28 بهمن 1389, 06:59 ب.ظ
28 بهمن 1389, 07:43 ب.ظ
درسته همین گزینه میشه با توجه به مسائل خوش ساختار و بد ساختار.
28 بهمن 1389, 07:51 ب.ظ
آره منم این زدم...
کدام قدرت وجود ندارد ؟
قدرت شخصی
قدرت تخصصی
قدرت مرجع
قدرت پاداش
کدوم زدید؟
کدام قدرت وجود ندارد ؟
قدرت شخصی
قدرت تخصصی
قدرت مرجع
قدرت پاداش
کدوم زدید؟
28 بهمن 1389, 08:55 ب.ظ
من قدرت شخصی رو زدم.
28 بهمن 1389, 09:06 ب.ظ
من هم شخصی زدم نمیدونم
28 بهمن 1389, 09:09 ب.ظ
سوالات دقیقا 5 تاش از کتاب سید جوادین بود بله قدرت شخصی میشه
30 بهمن 1389, 07:34 ق.ظ
(28 بهمن 1389 09:09 ب.ظ)مجید ق نوشته شده توسط: [ -> ]سوالات دقیقا 5 تاش از کتاب سید جوادین بود بله قدرت شخصی میشهمیشه مشخصات کتاب بگی
30 بهمن 1389, 09:28 ق.ظ
سلام من 4تا زدم اونم زدم قدرت پاداش چون پاداش گرفتن قدرت نمیاره تو جزوه پارسه هست بقیه موارد
30 بهمن 1389, 12:02 ب.ظ
(30 بهمن 1389 09:28 ق.ظ)jikjik نوشته شده توسط: [ -> ]سلام من 4تا زدم اونم زدم قدرت پاداش چون پاداش گرفتن قدرت نمیاره تو جزوه پارسه هست بقیه موارد
کاملا موافقم
30 بهمن 1389, 04:05 ب.ظ
نه اون قدرت مبتنی بر پاداش رو حتما داریم و تو کتاب رابینز هم اون رو نوشته .ولی ما قدرت مبتنی بر شخصیت رو نداریم و قدرت شخصی داریم که اون هم به نظر من با قدرت مبتنی بر شخصیت فرق میکنه.
30 بهمن 1389, 05:22 ب.ظ
کارایی یعنی انجام درست کار
اثر بخشی یعنی انجام کار درست
تو سوالهای سال پیش بود
اثر بخشی یعنی انجام کار درست
تو سوالهای سال پیش بود
30 بهمن 1389, 05:26 ب.ظ
کدام قدرت وجود ندارد ؟
قدرت شخصی
قدرت تخصصی
قدرت مرجع
قدرت پاداش
کدوم زدید؟
-----------------------------------
دوستان فکر کنم اگه توجه کرده بوده باشین .... قدرت رهبر تو سوال وجود داشت نه قدرت مدیر؟؟؟ پس میشد قدرت تخصص !!!
-------------
اگه قدرت مدیر باشه جواب شما درسته ؟؟ باید منتظر سوالات بود.... اندکی صبر سحر نزدیک است....
قدرت شخصی
قدرت تخصصی
قدرت مرجع
قدرت پاداش
کدوم زدید؟
-----------------------------------
دوستان فکر کنم اگه توجه کرده بوده باشین .... قدرت رهبر تو سوال وجود داشت نه قدرت مدیر؟؟؟ پس میشد قدرت تخصص !!!
-------------
اگه قدرت مدیر باشه جواب شما درسته ؟؟ باید منتظر سوالات بود.... اندکی صبر سحر نزدیک است....
30 بهمن 1389, 09:23 ب.ظ
به نظر من می شه قدرت پاداش
قدرت شخصیتی همون قدرت رهبر که ناشی از قدرت شخصیت (کاریزما) است و در مقابل قدرت مدیریت.
مدیران و کارآفرینها برای موفقیت در کسب و کار خود غیر از مهارت های تخصصی وحرفه ای به قدرت شخصی نیازمند هستند. کارشناسان معتقدند تواناییها و مهارت های شخصی به اندازه تخصص علمی و حرفه ای برای شکوفایی شرکتها موثر است.
در ضمن طبق جزوه پارسه هم قدرت پاداش نداریم و مهمترین قدرت در سازمان قدرت شخصی
ولی کلا سوال غلط
انواع قدرت
در یک تقسیمبندی کلی، میتوان قدرت در سازمان را به دو نوع عمده تقسیم کرد: "قدرت مدیریتی(سازمانی)" که از مقام فرد در سازمان نشأت میگیرد و "قدرت شخصی" که برآمده از ویژگیها و خصوصیات شخصی فرد است.
قدرت مدیریتی
این نوع قدرت متعلق به پست و مقام سازمان است. وقتی که یک شغل و پست سازمانی ایجاد میشود، برای آن پست و متصدی آن، اختیارات و قدرت مشخصی در نظر گرفته میشود. قدرت مدیریتی شامل، قدرت قانونی، قدرت پاداش و قدرت اجبار میباشد.
قدرت قانونی: نوعی حق سازمانی است که به فرد اجازه میدهد تا دیگران را به اطاعت از خود وادارد. قدرت قانونی، قدرتی است که به پست و مقام سازمانی تعلق دارد و هر کس که در آن پست و مقام قرار میگیرد، از آن قدرت برخوردار میشود؛ بنابراین منشأ این قدرت، سازمان است. در سازمان، زیردستان همواره خود را تابع سرپرستان و مدیران سازمان میدانند و تحت تأثیر آنان هستند و میکوشند تا خواستههای آنان را برآورند؛ چرا که احساس میکنند آنان از قدرت مشروع و قانونی برخوردارند و این حقی است که از طرف سازمان به آنان اعطا شده است.[
قدرت پاداش: قدرت پاداش، برحسب درجه کنترل یک شخص بر پاداشهایی که برای دیگران باارزش میباشند، سنجیده میشود. به عنوان مثال، معروفترین پاداشهای سازمانی حقوق، ارتقا و واگذاری مأموریت میباشند. اگر مدیری بتواند بر حقوق دریافتی کارکنانش کنترل داشته باشد، در مورد ارتقای آنها اظهار نظر کند و در واگذاری شغل، صاحب رأی و دارای نظر قابل توجهی باشد، از قدرت پاداش بالایی برخوردار است.
قدرت اجبار: معنی قدرت اجبار این است که مدیر میتواند با تذکر، توبیخ و تنبیه افراد، آنان را وادار به انجام دادن وظایفشان کند. چون این قدرت مبتنی بر ترس است، بنابراین، ممکن است باعث ایجاد اضطراب و حالت دفاعی در افراد شود.[5] مدیران باید استفاده از قدرت اجبار را به حداقل برسانند و قبل از بهکار بردن آن، به نکات زیر توجه داشته باشند:
باید زیردستان را کاملا با مقررات سازمان و جریمه عدم رعایت آنها، آشنا کنند تا استفاده از قدرت تنبیه موجب عداوت و دشمنی کارکنان نشود. قبل از اعمال تنبیه باید به کارمند خود، هشدار دهند. شدت تنبیه باید متناسب با اهمیت تخلف باشد. مدیر باید اعتبار خود را نیز حفظ کند، مدیری که همواره تهدید میکند ولی آن را اجرا نمیکند، قدرت و احترام خود را از دست میدهد.
قدرت شخصی
قدرت شخصی، هیچ ارتباطی به پست و مقام سازمانی ندارد و از ویژگیها و خصوصیات شخصی افراد نشأت میگیرد و تنها به شخصیت فرد بستگی دارد. قدرت شخصی نیز به دو صورت قدرت تخصص و قدرت مرجعیت نمود پیدا میکند.
قدرت تخصص: عبارت از توان کنترل رفتار دیگری است از طریق داشتن دانش، تجربه یا قضاوتی که وی ندارد، ولی به آن نیاز داردنظارت بر کار متخصصان و به عبارت دقیقتر اعمال کنترل بر اطلاعات میتواند منبع ایجاد قدرت باشد. به عنوان مثال، دامنه قدرت مدیر بازرگانی تا جایی گسترش مییابد که فروشندگان به اطلاعاتی که او در اختیار دارد نیازمند باشند. هر قدر اطلاعات با اهمیتتر و منابع جایگزین برای کسب اطلاعات محدودتر باشند، قدرت تخصص بیشتر خواهد بود. قدرت تخصص میتواند در جایگاههای مختلف سازمانی ظاهر شود. به بیان دیگر میتواند بر مقامها و شغلها اولویت پیدا کند. مدیران سطح بالای سازمان در مورد یک موضوع مهم سازمان تصمیم میگیرند. ولی کارکنان سطح پایینتر ممکن است تخصصی داشته باشند که مدیران سطح بالا برای تصمیمگیری به آن تخصص نیاز داشته باشند.
قدرت مرجعیت: هنگامی گفته میشود فرد دارای قدرت مرجعیت است که به دلیل وفاداری پیروانش به او، توانایی لازم برای کنترل آنان را، دارا باشد. یکی از مبانی قدرت مرجعیت، برخوردار بودن فرد از نوعی جذبه یا کشش شخصی است که اصطلاحا به آن کاریزما[1] گفته میشود.قدرت مرجعیت بیشتر با اعتماد، تشابه، پذیرش، محبت، میل به تقلید و تعلقهای روحی همراه میباشد. به طور معمول قدرت مرجعیت به صورت تقلید ظاهر میشود. به عنوان مثال، مدیر جدید یکی از بخشهای سازمان، جوانترین شخصی باشد که به این مقام رسیده است. ممکن است دیگر کارکنان به این امید که بتوانند نردبان ترقی را طی کنند از او تبعیت کنند. آنها ممکن است لباسهایی شبیه او بپوشند. ساعتهای کار خود را با ساعتهای کار او تطبیق دهند و کارهایی را انجام دهند که مورد توجه او باشد. در این صورت میتوان گفت این مدیر نسبت به کارکنان زیر دستش از قدرت مرجعیت برخوردار است.
قدرت شخصیتی همون قدرت رهبر که ناشی از قدرت شخصیت (کاریزما) است و در مقابل قدرت مدیریت.
مدیران و کارآفرینها برای موفقیت در کسب و کار خود غیر از مهارت های تخصصی وحرفه ای به قدرت شخصی نیازمند هستند. کارشناسان معتقدند تواناییها و مهارت های شخصی به اندازه تخصص علمی و حرفه ای برای شکوفایی شرکتها موثر است.
در ضمن طبق جزوه پارسه هم قدرت پاداش نداریم و مهمترین قدرت در سازمان قدرت شخصی
ولی کلا سوال غلط
انواع قدرت
در یک تقسیمبندی کلی، میتوان قدرت در سازمان را به دو نوع عمده تقسیم کرد: "قدرت مدیریتی(سازمانی)" که از مقام فرد در سازمان نشأت میگیرد و "قدرت شخصی" که برآمده از ویژگیها و خصوصیات شخصی فرد است.
قدرت مدیریتی
این نوع قدرت متعلق به پست و مقام سازمان است. وقتی که یک شغل و پست سازمانی ایجاد میشود، برای آن پست و متصدی آن، اختیارات و قدرت مشخصی در نظر گرفته میشود. قدرت مدیریتی شامل، قدرت قانونی، قدرت پاداش و قدرت اجبار میباشد.
قدرت قانونی: نوعی حق سازمانی است که به فرد اجازه میدهد تا دیگران را به اطاعت از خود وادارد. قدرت قانونی، قدرتی است که به پست و مقام سازمانی تعلق دارد و هر کس که در آن پست و مقام قرار میگیرد، از آن قدرت برخوردار میشود؛ بنابراین منشأ این قدرت، سازمان است. در سازمان، زیردستان همواره خود را تابع سرپرستان و مدیران سازمان میدانند و تحت تأثیر آنان هستند و میکوشند تا خواستههای آنان را برآورند؛ چرا که احساس میکنند آنان از قدرت مشروع و قانونی برخوردارند و این حقی است که از طرف سازمان به آنان اعطا شده است.[
قدرت پاداش: قدرت پاداش، برحسب درجه کنترل یک شخص بر پاداشهایی که برای دیگران باارزش میباشند، سنجیده میشود. به عنوان مثال، معروفترین پاداشهای سازمانی حقوق، ارتقا و واگذاری مأموریت میباشند. اگر مدیری بتواند بر حقوق دریافتی کارکنانش کنترل داشته باشد، در مورد ارتقای آنها اظهار نظر کند و در واگذاری شغل، صاحب رأی و دارای نظر قابل توجهی باشد، از قدرت پاداش بالایی برخوردار است.
قدرت اجبار: معنی قدرت اجبار این است که مدیر میتواند با تذکر، توبیخ و تنبیه افراد، آنان را وادار به انجام دادن وظایفشان کند. چون این قدرت مبتنی بر ترس است، بنابراین، ممکن است باعث ایجاد اضطراب و حالت دفاعی در افراد شود.[5] مدیران باید استفاده از قدرت اجبار را به حداقل برسانند و قبل از بهکار بردن آن، به نکات زیر توجه داشته باشند:
باید زیردستان را کاملا با مقررات سازمان و جریمه عدم رعایت آنها، آشنا کنند تا استفاده از قدرت تنبیه موجب عداوت و دشمنی کارکنان نشود. قبل از اعمال تنبیه باید به کارمند خود، هشدار دهند. شدت تنبیه باید متناسب با اهمیت تخلف باشد. مدیر باید اعتبار خود را نیز حفظ کند، مدیری که همواره تهدید میکند ولی آن را اجرا نمیکند، قدرت و احترام خود را از دست میدهد.
قدرت شخصی
قدرت شخصی، هیچ ارتباطی به پست و مقام سازمانی ندارد و از ویژگیها و خصوصیات شخصی افراد نشأت میگیرد و تنها به شخصیت فرد بستگی دارد. قدرت شخصی نیز به دو صورت قدرت تخصص و قدرت مرجعیت نمود پیدا میکند.
قدرت تخصص: عبارت از توان کنترل رفتار دیگری است از طریق داشتن دانش، تجربه یا قضاوتی که وی ندارد، ولی به آن نیاز داردنظارت بر کار متخصصان و به عبارت دقیقتر اعمال کنترل بر اطلاعات میتواند منبع ایجاد قدرت باشد. به عنوان مثال، دامنه قدرت مدیر بازرگانی تا جایی گسترش مییابد که فروشندگان به اطلاعاتی که او در اختیار دارد نیازمند باشند. هر قدر اطلاعات با اهمیتتر و منابع جایگزین برای کسب اطلاعات محدودتر باشند، قدرت تخصص بیشتر خواهد بود. قدرت تخصص میتواند در جایگاههای مختلف سازمانی ظاهر شود. به بیان دیگر میتواند بر مقامها و شغلها اولویت پیدا کند. مدیران سطح بالای سازمان در مورد یک موضوع مهم سازمان تصمیم میگیرند. ولی کارکنان سطح پایینتر ممکن است تخصصی داشته باشند که مدیران سطح بالا برای تصمیمگیری به آن تخصص نیاز داشته باشند.
قدرت مرجعیت: هنگامی گفته میشود فرد دارای قدرت مرجعیت است که به دلیل وفاداری پیروانش به او، توانایی لازم برای کنترل آنان را، دارا باشد. یکی از مبانی قدرت مرجعیت، برخوردار بودن فرد از نوعی جذبه یا کشش شخصی است که اصطلاحا به آن کاریزما[1] گفته میشود.قدرت مرجعیت بیشتر با اعتماد، تشابه، پذیرش، محبت، میل به تقلید و تعلقهای روحی همراه میباشد. به طور معمول قدرت مرجعیت به صورت تقلید ظاهر میشود. به عنوان مثال، مدیر جدید یکی از بخشهای سازمان، جوانترین شخصی باشد که به این مقام رسیده است. ممکن است دیگر کارکنان به این امید که بتوانند نردبان ترقی را طی کنند از او تبعیت کنند. آنها ممکن است لباسهایی شبیه او بپوشند. ساعتهای کار خود را با ساعتهای کار او تطبیق دهند و کارهایی را انجام دهند که مورد توجه او باشد. در این صورت میتوان گفت این مدیر نسبت به کارکنان زیر دستش از قدرت مرجعیت برخوردار است.
30 بهمن 1389, 10:05 ب.ظ
من یادمه تو کتاب رضائیان که خوندم پاداش قدرت میاره...
30 بهمن 1389, 10:46 ب.ظ
منم موافقم که سوال غلط. اگه اصولی نگاه کنیم همهی گزینهها درست بود. ولی از قرار معلوم هدف طراح سوال قدرت مبتنی بر شخصیت بوده . انواع قدرت در کتاب رابینز (صفحه 191 )
1.قدرت مبتنی بر اجبار
2.قدرت پاداش دهی
3.قدرت قانونی(مشروع)
4.قدرت تخصصی
5.قدرت مرجعیت
ولی من فکر کنم جواب این سوال رو هرچی که باشه سازمان سنجش اشتباه بزنه تو پاسخنامه حالا ببینیم و تعریف کنیم!!!!!!
1.قدرت مبتنی بر اجبار
2.قدرت پاداش دهی
3.قدرت قانونی(مشروع)
4.قدرت تخصصی
5.قدرت مرجعیت
ولی من فکر کنم جواب این سوال رو هرچی که باشه سازمان سنجش اشتباه بزنه تو پاسخنامه حالا ببینیم و تعریف کنیم!!!!!!