تالار گفتمان مانشت
شمارش معکوس کارنامه های ارشد ۹۲ - نسخه‌ی قابل چاپ

شمارش معکوس کارنامه های ارشد ۹۲ - arixooo - 17 اردیبهشت ۱۳۹۲ ۱۱:۰۷ ب.ظ

من چند وقته عجیب دارم فکر می کنم که از ۲۳ بهمنی که کنکور دادم تا مهر سال بعدی که رفتم دانشگاه ۷ ماه وقت داشتم که کلی چیز بخونم...چرا نخوندم...بیخیال نتیجه باشید...بالاخره یه چیزی میشه...برید به زندگیتون برسید و یه کار مفیدی بکنید( یه کتابی بخونید--یه کاری یاد بگیرید---هر چی به جز انتظار)

شمارش معکوس کارنامه های ارشد ۹۲ - explorer - 17 اردیبهشت ۱۳۹۲ ۱۱:۲۰ ب.ظ

(۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۲ ۱۱:۰۷ ب.ظ)arixooo نوشته شده توسط:  من چند وقته عجیب دارم فکر می کنم که از ۲۳ بهمنی که کنکور دادم تا مهر سال بعدی که رفتم دانشگاه ۷ ماه وقت داشتم که کلی چیز بخونم...چرا نخوندم...بیخیال نتیجه باشید...بالاخره یه چیزی میشه...برید به زندگیتون برسید و یه کار مفیدی بکنید( یه کتابی بخونید--یه کاری یاد بگیرید---هر چی به جز انتظار)

خدایی به نکته مهمی اشاره کرد دوست عزیزمون.
راست میگه بیخیال شید چون که دیگه الان کاری از دستتون بر نمیاد.
just توکل کنید.
Big Grin

شمارش معکوس کارنامه های ارشد ۹۲ - ali reza - 17 اردیبهشت ۱۳۹۲ ۱۱:۳۳ ب.ظ

من این روزا به همه چی فکر میکنم الا ارشد
فوتبال...انتخابات...استخدامی... کار... پول ...تفریح
الان یادم اومد ما ارشدم امتحان دادیما!
روزای قشنگیه این روزا... هیجان...استرس
خوابهای خوب و بد
امید و نا امیدی از اطراف به سرت میباره
ولی از ما دیگه گذشت...

شمارش معکوس کارنامه های ارشد ۹۲ - b.kiani - 17 اردیبهشت ۱۳۹۲ ۱۱:۵۱ ب.ظ

۵ روز دیگه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

RE: شمارش معکوس کارنامه های ارشد ۹۲ - neda_Network - 18 اردیبهشت ۱۳۹۲ ۱۲:۱۶ ق.ظ

من یا امسال واقعا گند زدم یا عالی بودم چون خیلی ریلکس تشریف دارمBig Grinپارسال دهنم سرویس امسال ماشالله اصلا و ابدا انگار نه انگار لیوان لیوان چایی میریزم و افتادم به جون فتو شاپ و htmlوphpو... انگار همه کارا را قراره تموم کنم تو مدت کوتاه دوسندارم فک کنم چیزی از دس دادم یا میدم دوسدارم از این ببعد جوری تلاش کنم که هروز هزارتا چیز بدست بیارم تا هر چی از دست دادم اصلا به چشمم نیاد هدفای زندگیتونا زیاد کنید و جهتای قوی به خودتون بدید یه جهته بودن خیلی بده چون اگه شکست بخوری رسما نابود میشی اینو کسی میگه که ۲ سال برا ارشد خونده و خیلی تلاش کرده اما نتیجه هر چی باشه نمیشه کاریش کرد دنبال بقیه هدفاتون باشید و هیچ وقت نا امید نشدید هرگز نگو هرگزHeart

RE: شمارش معکوس کارنامه های ارشد ۹۲ - reyhaneh64 - 18 اردیبهشت ۱۳۹۲ ۱۲:۳۳ ق.ظ

و اینک ۴ روز ................................
Confused

شمارش معکوس کارنامه های ارشد ۹۲ - sh_68 - 18 اردیبهشت ۱۳۹۲ ۱۲:۳۶ ق.ظ

سلام بچه ها منم سال دومم بود
حسابیم خوندم اما اونجور که میخاستم نشد بکار ببرم Sad
استرس داره داغونم میکنه
پناه اوردم به اینجا
واسم دعا کنید Sad((((((((((((

کاش میشد اینجوری فک کرد
کــــــــــــــــــــــــــــــــاشConfusedSad

شمارش معکوس کارنامه های ارشد ۹۲ - Nima Masghadi - 18 اردیبهشت ۱۳۹۲ ۱۲:۵۲ ق.ظ

اقا چرا اینقدر منفی میدید من که این همه امید دادم بهتون ؟ :-( حالا اگه از نا امیدی حرف میزدم پستم میشد " سپاس ویژه مانشت" از بس تایید میگرفت! اصلا قهرم :-(
شوخی کردم :-) شما منفی هم بدید باز رو سر ما جا دارید :-)
اما انصافا نا امید نباشید . یه قانون هست به اسم قانون جذب که به هرچی فکر کنی به سمتت میاد . حتی اگه خوب ازمون ندادی اعصاب خودت رو خورد نکن . دنیا که به اخر نمیرسه . یادت باشه چند سال پیش توی کنکور کارشناسی همین حس رو داشتیم . اما دیدیم که لیسانس هم گرفتیم و تموم هم شد . دنیا و زندگی پر از این ازمون هاست . انشالله تو کنکور زندگی رتبه تک رقمی باشیم . این ازمون ها که یه روز بهشون میخندیم که ارزش ندارن واسشون اوقات خودمون رو تلخ کنیم . یه خنده شما میرزه به کل سر تا پای سازمان سنجش و ازمون های .... :-) اقا ما مخلص همتون هم هستیم . فقط جان نیما ناراحت نباشید. من میام میبینم شما ناراحتید حرص میخورم به روح پدر خدا بیامرزم . داداشای و خواهرای من که نباید غصه بخورن . باید چلو کباب بخورن :-) گور بابای ارشد . جمال همتون رو عشقه. یا حق

RE: شمارش معکوس کارنامه های ارشد ۹۲ - freidoony - 18 اردیبهشت ۱۳۹۲ ۰۱:۲۶ ق.ظ

من دیگه حالیم نیست فقط می خوام یکیو بکشم

RE: شمارش معکوس کارنامه های ارشد ۹۲ - reyhaneh64 - 18 اردیبهشت ۱۳۹۲ ۰۱:۲۸ ق.ظ

(۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۲ ۰۱:۲۶ ق.ظ)freidoony نوشته شده توسط:  من دیگه حالیم نیست فقط می خوام یکیو بکشم

به اطرافیان بسپارین که کنترلتون کنن.
Smile

شمارش معکوس کارنامه های ارشد ۹۲ - deh-ab - 18 اردیبهشت ۱۳۹۲ ۰۱:۵۲ ق.ظ

داشتم پستا را میخوندم (از بیکاری).دوستان بی خیال منم امسال امتحان دادم و اصلا راضی نبودم ولی یه چیز همیشه به عنوان یه اصل تو زندگیم قرار دادم و اینم اینه که "تو این دنیا هیچ چیز بی حکمت نیست و هرکس نتیجه کارهای خود را میبینه" پس از الان این همه به خودتون فشار و استرس وارد نکنید چون فایدهایی نداره و هر چی قراره بشه همون میشه.
برای همتون ارزوی موفقیت و پیروزی میکنم.

شمارش معکوس کارنامه های ارشد ۹۲ - maneshty - 18 اردیبهشت ۱۳۹۲ ۰۲:۱۴ ق.ظ

بعضی چیزا حوصله میخواد مثلا [تصویر:  175849_1_1379083813.gif]
یا مثل ۸ ماه پیوسته درس خوندن[تصویر:  175849_2_1379083813.gif]
یا مثل انتظار نتایج[تصویر:  175849_3_1379083813.gif]
این روزا اعصاب به صفر میل میکنه،با همه بحثم میشه[تصویر:  175849_4_1379083813.gif]
چقدرم زمان دیر میگذره[تصویر:  175849_5_1379083813.gif]
بعد میگن چرا جوون میره معتاد میشه[تصویر:  175849_6_1379083813.gif]
خدا کنه همه ی بچه های مانشت که رتبه هامونو دیدیم،هم خودمون خوشحال باشیمو هم خانوادمونو خوشحال کنیم[تصویر:  175849_7_1379083813.gif]
و لحظه دیدن رتبه اینجوری نشیم[تصویر:  175849_8_1379083813.gif]
[تصویر:  175849_9_1379083813.gif]
تقدیم به تمام بچه های ۹۲ [تصویر:  175849_10_1379083813.gif]
گروه خوبی بودیم [تصویر:  175849_11_1379083813.gif]
جا داره یه بار دیگه از همه مانشتیا و مدیران، بخصوص آقا فرداد[تصویر:  175849_12_1379083813.gif]،انرژی مثبت[تصویر:  175849_13_1379083813.gif]و جناب دکتر [تصویر:  175849_14_1379083813.gif]تشکر کنم.
همتونو دوست دارم[تصویر:  175849_15_1379083813.gif]

شمارش معکوس کارنامه های ارشد ۹۲ - mhd3 - 18 اردیبهشت ۱۳۹۲ ۰۸:۲۶ ق.ظ

انقدر استرس دارم حالم خیلی بده
هر روز ک میگذره بدتر میشم Sad
دوست دارم بمیرم :'(

RE: شمارش معکوس کارنامه های ارشد ۹۲ - Nima Masghadi - 18 اردیبهشت ۱۳۹۲ ۰۸:۴۳ ق.ظ

(۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۲ ۰۱:۵۸ ب.ظ)ayubes نوشته شده توسط:  
(17 اردیبهشت ۱۳۹۲ ۱۱:۳۰ ق.ظ)Nima Masghadi نوشته شده توسط:  اقا من نشستم حساب کردم دیدم پولی که برای شیرینی قبولی باید بدم نجومی میشه! لامصبا از ابدارچی دانشگاه تا رئیس من رو میبینن ازم شیرینی میخوان!!!!‌ انگار تنها امید دانشگاه منم :دی اقا یه گل ریزان بزارین کمکم کنید !!! میگن بهت مدارک نمیدیم برای ثبت نام تا شیرینی ندی!!! مسئولین رسیدگی کنن !!! :-(
افای رتبه ۱ شماره تو بده به محض اینکه جواب ارشد اومد یه ویزیت بگیرم که بیایم شماه رو زیارت کنبم ودرضمن یادنت نره که کارنامه ات رو در مانشت بزاری ببینم چکار کردی

رتبه ی ۱ ؟؟؟؟؟ مال این صحبت ها نیستم من Big Grin با ( زبان ۶۳ ریاضی ۱۵ مشترک ۳۸ تخصصی نرم ۶۵) یک میشه رتبه ؟ Angelمن همون زیر ۲۰۰ شم کلاهم رو صد متر میندازم هوا . اخه شما که تو این دانشگاه ما نیستی. ماشالله سطح علمی شریف رو گذاشته جیب چپش!! هیچکی درس نمیخونه .تو مهندسی ها برای ارشد فقط من و یک اقا از رشته مواد امیدی بهمون هست که حداقل قبول بشیم . ولی دم شما گرم حتما این کار رو میکنم Shy

(۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۲ ۰۸:۲۶ ق.ظ)mhd3 نوشته شده توسط:  انقدر استرس دارم حالم خیلی بده
هر روز ک میگذره بدتر میشم Sad
دوست دارم بمیرم :'(

به خاطر جواب ارشد؟؟؟ Dodgy بی خیال بابا ! کاش همه مشکلات زندگی مثل ارشد بود! خدا رو شکر که سالمی . یه لحظه خودتو بزار جای کسی که سرطان داره . اون هر شب استرس مرگ داره . خدا رو شکر ما استرس ارشد داریم .
بی خیالی طی کن تا بگذره . جواب ارشد هم میاد , بالاخره قبول هم میشی , ازدواج هم میکنی , بچه دار هم میشی , اونوقت هر شب استرس اینده اونها رو داری Tongue زندگی یعنی همین استرس ها . استرس نباشه که ادم میشه سنگ . اما سعی کن با این استرسه حال کنی وگرنه بدجور حالت رو میگیره . یا حق

RE: شمارش معکوس کارنامه های ارشد ۹۲ - x86 - 18 اردیبهشت ۱۳۹۲ ۰۹:۰۴ ق.ظ

خدایا چنان کن سر انجام کار تو خوشنود باشی و ما رستگار

انصافا فقط همین به جز این چیز دیگه ای از این ۷۰-۸۰ سالی که در اختیارم قرار دادن، انتظار ندارم

دعا میکنم که هممون عاقبت به خیر بشیم، الهی آمین

جا داره که شعر " طی شد این عمر" رو یک بار دیگه با هم مرور کنیم، بلکه هدف اصلی رو گم نکنیم.

طی شد این عمر، تو دانی به چه سان
پوچ و بس تند، چنان باد دَمان
همه تقصیر من است، این که خودم میدانم
که نکردم فکری
که تامل ننمودم، روزی
ساعتی یا آنی
که چه سان میگذرد عمر گران؟
کودکی رفت به بازی، به فراغت، به نشاط
فارغ از نیک و بد و مرگ و حیات
همه گفتند: کنون تا بچه ست، بگذارید بخندد شادان
که پس از این دگرش، فرصت خندیدن نیست
بایدش نالیدن
من نپرسیدم هیچ
که پس از این ز چه رو
نتوان خندیدن
هیچکس نیز نگفت: زندگی چیست؟ چرا می آئیم؟
بعد از این چند صباح، به کجا باید رفت؟
با کدامین توشه، به سفر باید رفت؟
من نپرسیدم هیچ، هیچکس نیز نگفت
نوجوانی سپری گشت به بازی، به فراغت، به نشاط
فارغ از نیک و بد و مرگ و حیات
بعد از آن باز نفهمیدم من، که چه سان عمر گذشت؟
لیک گفتند همه:
که جوان است هنوز، بگذارید جوانی بکند، بهره از عمر بَرَد، کام رانی بکند
بگذارید که خوش باشد و مست
بعد از این نیز، بر او عمری هست
یک نفر بانگ برآورد که او
از هم اکنون باید فکر آینده کند
دیگری آوا داد: که چو فردا بشود، فکر فردا بکند
سومی گفت: همانگونه که دیروزش رفت، بگذرد امروزش، همچنین فردایش
با همه این احوال
من نپرسیدم هیچ
به چه سان دی بُگذشت؟
آن همه قدرت و نیروی عظیم، به چه ره مصرف گشت؟
نه تفکر، نه تعمق و نه اندیشه دَمی
عمر بگذشت به بی حاصلی و مسخرگی
چه توانی که ز کف دادم مُفت
من نفهمدم و کس نیز مرا هیچ نگفت
قدرت عهد شباب، میتوانست مرا تا به خدا پیش برد
لیک بیهوده تلف گشت جوانی، هیهات
آن کسانیکه نمیدانستند زندگی یعنی چه؟
رهنمایم بودند
عمرشان طی شد
بیهوده و بی ارزش و کار
و مرا میگفتند که چو آنان باشم
که چو آنان دائم، فکر خوردن باشم
فکر گشتن باشم
فکر تامین معاش
فکر ثروت باشم
فکر یک زندگی بی جنجال
فکر همسر باشم
کس مرا هیچ نگفت:
زندگی ثروت نیست
زندگی داشتن همسر نیست
زندگانی کردن، فکر خود بودن و غافل ز جهان بودن نیست
من نفهمیدم و کس نیز مرا هیچ نگفت
و صد افسوس که چون عمر گذشت، معنی اش فهمیدم
حال میپندارم، هدف از زیستن این است رفیق
من شدم خلق که با عزمی جزم، پای از بند هواها گُسَلَم
پای در راه حقایق بنهم
با دلی آسوده
فارغ از شهوت و آز و حسد و کینه و بخل
مملو از عشق و جوانمردی و علم
در ره کشف حقایق کوشم
زره جنگ، برای بد و ناحق پوشم
ره حق پویم و حق جویم و بس حق گویم
آنچه آموخته ام بر دگران نیز نکو آموزم
شمع راه دگران گردم و با شعله خویش
ره نمایم به همه، گرچه سرا پا سوزم
من شدم خلق که مُثمِر باشم
نه چنین زائد و بی جوش و خروش
عمر بر باد و به حسرت خاموش
ای صد افسوس که چون عمر گذشت معنی اش فهمیدم