![]() |
دیدگاههای یک زبانآموز باتجربه در مورد یادگیری زبان - نسخهی قابل چاپ |
دیدگاههای یک زبانآموز باتجربه در مورد یادگیری زبان - m_al - 29 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۸:۳۴ ب.ظ
برای اینکه بشه گفت یه نفر زبان بلده باید ساختار زبان تو ذهنش جا افتاده بشه. شبیه همون جوری که ما زبان مادریمون را بلدیم، که حتی اگر دستور زبان مادریمون را نخونده باشیم ساختار و گرامر اصلی زبان را به طور «اتوماتیک» بلدیم؛ اگر جملهای را بخونیم یا بشنویم معنیش را درک میکنیم (میتونیم پارسش کنیم!) و ساختار استفاده شده در گفتهها و نوشتههای خودمون هم برای دیگر افراد همزبان قابل درک است، حتی اگر «کاملا درست» نباشد (که خیلی وقتها نیست). بنابراین اگر کسی بخواد زبان انگلیسی هم خوب بلد باشه باید اینطوری بلد باشه. ممکنه به نظر برسه که اینطوری یادگرفتن خیلی دور از دسترس یا مخصوص افراد بومی یک زبان است، ولی در واقع این طور نیست و هدفی قابل دستیابی است. راه به دست آوردن این مهارت هم صرفا «مواجهه»ی زیاد با زبان است (در این مورد بیشتر توضیح خواهم داد). بنابراین اگر شما کل کتاب grammar in use یا هر کتاب گرامر دیگری را کاملا حفظ باشید ولی وقتی یه جملهی حال کامل استمراری مجهول بخونید باید فکر کنید و با استفاده از قواعدی که توی ذهنتون است و احیانا ترجمه به زبان مادری درکش کنید، شما ساختار زبان را «بلد» نیستید (تو خونِتون نیست!) و صرفا قواعد آن را حفظ کردهاید (که البته دانستن قواعد نامفید نیست و صرفا ناکافی است). برای یاد گرفتن عمقی ساختار زبان میتوان این راه را پیشنهاد کرد: خواندن قواعد اصلی گرامر زبان (نه قواعد و قانونهای ریز) که عمدتا شامل زمانهای مختلف فعلها، معلوم و مجهول، شرطیها و … است ، مواجه با مثالهای فراوان از کاربرد هر قاعده بعد از خواندن آن، و تکرار آن مثالها. و بعد از آن خواندن متون زیاد برای تحکیم و توسعهی زبان آموخته شده. خود من در دوران راهنمایی و دبیرستان ۱۰ ترم کانون زبان رفتم و از آنجا که روش آموزشی کتابهای کانون همین روش بود، زیربنای خیلی خوبی از زبان را توی ذهنم شکل داد که بعدا محملی شد که خودم بیشتر و بیشتر یاد بگیرم. و اما طبیعی است که داشتن دامنهی خوب لغات هم از ملزومات قوی بودن زبان است. همانطور که زیاد گفته میشود بهترین راه یادگیری لغات مواجه شدن با آنها حین خواندن متن (و یادگیری در چارچوب متن) است. نکتهی اصلی در مورد یادگیری لغات هم «واقعا یادگرفتن» و عمیقا یاد گرفتن آنهاست و از آنجا که ظرافتهایی در معنای لغتها وجود دارد که صرفا از طریق کاربرد یک واژه در متن آشکار میشود، هر چه بیشتر یک واژه در متون مختلف دیده شود، بیشتر در ذهن زبانآموز تهنشین میشود (البته به شرط اینکه از متنهای با کیفیت استفاده شود). به این ترتیب شاید واضح باشد که استفاده از روشهای کمکی برای «آشنا شدن» با دایرهی وسیعی از لغات پرکاربرد میتواند موثر باشد. اگر کتابی که سعی کرده واژههای عمدتا پرکاربردی را معرفی کند، مثل کتاب ۵۰۴ را بخوانید، احتمالا واژههای این کتاب را به طور بسیار عمیق یاد نمیگیرید، ولی اگر به فاصلهی نهچندان زیادی از خواندن این کتاب (و حتی در حین خواندن آن) متنهای انگلیسی بخوانید، به همان نسبت که با واژههایی که جدیدا یاد گرفتهاید مواجه میشوید آنها را عمیقتر یاد میگیرید. البته خود اینگونه کتابهای آموزش واژگان مثل کتاب ۵۰۴ هم سعی میکنند از طریق تکرار واژهها و استفاده از آنها در متون و در جملات مربوط به واژههای بعدی در یادگیری عمیقتر واژهها به شما کمک کنند که بسیار خوب است (ولی معمولا کافی نیست). بنابراین اگه بخواین واقعا ادعا کنید که زبانتون خوب است (نه خوب بودن رویایی، بلکه خوب بودنی که قابل دستیابی است و به نظر بنده برای یک فردی که خود را تحصیلکرده میداند لازم است) باید به اصطلاح یک پروسسور مخصوص زبان انگلیسی روی مغزتون داشته باشید (!) و زبان انگلیسی را به طور مستقل و بدون کمک زبان فارسی بفهمید. نشانهی داشتن چنین سطحی از مهارت هم این است که وقتی متنی را میخوانید واژگانی از آن را که بلد هستید بدون ترجمه به فارسی و بدون فکر کردن بفهمید و ساختار جمله و کل معنای جمله را هم بدون فکر کردن بفهمید. البته طبیعی است که چنین مهارتی «درجات» دارد، و پیشرفت در به دست آوردن آن هم تدریجی است ولی آنقدرها هم که ممکن است تصور شود «غیر صفر و یکی» و درجهدار نیست! در واقع بسیاری از پیشرفتها در عین اینکه تدریجی و اندک اندک هستند حالت پلهای هم دارند؛ شما ممکن است مدت زیادی تمرین کنید و نتیجهی خیلی ملموسی در افزایش مهارتتون مشاهده نکنید، ولی اگر ادامه بدین به جایی میرسید که احساس میکنید نسبت به مثلا دو سه ماه پیش زبانتون خیلی بهتر شده. اگه زبانتون ضعیف باشه و شروع به کار کردن اصولی طولانی مدت کنید شاید این حالت که احساس کنید میتونید متون انگلیسی را مستقیما و با یه پروسسور زبانی مجزا از فارسی بفهمید در حالی که مثلا دو سه ماه قبلش نمیتونستید، بین یک تا دوسال بعد از شروع براتون حاصل بشه (صرفا تخمین بنده است!) با توجه به بحث گفته شده میشه در مورد یادگرفتن معنی واژگان به زبان فارسی هم اظهار نظر کرد. دیدن ترجمهی فارسی یک واژه اگر به درک عمیق معنی واژه کمک بکنه (که البته معمولا اولین قدم در درک معنی عمیق واژه است) بد نیست، ولی خطری که داره اینه که قسمت انگلیسی مغز شما را به قسمت فارسی وابسته میکنه و جلوی تشکیل پروسسور مستقل انگلیسی را میگیره. اگر بدانید معنی sparrow گنجشک است خیلی هم خوب است، ولی تکیهی زیاد بر زبان فارسی برای یادگیری معنای واژههایی غیر از اسامی اشیا، مانند فعلها و صفتها که معنا و کاربردشون در بافت زبان مشخص میشه چندان جالب نیست. توصیه این است که کسی که زبانش ضعیفه در ابتدای یادگیری اصلا نگران نگاه کردن معنای فارسی واژگان نباشه (چون راه دیگری وجود نداره) ولی یخورده که زبانتون پیشرفت کرد به فکر استفاده از دیکشنریهای انگلیسی به انگلیسی باشید. مزیت این دیکشنریهای انگلیسی به انگلیسیای که مخصوص زبانآموزان هستند این است که سعی کردهاند تا جای ممکن در تعاریفی که برای مشخص کردن معنای واژگان آوردهاند از دامنهی لغات کوچکتری استفاده کنند و همچنین برای معناهای مختلف لغتها مثالهای زیادی دارند که برای یادگیری بسیار مفید است. این دیکشنریها عمدتا عنوان advanced learner’s دارند (نگران عنوان advanced نباشید! این دیکشنریها در ده پانزدهسال اخیر بسیار سادهتر شدهاند و حتی اگه کسی زبان را در حد دبیرستان ایران بلد باشه براش قابل استفاده هستند). دو تا از بهترین و مشهورترین این دیکشنریها oxford advanced learnear’s dictionary و longman dictionary of contemporary english هستند (cambridge و merriam webster و دیگران هم دیکشنریهای مشابهی برای زبانآموزان دارند که عمدتا خوب هستند ولی هنوز به بلوغ دیکشنریهای oxford و longman نیستند). دیکشنری آکسفورد ذکر شده قدیمیترین دیکشنری advanced learner’s است و همانطور که اشاره کردم ویرایشهای اخیر آن نسبت به ویرایشهای قدیمی بسیار سادهتر هستند. دیکشنری لانگمن ذکر شده دامنهی واژگانش اندکی کمتر از آکفسورد است اما تعاریف معنای واژهها را با دامنهی لغات کوچکتری انجام داده و بنابراین سادهتر است. (آکسفورد در تعریف کل واژگان دیکشنری از ۳۰۰۰ واژه و لانگمن از ۲۰۰۰ واژه استفاده کرده است). تجربهی شخصی من: همان طور که گفتم من راهنمایی و دبیرستان حدود دو سال و نیم کانون زبان رفتم که در یادگیری ساختار اصلی انگلیسی و تعداد زیادی واژه بسیار موثر بود (البته به جز کلاس رفتن کلا علاقهمند به خواندن متون انگلیسی مثل کتاب داستان هم بودم). در دوران دانشگاه هم علاوه بر اینکه کتابهای درسی را عمدتا به انگلیسی میخوندم، به مدت چند سال اخبار فوتبالی سایت یاهو را هر روز میخوندم (البته صرفا به دلیل علاقه به فوتبال نه به هدف پیشرفت زبان!) که این کار بسیار بسیار در پیشرفت زبانم موثر بود. مزیت اصلی خواندن متونی که در یک حیطهی خاص و مربوط به یک «جا»ی خاص هستند این است که متون خوانده شده همگن هستند؛ ساختارها و لغتهای خاصی بسیار تکرار میشوند و دیر یا زود جا میافتند. بنابراین شاید اینکه من این اخبار را به قصد یادگیری زبان نمیخوندم حتی به یادگیری بهتر کمک کرد، چون خودم تلاش آگاهانهای برای یادگرفتن معنای لغات نمیکردم (فقط در حدی که بتونم خبر یا تحلیل را درک کنم معنای واژهها را نگاه میکردم) و واژهها را در اثر کثرت تکرار کمکم یاد میگرفتم. با اینکه که ممکنه به نظر برسه اخبار فوتبال حیطهی خیلی تخصصیای است، در واقع دامنهی واژگانی که در اخبار و تحلیلهای آن استفاده میشه گستردهتر از اونچیزی است که ممکن است به نظر برسد (و طبعا همین حکم در مورد بسیاری از حیطههای تخصصی دیگر هم صادق است)، و مجموع واژگانی که من از کلاس زبان رفتن، مطالعهی کتب تخصصی، اخبار عمدتا فوتبالی خوندن، و مطالعات پراکندهام (که البته کم هم نبوده) یاد گرفتهام در حدی بوده که تا حد خوبی نیازهام را برطرف کنه و بسیار به ندرت سوالی در امتحانهای زبانی که دادم وجود داشته که به دلیل بلد نبودن لغت نتونم بزنم (امتحان ارشد، دکترا و تافل). و گرامری هم که عمدتا به طور «دیمی» و در اثر خواندن زیاد متون (و البته با پایهی روش آموزشی خوب کتابای کانون زبان) یاد گرفتم در حدی بود که قسمت structure امتحان تافل pbt را کامل بزنم. در همهی حرفهایی که من اینجا زدم، بحث از «یادگیری زبان» بود و اشارهای به مهارتهای چهارگانهی زبان نشد. درواقع بحث انجامشده کلیتر از بحث در مورد تکتک مهارتهای چهارگانه بود و اگر شما به معنای کلیای که صحبت شد زبان را یاد بگیرید هر چهار مهارت شما بهبود مییابد. البته بحث انجام شده بیشتر مبتنی بر خواندن (reading) بود و نکته این است که اگر بخواهید ساختار یا گرامر زبان را به طور درونی و عمیق یاد بگیرید خواندن متون رسمی بهترین روش است، چون زبان به کار رفته در اینگونه متون ساختمندترین زبان است. بنابراین اگر مثلا زیاد فیلم سینمایی ببینید، برای بهتر شدن listening شما و همچنین برای یادگیری واژگان بیشتر مفید است ولی برای یادگیری ساختار زبان و درونی کردن گرامر چندان مفید نیست و حتی ممکن است در مواردی مضر هم باشد ! (چون در محاورات روزمرهای که در فیلمها میشنوید گرامر معمول انگلیسی بسیار شکسته میشود). مگر اینکه فیلمهایی ببینید که از زبان فرمال در آنها استفاده میشود، مانند فیلمهای مستند. در مورد راهنمایی خاص برای یادگیری listening من چیزی نمیگم چون تخصصی ندارم. در واقع با اینکه زبان «فرمال» من خیلی خوب است، زبان «اینفرمالم» و همچنین تواناییام در درک مکالمات محاورهای روزمره خوب نیست، و اگه فیلم آمریکایی ببینم برای درک خوبش باید حتما زیرنویس داشته باشه! یه کتاب که خیلی بهش علاقه دارم و میتونه در یادگیری ساختار زبان انگلیسی مفید باشه را ضمیمه کردم. (کتاب انگلیسیه). محتوای اصلی کتاب توی فصلهای ۳ و ۴ و ۵ است. اگه خواستید کتاب را بخونید، همین سه فصل را بخونید خوبه. (حدود ۸۰ صفحه است). |
دیدگاههای یک زبانآموز باتجربه در مورد یادگیری زبان - انرژی مثبت - ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۹:۴۵ ب.ظ
ممنون از راهنماییهاتون فقط یه کم خطاش پشت سر هم بود خوندنش رو سخت می کرد. شاید بهتر باشه در قالب چند ارسال یا با رنگ های مختلف و با پررنگ کردن نکات مهم یا بیشتر کردن فاصله ها باشه. با این وجود ممنونم که تجربیاتتون رو در اختیار بقیه قرار داید ![]() |
RE: دیدگاههای یک زبانآموز باتجربه در مورد یادگیری زبان - m_al - 29 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۰:۲۵ ب.ظ
(۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۹:۴۵ ب.ظ)انرژی مثبت نوشته شده توسط: ممنون از راهنماییهاتون فقط یه کم خطاش پشت سر هم بود خوندنش رو سخت می کرد. شاید بهتر باشه در قالب چند ارسال یا با رنگ های مختلف و با پررنگ کردن نکات مهم یا بیشتر کردن فاصله ها باشه. متشکر از نظرتون. فاصلهی بین پاراگرافها را زیاد کردم. فکر میکنم الان خوندنش راحتتر باشه. |
دیدگاههای یک زبانآموز باتجربه در مورد یادگیری زبان - blackhalo1989 - 29 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۱:۱۸ ب.ظ
منظور شما از "«دیمی» و در اثر خواندن زیاد متون (و البته با پایهی روش آموزشی خوب کتابای کانون زبان)" اینه که اول کلاس رفتید و یه پایه از گرامرهای مهم شکل گرفته در ذهنتون و بعد با متن خوندن زیاد این پایه وارد موتور زبان ذهنتون شده؟ |
دیدگاههای یک زبانآموز باتجربه در مورد یادگیری زبان - Lantern - 30 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۱:۴۵ ق.ظ
(۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۸:۳۴ ب.ظ)m_al نوشته شده توسط: باید به اصطلاح یک پروسسور مخصوص زبان انگلیسی روی مغزتون داشته باشید (!) و زبان انگلیسی را به طور مستقل و بدون کمک زبان فارسی بفهمید. نشانهی داشتن چنین سطحی از مهارت هم این است که وقتی متنی را میخوانید واژگانی از آن را که بلد هستید بدون ترجمه به فارسی و بدون فکر کردن بفهمید و ساختار جمله و کل معنای جمله را هم بدون فکر کردن بفهمید. این بخش گفته هاتون واقعاً یه اصل اساسی برای یادگیری هر زبانی هستش. یادمه دبیر زبانی دبیرستان داشتیم که تعبیر خیلی قشنگی در این باره داشت. میگفت : "وقتی که می خواهید زبان انگلیسی یاد بگیرید اولش به این فکر کنید که توی ذهنتون دو تا کمد دارین.یکی کمد فارسی و یکی کمد انگلیسی.حالا مواقعی که در حال یادگیری انگلیسی هستید در اون کمد فارسی رو قفل کنید و کمد انگلیسی رو باز کنید.حالا برای رفع احتیاجات خودتون توی زبان جدید فقط سعی کنید از امکانات کمد انگلیسی(لغات وکلمات و ...) بهره ببرید و فقط با اون زبان جدید فکر کنید. اینطوری زبان خارجی مثل زبان مادری توی ذهنتون میشینه. " |
دیدگاههای یک زبانآموز باتجربه در مورد یادگیری زبان - مازیار صفایی - ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۱:۵۹ ق.ظ
من ذوره زبان رو در جهاد دانشگاهی ۳ سال پیش تموم کردم و از وقتی سریال های خارجی با زیر نویس می بینم خیلی خیلی در درک زبانم تاثیر داشته اولش خیلی به زیر نویس هها نگاه می کردم ولی بعد از مدتی اول فیلم رو می دیدم بعد یک دور دیگه با زیر نویس! می دیدم خیلی هم خوب بلدم! البته این کار رو به علت علاقه نمی کردم ها ( سو تفاهم نشه!) آخه آپدیت سریال ها اینجوریه که مثلا صبح میاد ولی ۱۲ شب زیر نویسش! ما هم طاقت نداشته و می دیدیم! برای احتیاط با زیر نویس هم می دیدیم! |
RE: دیدگاههای یک زبانآموز باتجربه در مورد یادگیری زبان - a i - 30 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۲:۰۴ ق.ظ
فیلم های ایرانی با دوبله انگلیسی پیدا میشه ؟ آخه نمیخوام گمراه شم . ![]() |
RE: دیدگاههای یک زبانآموز باتجربه در مورد یادگیری زبان - s.sadri - 30 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۸:۰۹ ق.ظ
(۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۲:۰۴ ق.ظ)a i نوشته شده توسط: فیلم های ایرانی با دوبله انگلیسی پیدا میشه ؟ آخه نمیخوام گمراه شم . شما میتونی از انیمیشن استفاده کنی که به نظر من برای شروع مناسب تر هم هستش. ( البته اگه مثل بعضیا انیمیشن رو فقط واسه بچه ها نمیدونید! ![]() |
RE: دیدگاههای یک زبانآموز باتجربه در مورد یادگیری زبان - m_al - 30 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۱:۲۴ ب.ظ
(۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۱:۱۸ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: منظور شما از "«دیمی» و در اثر خواندن زیاد متون (و البته با پایهی روش آموزشی خوب کتابای کانون زبان)" اینه که اول کلاس رفتید و یه پایه از گرامرهای مهم شکل گرفته در ذهنتون و بعد با متن خوندن زیاد این پایه وارد موتور زبان ذهنتون شده؟ تا حدی ولی نه کاملا! یه فایدهی مهم متن خوانی، علاوه بر تحکیم ساختارهای قبلا یادگرفته شده، گسترش ساختار زبان در ذهن است. یه نکتهی مهم هم خواندن متن «با کیفیت» است. متنهای فرمالی که افراد بومی یک زبان مینویسند معمولا کیفیت کاملا بهتری دارند نسبت به متنهایی که افرادی که بومی زبان نیستند مینویسند (حتی اگر این افراد تحصیلات زبانی(!) داشته باشند). بنابراین خواندن نوشتههای نویسندگان بزرگ انگلیسیزبان میتونه خیلی جالب باشه (اگه کسی حوصله و وقت داشته باشه). یکی از متنهایی که برای زبانآموزی خود من خیلی موثر بود کتاب Animal Farm بود. آفست شدهی چاپی که از مجموعهی longman fiction است تو بازار ایران هست و تهش یه لیست واژگان با حدود ۱۰۰۰ کلمه هست که معنی یه سری از لغتهای کتاب را مختصر توضیح داده و خیلی برای خوندن کتاب به درد میخوره. من روزی یه صفحه از کتابو میخوندم و کلمههایی هم که بلد نبودم پشت سرهم بدون معنی مینوشتم. و اگر هنگام مرور میدیدم که تا حدودی حسی نسبت به معنی کلمه دارم یا تو متن میفهممش دیگه خیلی سعی نمیکردم دقیقتر یاد بگیرم! (البته اینطور نیست که کلا بشه خوندنشو «توصیه» کرد. لغت کمکاربرد هم زیاد داره). حتی کتابای تخصصی انگلیسی هم خیلیاشون متنهای خیلی خوبی دارن. به خصوص کتابایی که موضوع خودشون هم یه موضوع «فرمال» است! مثل کتابای ریاضی یا نظریه. یا کتابای نویسندههایی که ذهن دقیق (یا حتی یه خورده وسواسی!) دارند. مثل C.J. Date و کتاب پایگاه دادهاش. شخصی مثل تننباوم هم با اینکه ظاهرا انگیسیزبان بومی نیست، به اندازهای تو آمریکا زندگی کرده که خیلی خوب بنویسه! :-) |
RE: دیدگاههای یک زبانآموز باتجربه در مورد یادگیری زبان - mamani - 01 خرداد ۱۳۹۱ ۰۵:۴۱ ب.ظ
(۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۲:۰۴ ق.ظ)a i نوشته شده توسط: فیلم های ایرانی با دوبله انگلیسی پیدا میشه ؟ آخه نمیخوام گمراه شم . اوا مامانم اینا ![]() |
دیدگاههای یک زبانآموز باتجربه در مورد یادگیری زبان - Fardad-A - 28 آذر ۱۳۹۱ ۰۸:۰۵ ب.ظ
با توجه به تکمیل بحث و به درخواست آقای m_al موضوع بسته میشه. |