.پس اگه از این بعد نگاه کنید پیامبر و ائمه از مقربان خاص خدا به خساب می ایند پس کفه ترازوشون سنگین تره..
منظور من برابری در آفرینش همه انسانهاست نه درجات معنوی که کسب میکنن یا بعد از آفرینش به اونا داده شده. و این بنیان دین اسلامه.
نمیدونم شما برابری در آفرینش انسانها رو قبول دارین یا نه و اگه قبول دارین دیگه بحثی نیست.
(۱۶ آذر ۱۳۹۰ ۰۲:۵۷ ب.ظ)fatima1537 نوشته شده توسط: همه ما شیعیان به احادیث معتبر اعتقاد داریم . یکی از اون احادیث که همه به صحتش ایمان دارن حدیث شریف کساء هست و دراون حدیث این جمله چند بار اومده که: "یا ملائکتی و سکان سماواتی اعلموا انی ما خلقت سماء مبنیه و لا ارضا محدیه و لا قمرا منیرا و لا شمسا مضیئه و لا فلکا یدور و لا بحرا یجری و لا فلکا یسری الا فی محبه هؤلاء الخمسه ..."
خداوند به فرشتگانش می فرماید که کل عالم به خاطر محبت پنج نور مقدس است
خوب چه لزومی داره که مسئله به این مهمی وقتی میتونه به طور صریح در قرآن ذکر بشه به حدیث واگذار بشه. مسئله آفرینش مسئله کمی نیست .
کاملا با دوست عزیز موافقم، با اینکه بارها این جملات غیر اون رو در حدیث کساء شنیدم اما هیچوقت نتونستم از اینکه دنیا به خاطر ۵ تن آفریده شده رو قبول کنم!
قرآن نور است و تنها راه هدایت، نوری که این روزها کمتر کسی به اون اهمیت میده و در واقع عموه توجهاتشو نسبت به قرآن صوت و لحن است (نه همه ولی قبول کنید اکثرا )
خدا منان در قرآن گفته همگی به ریسمان خدا (قرآن) چنگ بزنید، مسائل به این بزرگی مثله آفرینش ۵ تن رو چرا در قرآن چیزی گفته نشده، و هرچی نقل شده حدیث که هیچکدامشون متواتر نیست !
دوستان در اصول دین تقلید جایز نیست مسائل اصولی دینتون رو سعی کنید بهشون برسید،
من فقط عقیده خودم رو گفتم و به عقید همه‌ی عزیزان احترام می گذارم .
یادم نیست تو کدوم کتاب خوندم که منبعش رو ذکر کنم اما شرح داده بود که چرا مثلا به مساله ولایت حضرت علی(ع) و جانشینی ایشون بعد از پیامبر(ص) در قرآن به صراحت اشاره نشده. مساله اهل بیت(ع) هم می تونه به همین دلیل باشه. همه می دونیم که بعد از رحلت پیامبر(ص) در مورد جانشینی ایشون اختلاف پیش اومد و دستور جعل حدیث صادر شد. به خاطر همینه که می گن باید حدیث متواتر باشه. تو اون کتاب ذکر شده بود که اگه خداوند در اینگونه موارد صراحتا در قرآن مطلبی می فرمود خطر تحریف قرآن مثل سایر کتب آسمانی که تحریف شدن وجود داشت.
(۱۶ آذر ۱۳۹۰ ۰۸:۰۵ ب.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط: حالا وقتی اسلام کاملترین دینه و پیامبر آخرین نبی و قراره این کلید سعادت را خداوند بوسیله پیامبر به انسان برسونه بنظر شما خیلی عجیبه که اگه پیامبر نباشه آسمانها و زمین و سایر مقدمات بیفایده باشند؟
بنظرم معقول باشه که اگه پیامبر نباشه همه اون مقدمات، خلقشون بیحاصل باشه و از خداوند حکیم چنین کاری سر نزنه.
البته تا اینجا فقط ثابت میشه که حدیث قدسی لولاک لما خلقت الافلاک مبنای عقلی هم داره .
از بدو آفرینش رسولان وفرستادگان خدا یکی پس از دیگری اومدند تا اسلام رو به مردم بفهمونند ،می دونید اصل اسلام یعنی تسلیم در مقابل خدا، اما از همان اول به دلیل درک پایین مردم اینکار مرحله به مرحله ولی براساس اصل اسلام "تسلیم در برابر خدا"، انجام شد یعنی رسولان آمدند و گفتند به خدا ایمان بیاورید و کارهای شایسته انجام بدید و تنها او را بپرستید تا رستگار شوید ،این کار توسط پیامبر اکرم و با نزول قرآنبه پایان رسید ودین اسلام کامل شد و کتابی به انسان های بعد داده شد که کلید هدایت وسعادت بوده و هست
اینکه میگید "وقتی اسلام کاملترین دینه و پیامبر آخرین نبی و قراره این کلید سعادت را خداوند بوسیله پیامبر به انسان برسونه بنظر شما خیلی عجیبه که اگه پیامبر نباشه آسمانها و زمین و سایر مقدمات بیفایده باشند؟"به نظر شما هنوز قرار این کلید سعادت به انسان برسه یا رسیده و اونم قرآنه !، آیا فقط پیامبر در رساندن کلید سعادت نقش داشت و فرستادگان دیگر نقشی در تکمیل اسلام نداشتند آیا اگر آن رسولان نبودند و تنها پیامبر بود طی ۶۳ سال دین اسلام کامل می کرد و کلید سعادت را به مردم تحویل می داد پس چطور ممکنه که جهان هستی تنها برای آخرین فرستاده ش آفریده شده باشد در حالی که تمامی فرستادگان راه را برای تحویل اسلام کامل هموار کردند .
(۱۶ آذر ۱۳۹۰ ۰۹:۳۴ ب.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط: فکر کنم شما خودتون جواب دادین به سوالتون. میگویید تمام پیامبران و فرستادگان آمدند تا راه برای اسلام فراهم بشه. پس قبول دارید که قرار بوده انسان به مرحله ای از کمال برسه که اسلام بهش عرضه بشه. پس پیامبر در انتهای این رشته هست و مهمترین ماموریت را برعهده او خداوند گذاشته است و بالنتیجه مهمترین فرد هست. یعنی همه مقدمات واسه اومدن او بوده.
اما اینکه طی ۶۳ سال این اتفاق می افتاد. اولا" پیامبر ۲۳ سال پیامبر بودند نه ۶۳ سال. اگه حتی ریتم هستی را نگه میداشتیم و زمان پیامبر ساکن بود و زمان جلو نمیرفت بنظر شما در کلاس بزرگی مثل کل کره زمین پیامبر میتونست یک درس را برای همه جهانیان با اینهمه تفاوت در سطح فکر و دانش طی این مدت محدود ارائه کنه. شما یک ترم عقب و جلو باشید از درک مطالب یک کلاس درس از علم بشر ممکنه ناتوان باشید .پیامبر اسلام میخواد درس سعادت و کمال بده. بنظرتون میش همه دنیا را حتی در اون زمان مشابه حوزه جغرافیایی پیامبر دانست. حالا گذر زمان را هم بهش اضافه کنید.
از طرفی در هر دوره که پیامبری میومد بشر یک کم فکرش بازتر میشد. ولی حکمت این بوده که اسلام یک بسته ساکن نباشه و در کنار رشد فکری بشر اسلام هم قابل درک بیشتر باشه. بشر تمام تلاشش رو بکنه که با علم خودش همه مشکلاتش را حل کنه و هم در حین پیشرفت فهمش از دین بیشتر بشه و راه سعادت را بهتر ببینه.
اگه محدود میشد این شائبه پیش نمی اومد که اگه این راه بسته میشد و بزمان پیامبر ختم میشد همه میگفتند مردم اونزمان فهمشون کم بوده . اگه بیشتر میفهمیدند اسلام را نمی پذیرفتند؟ آیا میشه من هم مثلا" در این دوره زمان باندازه مثلا" یکی از مسلمانان خوب (بجز پیامبر و امامان) شناخت از اسلام و راه سعادت داشته باشم؟ مطمئنا" نه.
مگه اینکه بگیم خب پیامبر همه درس را میداد بعدش جهان تمام میشد. این دیگه حکمت خداست که جلو راه پیشرفت و درجات بالاتر را برای انسان نبسته. نمیدونم واضح میگم یانه. البته من در حد معلومات و فهمیده های بسیار کم خودم حرف میزنم.
بنابراین در پاسخ جمله آخرتون فکر کنم دیگه بتونیم بگیم حتی علاوه بر خلقت دو جهان سایر پیامبران هم اومدند تا پیامبر اسلام آخرین کتاب را ارائه کنند.
اینکه من گفتم ۶۳ سال منظورم کل سن پیامبر بود واینکه حتی اگه پیامبر تمام سنش را می گذاشت بدون گفته‌ها و رهنمودهای فرستادگان قبل تکمیل اسلام غیر ممکن بود، بحث اینه که شما می گید میشه نتیجه گرفت که علت خلقت انسان وجود پیامبر بوده، یعنی شخص پیامبر رو مسبب خلقت می دونید، پیامبر آخرین حلقه زنجیر فرستادگان خدا بوده ،هدف از ایجاد زنجیر تفهیم هدف آفرینش (پرستش الله و تسلیم در برابر او )بوده و پیامبر مثل سایر فرستادگان در آن نقش داشته و اگر حضرت محمدی نمی بود حتما پیامبر دیگری می بود و اسلام کامل می شد، فکر می کنم اگر اینطور بگیم بهتره که هدف آفرینش تفهیم اسلام به انسان از طریق فرستادگان مخلص از جمله آخرین آن حضرت محمد (ص) بوده .
این برداشت منطقی من از هدف آفرینش است.
مولود نامه حضرت محمد رسول الله
الحمدلله رب العالمین و الصلوه و السلام علی خیر خلقه محمد وآله الطاهرین
...و اما بعد چنانچه در حدیث آمده: اول ما خلق الله نور محمد یعنی اول چیزی که خدا آفرید نور پاک ان حضرت بود.چون نور پاک آن حضرت افریده شد سر به سجده نهاد و خطاب از حضرت عزت در رسید که ای نور پاک من و ای محبوب من من از محبت تو هفت دریا آفریدم. اول دریای نور دوم دریای علم سوم دریای حلم چهارم دریای صبر پنجم دریای عقل ششم دریای فقر هفتم دریای همت ودر هر دریا از این دریاها خدای تعالی مرا به ید قدرت خویش هزار سال بداشت بعد از هفتاد هزار سال فرمان خدا در رسید که ای نور پاک من و ای محبوب من محمد مصطفی بر خیزو وجود خود را پنهان مدار.چونکه بر خواستم و نور خود را به امر خدای تعالی جنباندم صد و بیست و چهار هزار قطره نبوت و عصمت پیدا شد که بار اول سیصدو سیزده پیغمبر مرسل شد.و دو قطره اآب از چشم راست من چکید از قطره اول جبراییل و از قطره دوم میکاییل پیدا شد باز دو قطره آب از چشم چپ من چکید از قطره اول اسرافیل و از قطره دوم عزراییل پیدا شد باز دو قطره آب از گوش راست من چکید از قطره اول لوح و از قطره دوم قلم پیدا شدباز دو قطره اب از گوش چپ من چکید از اول عرش و از دوم کرسی افریده شد باز دو قطره از سینه من چکید و هشت در بهشت افریده شد باز دو قطره آب از کتف من چکید از قطره اول آفتاب واز قطره دوم ماهتاب پیدا شد باز پنج قطره آب از دست راست من چکید از اول باد صرصرو از دوم برف و از سوم رعدو از چهارم خاتم و از پنجم صور اسرافیل آفریده شدو چهار قطره از دست چپ من چکید از اول سدره المنتها از دوم درخت طوبی سوم حضرت ادم صفی الله چهارم ابرو باد و خاک و آتش آفریده شد فرمان در رسید که ای نور پاک من از نور پاک تو چهار عنصر آفریدم بنگر که از این چهار کدام را اختیار می کنی تا پیغمبری تو را اظهار کنم اول نور پاک محمد(ص) باد را اواز داد که السلام علیک ای باد. باد به زبان حال عرض کرد علیک السلام. در حقیقت تو کیستی؟ نور محمد(ص) فرمود یک بنده از بندگان خداتویی بک بنده من بعد از آن نور پاک گفت ای باد چه می کنی گفت هر چه مراد من است پس نور پاک محمد(ص)گفت استغفرالله
بنگر چه عیب داری؟ باد عرض کرد چه عیب دارم نور پاک گفت بنده بی عیب نیست بی عیب خداست باد گفت اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و اشهد ان محمد عبده و رسوله.بعد از آن نور پاک خاک را آواز داد و گفت السلام علیک ای خاک .خاک به زبان حال عرض کرد علیک السلام یا نور محمد(ص)و در حال ایمان آورد پس نور پاک درویشی و فروتنی خاک را پسندید و او را در کنار گرفت وگفت تو را اختیار کردم و تو را باز خواندم و هیچ آدمی از این چهار عنصر بیرون نیست(.آنانکه آبی هستند جوانمرد و اهل کرم اند وآ نانکه خاکی اند مسکینانند) پس نور محمد(ص) گفت خاک را اختیار کردم پس خداوند تبارک و تعالی فرمود که آدم را از خاک افریدم و از خاک پروریدم و بازش به خاک فرو برم وهم در روز قیامت از خاک بیرونش اورم به حکم آیه وافی هدایه منها خلقناکم و فیها نعیدکم و منها نخرجکم تاره اخری دیگر فرمود: بسم الله الرحمن الرحیم خلقت راسه من البرکه:یعنی سر مبارک محمد(ص) را از حیا افریدم و خلقت انفه من العنبر الاشهب یعنی بینی مبارک آن جناب را از عنبر اشهب افریدم و خلقت اذنه من العبره یعنی دو گوش پیامبر را از عبرت افریدم تا از بد عبرت بگیرد و خلقت شفتیه من التسبیح یعنی هر دو لب پیامبر را از ذکر افریدم تا ذاکر بود و خلقت فمه من النور یعنی دهان پیامبر را از نور افریدم و خلقت قلبه من الاخلاص یعنی قلب پیامبر را از اخلاص آفریدم و خلقت عضدیه من القوه یعنی دو بازوی محمد را از قوت افریدم و خلقت یدیه من السخا یعنی دو دست پیامبر را از سخا افریدم و خلقت لحمه من مسک الجنه یعنی گوشت پیامبر را از مشک جنت افریدم وخلقت خلقه من عسل الجنه یعنی خلق محمد (ص)را از عسل جنت افریدم وخلقت امعائه من الصبر یعنی روده های پیامبر را از صبر افریدم و خلقت عظامه من کافور الجنه یعنی استخوانهای مبارک پیامبر را از کافور جنت آفریدم و خلقت قدمیه لعبادتی یعنی قدمهای مبارک پیامبر را برای عبادت آفریدم
********************
روایتست که هر کس این مولود نامه را بخواند یا با خود دارد یا در وقت نماز خواندن این صفت آفرینش نور محمد(ص) رادرپیش قبله اش گذارد همچنان باشد که در جماعت حضرت پیامبر حاضر بوده است و نماز گذارده است و هر که این صفت افرینش نور پاک را بخواند یا با خود دارد ثواب چهار کتاب آسمانی را به او بدهند اول تورات موسی . دوم انجیل عیسی. سوم زبور داود چهارم فرقان پیامبر وثواب هر شهید که در کربلا در راه فرزند پیامبر شهید شده باشد و به حرمت این مولود نامه از دنیا نرود تا واقعه خود را در بهشت ببیند.
دیگر روایتست که حقتعالی جبراییل را فرستاد که هر که ثواب و فضیلت تو را خواهد بخواند یا با خود دارد یا بشنود (و حضرت حق سبحان تعالی فرمود الا ان اولیاء الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون).
در درجات عالیه درآورد آن بنده را و جبراییل ازخداوند پیام آوردکه هر که صفت افرینش نور پاک تو را در حالتیکه پاک باشد بخواند من که خالق اویم هفتاد هزار فرشته در مشرق بیافرینم تا روز قیامت برای او استغفار کند و از گناهان او از من سوال کند و طلب رحمت و مغفرت برای او بنماید ودعای جمیع فرشتگان را در حق او مستجاب فرمایدو هر که این صفت افرینش نور پاک پیامبر را بخواند یا با خود دارد یا بشنود خداوند تبارک وتعالی آن بنده را عزیز و محترم دارد و از دنیا بیرون نرود مگر با ایمان جلیل ودر بهشت عنبر سرشت او را جای و منزل دهد که به خوبی او کسی را ندیده باشند و حله های بهشت در او بپوشانند وثواب بی حد و حساب به او دهند وان بنده را از فتنه دجال محافظت فرماید و هر که این صفت آفرینش را در روز پنج شنبه .جمعه یا دوشنبه بخواند چنانچه خلایق بشنوند من که خدای اویم از برکت و فضیلت این مولود نامه او را در همسایگی خود یعنی در خانه کعبه جای دهم و حق سبحانه تعالی نوری به ید قدرت خود کرامت فرماید یعنی انجا که او باشد تمامی آنجا فرشته رحمت باشند که بر سر ابراهیم و موسی . یعقوب وهارون واسحاق وادریس وجمیع پیامبران و کسانی که مرا فرد بی همتا دانند و از زن و فرزند مبرا دانندوطاعت و عبادت پذیرفته کنند ثواب همه را در دیوان این بنده نویسم و در بهشت هزار درجه از برای او بلند سازم وثواب صابران و مجاهدان به او کرامت فرمایم و چون آن بنده در روز قیامت بر خیزد فرشتگان رحمت او را یاری کنند و مژده دهند او را به بهشت اگر چه گناهان او به عدد برگ درختان و ریگ بیابان باشد حضرت حق سبحان و تعالی به فضل و کرم خود از او در گذرد و در وقت جان کندن او را از هیبت ملک الموت ایمن دارد و هیچ گزندی از برای او نباشد و سوال ن***و منکر بر او آسان گردد و هر کس این صفات آفرینش نور پاک پیامبر را بخواند یا با خود دارد من که خدای اویم ثواب صد سال عبادت بحق شئون لوح و قلم و عرش و کرسی و بحر و برو مشرق و مغرب و عوالم فلک و ملک و تراب و ثریا و شمس و قمر و زهره و مشتری و زحل و سدره المنتهی و جن و انس و مصباح و مساء آن قدر به ان بنده ثواب کرامت فرمایم و او را از دنیا بیرون نبرم تا جای خود را در بهشت ببیند و هر مومن و مومنه این صفت افرینش را بخواند یا با خود دارد از جمیع بلا های شب وروز در امان باشد وحق سبحانه تعالی او را از بلیات دور و از شر دیو و پری و از شر چرنده و گزنده و سگ دیوانه و بلا های ارضی و سماوی در پناه خود محفوظ فرمایدو بسلامت بدارد و هرگز در نماند و اگر قرض دار باشد خداوند قرض ا ورا ادا فرماید و از خزانه غیب خود خاطر او را جمع بدارد و او را به دست هیچ ظالمی گرفتار ننماید و دایم با آبرو و حرمت باشد و در روزی به روی او گشوده گردد و دارنده این مولود نامه صاحب دنیا و آخرت باشد.
حضرت رسول(ص)وصیت فرمود که ای دوستان و محبان به خداوندی که من رسول اویم مرگ بر من دست یافت زیرا که هیچ آفریده ای را از مرگ چاره ای نیست اکنون
شما تفرقه دنیا را به خود راه ندهید و از کار آخرت غافل نباشید که مبادا پشیمان شوید و پشیمانی سودی نداشته باشد و اگر می خواهید در دنیا و آخرت کار شما با خیر باشد و بر شما خوش گذرد به دنیا فریفته نشوید .
هر که این صفت آفرینش محمد (ص) را با خود دارد پیش خدا و خلق مکرم باشد و از دنیا بیرون نرود مگر با نور ایمان و شاد کامی به بهشت عنبر سرشت در آید و دارنده این مولود نامه از عمر خود خیر و برکت ببیند و اهل بیت او هرگز فقیر نشوند ودرد فراق نبینند.
نقل است از قطب الاقطاب سید علی مدنی که مصنف نود و نه نام است که از خانه خویش صفت آفرینش نور پیامبر را برداشت و نزد محمود غزنوی برد و سلطان محمود فرمود تا این مولود نامه را در این نواحی مشهور نمایند و در همان شب خواب دید که در عرصه قیامت ایستاده و حضرت پیامبر در کرسی از نور نشسته و صد و بیست و چهار هزار پیامبر در حضور مبارک ایشان حاضر بودند و از حضرت حق سبحانه تعالی خطاب رسید که ای سلطان محمود و ای سبکتکین ترا آمرزیدم وجمیع گناهان تو را عفو کردم برای اینکه تو صفت آفرینش نور
پیامبر را عزیز گردانیدی ودر بهشت را بر تو گشودم و چون محمود از خواب بیدار شد بشکرانه این مزده هزار برهنه را پوشانید و این وصیت نامه را به دست خود نزد رییس مدینه فرستاد و سواد آن را نوشت و شهر به شهر و دیار به دیار فرستاد(به مصر و شام و یمن و طائف و مکه فرستاد) و به تمام ولایات مسلمانان بردند و آمرزیده باد کسی که این وصیت نامه را شهر به شهر و ده به ده ومحله به محله و کوچه به کوچه و خانه به خانه فرستد و از اسماعیل مصری روایتست در آن ساعت که پیامبر را در خواب دیدم که آن حضرت دست مبارک بر سینه حلم چسبانیده و آب دیده مبارک آن حضرت جاری بود و فرمود که این وصیت نامه را پنهان مدارید و به امتان من دهید و بگویید که از محاسن سفید من شرم کنید و توبه کنید و هر که این وصیت نامه را از خلق پنهان کند از شفاعت من بی نصیب بود و هر که به مردم برساند و بیاموزد از شفاعت من بهرمند شود و انشاءالله تعالی به بهشت عنبر سرشت در آید.
اخذ مطاب از کتب مقدس اسلام قصص الانبیاء
ببینید ما میگیم که برای خلقت انسان لازم شد که زمین و اسمان و .. خلق شوند پس اونها در عرض خلقت انسان خلق شدند و برای هدف افرینش که عبودیت خدا جهت رسیدن به اون کمال هست باید یه سری پیامبر می اومدن در واقع اصل بندگی با اسلام کامل می شه و سایر پیامبران زمینه ساز هدایتی بود که پیامبر انجام میداد در واقع پیامبر انسان کامل و نمود کامل بندگی بود و کسی نقش سایر پیامبران را نمی خواهد منکر شود .
یه مثال بزنم البته قابل قیاس نیست فرض کنید شما قراره یه درس رو بردارید و هدف گذروندن اون درسه ولی برای فهم اون نیاز به گذروندن یه پیشنیاز دارید در این صورت اون پیشنیاز در رسیدن شما به اون مقصد مطمئنناٌ موثره و باید باشه ولی هدف نیست.
در اینجا هم هدف که کمال و بندگی تامه توسط پیامبر به انسان عرضه شده ولی نقش سایر پیامبران هم موثره و به نوعی پیشنیاز حساب می شه.
این چیزیه که من متوجه شدم اگه هم بد بیان کردم ببخشید
(۱۶ آذر ۱۳۹۰ ۱۰:۵۱ ب.ظ)banou نوشته شده توسط: مولود نامه حضرت محمد رسول الله
.........
همش روایت روایت ،حدیث حدیث، یادمه قبلا دوست خوبمون انرژی مثبت این نمونه احادیث و روایات برای اثبات این موضوع که هدف آفرینش ۵ تن بودن رو اورده بودند
لطفا قرآن رو با حدیث تفسیر نکنید .
(۱۶ آذر ۱۳۹۰ ۰۳:۱۳ ب.ظ)sasanlive نوشته شده توسط: خوب چه لزومی داره که مسئله به این مهمی وقتی میتونه به طور صریح در قرآن ذکر بشه به حدیث واگذار بشه. مسئله آفرینش مسئله کمی نیست .دوست عزیز شما حتما حدیث ثقلین رو قبول دارید که پیامبر می فرمایند: همانا من دو چیز گرانبها را در میان شما می گزارم آنها قرآن و اهل بیت عترتم هستند و اینها از هم جدا نمی شوند تا در حوض کوثر بر من وارد شوند. اگر با این حدیث موافقید پس نتیجه می گیریم که اگر مطلبی در قرآن بیاید یا اینکه از زبان مبارک ائمه اطهار (ع) گفته شود همانا حقیقت هست و از سوی خداوند است.قرآن و اهل بیت عترت همیشه با هم و در کنار هم بوده اند و خواهند بود و اینها از هم جدایی ناپذیرند.
(۱۶ آذر ۱۳۹۰ ۱۱:۰۸ ب.ظ)Tempuser نوشته شده توسط: همش روایت روایت ،حدیث حدیث، یادمه قبلا دوست خوبمون انرژی مثبت این نمونه احادیث و روایات برای اثبات این موضوع که هدف آفرینش ۵ تن بودن رو اورده بودندبفرمایید اگه با حدیث ائمه (ع) قرآن برای فردی مانند من تفسیر نشود پس چه کسی و چطور باید قرآن را به من بفماند؟
لطفا قرآن رو با حدیث تفسیر نکنید .
در مورد تفسیر قران باید گفت که خداوند همه چیز رو بطور صریح در قران نیاوردند بنابراین نیاز به تفسیر داره و تفسیری که خود ائمه انجام داده باشن بهترین نوع تفسیره زیرا از مکان و زمان و شرایط و علت نزول ایه مطلعند چون در برخی موارد می بینیم با استناد به یک ایه مطالبی گفته می شه در صورتی که باید حتما در تفسیر این مسائل در نظر گرفته بشه البته در مورد احادیث هم باید احادیث رو از منابع معتبر بیان کرد(من این مطالب رو در رد یا قبول صحبت شخص خاصی نمیگم کلی گفتم).
البته باز هم میگم این که نمی تونم با دلایل محکم در این باره صحبت کنم بدلیل کمی اطلاعات منه و زمانی که اطلاعات دقیق و کافی نباشه نمی تونم اثبات کامل و جامع ارائه بدم و صحبت کسی رو رد یا نقض کنم.
باز هم به نظرم اگه در این زمینه نیاز به تفسیر و توضیح بیشتری هست باید به اهل فن و کتبی که در این زمینه هست مراجعه بشه . شاید لازمه خود من هم بیشتر در این زمینه بدونم یا کتب تفسیر رو در این زمینه بیشتر مطالعه کنم.
البته من خودم خوشحال می شم اگه دوستان صحبت یا نظری دارند بشنوم.
(۱۶ آذر ۱۳۹۰ ۱۰:۵۹ ب.ظ)انرژی مثبت نوشته شده توسط: ببینید ما میگیم که برای خلقت انسان لازم شد که زمین و اسمان و .. خلق شوند پس اونها در عرض خلقت انسان خلق شدند و برای هدف افرینش که عبودیت خدا جهت رسیدن به اون کمال هست باید یه سری پیامبر می اومدن در واقع اصل بندگی با اسلام کامل می شه و سایر پیامبران زمینه ساز هدایتی بود که پیامبر انجام میداد در واقع پیامبر انسان کامل و نمود کامل بندگی بود و کسی نقش سایر پیامبران را نمی خواهد منکر شود .خودتون اشاره کردید که "هدف افرینش که عبودیت خدا جهت رسیدن به اون کمال هست .." ،بازم میگم نمیشه نتیجه گرفت که علت خلقت انسان وجود پیامبر بوده، یعنی شخص پیامبر رو مسبب خلقت بدونیم، پیامبر آخرین حلقه زنجیر فرستادگان خدا بوده ،هدف از ایجاد زنجیر تفهیم هدف آفرینش (پرستش الله و تسلیم در برابر او )بوده و پیامبر مثل سایر فرستادگان در آن نقش داشته و اگر حضرت محمدی نمی بود حتما پیامبر دیگری می بود و اسلام کامل می شد، فکر می کنم اگر اینطور بگیم بهتره که هدف آفرینش تفهیم اسلام به انسان از طریق فرستادگان مخلص از جمله آخرین آن حضرت محمد (ص) بوده .
این چیزیه که من متوجه شدم اگه هم بد بیان کردم ببخشید
ببینید اون اخرین حلقه که میگید یه انسان باید باشه و اون شخص پیامبر اسلام بودند شما قبول دارید که سبب خلقت اخرین حلقه زنجیر بوده؟
از طرف دیگه همونطور که گفتم این استدلال منه پس بازم میگم شابد نیاز به اهل فن در این زمینه باشه اگه من نتونم بطور کامل مفهوم رو برسونم دلیلی بر رد این قضیه نیست