یه جواب عمقی و نه سطحی واسه سوالم میخوام...واسم سواله که زخم امام حسین چی بود؟چی رو زخمش نمک محسوب میشه؟؟
چند بار خواستم جواب ندم اما نشد
من خودم از جواب سوال شما عاجز هستم واقعا سخته خیلی سخته
یه چیزایی میگم ناقص اما نشانه هایی هستن که بعد ها شاید شاید شما رو به جواب برسونه
ببینید ما باید یکم فکر کنیم که چه چیزی علی که قوی مرد عرب بود شجاع بود با ایمان بود مرد خدا بود چی شد که همچین ادمی کارش به جایی میکشه که توی مسجد کوفه میگه: "آی مردم من از شما خسته شدم و شما از من دعا کنید زود تر برم"
یا یه جای دیگه اون سخنرانی معروف رو میکنه که توی جنگ قران به نیزه کردن و شمشیر گذاشتن گردن علی گفتن تو با قران میجنگی در جواب اون سخنرانی رو کرد
همیشه میگفتم منظور امام حسین از جمله "اگه دین ندارید آزادمرد باشید" چیه
ومن زیباترین تفسیر این جمله رو از دهن ادمی شنیدم که باور کنید خدا رو هم خیلی قبول نداشت اما منطقی بود
نمیتونم به شیرینی اون بنده خدا تفسیر کنم اما یکم فکر کنیم در مورد جمله امام حسین که طرف حساب هاش اون مردم زمونه چه آدم هایی بودن و خواست به ادم های زمان خودش و بعد خودش چیرو بگه که اونهایی که از دهن خودش شنیدن خیلی ها نگرفتن و خیلی ها که تو این دوران زندگی میکنن گرفتن
چقدر دیدمون باید بلند باشه که دنیا رو کوچک ببینیم؟
ممنون که بعد از این همه مدت بالاخره یکی جواب داد اما ای کاش بیشتر توضیح میدادید.
تمام هم و غم انسان کامل اینه که ما هم به کمال خودمون (که همون انسان شدن هستش) برسیم. و در این زمینه ما رو کمک کنند .
حتی گاهی به خاطر ما از زندگی خودشون هم می زنن. (همچون قضیه ی کربلا که امام حسین (سلام الله علیه) از جان و مال خود و خانواده اش گذشت تا اسلام باقی بمونه ، تا بعدها افرادی چون ما به واسطه ی آن به کمال برسیم . تا . . . )
حالا هر آنچه که از ما بر خلاف این مسیر (انسانیت) ، سر بزنه ، یه جورایی باعث ناراحتی انسان کامل میشه.
در واقع بیشتر این زخم ها و دغدغه ها و ناراحتی هایی که برای معصومین و ... ، پیش میاد به خاطر اینه که اونا ما رو دوست دارن و دلشون می خواد که در مسیر انسانی خودمون قدم بر داریم و ما هم به کمال برسیم و بالا بریم . استعداد های انسانی مون شکوفا بشه. در مسیر علم و حقیقت باشیم.
شما اگه یه استاد و شاگرداش رو تصور کنید مشخصه که چقدر استاد تلاش می کنه و دلسوزی می کنه تا شاگرداش بالا برن و نیز چقدر درس نخوندن شاگردا باعث ناراحتی استاد می شه.
همه ی این ها به خاطر ماست ...
(۰۲ خرداد ۱۳۹۱ ۱۲:۲۷ ق.ظ)one hacker alone نوشته شده توسط: چند بار خواستم جواب ندم اما نشدبعد از این همه مدت امروز به پاسخ سوالم رسیدم و اومدم دیدم که شما هم همون پاسخ را دادید.باز هم ممنون.
من خودم از جواب سوال شما عاجز هستم واقعا سخته خیلی سخته
یه چیزایی میگم ناقص اما نشانه هایی هستن که بعد ها شاید شاید شما رو به جواب برسونه
ببینید ما باید یکم فکر کنیم که چه چیزی علی که قوی مرد عرب بود شجاع بود با ایمان بود مرد خدا بود چی شد که همچین ادمی کارش به جایی میکشه که توی مسجد کوفه میگه: "آی مردم من از شما خسته شدم و شما از من دعا کنید زود تر برم"
یا یه جای دیگه اون سخنرانی معروف رو میکنه که توی جنگ قران به نیزه کردن و شمشیر گذاشتن گردن علی گفتن تو با قران میجنگی در جواب اون سخنرانی رو کرد
همیشه میگفتم منظور امام حسین از جمله "اگه دین ندارید آزادمرد باشید" چیه
ومن زیباترین تفسیر این جمله رو از دهن ادمی شنیدم که باور کنید خدا رو هم خیلی قبول نداشت اما منطقی بود
نمیتونم به شیرینی اون بنده خدا تفسیر کنم اما یکم فکر کنیم در مورد جمله امام حسین که طرف حساب هاش اون مردم زمونه چه آدم هایی بودن و خواست به ادم های زمان خودش و بعد خودش چیرو بگه که اونهایی که از دهن خودش شنیدن خیلی ها نگرفتن و خیلی ها که تو این دوران زندگی میکنن گرفتن
چقدر دیدمون باید بلند باشه که دنیا رو کوچک ببینیم؟
اگر دین ندارید لاقل آزادمرد باشید....