28 دى 1390, 03:15 ق.ظ
صفحهها: 1 2
28 دى 1390, 11:50 ق.ظ
دکتر تمامی موارد مربوط به حیوونا رو همین جوری تعبیر می کنند اون از ماهی اینم از کبوتر خب طبق این تعبیر، کبوتره خانم بوده و طبق معمول اقای محترم دیر کرده الانم ایشون خیلی عصبانی هستند
البته شایدم کنکور داره خوشبخت از بس خونده قاطی کرده یا این که راه میره و درس می خونه حواسش نیست که داره همش دور می زنه یا این که سست عنصره (به قول برره) نمی تونه تصمیمش رو بگیره یه کم که رفته پشیمون شده یا این که این وسط میدونه باید دورش دور بزنند دوستان احتمالات دیگه رو هم می تونند بررسی کنند
حالا از کجا معلوم رد پای کبوتره!!!
البته شایدم کنکور داره خوشبخت از بس خونده قاطی کرده یا این که راه میره و درس می خونه حواسش نیست که داره همش دور می زنه یا این که سست عنصره (به قول برره) نمی تونه تصمیمش رو بگیره یه کم که رفته پشیمون شده یا این که این وسط میدونه باید دورش دور بزنند دوستان احتمالات دیگه رو هم می تونند بررسی کنند
حالا از کجا معلوم رد پای کبوتره!!!
28 دى 1390, 04:05 ب.ظ
بچهها چه ذوقی دارند کلی خندیدم.
در کبوتر بودن اینها شکی نیست. چون دو تا بودن من دنبالشون راه افتادم پریدن جای کفش من در تصویر مشخصه
در کبوتر بودن اینها شکی نیست. چون دو تا بودن من دنبالشون راه افتادم پریدن جای کفش من در تصویر مشخصه
28 دى 1390, 04:08 ب.ظ
به نظرم حق با اقا فرداده و دوتا بودند اخه اگه دقت کنیم 3 تا انگشتش از اون یکی انگشت عقبش بزرگتره و مثل این که در گوشه پایین سمت چپ این دو تا با هم بودند البته اثر اون یکی پای هر کدوم از این کبوترا دیگه تو تصویر نیسا یه کم از رد اون یکی پای یکیشون بالا گوشه چپ تصویر هست و حالا این وسط یه کم حرفشون شده و یه کم از هم فاصله گرفتند دوباره گوشه پایین سمت راست تصویر بهم رسیدند یعنی اشتی کردند
پس نظریه دادگاه رفتن رد می شه !!! همین نظریهها رو میدید که امار طلاق بالا میره اقا فرداد فیلم جنایی هم مثل این که زیاد می بینند نبینید اینا رو روحیتون خراب می شه همین می شه که اینا رو فرستادید دادگاه یه کم فیلم کمدی بجاش ببینید
خوب الان دو تا نتیجه از صحبت شما می شه گرفت: 1. این که می خواید بگید خانمها پرتوقعند که با حرفتون رد می شه چون این بنده خدا به شمال هم راضی شده
2.پس اقاهه از اوناست که خانمش رو درک نمی کنه و مثل این که این نتیجه گیری معقول تره ولی خوب از اون جایی که خانمه خیلی باگذشته میگه خالا این دفعه اشکال نداره.
البته یه مساله دیگه می تونه این باشه که داشتن میزفتن یه جا بشینند بعد تا به محل مورد نظر رسیدند دیدند ای دل غافل یکی زودتر اومد اونجا رو گرفت بنابراین دور زدند تا برن یه جای دیگه بشینند. البته بیشتر به ساحل دریا شبیه هست اجتمالا دکتر همون کیش رفتند گرفتند این عکس رو.اینم نظریه خوبیه از اون جایی که نهایتا به دادگاه و این چیزا نمیرسه و اقاهه هم خانمش رو درک می کرده و با هم اومدند مسافرت
پس نظریه دادگاه رفتن رد می شه !!! همین نظریهها رو میدید که امار طلاق بالا میره اقا فرداد فیلم جنایی هم مثل این که زیاد می بینند نبینید اینا رو روحیتون خراب می شه همین می شه که اینا رو فرستادید دادگاه یه کم فیلم کمدی بجاش ببینید
خوب الان دو تا نتیجه از صحبت شما می شه گرفت: 1. این که می خواید بگید خانمها پرتوقعند که با حرفتون رد می شه چون این بنده خدا به شمال هم راضی شده
2.پس اقاهه از اوناست که خانمش رو درک نمی کنه و مثل این که این نتیجه گیری معقول تره ولی خوب از اون جایی که خانمه خیلی باگذشته میگه خالا این دفعه اشکال نداره.
البته یه مساله دیگه می تونه این باشه که داشتن میزفتن یه جا بشینند بعد تا به محل مورد نظر رسیدند دیدند ای دل غافل یکی زودتر اومد اونجا رو گرفت بنابراین دور زدند تا برن یه جای دیگه بشینند. البته بیشتر به ساحل دریا شبیه هست اجتمالا دکتر همون کیش رفتند گرفتند این عکس رو.اینم نظریه خوبیه از اون جایی که نهایتا به دادگاه و این چیزا نمیرسه و اقاهه هم خانمش رو درک می کرده و با هم اومدند مسافرت
(28 دى 1390 04:05 ب.ظ)admin نوشته شده توسط: [ -> ]بچهها چه ذوقی دارند کلی خندیدم.اخه دکتر واسه چی نمیذارید یه کم باهم قدم بزنند اسایش ندارند اینا هم
در کبوتر بودن اینها شکی نیست. چون دو تا بودن من دنبالشون راه افتادم پریدن جای کفش من در تصویر مشخصه
28 دى 1390, 04:56 ب.ظ
همچین هم آشتی نبودن.
هر کدوم به یه سمت نگاه میکنه
28 دى 1390, 05:02 ب.ظ
اینا که کبوتر نیستن!!!!!!!!!! یا شایدم اون رد پاها واسه اینا نیست!!!! (حالا واقعا این چه پرنده ایه؟)
از کجا میدونید که با هم اشتی نبودند؟کله اون یکی که پیدا نیست مثل این که شما هم می خواید اینا رو بفرستید دادگاه اخه چقدر دو بهم زنی
دارن با هم به افق نگاه می کنند و از این منظره لذت می برند (الان حداکثر تلاش بکار برده شد تا همه چی خوب جلوه داده بشه)
از کجا میدونید که با هم اشتی نبودند؟کله اون یکی که پیدا نیست مثل این که شما هم می خواید اینا رو بفرستید دادگاه اخه چقدر دو بهم زنی
دارن با هم به افق نگاه می کنند و از این منظره لذت می برند (الان حداکثر تلاش بکار برده شد تا همه چی خوب جلوه داده بشه)
28 دى 1390, 05:24 ب.ظ
(28 دى 1390 05:02 ب.ظ)انرژی مثبت نوشته شده توسط: [ -> ]اینا که کبوتر نیستنمن که خیلی توی این چیزها سر رشته ندارم. کل اینجور چیزها رو میگم کبوتر
28 دى 1390, 06:28 ب.ظ
(28 دى 1390 12:48 ب.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط: [ -> ]در قرار داشتنش که شکی نیست .چون پیداست یه جاهایی دستش را آورده بالا ساعت مچی اش رو نگاه کرده. حالا ساحل دریاست اونجا یا بیابان برهوت را نمیدونم.؟ ولی همچین جایی واسه غذا و این چیزا نیومده.
احتمالا" خط دوتاشون هم ایرانسله با gprsهمدیگه را پیدا میکنن.
اگه کنار تصویر دکتر یه خط کش میذاشتن میشد بهتر نظر بدیم.(معمولا" تو تصاویر جنایی ابعاد رو اینجوری نشون میدن )
البته یه احتمال هست که رد پای دو تا ست چون انگار دور نزدن. از یه جایی رد پاها جدا شده. احتمالا" خانمه به آقاهه گفته تو من رو درک نمیکنی، همه اش هم تو بیابونا میگردی! نه کافی شاپی ،نه رستورانی، حالا سفر خارج از کشور تخفیف ،یه سفر شمالی چیزی! کلا" کم عاطفه ای!!! راهمون از هم جداست. رد پای بعدیشون قرار به یقین دم دادگاه خانواده است.
میخواین نظر شلوک هولمز رو هم بپرسیم؟
ماشالله با تجربه اینا!
28 دى 1390, 07:15 ب.ظ
ببینید چه ذوقی برای دیدن یار داره. داره میدوه به سمتش ولی افسوس که اون پرنده (دختر خانمه )بهش محل نمیگذاره.
28 دى 1390, 07:25 ب.ظ
با اینکه با هم قهرن اما دلشون نمیاد از هم جدا بشن.
حال پرواز با هم رو هم ندارند!
28 دى 1390, 07:30 ب.ظ
په بگو چرا اینطوری یهوو ترمز کرد
میخواسته مثل داورها کارت رو از جیبش دربیاره
میخواسته مثل داورها کارت رو از جیبش دربیاره
28 دى 1390, 07:38 ب.ظ
(28 دى 1390 07:24 ب.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط: [ -> ]نه دکتر جان شما همانطور که گفتید تو این زمینه سر رشته ندارید، در عالم پرندگان آقایون منت کشی نمیکنند!والا طاووسی که دکتر گذاشته بودن خلاف این رو نشون میداد
من خیلی فکر کردم که چرا اقا فرداد اصرار دارند اینا با هم قهرن و می خوان برن دادگاه و از این چیزا .فکر کنم یکی از اشناهاشون وکیل دادگاه خانواده اند دارن موکل واسشون پیدا می کنند
28 دى 1390, 07:38 ب.ظ
(28 دى 1390 07:30 ب.ظ)admin نوشته شده توسط: [ -> ]په بگو چرا اینطوری یهوو ترمز کرد
میخواسته مثل داورها کارت رو از جیبش دربیاره
آهان به نکته خوبی اشاره کردین! اینجا آوانتاژ دادکه بازی از سرعت نیافته!
28 دى 1390, 08:14 ب.ظ
خوب نظریه بعدی اینه که این اقاهه داشته می رفته سر کار خیلی هم عجله داشته اخه خواب افتاده بوده واسه این که با همسرش دعواش شده بوده و قهر کردند و منت کشی هم که نمی کنه بعد همش ذهنش مشعول بوده درست خوابش نبرده .بعد وسط راه یادش می افته یه جیزی رو جا گذاشته خونه که مهم بوه.الان داره فکر می کنه که بی خیالش شه و بره سرکار که خیلی دیر نرسه ولی خوب چی به رئیسش بگه یا این که برگرده خونه بیارتش اونوقت دیگه خیلی دیر می شه الان کلا سرگردونه
29 دى 1390, 12:37 ق.ظ
بنظرم برای تفسیر بهتر باید دید ترتیب این عکسا چه جور بودن!!! دکتر یه کم توضیح بدید که چه جوری بوده اول با هم بودن (تصویر جای پا)بعد قهر کردند (روی درخت)و گفته که قهر کنی نمیام منت کشی وبعد دیده این جوری نمی شه و کارت زرد میده (دیگه رفته اشتی)و بعد اوانتاژ(طرف گفته اشتی بی اشتی اونم خشکش زده) و... یا این که اول کارت زرد و اوانتاژ بوده بعد به طرف برخورده که چرا کارت زرد داده و قهر کردند و بعد رفته از دلش در اورده و بعد اشتی کردند و جلو شما به روی خودشون نیاوردند که گشت ارشاد گیر نده و .... یا که اول رفته سراغ طرف (تصویر در حال دویدن) ولی دیده بی محلی می کنه اونم گفته بی خیال میریم سراغ یکی دیگه (وایساده)و ...
احتمالات دیگه با گفتن دنباله تصاویر گرفته شده بررسی خواهد شد
فقط یه نکته این چه بازی ایه که دو نفری انجام می شه !!! یکیشم که داوره یه بازیکن بیشتر نداره
احتمالات دیگه با گفتن دنباله تصاویر گرفته شده بررسی خواهد شد
فقط یه نکته این چه بازی ایه که دو نفری انجام می شه !!! یکیشم که داوره یه بازیکن بیشتر نداره
صفحهها: 1 2