صفحه‌ها: ۱ ۲
اتفاقا همین چیزاست که کنکورا قشنگ می کنه
هم سخت داره هم راحت هم ...
این روزای اخر توکل به خدا بعد هم تلاش مضاعف
بهترین‌ها برای شماست
شریف که امسال فکر کنم مال مانشت هاست
کسی دیگه نباید فکرشا بکنه
(۲۰ بهمن ۱۳۸۹ ۱۱:۵۶ ق.ظ)delta نوشته شده توسط:(20 بهمن ۱۳۸۹ ۰۱:۳۴ ق.ظ)grayman نوشته شده توسط: سلام
من امروز داشتم تست های علوم کامپیوتر سال ۸۷ رو میزدم. چند روز پیش هم سال های ۸۵ و ۸۶ رو زدم.
سال های ۸۵-۸۶ به نظرم متعادل‌تر بود سوالات. درصد هام ۴۰-۵۰ بود.
تست های سال ۸۷ تا اینجا که زدم مخصوصا ریاضی - آمار - مبانی و گسستش واقعا سخت بود. یعنی مثلا گسسته درصدم بهتر از ۳۰ نشد! ضد حال اساسی خوردم.
بعضی از سوالاش مخصوصا گسسته کلا نمیفهمی سوال چی می خواد از آدم و تو کتاب هایی مثل مقسمی هم فقط گزینه این سوالای خفن رو زده! بعضی‌ها هم تو امار و ریاضی راه حل هاش طولانی اند. یعنی جواب تشریحی رو که نگاه کردم دیدم سر جلسه المپیاد باید باشی که این راه به نظرت برسه و حل کنی. ۵ دقیقه واسه یک مسئله حد اقلش بود!
به نظرتون با این ضد حال چی کار کنم؟ برای شما هم پیش اومده این مورد؟ چیکار می کنید تا تاثیر منفی این وضعیت از بین بره.
همش به خودم میگم اگه سر جلسه آزمون همچین سوالایی بدن که ول معطلم!!!!!!!!
اتفاقا سوالات گسسته و امار سال ۸۷ (کلا سال ۸۷)خیلی راحت بود گسسته سال ۸۸ که دیگه خیلی ابکیه (سال ۸۸ را حل کن روحیه میگیری)
بابا شما پس خیلی خوندی. من روز بعدش نگاه کردم می بینیم وقتی ذهن یک refresh می شه از ۱۵ تا سوال گسسته علوم کامپیوتر می تونستم ۹ تا سوال رو درست بزنم و اونهایی که حتی یک ذره شک داشتم یا بلد نبودم رو نزنم می شد ۹ تا از ۱۵ تا. ۶۰ درصد.
میدونید مشکل چیه؟ همونی که دوستان گفتن! توی اون ماراتن نفس گیر مغر باید اماده باشه.
دوستم پارسال رتبه ۶۰ علوم کامپیوتر اورده بود می گفت به سوال آخر که رسیدی تو کنکور فقط یک ذره باید احساس خستگی کنی!!!!!
شما چه راه حلی دارید برای این refresh شدن مغز؟
مثلا من چون رشته‌ام ریاضیه دروسی مثل ریاضی و آمار و عددی رو بهتر می زنم.
تو بحثی که دوستان در همین تالار گذاشته بودن هم بود که بعد از اینکه این‌ها رو میزنم مغزم CPU Usage اش ۱۰۰ شده و دیگه نفسم در نمیاد برای ساختمان و نظریه و گسسته و اصول.
تو آزمون های آزمایشی هم شرکت کردم یک بار اول دروس مسلط رو زدم بعد رفتم سراغ بقیه یک بار هم برعکس زدم. نیتجه هر دو راه یکی بود تقریبا.
وقتی رو درسی فکر می کنم مسلطم مثل دروس ریاضی و گیر می کنم ،به عبارتی ضد حال می خورم دیگه با اون روحیه سایر درس‌ها تکلیفش معلومه
تا حالا پیش اومده واستون؟ راه حلی غیر از اینکه فکر کنم برای همه سخته و ... سراغ ندارید.؟
بد نیست براتون بگم پارسال از این بیخیالی که برای همه سخته و فقط من نیستم که برام مشکله استفاده کردم رتبم شد ۸۰۰
یه بنده خدایی داشت در مورد تفاوت آقایون و خانمها در پاسخ به سوالات کنکور میگفت:
آقایون:
سوال اول: عجب سخت طرح کرده
سوال دوم: لعنتی عجب سخت طرح کرده
سوال سوم: ایول نه بابا خوشم اومد خوب سخت طرح کرده
دیگه بعد از این به همه سوالها جواب میدن
خانمها:
سوال اول: وای چقدر سخته
سوال دوم: وای دیگه از این بدتر نمیشد
سوال سوم: وای خدااااااااااااااااااااااااااا
دیگه از این به بعد به سوالی پاسخ نمیدهند ....
*********************************************************
حالا البته آقایون زیاد خوششون نشه چون ما خانمهای مانشتی قراره از سوال ۱ رو جواب بدیم یعنی ۳ تا سوال از شما جلو بیفتیم
امیدوارم همتون موفق باشید و هر چی خیره
حالا این دوستتون با این رتبه کجا قبول شد اگه میشه درصدهاشم بگید ممنون
سلام گری من. فقط بدون که اگه "بهم بریزی" یا "قاطی کنی" یا ... فقط "بهم ریخته ای " و "قاطی کرده ای" و ... و دیگه اتفاق مثبتی برات نمیفته. پس بهترین کار اینه که سعی کنی آروم باشی . این روزا (ف ق ط آروم ب ا ش)
موفق باشی. راستی دعا کن و از هرچی و هر کی که می پرستی بخواه که بهت آرامش بده . خدا نگهدار