(۲۵ تیر ۱۳۹۵ ۱۱:۵۱ ق.ظ)sss نوشته شده توسط: (25 تیر ۱۳۹۵ ۱۱:۱۱ ق.ظ)Menrva نوشته شده توسط: دخترخاله من خانواده دامادخودداماد جهاز کامل خواستن دامادهم خونه ۲۰۰متری داد ینی خودخانواده داماد قشنگ گفتنا..
اره، دقیقا این مورد برای یکی از دوستای منم پیش اومده بود که قشنگ سفارش داده بودن جهاز مورد نظرشونو!
یه دلیلش اینه که هنوز بعضیا رسم نشون دادن جهاز دارن، که خدا کنه زودتر منقرض شه
موافقم؛ رسم چرتیه این جهیزیه دیدن! حالا موندم شما خانوما خودتون میتونین این رسم و رسوماتو منقرض کنین چرا نمیکنین؟!
(۲۵ تیر ۱۳۹۵ ۰۷:۳۳ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: (25 تیر ۱۳۹۵ ۰۷:۲۱ ب.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط: در کل دوره زمونه سختیه! اگر خودتو با کار خفه کنی نه خودت و نه خانواده ات طعم خوشبختی رو نمی چشید. اگر هم بخوای به درآمد کمتر بسنده کنی دائم باید به فکر رهن و اجاره و موعد قرارداد و ... باشی و بازم استرسش نمیذاره سر راحت رو بالش بذاری!
کار کردن به اندازه کافی. همون ۸ ساعت کافیه. بعدش هم آدم برای چی استرس داشته باشه. وقتی آدم زحمت خودشو کشیده دیگه استرس برای چی. با همین مقدار کار کردن اینجا میشه خونه هم ساخت. اما روز اول نه، بلکه بعد چند سال.
متاسفانه تعداد خیلی خیلی کمی از دخترا دوس دارن از اول همه چی درست و مهیا باشه برای یه زندگی راحت! و شاید حاضر نیستن توی ساختن زندگی ( و تحمل کمبود ها ) همراهی کنن پسر رو. آدم میمونه اینا چه فلسفه ای برای ازدواج قائلن؟!!!
در مورد خونه، بنظرم اکثر قریب به اتفاق پسرا نمیتونن اول زندگی یه خونه بخرن یا بسازن، پس در بهترین حالت میتونن یه خونه رهن و اجاره کنن (که همینم متاسفانه خیلی از پسرا نمیتونن چون کار و وضع مالیشون اجازه نمیده
) اینو گفتم که دخترامون بدونن، توقع داشتن خونه از یه پسر اوایل زندگی یجورایی کات کردن همه چی. فکرشو بکنین یه پسر که لیسانسشو گرفته و رفته سربازی و اومده شده ۲۴ سالش. از همون فردام کار گیرش بیاد و ...
همچین پسری اگه توی سن ۳۰ تصمیم بگیره ازدواج کنه و بره خواستگاری، وقتی توقع خونه داشتن رو بشنوه چی میشه؟! با یه محاسبه ساده بررسی کنیم: یه آپارتمان معمولی (؛کارکرده) متراژ پایین توی کلانشهرهای کشور (غیر تهران) در مناطق معمولی شهر قیمتی حدود ۱۰۰ تا ۱۲۰ داره، بسته به شرایطش. حالا این پسر چطور باید توی ۶ سالی که کار میکنه حداقل ۱۰۰ میلیون پس انداز کرده باشه؟ اگه بطور متوسط ماهی ۱/۳۸۸ دربیاره و همشو ۶ سال پس انداز بکنه بعد ۶ سال میشه ۱۰۰ تومن، اما مساله اینه هر پسری نمیتونه واقعا!
استخدام که محمدوده و سیاست دولت به سمت چابک سازی و ایناست! بازارام که خوابیده! در کل شرایط اقتصادی الان کشور اصلا جالب نیست! کارمند باشی آب باریکه (ثبات نسبی) هست که باید صبر داشته باشی برای پس انداز و ...، تو بازار کار کنی شاید پولتو ندن و ...! البته شرایط پسرا فرق داره ولی اکثریت نمیتونن.
(۲۵ تیر ۱۳۹۵ ۱۰:۴۸ ب.ظ)sabafarhadi نوشته شده توسط: مسبب همه بدبختی های انسان خودش و استفاده نادرست از یک نعمت خدادادی به نام "عقل" است.
تا وقتی که دخترها و پسرها دیدشون نسبت به ازدواج دید مالی و معامله گرانه باشه وضعمون همینه و به هیچ وجه عوض نمیشه و همه مجردها مجرد می مونند و متاهل ها هم بعد یکی دو سال طلاق می گیرند. بیخود نیست ۳۶ درصد ازدواج ها منجر به طلاق میشه. عذرخواهی میکنم که رک و پوست کنده می گم اما "بی عقلی" و "بی ایمانی" بین جوون های جامعه موج میزنه. اگه یک ذره، فقط یک ذره فکر کنند متوجه می شن که نه سرویس طلای بیست میلیونی، نه خونه ۲۰۰ متری، نه مهریه بالا و نه جهیزیه گران قیمت هیچ کدوم خوش بختی نمیاره و وجودش هم آنقدرها که همه فکر می کنند ضروری نیست. به نظرم یک ازدواج موفق نیاز به دو آدم با شعور و با ایمان و قانع و امیدوار به زندگی داره... بقیش جور میشه.
پیامبر اکرم(ص):
إِنَّ لِکُلِّ امْرِئٍ رِزْقاً هُوَ یَأْتِیهِ لَا مُحَالَةَ فَمَنْ رَضِیَ بِهِ بُورِکَ لَهُ فِیهِ وَ وَسِعَهُ وَ مَنْ لَمْ یَرْضَ لَمْ یُبَارَکْ لَهُ فِیهِ وَ لَمْ یَسَعْهُ إِنَّ الرِّزْقَ لَیَطْلُبُ الرَّجُلَ کَمَا یَطْلُبُهُ أَجَلُه
هر کس روزى اى دارد که حتما به او خواهد رسید. پس هر کس به آن راضى شود، برایش پُر برکت خواهد شد و او را بس خواهد بود و هر کس به آن راضى نباشد، نه برکت خواهد یافت و نه او را بس خواهد بود. روزى در پى انسان است، آن گونه که اجلش در پى اوست.
اعلام الدین ص ۳۴۲
موافقم شدید! ما به "عقل" و "ایمان" نیازمندیم توی این شرایط.
(۲۶ تیر ۱۳۹۵ ۰۱:۱۸ ق.ظ)sss نوشته شده توسط: (25 تیر ۱۳۹۵ ۱۱:۳۸ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط: یعنی چی کنار گذاشته میشن؟ مگه یه قل دو قل هست؟
واضحه دیگه، چیزی که آسون به دست بیاد، برا نگه داشتنش کمتر تلاش میکنی
اینکه آدم چقد برای یه چی ارزش قائل میشه و چقد برای نگهداریش تلاش میکنه بنظرم ارتباط خاصی با آسون یا سخت بدست اومدنش یا اسکیل و اندازش نداره! چه بسا کسی چیزی رو آسون بدست بیاره و خیلی قدرشو بدونه، و برعکس چیزی رو سخت بدست بیاره و خیلی براش ارزشمند نباشه. بهتره اینجا "دسترس پذیری" و "ارزشمندی" رو تفکیک کنیم. اینکه چی چیزی برای یک شخص ارزشمنده به ارزشهای فردیش مربوطه، و اینکه دسترس پذیری به اون مورد برای شخص چقده هم طبیعتا به قدرت و توانایی انتخاب اون شخص مربوطه. در کل میخوام بگم اینکه شما میگین *چیزی که آسون بدست بیاد، ارزشش کمه* یجوری تحت فشار گذاشتن شخصه برای ارزش قائل شدن و این اصلا درست نیست. اگه مجموع شخصیت و ارزش ها و توانایی های طرف برای شما قابل قبول هست یا نیست که خوب خیلی مشخصه چکار باید کرد، دیگه چرا باید تحت فشارش گذاشت؟؟؟؟؟!