تالار گفتمان مانشت
شعر محرم، دلنوشته های محرم، مداحی های دلنشین - نسخه‌ی قابل چاپ

صفحه‌ها: ۱ ۲ ۳ ۴ ۵
سلام بر حسین (ع) - دلنوشته های محرم - یگانه - ۲۶ آبان ۱۳۹۱ ۰۸:۵۹ ب.ظ

باز در خاطره‌ها، یاد تو ای رهرو عشق
شعلة سرکش آزادگی افروخته است
یک جهان، بر تو و بر همت و مردانگی‌ات
از سر شوق و طلب، دیدة جان دوخته است

RE: سلام بر حسین (ع) - دلنوشته های محرم - Parva - 27 آبان ۱۳۹۱ ۰۱:۱۱ ب.ظ

باز محرم شدو دلها شکست از غم زینب دل زهرا شکست

باز محرم شد و لب تشنه شد از عطش خاک کمرها شکست

آب در این تشنگی از خود گذشت دجله به خون شد دل صحرا شکست

قاسم ولیلا همه در خون شدند این چه غمی بود که دنیا شکست

محرم ماه غم نیست ماه عشق است محرم مَحرم درد حسین است.

این ایام و شهادت آقا امام حسین (ع) را به تمامی دوستان تسلیت عرض میکنیم و امیدواریم عزاداری شما عزیزان در این ایام مقدس مورد قبول واقع گردد .

RE: سلام بر حسین (ع) - دلنوشته های محرم - انرژی مثبت - ۲۸ آبان ۱۳۹۱ ۰۶:۵۰ ب.ظ

ماجرای عطر سیب حرم امام حسین(ع) چیست؟

استشمام بوی سیب از حرم امام حسین(ع)، ویژگی عجیبی است که چند کتاب معتبر به آن اشاره کرده اند.
مجله مهر: «بوی سیب و حرم حبیب و حسین غریب و کرب و بلا». این نوحه مشهور و محبوب را در سالهای اخیر بارها شنیده ایم. اما بوی سیب چه ارتباطی با حرم امام حسین(ع) دارد؟ آیا درست است که می گویند از قتلگاه و ضریح مطهر امام حسین(ع) می شود عطر سیب استشمام کرد؟

نگاهی به منابع روایی و کتابهای معتبر شیعی، راز بوی سیب را این طور می گشاید:

در کتاب شریف «بحارالانوار» جلد ۴۳ ، صفحه ۲۸۹ ماجرای عطر سیب به نقل از «حسن بصری» و «ام سلمه» این طور آمده است :«حسنین وارد شدند بر رسول خدا، و جبرئیل در نزد آن حضرت بود. پس ایشان در اطراف او گردیدند، به گمان این که دحیه‏ی کلبی است. جبرئیل، دست خود را حرکت داد، مانند کسی که از کسی چیزی بگیرد. پس سیبی و بهی و اناری آورد و به ایشان داد. روی ایشان از خوشحالی برافروخت و دویدند به نزد جد خود. حضرت از ایشان گرفت و بویید و فرمود: بروید نزد پدر و مادر خود. پس رفتند و هیچ یک از آن نخوردند تا این که پیغمبر به نزد ایشان رفت و همه با هم خوردند، و هر چند از آن می‏خوردند، به حال خود عود می‏نمود (بازمی‏گشت)
و به همین حالت بود، تا زمانی که حضرت فاطمه علیهاالسلام وفات نمود. حسین علیه‏السلام فرمود: که انار، مفقود شد، و چون امیرالمؤمنین علیه‏السلام شهید گشت، به، مفقود شد، و سیب به حال خود بود، تا وقتی که آب را به روی ما بستند. پس چون تشنگی بر ما غالب می‏شد، آن را بو می‏کردم، اندکی تشنگی من ساکن می‏شد. عاقبت، چون تشنگی من به نهایت رسید، دندان بر آن فشردم و یقین به هلاک نمودم.
حضرت سجاد علیه‏السلام می‏فرماید که این سخن را از پدر بزرگوارم شنیدم یک ساعت قبل از شهادتش، و چون شهید گردید، بوی سیب از محل شهادتش استشمام می‏شد، ولی خودش را نیافتند، و این رایحه، در آن محل باقی است، و هر کس از زواربخواهد استشمام رایحه‏ی آن را نماید، در وقت سحر، به زیارت رود که اگر از مخلصین باشد، آن را استشمام خواهد نمود.»

مشابه این داستان را هم «ابن شهر آشوب» در کتاب «مناقب» جلد ۳ ، صفحه ۳۹۱ .بیان کرده است. ماجرای عطر سیب در کتاب منتهی الآمال نیز آمده است.

منبع : خبرگزاری مهر

باز این چه شورش است که در خلق عالم است / باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است - masume_ml - 01 آذر ۱۳۹۱ ۱۱:۳۹ ب.ظ

عاشورا هر روز در کربلای دلمان اتفاق می افتد بکوشیم حسین دل به دست یزید نفس تشنه لب شهید نشود.
از راه رسیدن ماه محرم ماه عشق بازی عاشق ترین بنده خدا بر شما تسلیت باد
التماس دعا

باز این چه شورش است که در خلق عالم است / باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است - esi - 02 آذر ۱۳۹۱ ۱۲:۴۶ ق.ظ

السلام علی الحسین و علی علی ابن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین

RE: سلام بر حسین (ع) - دلنوشته های محرم - Somayeh_Y - 02 آذر ۱۳۹۱ ۰۳:۰۹ ب.ظ

بیاد کودکان کربلا و غزه که در محاصره اند...



بدان که هفت شهر عشق کامل می شود امروز

چراکه دشمنی بر شط حمایل می شود امروز

همان آبی که چون سیلاب در دشت و دمن جاریست

به قدر یک کف دستی چه قابل می شود امروز

عنان رودهای بیشمار جاری اندر این کویرستان

بدست مشت قومی پست و جاهل می شود امروز

برای بستن آب روان آنهم بروی کودکانی چند

نمیدانم که آیا حل مسایل میشود امروز

ولی با این همه فضلی که در عباس جاری بود

به سقایی طفلان بو الفضایل میشود امروز

رقیم از اشک می سازد هزاران صورت سقا

نمیداند که سیراب این دلش از آن شمایل می شود امروز



منبع:
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.


سلام بر حسین (ع) - دلنوشته های محرم - Eternal - 02 آذر ۱۳۹۱ ۱۰:۲۵ ب.ظ

چشم ها غرق تماشا، که نیامد عباس
نگران بر لب دریا،که نیامد عباس
اشک ها همسفر آه، در آن لحظه ی تلخ
خسته از دیدن صحرا که ، نیامد عباس
کودکان منتظر او که مگر برگردد
آه از این شوق تماشا، که نیامد عباس؟!
بانگی از دور که در حنجره زخمی دارد
می کند فاش سخن را: که نیامد عباس
کودکی از دل خیمه، به پدر می گوید:
تو ندیدیش؟ بگو،یا که نیامد عباس!

ولی کاش تو مراسمها اداب عزاداری رو حفظ کنن
کاش یادمون نره که مصیبت حسین (ع) لب تشنه نبود (هر چند کم چیزی نبود) ،ولی مصیبت خیلی بزرگتر از این حرفا بود

سلام بر حسین (ع) - دلنوشته های محرم - esi - 02 آذر ۱۳۹۱ ۱۱:۰۸ ب.ظ

دلخوشم من چون گدای این درم

هم گدای فاطمه هم حیدرم

سوی این در هست دائم دست من

نیست حاجت بر سرای دیگرم

آبرویم از در این خانه است

زین سبب از خلق عالم برترم

تا که آید نام زیبای حسین

اشک آید از دو چشمان ترم

حسین

سلام بر حسین (ع) - دلنوشته های محرم - انرژی مثبت - ۰۳ آذر ۱۳۹۱ ۰۱:۲۴ ق.ظ

ماهم فتاده بر خاک با جسم پاره پاره
ای اشک ها بریزید بر دیده چون ستاره

جز من که همچو خورشید افروختم در این شب
کی پاره پاره دیده اندام ماه پاره

ماهم فتاده بر خاک دیدم که خصم ناپاک
با تیغ زخم میزد بر زخم او دوباره

در پیش چشم دشمن بر زخمت ای گل من
جز اشک نیست مرحم جز آه نیست چاره

خندید قاتل تو بر اشک دیده من
با آنکه خون بر آمد از قلب سنگ خاره

وقتی لبت مکیدم آه از جگر کشیدم
جای نفس برون ریخت از سینه ام شراره

ای جان رفته از دست بگشا دو دیده از هم
جانی بده به بابا حتی به یک اشاره

دشمن چنین پسندد استاده و بخندد
فرزند دیده بندد بابا کند نظاره

چون ماه نو خمیدم با چشم خویش دیدم
خورشید غرقه خون را در یک فلک ستاره

دردا که پیش رویم در باغ آرزویم
افتاد برگ یاسم با زخم بی شماره

جسم عزیز جانم چون دامن زره شد
از زخم هر پیاده از تیغ هر سواره

افتاده جسم صد چاک جان حسین بر خاک
(میثم) بر آن پاک خون گریه کن هماره

***استاد حاج غلامرضا سازگار(میثم)***

ان شالله که کربلا و بین الحرمین و قبر شش گوشه نصیب و روزی همتون باشه خصوصا شب جمعه که حضرت زهرا (س) مهمان امام حسین (ع) هستند.

التماس دعا

سلام بر حسین (ع) - دلنوشته های محرم - Mahbanoo313 - 03 آذر ۱۳۹۱ ۱۱:۰۸ ق.ظ

اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

سلام بر حسین (ع) - دلنوشته های محرم - یگانه - ۰۳ آذر ۱۳۹۱ ۱۱:۳۴ ق.ظ

من ازتحریر این غم ناتوانم
که تصویرش زده آتش به جانم
توراطاقت نباشدازشنیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن

سلام بر حسین (ع) - دلنوشته های محرم - یگانه - ۰۳ آذر ۱۳۹۱ ۱۲:۳۵ ب.ظ

ای اهل زمین،عید گذشت وخبراز یارنیامد
برزخم دل فاطمه غمخوارنیامد
چندروزدگرمانده که باناله بگوییم
ای اهل حرم میروعلمدارنیامد

RE: سلام بر حسین (ع) - دلنوشته های محرم - ziba_khofte - 03 آذر ۱۳۹۱ ۱۲:۴۱ ب.ظ

نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز
دانش‌آموزان عالم را همه دانا کند
ابتدا قانون آزادی نویسد بر زمین
بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا کند


سلام بر حسین (ع) - دلنوشته های محرم - esi - 04 آذر ۱۳۹۱ ۱۱:۱۹ ب.ظ

زندگی چیز دیگری شده است، تا به نامت رسیده‌ایم حسین!
عشق سوغات کربلاست، اگر مزه‌اش را چشیده‌ایم حسین!

هر دلی را به دلبری دادند، هر سری را به سروری دادند
ما که هر وقت گفته‌ایم خدا، از خدایت شنیده‌ایم: حسین

از خدایت شنیده‌ایم که ‌گفت: نقش‌ها ما کشیده‌ایم اما
«اَحسنُ الخالِقین» از آن روییم که تو را آفریده‌ایم حسین!

این علم‌ها و این علامت‌ها اینچنین بی دلیل خم نشدند
همه‌ی ما شریک غم‌های خواهری قد خمیده‌ایم حسین!

زینت شانه‌های پیغمبر! تا شنیدیم ساعت آخر:
دل چگونه بریدی از اکبر، دل از عالم بریده‌ایم حسین!

تن بی دست مانده‌ی سقا دیده‌ای، وای از دلت آقا !
در عوض ما کنار هر آبی عکس دستی کشیده‌ایم حسین!

بین شرم نگاه عباس و آن دل نازک شما چه گذشت؟
از حرم تا حرم نفهمیدیم ما که هر چه دویده‌ایم حسین!

روضه‌های مدینه می‌خوانیم اول کربلا و می‌دانیم
از دعاهای مادرت بوده که به اینجا رسیده‌ایم حسین!

شاعری با نگاه پاییزی به دو چشم بهاری‌ام خندید
چه بگویم که اشک ما از چیست؟ چه بگویم چه دیده‌ایم حسین!

RE: سلام بر حسین (ع) - دلنوشته های محرم - sherkat - 04 آذر ۱۳۹۱ ۱۱:۴۰ ب.ظ

عمه جان اینجا کجاست