تالار گفتمان مانشت

نسخه‌ی کامل: اناتومی یک سقوط 120 نفره !
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3 4
واقعا عالی بود آقای هیوا...عالی
چقدر قشنگ نوشتین
ایشالا کنکور 93 جزء بهترین ها باشید و حتما هم میشید...شک نکنین!
هیچ وقت دیر نیست، بازم تلاش کن
شکست های بزرگ و نا امید کننده پیروزی های بزرگی و بسیار امید دهنده رو به دنبال داره
تلاشتو بکن، من دارم تو رو تو سیمای یه رتبه 1 یا دو رقمی زیر 100 کنکور 93 می بینمت

" برای مردی که اراده دارد هیچ چیز غیر ممکن نیست"
سلام به همه ی دوستان

منم میخوام تجربم رو تو دوران تحصیلم و کنکور قبول شدنم بگم

من دوران کارشناسی وحشتناکی رو سپری کردم، 4 ترم مشروط شدم ک 3 ترمش متوالی بود و یک ترم تعلیق خوردم درسم رو 12ترمه تموم کردم!!

دانشگاه زاهدان بودم و استادای ... خدا نصیب کافر نکنه!! البته همش رو تقصیر اساتید نمیدونم اما اون اساتید میتونستن بهم کمک کنن و روحیه و اعتماد بنفس بدن اما... یادمه ترم 3 ساختمان گسسته افتاده بودم رفتم پیش استادم برگمو ببینم گفت نمیشه برو! گفتم خانم رجایی بخدا پاس میشدم خوب دادم امتحان رو... سرشو بالا آورد ی نگا بهم کرد گفت: آره ب قیافتم میاد...!!!

گذشت و ترم 11و12 رو مهمان شدم، تو دانشگاه جدید استاد یه درس همشهریم بود، شرایطم رو ک گفتم باهام کلی حرف زد و بهم روحیه داد، تو یه درس ک نمره ی خوبی گرفته بودم(20 شده بودم) با استادش صحبت کرد و من شدم حل تمرین. این کار اصلا من رو عوض کرد، باعث شد خودم رو بشناسم، دانشگاه رو بفهمم درس رو بفهمم و معنی استاد رو... منی ک تو دانشگاه خودم با هم سنام و هم ورودیام هیچ ارتباطی نداشتم تو دانشگاه جدید با همهی بچه هایی ک سنشون از من کمتر بود رفیق بودم

اون سال درسم تمام شد و با مشاوره ها و هدایت همون استاد شروع کردم واسه ارشد خوندن و با تلاش زیا همه کارایی رو ک تو 12 ترم نکرده بودم تو 5ماه انجام دادم و الان رتبه ی 200 آی تی هستم! شاید رتبم خیلی خوب نباشه اما واسه من ی دنیا ارزش داره...

ما تنها باید خودمون رو باور کنیمو اساتید هم بدونن صرف ارشد داشتن و بعضا(تو رشته ما و دانشگاه زاهدان ک هیچی دکتر نداره!!) دکترا داشتن نباید واژه ی مقدس معلمی یا استادی یدک بکشن...
دوست عزیز واقعا متحیر شدم از مبحثی که گفتی...به نظرم خواست و ارداده خدا اینطور بوده و بهت توصیه می کنم از تلاش دست نکشی.چون واقعا اگه تلاش کنی زیر 100 خواهی شد.
خداوند هیچ تلاشیرو بی نتیجه نمیزاره...
بدون شک تجربه تلخیه اما اگه از بالا به موضوع نگاه کنیم به این نتیجه میرسیم که یکی از ابزارهای مقابله با کنکور (مثل روحیه اعتماد به نفس و ...) در شما کم بوده حالا باید به خودتون رجوع کنید تا پیداش کنیدو کاملا اصلاحش کنیدو اینبار با تمام قدرت بیاید ... !
شاید رقیب خوبی بشی برام Smile
جالب بود اقا هیوا بهترینهارو براتون ارزو دارم . هه ر بژی(زنده باشی)
وقتی آدم این همه دوست خوب با حرفای قشنگ تو اینجا میبینه دلش میخواد به اینجا بگه بهشت نه مانشت
در پاسخ به shahrozak (ارسال : #33)
زبان ۴۷/۷۸
ریاضی ۳۳/۳۳
مشترک ۱۷/۳۹
تخصصی نرم ۲۲/۹۲

آزمون شرکت نکردم ولی از روی بودجه بندی آزمون های پارسه خوندم

۲۵% اول ریاضی مهندسی (جزوه دوستم ک سال قبل پارسه کلاس می رفت+تست مدرسان شریف)
_مفید بود.
آمار ۵۰% اول (کتاب دکتر نعمت الهی)
_کتاب نعمت الهی رو می خوندم چون تو دانشگاه استاد از روش درس می داد ولی تعریفشو هیچ وقت از کسی نشنیدم فکرم نمیکنم کسی اینو برای کنکور معرفی کنه ولی اینم برای من مفید بود!
گسسته ۵۰% اول (پوران)
_کتاب خوبیه.
منطقی ۲۵% اول (مانو)
_قسمت های اول منطقی خیلی آسونه شاید مرجع خوندن وقت گیر باشه!
نظریه ۵۰% اول (لینز+ تست مدرسان شریف+ تست های کتاب پارسه)
_چون از چند تا کتاب استفاده کردم عمیق یاد گرفتم.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
من هم امیدوارم سال بعد همه رتبه بهتری بیارن (به قول شما امسال که خیلی هم نزدیکه!) ولی بازم میگم آدم باید خودشو برای هر اتفاقی آماده کنه. هر چیزیم که پیش بیاد نه آقای Marcel و نه هیچ کس دیگه ای که برای رسیدن به اهداف و آرزوهاش تلاش میکنه بازنده نیست، و هر نتیجه ای بگیره بازم برنده شده. کنکور مجدد بدی تلاش کنی نتیجه نگیری یه مدت غصه بخوری بعد بری دنبال ادامه زندگیت (بازم کنکور یا کار یا ...) بهتره یا اینکه با همون رتبه ای ک داری ی انتخاب رشته الکی بکنی هر جا قبول شدی بری؟ اونجوری آدم تا آخر عمر هر جا کم بیاره میخواد با خودش بگه اگه اون موقع دوباره کنکور میدادم و رتبم خوب می شد زندگیم اینجوری میشد کارم اونطوری میشد و همش حسرت....
اینطوری حداقل ب خودت مدیون نیستی!

فکر کنم نصف پستم اصلا ربطی ب سقوط ۱۲۰ نفره نداره ولی باید جواب شما رو می دادم دیگه. از بقیه معذرت میخوام!
زندگی همیشه جاریست.با تمام سختی هایش زیباست.بیایید شاد زندگی کنیم وشادی را جذب کنیم.
سلام دوست من
حالت رو کاملا درک میکنم چون این حس رو تجربه کردم ، سال86 که کنکور سراسری شرکت کردم و همه عشقم مهندسی برق بود و با همه ی امادگی و امیدی که داشتم نشد که بشه آی تی پیام نور قبول شدم همیشه به این فکر می کنم که:
گاهی خدا پنجره ها را می بندد و درها را قفل می کند ،زیباست که فکر کنیم بیرون طوفان است و خدا می خواهد از ما محافظت کند
" خدا آن بالا، با ماست "

این رو هم هیچگاه فراموش نکن :
" آنچه را که خداوند به تو اختصاص داده است هرگز از دست نخواهی داد حتی اگر بر بال نسیم باشد "

من سعی خودم رو می کنم و بقیش رو به خدا می سپارم مطمئنم که خدا صلاح بنده هاشو بهتر از خودشون می دونه ، امیدوارم بهترین تصمیم رو بگیری و خدا بهترین ها رو برات رقم بزنه
من بودم چ می‌کردم؟؟؟؟؟؟
قصد نصیحت ندارم، چشمم رو میبندم خودم رو میذارم جای شما، تصمیم ام میشه این:
اگر من تو این شرایط بودم احتمالا یکی از این دو گزینه رو انتخاب می کردم
1- میرفتم خدمت و حین خدمت درس واسه ارشد نمیخوندم واقعا بعد از دو سال خوندن کی حوصله داشت بخونه، فقط یکی دو ماه مونده به ارشد یک دوره مختصر می‌کردم که شاید رتبه ام خوب بشه
2- همین الان میرفتم ارشد یکی از شهرستانها، دو سال وقت بذارم ته اش نرم!!! البته اگه من بودم قطعا سال قبلش با رتبه دویست و ... میرفتم!
متاسفانه جو برخی اعضای مانشت و خیلی از دانشجوها اینه که کل زندگی رو بذار واسه ارشد تهران!
الان ادم دو سال وقت گذاشته بازم وقت بذاره که ارشد تهران در بیاد!
همون پارسال ارشد شیراز در می امد تا سال دیگه تمام میکرد
این دو سال معطلی میشد چندتا کار پژوهشی انجام داد! چند تا مقاله ی معتبر بیرون داد که قطعا کمتر از ارشد تهران نبود!
اون موقع حداقل چیزی هم آدم یاد میگرفت نه این که کتابهای ارشد رو چندین و چندبار بخونه حفظ بشه1
زندگی رو سخت نگیرین،
حداقل شبانه یکی از شهرستانها برو، واسه سال بعد هم بخون حین تحصیل ارشد، اگه سال دیگه به خواست دلت رسیدی حله
متاسفانه جو برخی اعضای مانشت و خیلی از دانشجوها اینه که کل زندگی رو بذار واسه ارشد تهران!
------------------------------------------------------------------------------------------------------------

منظورتون از برخی اعضای مانشت من بودم؟Smile
نظر منم این نیست که همه کل زندگیشونو بذارن برای ارشد تهران. خیلی از دوستای خود من دارن حتی مجازی، آزاد و ... درس میخونن و راضین چون خواسته و فکرشون این بوده. به نظر منم موفق هستن چون خوشبختی در اینه که اونطوری ک میخوای و فکر میکنی درسته انتخاب کنی، زندگی کنی نه برای حرف مردم. ولی خوب کسی ک مثل آقای Marcel فکر میکنه و میگه:"هدفم از ارشد خوندن پذیرش گرفتن از یه دانشگاه خوب خارجی بود، و با تحقیقاتی که کرده بودم به این نتیجه رسیدم که بهترین راه رسیدن به این هدف ارشد خوندن تو یه دانشگاه سطح اول کشور" نشون میده دیدش با یه عده دیگه مثل اون دوستای من فرق داره! شاید اونا به مسائل دیگه ای توی زندگیشون اهمیت میدن اما برای آقای Marcel بعد تحصیل توی زندگیش پر اهمیت تره یا شاید اهمیتش یکی باشه ولی تعریفشون از موفقیت تحصیلی متفاوت باشه. حالا واقعا ارزش نداشت کاری که آقای Marcel کرد؟ نباید کنکور ۹۲ شرکت میکرد؟ یعنی هیچ کسی نبوده سال دوم رتبه یک یا دو رقمی بیاره؟ همه سال اول رفتن دانشگاه؟ منم ک میخوام بمونم پشت کنکور کارم اشتباهه؟
هدفم ی بحث دوستانه بوده امیدوارم اگه خوندین احساس نکنید ک با لحن تند جوابتونو دادم.
فکر میکنم هر کسی برای رسیدن ب آرزوهاش تلاش کنه و مطابق سلیقه و فکر خودش زندگی کنه موفقه.
هم کسی ک شهرستان یا دانشگاه آزاد قبول میشه و همین قبولی خوشحالش میکنه و اونو به آرزوهاش میرسونه ولی به خاطر حرف مردم نمیره و هم کسی ک رتبه ای که داره راضیش نمیکنه ولی فقط به خاطر ترس از نتیجه بدتر و یا قضاوت مردم دیگه کنکور نمیده و هر جا قبول شد میره در آینده احتمالا خیلی افسوس میخورن.
باور کنید آقای Marcel اشتباه نکرده! الانم ایشون سنی نداره میتونه هر تصمیمی برای زندگیش بگیره.
امیدوارم در ادامه بهترین اتفاق ممکن براشون رقم بخوره.
در نوشته هاتون خوندم که هدف از تلاش شما و قبولی در یک دانشگاه خوب گرفتن پذیرش هست،ولی یک نکته رو باید بهتون عرض کنم دوست عزیز برای پذیرش گرفتن حتی در بهترین دانشگاه های دنیا برای اونها اصلا دانشگاه مهم نیست ! یعنی مسله ای که مارو از اصل دانشجویی دور میکنه و فقط به یک برند و نام می رسونه مورد اهمیت نیست! اینکه اصل و ماهیت وجودی شما توی اون رشته و یا تسلط در فیلد کاری تون دارای اهمیت است! به قول معروف توی رشته خودتون حرفی رو به لحاظ عملی و پژوهشی برای گفتن داشته باشید حالا از هر دانشگاهی خروجی تون باشه حتی golaby university!
چون اونها دانشگاه های ما رو کلا بجز 2و3تا رو بیشتر نمی شناسند اونم فقط بچه های اون دانشگاه ها باعث شدن که بشناسند چون رفتند و اونجا درخشیدند!(پس اینم بر می گرده به پتانسیل اون دانشجو ها) و اما داستان پذیرش گرفتن اونم با کمک هزینه تحصیلی فقط روی این 3 پارامتر می چرخه:
1-معدل 2- مقاله و آثار پژو هشی شما 3- نمره زبان/GRE من دوستانی رو می شناسم که از یک دانشگاه غیر انتفاعی که مساحتش از منازل حیلی های شما ها کمتر بود فارغ التحصیل شد و الان در TU Monich با فاند حیلی خوب مشغول به تحصیل هستند..... شماکه با این تلاش و استعدادت جای خود داری و اینها رو گفتم چرا که بیان کرده بودی کل این تلاش ها و زحمات برای رسیدن به این هدف نهاییت بوده! در این زمینه اگر اطلاعات بیشتری خواستی من در خدمتم....

آنقدر شکست خورده ام تا شکست دادن را آموختم!
موفق باشید
برخی پاسخ ها واقعا ارزش اینو داره که یه بحث جداگونه بزنی براش مثل پاسخ اقای هیوا
که از مدیر میخوام برای به یادگار موندن، این پاسخ هارا به بحث جداگونه ای منتقل کنند


دوست خوبمون و صاحب این بحث که من از پاسخ های علمیش چند جا استفاده کردم تقریبا سرگذشت منو دارند ولی به عنوان کسی که اون بحران پشت سر گذاشته میدونم شما از این دو راه دومی را انتخاب میکنید.

1)سرخورده میشین و این شکست تا سالها جسارت شما را در هر کاری از بین میبرد در نهایت یک همسر افسرده و یک بابای غیر جدی میشوید. . همیشه از اینکه از سایر همکلاسیهایتان با وجود بهره هوشی بیشتر موفقعیت های های اجتماعی کمتری دارید ناراحتید و سعی میکنید در جمع هایشان حاضر نشوید .



2)بعد از کشمکش های فراوان درونی عاقبت به این نتیجه میرسید با اتفاق بد باید کنار امد، و از یک جایی کم کم روزنه های تلاش شما نمایان میشود ...الان سالها گذشته و این قصه شما برای فرزندتان است: ببین پسرم یه روزی منم تمام دنیا رو سرم خراب شد ولی .... ببین الان کجا واسادم جایی که خیلی ها بهم افتخار میکنند....

(02 خرداد 1392 09:03 ق.ظ)tesna نوشته شده توسط: [ -> ]-معدل ۲- مقاله و آثار پژو هشی شما ۳- نمره زبان/GRE من دوستانی رو می شناسم که از یک دانشگاه غیر انتفاعی که مساحتش از منازل حیلی های شما ها کمتر بود فارغ التحصیل شد و الان در TU Monich با فاند حیلی خوب مشغول به تحصیل هستند.....

من هم کسانی را میشناسم که بدون هیچ پژوهش و پیپری برای فوق لیسانس با یک معدل متوسط برای کالیفرنیا نیم فان گرفتند
چون امیر کبیر بودند

کاش یه مصاحبه هم با این خانوم گوجه فرنگی انجام بدین
(03 خرداد 1392 02:26 ب.ظ)atharrashno نوشته شده توسط: [ -> ]من هم کسانی را میشناسم که بدون هیچ پژوهش و پیپری برای فوق لیسانس با یک معدل متوسط برای کالیفرنیا نیم فان گرفتند
چون امیر کبیر بودند

بله بنده هم می شناسم از دانشگاه آزاد مشهد بودند معدل 18 و الان در سوید هستند ایشون یا دوست دیگری که از دانشگاه آزاد نجف آباد بودند معدل 16.33 و دانشگاه دولتی با معدل 15 و خورده ای زیادند از این دست......! ولی حتما اینو هم می دونید از دانشجوی لیسانس کسی انتظار کار پژوهشی نداره همین که معدل و نمره GRE و زبان خوبی داشته باشید(GRE در مورد دانشگاه های آمریکا و کانادا) کفایت می کنه و در دانشگاه های اروپا هم شما می تونید پذیرش بگیرید ولی صحبت قبل من در مورد مقاطع فوق لیسانس بیشتر صادق هست .چرا اینکه برای فول فاند شدن در مقطع فوق لیسانس هم نیاز به اون پارامترها است! هر چند نباید از این حقیقت گذشت کسی که در دانشگاه های برتر کشور تحصیل می کنه مسلمه که زحمت بیشتری چه در قبل از ورود و چه در حین تحصیل کشیده و خروجی اون بهره گیری از منابع و امکاناتی هست که در دانشگاه های برتر کشور نسبت به بقیه دانشگاه ها چه از اساتید خوب و خیلی مسایل کمکی دیگه که در دسترس هست.

صحبت کلی من اینست که نباید از اصل دور شد و به دنبال آنچه از دید بقیه مهم است رفت و اگر آنگونه نشد ما انسانی موفق ای خود را ندانیم، همه شانس پذیرش را دارند و صرف نام دانشگاه پارامتر اصلی و اولیه در این راه نیست.
صفحه‌ها: 1 2 3 4
لینک مرجع