تالار گفتمان مانشت
ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) - نسخه‌ی قابل چاپ

RE: ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج - shayesteNEY - 13 اسفند ۱۳۹۳ ۱۱:۵۴ ب.ظ

در ادامه صحبتهای اقای فرداد باید بگم که یکی از دوستای بنده هم وکیله البته ایشون چندسالی از من بزگتره(۲۹ سالشونه) به گفته خودشون از سن ۲۲ سالگی که وارد فضای دادگاه میشه دیدش نسبت به ازدواج عوض میشه طوری که کلا ازدواج رو بوسید گذاشت کنار نه ای اینکه از اقایون متنفر باشه نه ..........تااا همین ۶ ماه قبل که ازدواج کرد (اونم علی رقم میل باطنی خودش!!!! ) .ازدواج خیلی پیچیده است مخصوصا در جامعه ما . زیبایی، ثروت شآن خانودگی و... همه و همه ظاهر و نمای ازدواج هست زندگیهای شیک قشنگ باکلاس عاشقانه . دوست بودن با یک وکیل خانم خیلی روم اثر گذاشت و همچنین یه دوستمم سردفتر اسناد رسمی بود که در مورد وکالت نامه های زوجین خیلی باهام حرف زد که بعضی از موارد اصلا فکر میکردم تو قصه ها وجود داره !!!!! . پیشنهاد میکنم شما هم فقط دوساعت برید تو سالن دادگاه بشینید

ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج - sinaaaaa - 14 اسفند ۱۳۹۳ ۰۳:۱۲ ب.ظ

از ماها که گذشت Sad

ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج - crevice - 20 اسفند ۱۳۹۳ ۱۱:۳۵ ق.ظ

سنت چیزی هست که درون پوست و گوشت این جامعه ریشه دوونده. شما نمیتونید به صرف ۴ جمله و یا تاییدیه ۴ نفر این رو عوض کنید. در ضمن درست هست که میگن طرف نباید حتما همه چیز تمام باشه. اما ورای از بحث بلوغ فکری که بالا رفته و مشکلات ازدواج رو به زعم من بیشتر و بیشتر در تیررس دو فرد قرار گرفته؛ بحث شرایط و تمکن مالی هم بسیار مهم هست. اینکه سیاست کلان عوض میشه و یکی دو برنامه میسازن که فرد با ۲ سال سن ۶ تا بچه داره رو از ذهنتون بندازید دور. اینها تنها میتونن قابلیت زیبا بودن یه شوی تلوزیونی رو به شما نمایش بدن و دیگر هیچ!. این نوع تفکرات تنها برای آماده سازی ذهنی شماست که انتظاراتتون تا حد ممکن کاهش پیدا کنه و این تنها راه چاره ی کوتاه مدتیست که یافته شده.
پس ریشه ی مشکلات علاوه بر تغییر نگرش در مورد محوریت مرد در خانواده که باعث افزایش مشکلات عدیده ای درون جامعه سنتی شده؛ تغییر نگرش مردم و جامعه نسبت به طلاق هم به شکل قال توجهی خودنمایی میکنه که باعث شده طلاق خاموش به دلیل ترس از طلاق محتمل که در چند دهه پیش رایج بوده به شکلی که همسر خودش رو فراموش، و سعی میکرده که فرزندانش رو از هر جهت تامین کنه(همان قضیه لقمه از دهان خود گرفتن و کردن در دهان فرزند) که امروزه روز تبدیل به طلاق منگول دار شده. البته به نظرم این اتفاق خوبی هست... چرا باید دو فرد که سنخیتی با هم ندارند زیر یک سقف باهم نفس بکشند. اما متاسفانه فرهنگ درستی در مورد طلاق در حال جاافتادن نیست به شکلی که بیشتر من رو به یاد فیلم های ترکیه ای میاندازه که در قیاس آنها با فیلم های کارخانه فیلم سازی کالیفرنیا، هالیوودی ها شایسته و سزاوار ستایشند و مستحب هست که برای امواتشان فاتحه خواند!

ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج - abji22 - 20 اسفند ۱۳۹۳ ۰۴:۴۲ ب.ظ

crevice چقد شما قشنگ حرف میزنی واقعا همش ازخودت بود؟من تو خواب ببینم همچین جمله بندی هایی رو

RE: ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج - shayesteNEY - 20 اسفند ۱۳۹۳ ۰۵:۰۶ ب.ظ

(۲۰ اسفند ۱۳۹۳ ۰۴:۴۲ ب.ظ)abji22 نوشته شده توسط:  crevice چقد شما قشنگ حرف میزنی واقعا همش ازخودت بود؟من تو خواب ببینم همچین جمله بندی هایی رو

نقل قول: چه متن سخت و سنگینیBig GrinBig Grin
نگارشتون شبیه کتابای جامعه شناسی
با سلام و احترامات فایقه
خیلی جمله بندیتون قشنگ بودBig Grin
با تشکرSmile

ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج - crevice - 21 اسفند ۱۳۹۳ ۰۱:۰۷ ق.ظ

(۲۰ اسفند ۱۳۹۳ ۰۴:۴۲ ب.ظ)abji22 نوشته شده توسط:  crevice چقد شما قشنگ حرف میزنی واقعا همش ازخودت بود؟من تو خواب ببینم همچین جمله بندی هایی رو
(۲۰ اسفند ۱۳۹۳ ۰۵:۰۰ ب.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط:  چه متن سخت و سنگینیBig GrinBig Grin
نگارشتون شبیه کتابای جامعه شناسی SmileSmile
(۲۰ اسفند ۱۳۹۳ ۰۵:۰۶ ب.ظ)shayesteNEY نوشته شده توسط:  با سلام و احترامات فایقه
خیلی جمله بندیتون قشنگ بودBig Grin
با تشکرSmile

والا خودمم الان برگشتم خوندم؛ موافقم پست زمختی شده بود. ولی جامعه شناسی رو خیلی خوب اومدی Big Grin
فک کنم اصلی ترین دلیلش این بود که جدی و با اخم و خشم داشتم مطلبو مینوشتم... Smile

پاسخ : RE: ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج - shamim_70 - 21 اسفند ۱۳۹۳ ۱۱:۵۵ ق.ظ

(۲۱ اسفند ۱۳۹۳ ۰۱:۳۲ ق.ظ)x86 نوشته شده توسط:  چند وقت پیش خواهرم زنگ زده بود بهم میگفت دکترا بخون خوبه، گفتم بابا باید یه انگیزه ای باشه یا نه؟ من می خوام برم سر کار، پول در بیارم، وارد زندگی بشم و... گفت همکار ما دانشجوی دکتری هست، متاهل هم هست، بچه هم داره، اونوقت داره دکتری هم میخونه. پس تو هم می تونی. اون لحظه برنگشتم بهش بگم که خب اگه منم ازدواج کنم همه ی این کارها رو بهتر از همکارتون انجام میدم. بالاخره متاهل شدن خودش انگیزه میاره. وقتی مجردی فقط خودتو میبینی ولی وقتی متاهلی همسرتو، بچه تو و بقیه رو هم میبینی.

امشبم دامادمون زنگ زده بود، شوخی شوخی گفت ایشالا که به زودی متاهل بشی. منم از فرصت استفاده کردم گفتم یه کیس مناسب پیدا کنید که منم متاهل بشم دیگه. خندید و گفت خواهرت یه کیس خوب پیدا کرده عید که اومدی قضیه رو فیصله می دیم Smile. گفت منو ببین هم متاهلم، هم سه تا بچه دارم، چهل سالمه، کار می کنم، دانشجوی کارشناسی ارشد هم هستم. گفتم دقیقا، تازه من جوون تر هم هستم، انرژیم خیلی بیشتره Smile. گفت که لازم نیست که همون اولش برید سر خونه زندگیتون، یه دو سال نامزد میمونید بعد مستقل میشید. گفتم اینارو شما درک می کنید ولی مادرم اینارو درک نمیکنه. گفت که عید بیا من خودم یه کیس خوب بهت معرفی می کنم Big Grin. البته همش شوخی بود ولی خب اگه بخوای مجرد باشی و دکترا بخونی واقعا انگیزت خیلی خیلی باید زیاد باشه. الان من دانشجوهای دکترای مجرد رو میبینم اصلا انگیزه ندارن. یه جورایی وا دادن. دانشجوهای دکترایی که تو سه سال یه مقاله ندان. این واقعا نشون دهنده ی چیه؟ البته متاهل هاش هم کار خاصی نکردن، تنها فرقش اینه که شاد تر و با انگیزه تر هستن.
مطمین باش برات برنامه چیدین
مبارکههههههه

RE: ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج - s-nowrozi - 21 اسفند ۱۳۹۳ ۱۲:۳۳ ب.ظ

(۲۱ اسفند ۱۳۹۳ ۰۱:۳۲ ق.ظ)x86 نوشته شده توسط:  چند وقت پیش خواهرم زنگ زده بود بهم میگفت دکترا بخون خوبه، گفتم بابا باید یه انگیزه ای باشه یا نه؟ من می خوام برم سر کار، پول در بیارم، وارد زندگی بشم و... گفت همکار ما دانشجوی دکتری هست، متاهل هم هست، بچه هم داره، اونوقت داره دکتری هم میخونه. پس تو هم می تونی. اون لحظه برنگشتم بهش بگم که خب اگه منم ازدواج کنم همه ی این کارها رو بهتر از همکارتون انجام میدم. بالاخره متاهل شدن خودش انگیزه میاره. وقتی مجردی فقط خودتو میبینی ولی وقتی متاهلی همسرتو، بچه تو و بقیه رو هم میبینی.

امشبم دامادمون زنگ زده بود، شوخی شوخی گفت ایشالا که به زودی متاهل بشی. منم از فرصت استفاده کردم گفتم یه کیس مناسب پیدا کنید که منم متاهل بشم دیگه. خندید و گفت خواهرت یه کیس خوب پیدا کرده عید که اومدی قضیه رو فیصله می دیم Smile. گفت منو ببین هم متاهلم، هم سه تا بچه دارم، چهل سالمه، کار می کنم، دانشجوی کارشناسی ارشد هم هستم. گفتم دقیقا، تازه من جوون تر هم هستم، انرژیم خیلی بیشتره Smile. گفت که لازم نیست که همون اولش برید سر خونه زندگیتون، یه دو سال نامزد میمونید بعد مستقل میشید. گفتم اینارو شما درک می کنید ولی مادرم اینارو درک نمیکنه. گفت که عید بیا من خودم یه کیس خوب بهت معرفی می کنم Big Grin. البته همش شوخی بود ولی خب اگه بخوای مجرد باشی و دکترا بخونی واقعا انگیزت خیلی خیلی باید زیاد باشه. الان من دانشجوهای دکترای مجرد رو میبینم اصلا انگیزه ندارن. یه جورایی وا دادن. دانشجوهای دکترایی که تو سه سال یه مقاله ندان. این واقعا نشون دهنده ی چیه؟ البته متاهل هاش هم کار خاصی نکردن، تنها فرقش اینه که شاد تر و با انگیزه تر هستن.
با قضیه ازدواج تون کاری ندارم
بعضی ها واقعا چه درک پایینی دارن نسبت به دکترا - وقتی یه نفر دکترا داره یعنی تو یه زمینه خاص در یه رشته خاص تخصص داره حالا وقتی که شما می گید برم سر یه کار بعد فرمالیه (البته از دید من ) یه مدرک دکترا بگیرم م÷ل تمام استاد های جوان دوره کارشناسی ام تو دانشگاه علوم و فنون از بقیه جامعه چه انتظاری می خواهید داشت؟

RE: ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج - Densike - 21 اسفند ۱۳۹۳ ۰۱:۴۳ ب.ظ

(۲۱ اسفند ۱۳۹۳ ۰۱:۳۲ ق.ظ)x86 نوشته شده توسط:  چند وقت پیش خواهرم زنگ زده بود بهم میگفت دکترا بخون خوبه، گفتم بابا باید یه انگیزه ای باشه یا نه؟ من می خوام برم سر کار، پول در بیارم، وارد زندگی بشم و... گفت همکار ما دانشجوی دکتری هست، متاهل هم هست، بچه هم داره، اونوقت داره دکتری هم میخونه. پس تو هم می تونی. اون لحظه برنگشتم بهش بگم که خب اگه منم ازدواج کنم همه ی این کارها رو بهتر از همکارتون انجام میدم. بالاخره متاهل شدن خودش انگیزه میاره. وقتی مجردی فقط خودتو میبینی ولی وقتی متاهلی همسرتو، بچه تو و بقیه رو هم میبینی.

امشبم دامادمون زنگ زده بود، شوخی شوخی گفت ایشالا که به زودی متاهل بشی. منم از فرصت استفاده کردم گفتم یه کیس مناسب پیدا کنید که منم متاهل بشم دیگه. خندید و گفت خواهرت یه کیس خوب پیدا کرده عید که اومدی قضیه رو فیصله می دیم Smile. گفت منو ببین هم متاهلم، هم سه تا بچه دارم، چهل سالمه، کار می کنم، دانشجوی کارشناسی ارشد هم هستم. گفتم دقیقا، تازه من جوون تر هم هستم، انرژیم خیلی بیشتره Smile. گفت که لازم نیست که همون اولش برید سر خونه زندگیتون، یه دو سال نامزد میمونید بعد مستقل میشید. گفتم اینارو شما درک می کنید ولی مادرم اینارو درک نمیکنه. گفت که عید بیا من خودم یه کیس خوب بهت معرفی می کنم Big Grin. البته همش شوخی بود ولی خب اگه بخوای مجرد باشی و دکترا بخونی واقعا انگیزت خیلی خیلی باید زیاد باشه. الان من دانشجوهای دکترای مجرد رو میبینم اصلا انگیزه ندارن. یه جورایی وا دادن. دانشجوهای دکترایی که تو سه سال یه مقاله ندان. این واقعا نشون دهنده ی چیه؟ البته متاهل هاش هم کار خاصی نکردن، تنها فرقش اینه که شاد تر و با انگیزه تر هستن.
منو اگه دعوت نکنی اصلا دیگه اسمتم به زبون نمیارم D:

RE: ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج - Densike - 21 اسفند ۱۳۹۳ ۰۲:۳۴ ب.ظ

(۲۱ اسفند ۱۳۹۳ ۰۲:۳۱ ب.ظ)x86 نوشته شده توسط:  
(21 اسفند ۱۳۹۳ ۰۱:۴۳ ب.ظ)Densike نوشته شده توسط:  منو اگه دعوت نکنی اصلا دیگه اسمتم به زبون نمیارم D:

از الان خودتو دعوت شده بدون، به عنوان ساقدوش داماد Big GrinBig Grin
یه دونه ای D:

ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج - abji22 - 21 اسفند ۱۳۹۳ ۰۳:۵۳ ب.ظ

x86مراسمتون تو تعطیلات عید بزارید که ماهم بتونیم بیایمBig Grin
البته با اقامونBig GrinBig Grin

(۲۱ اسفند ۱۳۹۳ ۱۱:۵۵ ق.ظ)shamim_70 نوشته شده توسط:  
(21 اسفند ۱۳۹۳ ۰۱:۳۲ ق.ظ)x86 نوشته شده توسط:  چند وقت پیش خواهرم زنگ زده بود بهم میگفت دکترا بخون خوبه، گفتم بابا باید یه انگیزه ای باشه یا نه؟ من می خوام برم سر کار، پول در بیارم، وارد زندگی بشم و... گفت همکار ما دانشجوی دکتری هست، متاهل هم هست، بچه هم داره، اونوقت داره دکتری هم میخونه. پس تو هم می تونی. اون لحظه برنگشتم بهش بگم که خب اگه منم ازدواج کنم همه ی این کارها رو بهتر از همکارتون انجام میدم. بالاخره متاهل شدن خودش انگیزه میاره. وقتی مجردی فقط خودتو میبینی ولی وقتی متاهلی همسرتو، بچه تو و بقیه رو هم میبینی.

امشبم دامادمون زنگ زده بود، شوخی شوخی گفت ایشالا که به زودی متاهل بشی. منم از فرصت استفاده کردم گفتم یه کیس مناسب پیدا کنید که منم متاهل بشم دیگه. خندید و گفت خواهرت یه کیس خوب پیدا کرده عید که اومدی قضیه رو فیصله می دیم Smile. گفت منو ببین هم متاهلم، هم سه تا بچه دارم، چهل سالمه، کار می کنم، دانشجوی کارشناسی ارشد هم هستم. گفتم دقیقا، تازه من جوون تر هم هستم، انرژیم خیلی بیشتره Smile. گفت که لازم نیست که همون اولش برید سر خونه زندگیتون، یه دو سال نامزد میمونید بعد مستقل میشید. گفتم اینارو شما درک می کنید ولی مادرم اینارو درک نمیکنه. گفت که عید بیا من خودم یه کیس خوب بهت معرفی می کنم Big Grin. البته همش شوخی بود ولی خب اگه بخوای مجرد باشی و دکترا بخونی واقعا انگیزت خیلی خیلی باید زیاد باشه. الان من دانشجوهای دکترای مجرد رو میبینم اصلا انگیزه ندارن. یه جورایی وا دادن. دانشجوهای دکترایی که تو سه سال یه مقاله ندان. این واقعا نشون دهنده ی چیه؟ البته متاهل هاش هم کار خاصی نکردن، تنها فرقش اینه که شاد تر و با انگیزه تر هستن.
مطمین باش برات برنامه چیدین
مبارکههههههه

الان یکی به من بگه چرا واسه این پست سپاس زدم؟اخه من دامادم؟خواهر دامادم؟مادر دامادم؟
والا

RE: ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج - shayesteNEY - 21 اسفند ۱۳۹۳ ۰۵:۵۷ ب.ظ

(۲۱ اسفند ۱۳۹۳ ۰۳:۲۰ ب.ظ)raha_ce نوشته شده توسط:  این تاپیک باز بالا اومد.....
(۲۱ اسفند ۱۳۹۳ ۰۱:۳۲ ق.ظ)x86 نوشته شده توسط:  گفتم اینارو شما درک می کنید ولی مادرم اینارو درک نمیکنه
مادر من هم درک نمیکنه! شاید اگه من هم جای اونا بودم کمی بهشون حق میدادم ولی نه تا این حد
ازینکه وارد زندگی ای بشم که همه چیزش آمادست , خونه ,ماشین ,حقوق بالا ... خوشم نمیاد , چون حس میکنم فقط یه عروسکم و نقش دیگه ای ندارم, همیشه دوست داشتم موثر باشم و زندگی ای اگه قراره داشته باشم منم یه گوشه ای ازون رو ساخته باشم , نه اینکه همه چیز آماده باشه و من بعدش وارد اون زندگی بشم!
نمیگم اینکه همچیز آماده باشه بده , ولی عقیدم اینه اون زندگی انگیزه زیادی نداره جز ریخت و پاش کردن و خرح کردن و چشم و هم جشمی و.... و اینا هیچ وقت دست ما رو برای ترقی نمیگرن برعکس شاید مانع بشن

مادرم برادرام رو مثال میزنه و میگه چرا نباید مثله خانومای اونها واسه تو هم بریزن و بپاشن؟ چرا نباید به خاستگاری فک کنی که خونه و ماشینش آمادست؟ و میگه داداشات انقدر موندند که حسابی جاپاشون سرکاری که هستن محکم شد , ماشینشونو داشتن , خونه هم بلافاصله بعد عقد گرفتن.... اما شخصی که من حدوداً قبولش کرده بودم هیچ کدوم ازین ویژگیا رو نداشت,سنش هم پایین بود ,۲۴؛ آخرای سربازیش بود و به تبع اون چون کارت پایان خدمت نداشت ؛ شغل رسمی هم نداشت ولی خب بیکار هم ننشسته بود! و منتظر بود کارت پایان خدمتش بیاد که بتونه بره دنبال شغل رسمی
دچار دوگانگی شدم , اگه به افرادی که خانوادم میگن فکر کنم و قبول کنم , عقاید و طرز فکرمو باید کنار بذارم و عوض بشم, و اگه به این شخص فکر کنم میترسم باعث تحقیرش جلوی خانوادم بشم و من اصلاً هیچکدومشو نمیتونم بپذیرم
موندم باید چیکار کنم!
کسی رو انتخاب کن که میدونی میتونه برات اینده رو بسازه
اره درسته برای شروع زندگی لازم نیست همه چیزش اوکی باشه . شیرینی خونه خریدن به اینه که چند سال اجاره نشینی کرده باشی . شیرینی ماشین خریدن به اینه که قبلش نداشته باشی. در هر حال اگه از نظر مالی نگرانی و اگه طرفت توانایی اداره زندگی رو داره و میتونه گلیم خودشو از اب بکشه بیرون .نگران اوضاع مالی نباش. پول آماده ادمو قدر نشناس میکنه

ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج - barabox - 21 اسفند ۱۳۹۳ ۰۹:۲۹ ب.ظ

در مورد دختر چی ؟
شما بنظرتون دختری که از لحاظ فرهنکی و مالی بالاتر از پسره هست
دچار مشکل نمیشه پسر ؟

اصلا برخورد کردین با همچین نمونه ای؟

RE: ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج - shamim_70 - 21 اسفند ۱۳۹۳ ۰۹:۵۸ ب.ظ

(۲۱ اسفند ۱۳۹۳ ۰۹:۲۹ ب.ظ)barabox نوشته شده توسط:  در مورد دختر چی ؟
شما بنظرتون دختری که از لحاظ فرهنکی و مالی بالاتر از پسره هست
دچار مشکل نمیشه پسر ؟

اصلا برخورد کردین با همچین نمونه ای؟

سلام
دوست عزیز بنظرم بحث فرهنگی در ازدواج خیلیییی مهمتر از بحثهای مالی هس
من پیشنهاد میکنم حتما از لحاظ فرهنگی در یک سظح باشید یا حداقل تفاوت فرهنگی حداقل باشه!....من بشخصه دیدم تو دوستام یا فامیل سرهمین تفاوت فرهنگی ای که بین خانواده ها بوده باعث مشکل یا بعضا جدایی بینشون هم شده!...

ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج - diligent - 21 اسفند ۱۳۹۳ ۱۱:۴۹ ب.ظ

(۲۱ اسفند ۱۳۹۳ ۱۱:۳۷ ب.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط:  حالا اگر دوست داشتین در روزای آتی(آخه به قول یکی از دوستام میگفت تو ایام عید که خانواده ها فرصتشون بیشتر برای اشنایی و دوران نامزدی) کیسایی که برام جالب بودو شرح بدم وگرنه که بیخیال CoolCoolTongue
بله ممنون میشم شرح بدین Smile