زمان کنونی: ۰۳ خرداد ۱۴۰۳, ۱۰:۱۵ ب.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۱۵۲۲۶
۲۰ اسفند ۱۳۹۳, ۰۵:۳۸ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۰ اسفند ۱۳۹۳ ۰۵:۴۰ ب.ظ، توسط shamim_70.)
پاسخ : RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۹ اسفند ۱۳۹۳ ۱۱:۱۰ ب.ظ)x86 نوشته شده توسط:  
(19 اسفند ۱۳۹۳ ۱۰:۲۲ ب.ظ)zahra_ce87 نوشته شده توسط:  امروز یه دستفروش دیدم تو این سوز سرما بساط جوراب پهن کرده بود...
دمشون گرم به خدا، دمشون گرم.

ساعت ۷ جایی قرار داشتم، ساعت ۶:۵۰ دقیقه بود، میدونستم که ۲۰ دقیقه ی دیگه میرسم. واسه همین بدو بدو داشتم میرفتم. حدود ده متر جلوتر یه خانم و آقایی رو با یه بچه دیدم که داشتن می رفتن. یه حسی بهم گفت که اینا جلوتو میگیرن. بدو بدو از کنارشون رد شدم که آقاهه گفت :" آقا میشه یه کمکی کنی؟" وایسادم. گفتم بله، مشکلتون چیه؟ گفت:" میخواییم بریم ترمینال، از شهرستان اومدیم، پول نداریم. گفتم باشه الان ماشین میگیرم با هم بریم ترمینال، گفت: میخواستیم یه سونوگرافی هم بگیریم ولی پول نداریم، گفتم کجا؟ گفت تو بیمارستان، گفتم کدوم وره؟ گفت اینوره، گفتم بریم بیمارستان سونوگرافی بگیریم من حساب میکنم، رفتیم و رفتیم تا به یه بیمارستان رسیدیم. گفتم بفرمایید من تاحالا اینجا نیومدم، اونم گفت ما هم نیومدیم. رفتیم داخل و بعد از چرخشی چند دقیقه ای به باجه ی سونوگرافی رسیدیم، گفتن که نوبت تموم شده، فردا صبح بیایید. شماره ام رو دادم گفتم فردا که سونوگرافی کردید تماس بگیرید من بیام حساب کنم، شماره ام رو تو موبایلش ذخیره کرد. در این حین خانمه گفت: یک عینک هم میخواستیم. گفتم میشه نسخه ی عینکتون رو ببینم، کیفش رو باز کردن و از بین چند نسخه ی مشابه، یکی رو بیرون کشید. گفتم باشه بریم عینک بسازیم. رفتیم بیرون از بیمارستان و بعد از چند دقیقه راه پیمایی به یک عینک سازی رسیدیم. رفتیم داخل، نسخه رو دادیم به عینک ساز، گفت یکیش شمارش ۰/۷۵ هست، دیگری ۳/ تاریخ نسخه ۹۳/۱۱/۷ خانمه که فکر کنم نمیدونست نسخه رو درست داده یا نه، نسخه ی دیگری رو هم در آورد و به عینک ساز داد، عینک ساز گفت این چیه؟ خانمه اونو برداشت و گذاشت تو کیفش. عینک ساز گفت قاب ها از ۷۰ تومن شروع میشن و میرن به بالا، شما چه قابی میخوایید. خانمه گفت خوبشو بدید. (عینک من ارزونترین عینکی هست که میشه ساخت). عینک ساز رفت قاب بیاره، به آقاهه گفتم من کل هزینه اش رو نمیتونم بدم و بخشی از هزینه رو میتونم بدم. گفت من ندارم که بدم اگه داشتم می دادم. وقتی که عینک ساز قاب ها رو آورد، آقاهه گفت ما بعدا میاییم و اومدیم بیرون. آقاهه گفت همونقدری رو که میتونی بدی، بده ، بعدا میام درست می کنم. گفتم باشه شماره ام رو که داری، هر وقت درست کردی بگو تا بیام با هم حساب کنیم. گفت حداقل پول شام ما رو بده. گفتم مگه شما کار نمی کنی؟ جوابی نداد. در آوردم ۵ تومن دادم بهش و خداحافظی کردیم.(۷:۴۰ رسیدم)

قضاوت رو میذارم به عهده ی خودتون، ولی من که پشیمونم. چون بعضی وقت ها آدم میتونه تشخیص بده کی نیازمنده کی نیست. خب به نظر شما کسی که پول شام و کرایه ماشین نداره بلند میشه از شهرستان بیاد تهران؟ یا اینکه کسی که پول شام نداره می تونه موبایل داشته باشه؟ یا کسی که نمی دونه چرا و کجا باید سونوگرافی کنه، باید سونو گرافی کنه اونم اینجا؟ یا کسی که از بچگیش عینک نداشته و دو ماه پیش معاینه کرده باید الان عینک بگیره؟ یا به نظرتون قضیه ی چند نسخه ی معاینه چی بود؟ صحبت سر ۵ تومن نیست، سر اینه که وقتی کمک می کنی، طرف انگیزش بیشتر میشه، میگه اینکه کمک کرد، پس بقیه هم میدن. خیلی هاتون میدونید که بنده یه زمانی (خیلی وقت پیش نه، همین دو سال پیش) بنایی میکردم. خب نهاتش اینه که بره بنایی کنه، از من که سالم تره. وقتی کمک می کنی، در واقع داری تشویقش می کنی به این کار. قرآن میگه "أما السائل فلا تنهر"، ولی آیا باید به اینا کمک کرد؟ دیگه حرفی ندارم.
اینهمه دارن میگن بهرکسی برای کمک اعتماد نکنید خیلی ازاین ادما وضعشون از منو شما بهتره یعنی کاسبیشون همینه...بنظرم کارتون درست نبود!
شما اگ واقعا دوست دارین کمک کنید خانواده هایی هستن ک کمیته امداد میشناسن ک دارن با سیلی صورتشونو سرخ میکنن..برید ب اونا کمک کنید ن به این ادما!(البته این نظرو عقیده منه وگرنه شما دوست دارین پولتونو به هر کی که میخوای بدی!)

(۲۰ اسفند ۱۳۹۳ ۰۲:۵۳ ب.ظ)Menrva نوشته شده توسط:  
(20 اسفند ۱۳۹۳ ۰۱:۰۷ ق.ظ)IT Expert نوشته شده توسط:  
(19 اسفند ۱۳۹۳ ۰۸:۴۶ ب.ظ)zahra.s نوشته شده توسط:  رفتم مانتو بگیرم ؛ هیچکدومشون با من هپی نبودن!
یا کوتاهن , یا اگه قدشون بلنده آستینشون سه ربعه! گاهاً ۲ربعه؛ اتفاقا امروز ۱ ربع هم دیدم!!
اگه آستینشون تمام باشه , الزاما قدشون ناقصه و اگه این ۲ در یک مانتو جمع شوند یقیناً آن مانتو تعداد گلهایش از تعداد گلهای باغ گل بیشترمی باشد!! ؛انقدر هم پولک و سنگ و گیپور و... چسبوندن بهشون که تو نمیتونی خود مانتو رو ببینی!
بعبارتی اگه اونو بپوشی انگار باغچه پوشیدی!
الان نشستم فک میکنم اگه من پیرهن مردونه بگیرم بپوشم خیلی قشنگتره , ساده تره و اتفاقاً حجابشم بیشتره!
آقایون پیراهن مردونه خوب کجا دارن؟؟!!! :|
این حقیقت تلخ رو خیلی بامزه مطرح کردین.
حالا من تونستم مانتویی پیدا کنم که بلند باشه، آستیناش کامل باشه، ساده باشه. تنها مشکلش اینه که خیلی تنگه، آدم روش نمی شه هر جایی بپوشش.Big Grin

منم میخواستم مانتو بخرم اکثرا کوتاه و بدون دکمه بودConfused!!!!! مانتوئه دارییییییییییمConfused.ب چ انگیزه ای مانتو بدون دکمه میدورن اخه!
(۲۰ اسفند ۱۳۹۳ ۰۹:۴۵ ق.ظ)zahra_ce87 نوشته شده توسط:  بهترین کار اینه یه ذره خیاطی یادبگیریم برا خودمون بدوزیم من دارم خودم میدوزم از مغازه مدل دیدم طبق سلیقه خودم عوضش کردمTongue.
یتی بریم کلاس خیاطی بعد چندماه راحت یه مانتو میتونم بدوزم واسه خودم؟!!
اره بابت
یکی از دوستام از تابستون مبرفت خیاطی الان میگفت دارن بهمون دوختن پالتو یاد میدن!میگف فک میکنی خیاطی سخته ولی چون همش با الگو کار میکنن کاری نداره!
منم میخام بعد عید برم

زمان آدم ها رو دگرگون میکند
اما تصویری را که از آنها داریم
ثابت نگه می دارد
هیچ چیز دردناک تر از این تضاد
میان دگرگونی آدم ها و ثبات خاطره ها نیست


مارسل پروست
از کتاب : در جستجوی زمان از دست رفته
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: نارین , RASPINA
ارسال: #۱۵۲۲۷
۲۰ اسفند ۱۳۹۳, ۰۹:۰۲ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۰ اسفند ۱۳۹۳ ۱۲:۱۲ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط:  
(20 اسفند ۱۳۹۳ ۰۵:۵۶ ق.ظ)vesta نوشته شده توسط:  این یعنی منم!!! واقعا خودمم!!! این وقت شب من هنوز بیدارم
به من که خوش گذشت وستا جان، تا باشه از این شب نشینی های مجازی Smile
به منم خوش گذشت عزیزم. ولی شما خوابیدی من تا ۵ داشتم به فعالیت علمیم ادامه میدادمBig Grin صبح ساعت ۸ هم که باید بیدار شد Sad

روز خیلی پر جنب و جوشی بود... الان دقیقا له لورده شدم!!

دبیر عربیم رو دیدم، نشناختمشSad خیلی دبیر خوبی بود فکر نمیکردم یه روز فراموشش کنم تا اسمش رو گفت خشکم زد، آخرشم خودش آشنایی داد و سلام احوال پرسی کرد.. خجالت کشیدم Sad البته با توجه به مکانی که هم دیگه رو دیدیم، جریان مامان رو فهمید، گفت خوشحالم دیدمت اما ناراحت شدم که تو همچین شرایطی میبینمت و بهت حق میدم من رو بخاطر نیاری چون پارسال شرایط مشابه تو رو داشتم و میدونم سخته Sad( البته از لخظه ای که دیدمش و صداش رو شنیدم حس میکردم آَشناست ولی به یاد نیاوردمشUndecided

هی روزگار ...

رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی >>وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی >>وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی >>یَفْقَهُوا قَوْلِی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: diligent , alirezaei , RASPINA , zahra_ce87 , alim93
ارسال: #۱۵۲۲۸
۲۰ اسفند ۱۳۹۳, ۰۹:۰۹ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
وای... به خودم امیدوار شدم بدتر از خودمو امروز دیدم .بعضیا وقتی عصبانی میشن اصلا ملاحظه موقعیتشون رو نمیکنن.فکر نمیکنن چند نفر دوروبرشونن . فضا رو متشنج میکنن

امام حسن عسکری (ع) : جدال مکن تا احترامت برود و شوخی مکن تا بر تو گستاخ شوند.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: salam5 , alirezaei , RASPINA
ارسال: #۱۵۲۲۹
۲۰ اسفند ۱۳۹۳, ۱۱:۰۲ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۰ اسفند ۱۳۹۳ ۰۳:۵۲ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط:  باز هم مرغ سحر، بر سر منبر گل
دم‌به‌دم می‌خواند، شعر جان‌پرور گل
باز از مسجد شهر، صوت قرآن آید
با نسیم سحری، عطر ایمان آید
کودکان خوش‌سخن، شب فراری شده باز
دیده را باز کنید، شده هنگام نماز
باز خورشید قشنگ، آمد از راه دراز
باز در دشت و دمن، چشم نرگس شده باز
باز از مسجد شهر، صوت قرآن آید
با نسیم سحری، عطر ایمان آید
خیز از بستر خواب، کودک زیبا رو
وقت بیداری شد، خیز و تکبیر بگو
عالی بود کلی خاطره برا من و خواهرام تداعی شد.........تشکر

فقط شروع کردن کافی نیست
با قدرت ادامه بده...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: peroshatperoshat , so@ , zahra_ce87
ارسال: #۱۵۲۳۰
۲۰ اسفند ۱۳۹۳, ۱۱:۵۲ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۰ اسفند ۱۳۹۳ ۱۱:۵۸ ب.ظ، توسط zahra_ce87.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۰ اسفند ۱۳۹۳ ۰۲:۵۳ ب.ظ)Menrva نوشته شده توسط:  
(20 اسفند ۱۳۹۳ ۰۹:۴۵ ق.ظ)zahra_ce87 نوشته شده توسط:  بهترین کار اینه یه ذره خیاطی یادبگیریم برا خودمون بدوزیم من دارم خودم میدوزم از مغازه مدل دیدم طبق سلیقه خودم عوضش کردمTongue.
یتی بریم کلاس خیاطی بعد چندماه راحت یه مانتو میتونم بدوزم واسه خودم؟!!
من راستش کلاس به اون صورت نرفتم پیش یه بنده خدایی رفتم یادگرفتم هفته سوم یه مانتو دوختم دقیق نمی دونم ولی بستگی به خودتون داره من چون علاقه داشتم از قبل زیاد به لباس دقت می کردم نگاه کنم متوجه میشم.برین خیلی خوبه کلی تو هزینه هاتون صرفه جویی میشه مثلا من یه مانتو برا مامانم دوختم با یه پارچه متری ۴۰تومنی با سنگ دوزی که خودم انجام دادم حدود۹۰ تومن خرجش شد بیرون با یه پارچه ضعیف تر بین۱۵۰ تا ۲۰۰بود!

(۲۰ اسفند ۱۳۹۳ ۰۴:۴۷ ب.ظ)abji22 نوشته شده توسط:  
(20 اسفند ۱۳۹۳ ۱۲:۰۳ ب.ظ)Bache Mosbat نوشته شده توسط:  دقیقا مانتوهای آستین بلند و بلند جدیدا دکمه ندارن. منم با اینکه چادر سرم میکنم ولی مانتوی مناسب به زور گیر میارم. دیروز رفتم کلاس خیاطی ثبت نام کردم بالاخره Big Grin نمیدونم یه نفر که صفر از خیاطی بلده میتونه تو چند ماه مانتو بدوزه یا نه.

وای همه چادرین که،منم چادریمAngelBlushBig Grin
من قبل از کنکور رفتم کلاس خیاطی،مامانم میگه از عوارض ازدواج نکردنه کلاس رفتنتHuhمامانم خیلی اپن مایندهUndecided
ولی من از این مانتوهای بدون دکمه خوشم میاد خیلی شیکن
منم چادریمTongue من تک دکمه دارم میدوزم انقد این بی دکمه هارو تعریف ندینConfused البته برا زیر این مانتو بی دکمه ها میشه یه چیز مشکی پوشید که از مانتو کوتاهترهSmile

You can't reach any skills without hardworking
Maybe you fall
You shouldn't give up
You should stand
and
Try again and again...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: tabassomesayna , so@ , Menrva , RASPINA
ارسال: #۱۵۲۳۱
۲۱ اسفند ۱۳۹۳, ۰۲:۰۲ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۱ اسفند ۱۳۹۳ ۰۲:۰۷ ق.ظ، توسط Sadi_gh.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۱ اسفند ۱۳۹۳ ۱۲:۲۷ ق.ظ)x86 نوشته شده توسط:  
(20 اسفند ۱۳۹۳ ۰۳:۴۲ ب.ظ)shayesteNEY نوشته شده توسط:  یه اقا داوطلب بشه پست مردونه بزاره ار مبحث مانتو خارج شیمBlush

آقایون یه همتی کنید لطفا، اینطوری پیش بریم تا شب عید بحث مانتو داریم Big Grin و احتمالا بعد از عید ما هم بریم کلاس خیاطی ثبت نام کنیم Big Grin

بسم الله
عاغا بحث مردونه ست
ما دیروز رفتیم یه شلوار جین بخریم..... بگذریم یه دونه درست حسابیش نیس، چرا مسئولین رسیدگی نمیکنن
یکی تنگه ، یکی طرح های مزخرف داره ، یکی گشاده..... این چه وضعشه خدایی؟؟؟ (شوخی کردم TongueTongueBig GrinSmile )

مبحث اصلی اینه میخوام داغ دل عاغایون رو تازه کنم :

"پاشوووو بیا کمک کن داریم فرش میشوریم"
"پاشو مهندس قدت بلنده شیشه ها رو یه صفا بده"
"به به هیکل رو نیگاه عجب بازویی بیا این مبل ها روبردار ببینم میتونی ؟!!!!!! " (کیدینگ می؟؟ Dodgy )
"بابا: پسرم به نظرت ماشین تمیزه یا شستن میخواد !!! "
" خواهرزاده گرامی: دایی جون بیا کمک کن لباسای عروسکم رو بشوریم !! "
و " .... "
خدایی کسی آدرس داعش رو داره خودمو معرفی کنم ؟؟! BlushBlush
خستم میفهمی خستـــــــــــــــــه !!

[تصویر:  11.png]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Menrva , so@ , RASPINA , x86 , NP-Cσмρℓєтє , vesta , tabassomesayna , happy07 , sahar salehi , **sara** , abji22 , Avril89 , shayesteNEY , emahii
ارسال: #۱۵۲۳۲
۲۱ اسفند ۱۳۹۳, ۱۰:۵۹ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
من از دوستان عذر میخوام که نمیدونستم بحث مانتو انقدر زخم خورده داره Big Grin وگرنه مطرح نمیکردم

(۲۱ اسفند ۱۳۹۳ ۱۲:۱۰ ق.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط:  من کلا به خودکفایی رسیدم
ادم سر تا پا هنر خودش همراه باشه اصن همیشه ظاهرت خاص Smile

فک کنم منم به خودکفایی رسیدم , دکمه ی پالتوم افتاد آوردم خودم خونه دوختمش!!!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: so@ , vesta , Menrva , Sadi_gh , tabassomesayna , happy07 , diligent , x86 , sahar salehi , alirezaei , emahii , salam5
ارسال: #۱۵۲۳۳
۲۱ اسفند ۱۳۹۳, ۱۱:۴۸ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۱ اسفند ۱۳۹۳ ۱۲:۳۴ ب.ظ، توسط vesta.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
من دلم کتاب مولانا رو میخواد...

یوقتایی آزمونی که ازت میگیرن یه ضربه مهلک تو زندگیته... برای اینکه بفهمی گاهی سختترین ضربه رو بهت میزنن، امان از موقعی که نفهمی و یه درس رو بارها و بارها به شکل مختلف برات تکرار کنن تا تو بفهمی

تو دنیا مالک هیچی چیزی نیستی، هیچی...
هیچ چیز قطعیت نداره، هیچ چیز همیشگی نیست. قدر لحظه رو باید دونست

رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی >>وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی >>وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی >>یَفْقَهُوا قَوْلِی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: ۱۰:۳۰ , Menrva , alirezaei , diligent , sahar salehi , **sara** , abji22 , happy07 , emahii , salam5
ارسال: #۱۵۲۳۴
۲۱ اسفند ۱۳۹۳, ۱۲:۴۱ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
لبخند می زنم...
بــی دلیل..
عشق می ورزم..
بی تناسب..
زندگی می کنم ..
بی خیال..
مدتی است...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: so@ , Menrva , x86 , **sara** , alirezaei , happy07 , alim93
ارسال: #۱۵۲۳۵
۲۱ اسفند ۱۳۹۳, ۰۱:۵۷ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۱ اسفند ۱۳۹۳ ۰۲:۲۰ ب.ظ، توسط happy07.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
قبول نیست! اینا که همه‌شون مردونه نبودن! والا ما هم درگیرشون هستیم! از پاک کردن شیشه و کلا کارهای مربوط به ارتفاعات و جابجایی مبل و کلا خونه تکونی و حتی رسیدگی به خرده فرمایشات خواهرزاده از راه دورBig Grin
بحث مردونه می‌شه مثل عاغایون فامیل ما، دور هم جمع می‌شن می‌رن سایت کمپانی‌های مشهور ماشین، به تحلیل و آنالیز آخرین محصولات می‌پردازند و درباره‌اش حرف می‌زنند و حتی انتخاب هم می‌کنند که چی بخرند ولی پرواضحه که آخرشم برای خرید به نمایشگاه دوستانشون مراجعه می‌کنند.Big Grin بحث مردونه یعنی یه جوری ماشینی رو که سوارش نشدین و تازه کمپانی تو اون سر دنیا تولید کرده و هنوز به ایران هم نرسیده، رو همچین تحلیل کنید که کمپانی ایمیل بزنه بهتون و بگه "داداش دستت درد نکنه خودمون هم وقت تولیدش متوجه نبودیم داریم همچین محصول جالبی تولید می‌کنیم، اون چند باگی رو هم که پیدا کردید، مهندس‌هامون تا این حد متوجه نبودند بفرستید تا حلش کنیم" Big Grin
(۲۱ اسفند ۱۳۹۳ ۰۲:۰۲ ق.ظ)Sadi_gh نوشته شده توسط:  
(21 اسفند ۱۳۹۳ ۱۲:۲۷ ق.ظ)x86 نوشته شده توسط:  
(20 اسفند ۱۳۹۳ ۰۳:۴۲ ب.ظ)shayesteNEY نوشته شده توسط:  یه اقا داوطلب بشه پست مردونه بزاره ار مبحث مانتو خارج شیمBlush

آقایون یه همتی کنید لطفا، اینطوری پیش بریم تا شب عید بحث مانتو داریم Big Grin و احتمالا بعد از عید ما هم بریم کلاس خیاطی ثبت نام کنیم Big Grin

بسم الله
عاغا بحث مردونه ست
ما دیروز رفتیم یه شلوار جین بخریم..... بگذریم یه دونه درست حسابیش نیس، چرا مسئولین رسیدگی نمیکنن
یکی تنگه ، یکی طرح های مزخرف داره ، یکی گشاده..... این چه وضعشه خدایی؟؟؟ (شوخی کردم TongueTongueBig GrinSmile )

مبحث اصلی اینه میخوام داغ دل عاغایون رو تازه کنم :

"پاشوووو بیا کمک کن داریم فرش میشوریم"
"پاشو مهندس قدت بلنده شیشه ها رو یه صفا بده"
"به به هیکل رو نیگاه عجب بازویی بیا این مبل ها روبردار ببینم میتونی ؟!!!!!! " (کیدینگ می؟؟ Dodgy )
"بابا: پسرم به نظرت ماشین تمیزه یا شستن میخواد !!! "
" خواهرزاده گرامی: دایی جون بیا کمک کن لباسای عروسکم رو بشوریم !! "
و " .... "
خدایی کسی آدرس داعش رو داره خودمو معرفی کنم ؟؟! BlushBlush
خستم میفهمی خستـــــــــــــــــه !!

با هزار تومن می‌شه چیکار کرد؟
به درمان یه کودک سرطانی کمک کرد :-)
لینک زیر و پرداخت آنلاین

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: so@ , x86 , diligent , NP-Cσмρℓєтє , **sara** , alirezaei , Avril89
ارسال: #۱۵۲۳۶
۲۱ اسفند ۱۳۹۳, ۰۲:۴۲ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۱ اسفند ۱۳۹۳ ۰۲:۴۳ ب.ظ، توسط diligent.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
"سلام علیک، سید... هستم از عشایر خوزستان. حقیقت خودم و برادرم ۴ کیلو سکه طلا اشرفی که عکس پادشاه دارن با گوسفندان پیدا کردم. از ناچاری پیام دادم گفتم شهر دوری باشه که فامیلام نفهمند استخاره به قرآن گرفتم پیام دادم. اگه خودت توان خرید داری که با کسی صحبت نکنی به قیمت طلا بودنش نصف برا من نصف هم برا تو. اگر توان خرید نداری شمارم پاک کن مشکلی برام درست نکن. به ابوالفض عباس حقیقت دارد زنگ بزن."
Dodgy
این sms امروز برام اومدهHuh شما بودین چیکار میکردین؟ شماره اش همراه اوله. زنگ بزنم مخابرات یا میراث فرهنگی؟

همه در حسرت یک پروازند؛
من به پرواز نمی اندیشم؛
به تو می اندیشم؛
تو که زیباتر از اندیشه یک پروازی..
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: happy07 , sahar salehi , so@ , alirezaei
ارسال: #۱۵۲۳۷
۲۱ اسفند ۱۳۹۳, ۰۲:۴۶ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
هیچ کدوم زنگ بزن شبکه نسیم بگو به عنوان جک تعریفش کنندBig GrinBig Grin خودتون هم برید تو تاپیک "جک و طنز" بنویسیدش Big GrinBig Grin
(۲۱ اسفند ۱۳۹۳ ۰۲:۴۲ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط:  "سلام علیک، سید... هستم از عشایر خوزستان. حقیقت خودم و برادرم ۴ کیلو سکه طلا اشرفی که عکس پادشاه دارن با گوسفندان پیدا کردم. از ناچاری پیام دادم گفتم شهر دوری باشه که فامیلام نفهمند استخاره به قرآن گرفتم پیام دادم. اگه خودت توان خرید داری که با کسی صحبت نکنی به قیمت طلا بودنش نصف برا من نصف هم برا تو. اگر توان خرید نداری شمارم پاک کن مشکلی برام درست نکن. به ابوالفض عباس حقیقت دارد زنگ بزن."
Dodgy
این sms امروز برام اومدهHuh شما بودین چیکار میکردین؟ شماره اش همراه اوله. زنگ بزنم مخابرات یا میراث فرهنگی؟

با هزار تومن می‌شه چیکار کرد؟
به درمان یه کودک سرطانی کمک کرد :-)
لینک زیر و پرداخت آنلاین

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: alirezaei , diligent
ارسال: #۱۵۲۳۸
۲۱ اسفند ۱۳۹۳, ۰۲:۴۸ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۱ اسفند ۱۳۹۳ ۰۲:۴۶ ب.ظ)happy07 نوشته شده توسط:  هیچ کدوم زنگ بزن شبکه نسیم بگو به عنوان جک تعریفش کنندBig GrinBig Grin خودتون هم برید تو تاپیک "جک و طنز" بنویسیدش Big GrinBig Grin
نقل قول:
Big Grin
شبیه جوکه. ولی یکی دو سال پیشم برام اومده بود، چند وقت پیشم برا مامانم یه پیام مشابه اومده بود. میخوام حالشو بگیرم Big Grin

همه در حسرت یک پروازند؛
من به پرواز نمی اندیشم؛
به تو می اندیشم؛
تو که زیباتر از اندیشه یک پروازی..
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: alirezaei , happy07 , salam5
ارسال: #۱۵۲۳۹
۲۱ اسفند ۱۳۹۳, ۰۲:۴۹ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۱ اسفند ۱۳۹۳ ۰۲:۴۲ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط:  "سلام علیک، سید... هستم از عشایر خوزستان. حقیقت خودم و برادرم ۴ کیلو سکه طلا اشرفی که عکس پادشاه دارن با گوسفندان پیدا کردم. از ناچاری پیام دادم گفتم شهر دوری باشه که فامیلام نفهمند استخاره به قرآن گرفتم پیام دادم. اگه خودت توان خرید داری که با کسی صحبت نکنی به قیمت طلا بودنش نصف برا من نصف هم برا تو. اگر توان خرید نداری شمارم پاک کن مشکلی برام درست نکن. به ابوالفض عباس حقیقت دارد زنگ بزن."
Dodgy
این sms امروز برام اومدهHuh شما بودین چیکار میکردین؟ شماره اش همراه اوله. زنگ بزنم مخابرات یا میراث فرهنگی؟

بگو با من تماس بگیره Big GrinBig Grin
اینا قدیمی شده , سرکاریه, مدتها پیش دقیقاً مشابه این اس برای یکی از آشنا ها اومده بود , اونم در جوابش نوشت : سلام,به خوب کسی خبر دادی, الان همکارانم شمارتو ردگیری میکننBig GrinBig Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: diligent
ارسال: #۱۵۲۴۰
۲۱ اسفند ۱۳۹۳, ۰۳:۰۷ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۱ اسفند ۱۳۹۳ ۰۲:۴۲ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط:  "سلام علیک، سید... هستم از عشایر خوزستان. حقیقت خودم و برادرم ۴ کیلو سکه طلا اشرفی که عکس پادشاه دارن با گوسفندان پیدا کردم. از ناچاری پیام دادم گفتم شهر دوری باشه که فامیلام نفهمند استخاره به قرآن گرفتم پیام دادم. اگه خودت توان خرید داری که با کسی صحبت نکنی به قیمت طلا بودنش نصف برا من نصف هم برا تو. اگر توان خرید نداری شمارم پاک کن مشکلی برام درست نکن. به ابوالفض عباس حقیقت دارد زنگ بزن."
Dodgy
این sms امروز برام اومدهHuh شما بودین چیکار میکردین؟ شماره اش همراه اوله. زنگ بزنم مخابرات یا میراث فرهنگی؟
من براش نوشتم شمارتون رو میدم به آگاهی اونا کمکتون می کنن. Smile
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: abji22 , diligent


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۵۷,۰۳۹ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۶۴۰,۷۷۹ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۰,۵۵۲ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۴۰,۶۸۸ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۲۲۵ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۳۷۱ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۳۷۴ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۸,۶۷۰ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۱,۴۸۹ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۷,۷۳۳ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close