صفحهها: ۱ ۲
کنکور ما که یکم آسون بود و پر دام آموزشی من که بعد ۳ سال کنکور دادن حتی کلیدم چک نکردم گذاشتم یبار نتیجه را ببینم و ۱ هفته عقب افتادن کنکور که به ضرر من بود فقط تداخل داشت با عقد و... خالم و فشارش و استرسش رو من بود که کلا مدیر برنامه هستم تو کل کارهایی که سختن و این لطف همه هس که میندازن گردن منHuh اما من تلاشما کردم با اینکه ۴۵ دقیقه زودترسوال و جواب را تحویل دادم چون بخاری سالن خراب بود و اون وسط میخواستن درست کننش اما نشد و از سرما سگ لرز زنان امحان دادیم توفیق تلاش برام خیلی با ارزشه همین خیلی برام مهمه نتیجه هر چی باشه راضیم به رضای خدای مهربونم که هیچ وقت تنهام نزاشته
این پست قبلا تو تایپیک دیگه ام ثبت شده دوسداشتم اینجام باشه
مهم اینه که شما تلاش کنی آدمی با تلاش زندس همین و بس نا امید نباش تو تمام تلاشتا بکن که بعدا مدیون خودت نباشی و بگی من همه تلاشما کردم همشا
من از بی رحمی کنکور امسال دلگیرم !!!
عالی بود
مرسی
(۰۸ اسفند ۱۳۹۲ ۰۵:۰۳ ب.ظ)AI. نوشته شده توسط:منم میخوام هر دو رشته شرکت کنم.۲ تا کتاب باید بیشتر بخونیم دیگه-؟؟ریاض مهندسی رو بی خیال-امارواحتمال و مدار الکتریکی(07 اسفند ۱۳۹۲ ۱۲:۳۷ ب.ظ)پوونه نوشته شده توسط: جدیدا دقیقا این جو حاکمه تو مانشت..دوستانی که ارشد دادند همه جا پست های مایوس کننده ارسال میکنند و به جای اینکه به بچه های ۹۴ روحیه بدن از کنکور بد میگن. ..
سلام دوست کنکوری نود و چهاری گلم
من از کنکوری های ۹۳ بودم و تا اعلام نتایج هم خواهم بود!
تیرماه سال۹۲ شروع به مطالعه جدی برای کنکور کردم. برای هر دو رشته مهندسی کامپیوتر و آی تی خوندم.
به گرایش هوش مصنوعی و امنیت اطلاعات علاقمند بودم. برای همین در هر دو کنکور ثبت نام کردم.
نتیجه آزمون مهندسی کامپیوتر خوب نبود برام، اما کنکور آی تی بهتر بود. و خوب و بد بودن این دو کنکور برای من بخاطر سطح علمی نبود.
خیلی از درسا که مشترک هستن و سایر درس های گرایش های دیگه رو هم خونده بودم. شرایط فیزیولوژیک و روانی سر جلسه یکی از مهمترین فاکتور هاست که سر جلسه مهندسی به علت این فاکتور با اینکه علم و مهارت رو داشتم اما نتونستم این رو در عمل نشون بدم اونجا!
چرا این حرف ها رو می گم؟؟؟
۱/ ترم گذشته ۲۰ واحد درس داشتم.
۲/ این ترم هم درس دارم.
۳/ حتما هر دو کنکور رو ثبت نام کنید!(دوست نداشتی نرو سر جلسه، اما ثبت نام کن فعلا!)
۴/ حرف همه رو بشنو، اما حرف هیچ کس رو گوش نکن! خودت استدلال و سپس عمل کن. حتی وقتی مصاحبه ی رتبه ی یک رو میخونی، در نظر داشته باش که این آدم، سطح علمی خوبی داشته سر جلسه حالش خوب بوده و سوال ها رو درست پاسخ داده. اما هیچکدوم از اینها دلیل بر مشاور بودنش هم نیست!! هست؟ مشاوره یکی از شاخه های روانشناسیه که نیاز به حداقل چهار سال مطالعه و چندین سال کار و تجربه داره. مثلا رتبه یک علوم کامپیوتر پارسال(که همین بالای پست من نوشته ارشد خوندن رو آش دهن سوزی نمی دونه) توی مصاحبش نوشته بود:
""وقتی استارت برای کنکور خوندن رو از اوایل تیر یا مرداد میزنید ، بدونید که قراره ۷ ماه توی دریای درس و فرمول و تست و رتبه و تراز و ... زیرآبی برید و وقتی هم برای نفس گرفتن ندارید. اگه هم نفس بگیرید دیگه اون زیر برنمیگردید!""
این حرف کاملا مضر و غیر علمی و غیر تخصصی هست! ناخودآگاه این حس رو به شما میده که اگه وسط درس خوندن مثلا یک ماه درس رو گذاشتم کنار و حوصله نداشتم بخونم، دیگه همه چی تمومه! از کجا در اومده همچین حرفی!! من بعد از چهار ماه مطالعه، آبان ماه رو کلا درس نخوندم! یک ماه کامل!(برای هر کسی میتونه اتفاق بیوفته) بعدش باز شروع کردم و هیچ اتفاقی هم نیافتاد. میخوام بگم، حرفا رو بخونید، اما خیلی جدی نگیرید. کار خودتون رو بکنید.
۵/ من از ۱۵ سالگی کار کردم و کار می کنم و کار خواهم کرد. کارشناسی ارشد خوندن صرفا به دلیل شغل و پول و عنوان نیست. به به علت چیزیست که در سرشت من است. آموختن. یاد گرفتن. رشد کردن. حظ و کیف و لذت و شور و حالی که مطالعه و یادگیری و کشف و دانایی و در نتیجه توانایی داره، هیچ جای دیگه ای و توی هیچ چیز دیگه ای ندیدم و نیافتم.
۶/ من قرارهـ در هر رشته و گرایشی که تحصیل میکنم، به اوج اون رشته در سطح خودم برسم و عمیق و دقیق بخونم و یاد بگیرم. اگه ۱۰ تا مقطع دیگه بعد از دکتری هم بود ادامه میدادم. زندگی برای من بدون آموختن معنایی نداره. یکی از روش های خوب یادگیری حضور در دانشگاهه، تنها راه نیست، اما یکی از بهترین هاست.
۷/ وقتی که برای کنکور میخوندم لذت می بردم. در واقع به هدف قبولی در کنکور نمی خوندم. به "بهانه" کنکور میخوندم! در نتیجه کم اهمیت ترین موضوع برام نتیجه بود. دوستانی که منو اینجا میشناسن میدونن، همیشه بهشون میگفتم اینو قبل از کنکور
۸/ اگه از درس خوندن لذت میبری که خوب لذت بردی و بهتر و برتر و دانا تر شدی، کنکور هم رتبه عالی کسب نکردی؟ ناراحتی نداره اگه از مطالعه لذت میبردی! رتبه بد رو باید یه فرصت طلایی ببینی که میتونی درسا رو عمیق تر و دقیق تر بخونی!
اگه هم درس خوندن برای زحمت و آزار داشته که باز باید به خاطر رتبه بدت خوشحال باشی! آخه دانشگاه که جای خوش گذرونی نیست، باز باید دو سال دروس سنگین و سخت رو به زحمت و میخوندی و خودت رو آزار میدادی!
۹/ خیلی به حرف بچه هایی که میان میگن، شریفم چیزی نیست گوش نکنین!اکثر بچه هایی که عشق آموختن و یادگیری دارن، اینقدر درگیر و غرق خوندن و یادگیری هستن که وقت نمیکنن اینجا مطلب بنویسن! شریف فقط این چند نفری که از این حرفا میزنن نیست! از نظر خیلی کلا "زندگی" هم آش دهن سوزی نیست و . . .
۱۰/ با تمام قدرت و توان عمیق و دقیق و سنگین بخونین، فقط مواظب باشید که هدفتون کنکور نباشه!!! به "بهانه" کنکور بخونین! انگار که اگه کنکور هم نبود باز مطالعه می کردید!
۱۱/به هیچ وجه عضو گروه های درسی نشید. اصلا مفید نیست. مصاحبه ها رو بخونید، کارنامه ها رو ببینید، و تمام. برید پی مطالعه.
۱۲/ تمنا میکنم به این مطلب دقت کنید. تفاوتی هست میان "موفقیت" و "برنده شدن"
موفقیت به رتبه ختم نمیشه، موفقیت مقصد نیست، نتیجه نیست. موفقیت با اولین قدم آغاز میشه. موفقیت از نطر من تعریف ساده ای داره(در خصوص کنکور): با شور و شوق و علاقه و بدون زحمت مطالعه میکنم و یاد میگیرم و نسبت به خودم انسان بهتری میشم و بخاطر درس از چیزای دیگه نمیزنم. از سلامتی روانی نمیزنم! به خاطر کنکور روانم رو داغون نمیکنم! استرس نمیگیرم! تفریحم، ورزشم، و... اینها رو انجام میدم، درسم رو هم میخونم، به من نگین نمیشه، شبانه روز ۲۴ ساعته! شرایط خودم رو هم که گفتم! کار و دانشگاه و کنکور و رتبه عالی! این رتبه هم بدست نمیومد باز واسه خودم مطالعه میکردم و سال دیگه هم کنکور میدادم. اینو جدی بگیرید و الا در نهایت قبل و بعد کنکور تبدیل میشید به یه آدم طلبکار و خشمگین و ناراضی و عصبی، و اگه رتبه ی خوبی هم بدست بیارید، موفق نشدید بله برنده شدید! چون از زندگی و سلامتی خودتون زدید و یه رتبه بدست اوردید! مثل کسی که ثروت مند میشه اما در این راه خیلی ها رو آزار میده و خونواده خودش از هم میپاشن و ... این فرد در کسب ثروث برنده شده، نه موفق! اما اگه با اون راهی که گفتم پیش برید فارغ از رتبه، چه تک ررقمی بشید چه حتی مجاز نشید، شما آدم سالم و پر انرژی و خندان و موفقی خواهید بود که برای خودش و جامعه اش مفیده.
۱۳/ این متن رو سریع و یهو ای! نوشتم! غلط املایی ها رو خودتون تصحیح کنین!
را میخونم با نظریه
دوست من شکست واسه کسی که با هدف تلاش میکنه و تا به هدفش نرسه کوتاه نمیاد معنی نداره ......
همه ما شرایط یکسانی رو تجربه کردیم بهترین زمان و روزهامونو صرف خوندن کردیم حالا منتظر نتیجه هستیم نا امید نباش کسی که تلاش کرده باشه مزد تلاشش رو حتمأ میگیره اگه این جمله رو باور کنی آرومتر با شرایط کنار میای.
برات آرزوی موفقیت میکنم
من قصد نداشتم تا پیش از اعلام رتبهها پستی بزنم.
اما چون نوشتید از حالا میخواهید شروع کنید، عرض میکنم که به تجربهی ما اعتماد کنید و اگر میخواهید تمرکز کافی داشته باشید، بعضی جمعها را رها کنید. جمعهای مجازی منظورم هست. شما زمانیکه از هدف و روش مطالعاتی خودتان مطمئن شدید، سعی کنید هر روز آن هدف را واضحتر تصور و تصویر کنید... مطمئن باشد که به آن میرسید. نیازی نیست در یک جمعی اعلام کنید که در روز چقدر درس میخوانید. یا بفهمید که دیگران چقدر درس میخوانند.
همیشه سعی کنید که مشکلات درسی خودتان را خودتان حل کنید. اگر با تعادل بین فاکتورهایی مثل «زمان» و «نداشتن دانش کافی» به نتیجه نرسیدید، از دوستانتان بخواهید کمکتان کنند. اگر از دوستی کمک میگیرید، خودتان را با ایشان مقایسه نکنید که فلانی بلد است و من نه! مطمئن باشید اینکه خودتان برای حل مسئلهای هر چند با صرف زمان بیشتر تلاش کنید، دهها بار بهتر از آن است که در زمان کوتاهی پاسخ مسئلهای را بگیرید و به دو روز نگذشته، آنرا فراموش کنید.
همیشه خودتان باشید و خودتان را با خودتان مقایسه کنید. به گمانم راضیتر خواهیم بود تا زمانیکه خودمان را با دیگرانی که هرگز شرایط زندگی آنها را نمیدانیم، مقایسه کنیم.
در سطحی بالاتر از درسهای سالهای پیش فکر کنید. همیشه این فکر را داشته باشید که بناست تا دشوارترین سؤالات در بین سالهای قبل را حل کنید. اینکه برای مثال سال پیش درس گسسته ساده بوده پس امسال هم ساده است، از اساس قابل رد است. اما همیشه این نکته را مد نظر بگیرید که برای دشوارترین مسئلهها هم راههای سادهای وجود دارد. مثال میزنم: یکی از سوالات گسستهی کنکور ۱۳۹۱ راه حلی به مراتب طولانی و دشوار داشت. یکی از دوستانمان (آقای جویباری) در این انجمن راهی را گفتند که زمان رسیدن به راه حل و احتمال خطا به طور قابل ملاحظهای کاهش میداد. پس سعی کنید راههای متفاوتی را بیاموزید و از طرف دیگر سعی کنید خودتان به آنها برسید.
مراجع مد نظر طراحان کنکور را به خوبی بشناسید و روی همانها متمرکز شوید. نکتهی بسیار کلیدی آن است که ممکن است تا دو سال پیش از ده سال پیشتر از آن، مرجعی خاص مورد تأکید بوده و در دو سال اخیر تأکید روی مرجع دیگری شده است. این مرجع جدیدتر مطمئناً اولویت شما باشد اما نیمنگاهی به مرجع قبلی داشته باشید.
خودتان را بیهوده محدود نکنید که بله! مثلاً فلان کتابی که اتفاقاً مرجع سال پیش بوده، ۶۰۰ صفحه است. اما من کتاب حوصلهی وقت گذاشتن برای آن کتاب را ندارم! اگر اینطور فکر کنید ممکن است که افسوس بخورید چون بهترین زمانها در اختیار شماست.
تفریح را فراموش نکنید. گوشی موبایل شما میتواند بدون وقفه ۱ سال کار کند؟ مسلماً نه! حتی اگر هیچ استفادهای هم از آن نکنید، باید پس مدتی از آنرا «شارژ» کنید. پس تفریح کردن وقت تلف کردن نیست و حتماً برای دوستانی که در شرایط کنکور به سر میبرند نیاز است. نکتهی مهم آن است که اگر مدتی نتوانستید درس بخوانید، به آن مدت اصلاً توجه نکنید و هیچ وقت نگویید که مثلاً ۲ هفته را از دست دادم؛ حیف و... آن ۲ هفته گذشت. بهتر است به احتمالاً بیش از ۱۰ هفتهای که پیش رو دارید نظر داشته باشید.
من برای کنکور امسال کتاب مبانی مدیریت رابینز را از هفتهی اول مهرماه شروع کردم و میخواستم تا پایان آذرماه هر دو کتاب مبانی و رفتار را تمام کنم. در نهایت آن شد که دو-سه هفتهای نتوانستم مناسب این کتاب را بخوانم و آخر آذر از ۱۶ فصل رابینز تنها ۱۲ فصل را تمام کردم. در حالیکه اگر به طور میانگین هفتهای یک فصل هم میخواندم باید میشد ۱۳ فصل! با اینحال به ۷-۸ هفتهی پیش رو از دیماه تا روز کنکور نگاه کردم و این کتاب را تمام کردم و سر جلسه هم به لطف خدا ۷۷ درصد مدیریت زدم. از طرف دیگر برای گسسته و ساختمان داده و طراحی الگوریتم بسیار بسیار حساب باز کرده بودم و در عمل آنچیزی که میخواستم از این ۳ درس نگرفتم. میخواهم بگویم که همهی شرایط را مد نظر بگیرید و خودتان را به هیچ وجه محدود نکنید.
هیچوقت نگویید که همینقدر کافی است. بهترین بودن و بهترین شدن را نه امتیاز که «حق» خودتان بدانید. ما محدودیتی نداریم.
ضمن آنکه همیشه بدون داشتن کوچکترین نگرانی این را به خود بگویید که کنکور امسال اولین و آخرین فرصت من هست؛ هیچوقت نگاه به کنکور سالهای بعد نداشته باشید که ممکن است افسوس بخورید.