صفحه‌ها: ۱ ۲
امنیت میخوای دانشگاه صنعتی شیراز چون دانشگاه کوچیکیه همه همدیگه رو میشناسن ، هر کی در اتاقش قفل میکرد مسخرش میکردن
بنده چندین بار لپتابم رو تو قرائت خونه شب تا صبح جا گذاشتم ولی خب خیالم راحت بود!
من تمام کتابای کنکوریم رو میذاشتم تو قرائت خونه ۱۰ روز بعد کنکور رفتم جمعشون کردم!!
ولی بدیای خودش هم داشت!!!
یادش بخیر ... یه زمانی کیف منو هم زدن تو خوابگاه ... کل پولامو از تو کیفم زد به پول خورد هاش هم رحم نکرده بود :|
منم با یه کاراگاه بازی خفن مچشو گرفتم ...
یه دزد خیلی خیلی پولدار بود که بعدنا معلوم شد مریضه یعنی از سر احتیاج این کار رو نمیکرد از سر مشکلات روانی بود بنده خدا ...
به ظاهر پولدار افراد هم اعتماد نکنید .. چون ممکنه مثل جریان دزد اتاق ما بشه
امنیت رو باید خودتون و هم اتاقیاتون کنترل کنید...خدا رو شکر هعم اتاقی های من همه با هم خوب و خوش و سرحال بودیم.. اما این وسط چون اتاقمون واقعا پر رفت و امد بود.. محفل تمام بچه های بلوک بود..هر شب و روز مهمون داشتیم.. از مسئول خوابگاه تا سایر رشته های دیگه
اما این وسط کیف پوول من و دوستامو تو عرض ۵ دقیقه تا بریم آشپرخونه و برگردیم تو کمدمون زدند ۵ هزار تومن بود.. :-) ..کار کی بود؟خوب معلومه از همسایه ها دیگه...(بازم نمیدونم،)
خوب حالا بریم سراغ لباسایی که توی راهرو پهن میکریدم.. بعضی وقتا که تراس آفتاب نداشت تو راهرو پهن میکردیم و انجا هم حتی لباس منو دزدیدند!!!!!
خوب بعد بریم سراغ دفترچه حساب.. دفترچه حساب دوستمو بردند...
بعد بریم سراغ کتاب... کتاب دوستمو از تو اتاق هم بردند...
کلی کمد اتاق رو هم یکی در فاصله ۵ دقیقه ای تا از آشپزخونه بیبایم برد... و ما مجبور به تعویض قفل بودیم.
نکته بعدی اینه که ،کلید اتاق رو میزاشتیم تو سبد کنار سرپرستی و هر کسی میتونست برداره... و دست سزپزست که نمیزاشتیم.. از اونجا هم یک نیم روز کلید نداشتیم بریم اتاق.. پس شما سعی کنید خودتون کلید بسازید و تو سبد سرپرستی نزارید..
سعی کنید اتاقتون رو محفل شبانه نکنید..(که برای ما بود و اتفاقا خیلی هم باحال بود و خوشحالم :-))
حالا نترسید زیاد بسته به خودتونه...همین!
(۱۴ مرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۵۳ ب.ظ)پروفسور نوشته شده توسط: قرائت خونهاحیانا منظورتون سالن مطالعه است دیگه؟
چه لفظ زیباییی
امیر یه سوال پرسید داغه دل بچه‌ها زنده شد کلی خاطرات داشتن
ولی بعضی جاها آدم فکر می‌کنه همه تحصیل کردن اینجا دیگه از این خبرا نیست
) آیا این داستان واقعیست :؟؟؟غلطه اندر غلطه حاصل ذهن بیمار اعتماد ، کلا تحصیلات با فرهنگ در ایران هم راستا نیستن همچی امکان پذیر