برج میلاد - نسخهی قابل چاپ |
برج میلاد - admin - 15 دى ۱۳۹۰ ۰۲:۴۰ ق.ظ
برج میلاد از نمای پولداریش (به همراه شمال شهر!) |
برج میلاد - انرژی مثبت - ۱۵ دى ۱۳۹۰ ۰۹:۳۳ ب.ظ
مثل این که دوستان در مورد این عکس زیاد نظر خاصی ندارن .هنر عکاس همچنان به چشم میاد ولی فکر کنم زیاد با برج میلاد جور نیستن یا مسئله اینه که شمال شهر نیستن یا کلا از ساختونها دلشون می گیره ولی وقتی هوا سرد می شه و کوهای اطراف پر از برف می شه اگه الودگی نباشه منظره کوهای پر برفش قشنگه من همیشه این برج میلاد برام سوال بوده که این همه پول خرج شده اونوقت وسطش فقط یه اسانسوره!!!! تازه روی تپه هم ساخته شده که ارتفاعش زیاد بشه !!! |
برج میلاد - admin - 16 دى ۱۳۹۰ ۰۱:۲۹ ق.ظ
اینکه بتونن روی تپه بسازند که خیلی خوبه. استفاده درستی از عوامل طبیعی کردن. چرا پول الکی خرج کنن؟ |
برج میلاد - انرژی مثبت - ۱۶ دى ۱۳۹۰ ۰۱:۴۴ ق.ظ
نه منظورم اینه که کلا به نظرم خیلی واسش هزینه شده ولی اونقدر کارایی نداره در واقع به نظرم بیشتر می خواستن به نوعی تو دنیا به عنوان یه برج بلند باشه و از این نظر حرفی داشته باشن البته نمی دونم شاید من زیاد کارایی هاشو نمی دونم و یا شاید در اینده استفاده هاش بیشتر بشه !!!! |
برج میلاد - admin - 16 دى ۱۳۹۰ ۰۲:۱۸ ق.ظ
(۱۶ دى ۱۳۹۰ ۰۱:۴۴ ق.ظ)انرژی مثبت نوشته شده توسط: به نظرم خیلی واسش هزینه شدهخیلی هم هزینه نشده. در مقایسه با برجهای هم قدش شاید یک دهم هم هزینه نبرده باشه. همین الانش هم کل هزینههاش رو یه جوری درآورده. سالن اجتماعاتش که روزی بالای چند ده میلیون کرایه داره. رستوران هم که فضایی هست. بلیت دیدار هم که داره و برج مخابراتی هم هست واسه خودش. |
RE: برج میلاد - Mansoureh - 18 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۱:۳۴ ب.ظ
به نظر من اسم این عکس رو باید میگذاشتید: «کوه های اطراف شهر تهران» که از قضا یه گوشه ی عکس برج میلاد افتاده! |
برج میلاد - admin - 19 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۴:۰۵ ق.ظ
البته این عکس از یه عکس بزرگتر که برج میلاد دقیقاً وسطشه crop شده |
برج میلاد - انرژی مثبت - ۱۱ آذر ۱۳۹۱ ۰۴:۴۶ ب.ظ
این مطلب رو توی یه ایمیل بهم رسید .. نمی دونم چقدرش درسته!! فقط برام جالب بود. شاید یه کم طولانی به نظر برسه و نمی دونم تا چه حد جاش درسته فقط چون قبلا یه کم در موردش صحبت شده بود اینجا میذارمش. اگه محلش درست نبود عذرخواهی می کنم و اطلاع بدید تا جابجه بشه دوستی داشتم که مهندس پروژه برج میلاد بود. همیشه راجع به این پروژه موقع ساختش با اب وتاب صحبت میکرد و من هم که حوصله اش رو نداشتم فقط بهش نگاه میکردم و سرمو برای تایید تکون میدادم ولی توی فکر خودم بودم. یه روز دیدمش که خیلی ناراحت بود. ازش پرسیدم که چی شده که شروع کرد به تعریف کردن. گفت: " امروز یه چیزی پیش اومد که خیلی ناراحتم کرد. یه گروه ژاپنی اومده بودن برای بازدید. حدودا ١٤ یا ١٥ نفر بودن ، هر دونفر با یکی از ما رفتن که از چیزهای مختلف بازدید کنن. من هم با دو نفرشون رفتم و شروع به توضیح دادن کردم . از سه طبقه زیرزمین شروع کردم واینکه حدود ٤٥٠ تا ٥٠٠ میلیون دلار هم هزینه ساخت اون شده به اضافه اینکه ٨ سال هم از موقع شروع تا پایانش طول کشیده و بعد main hall و تجهیزات basement , seismic device ، و بعد سالن اجتماعات رو نشونشون دادم و بعد هم رفتیم توی اسانسور که قسمتهای کلاهک و pinnacle رو بهشون نشون بدم که... توی اسانسور یکیشون پرسید از این قسمتshaft چه استفاده ای میشه؟؟؟ من هم نیشخندی زدم و گفتم که خوب معلومه دیگه این قسمت کلاهک ٢٥٠٠٠ تنی رو که بزرگترین کلاهک برج مخابراتی در دنیا هست رو نگه میداره. اون گفت نه منظورم این نیست، یعنی اینکه اینجا مسکونی هست یا اداری ؟؟ من گفتم نه این قسمت خالیه و راه پله و اسانسور و انتقال تجهیزات از اینجاست. اون هم دیگه چیزی نگفت و رسیدیم به بالای برج . خلاصه اونجا هم یه سری چیزها رو نشون دادم و بعد رسیدیم به رستوران گردان . چون هنوز راه نیفتاده بود من رفتم که موتورش رو نشون بدم که یکیشون گفت که این چرا این شکلیه؟؟؟ پیش خودم گفتم که اینها چه جوری اینقدر کم استعدادن!!! رستوران گردان تا حالا ندیدن و بعد هم با افتخار گفتم که این رستوران گردانه و یه عالمه توضیح دادم. خلاصه اون قسمتها که تموم شد اومدیم روی تراس که اون یکی گفت : پس gyroscope اینجا کجاست ؟؟؟ من گفتم که البته جایی براش تعبیه کردیم ولی فعلا در برنامه نیست که اون رو در محل بذاریم ... یاروگفت جالبه چون من اون رستوران گردان رو فکر کردم که gyroscope هست... روی تراس که بودیم ژاپنی اولی ازم سوال کرد که این کوهها مال کشور شماست؟؟؟ من هم بادی در غبغب انداختم و گفتم بله تمام اونها مال کشور ماست. گفت ارتفاعشون چقدره ؟؟ گفتم ٤٠٠٠ متر حدودا . گفت چقدر از اینجا فاصله داره ؟؟؟؟ گفتم حدودا ٨ تا ١٠ کیلومتر. گفت تله کابین هم داره؟؟ گفتم بله داره ، میخواین ببرمتون اونجا؟ اسکی هم میتونین بکنین. گفتن نه احتیاجی نیست. اون اولی از من پرسید که شما مسوول پروژه هستین؟؟؟ و من هم که خیلی جو گرفته بودم گفتم بله خودم هستم ( البته نبودم و فقط مسوول یه قسمت کوچیکش بودم) بعد یه چیزی به ژاپنی به هم گفتن و شونه هاشون رو بالا انداختن و به ساعتشون نگاه کردن و گفتن باید بریم برای ناهار. برای ناهار رفتیم و همهشون جمع شدن و من با اون اولیه سر یه میز نشستیم. اولش ساکت بود و هیچی نمیگفت، بعدش یه دفعه رو به من کرد و گفت شما گفتین این برج shaft اش خالیه یعنی استفاده اداری ومسکونی نداره؟؟ گفتم بله برای مخابرات ساخته شده. گفت شما گفتین اون کوهها هم مال شماست و کمتر از ١٠ کیلومتر با اینجافاصله داره؟؟؟؟ گفتم بله مطمئنا. گفت خوب اگه شما مسوول این پروژه بودین چرا این برج رو روی اون کوهها نساختین؟؟؟ گفتم اخه این که خیلی واضحه توی اونشرایط جوی این همه مصالح برای ساختن برج اونجا رو چه جوری ببریم؟؟ گفت خوب من و دوستم هم همینو داشتیم بحث میکردیم شما اصلا احتیاجی به ساختن برج نداشتین یه دکل اونجا میذاشتین . یه دکل مخابرات در ارتفاع ٤٠٠٠ متری بهتر از یه دکل روی یک برج ٤٠٠ متری عمل میکنه. Shaft این برج که خالیه کاری انجام نمیده. گفتم شوخی میکنین، خوب اگه اینطوریه شما چرا خودتون بلندترین برج مخابراتی دنیا رو دارین میسازین(SKY TREE بلندترین برج مخابراتی جهان در توکیو سال٢٠١٢ افتتاح شد ولی اون موقع در حال ساخت بود) ؟؟؟؟؟ گفت توکیو یه شهریه که در کنار اب های ازاده. بلندترین منطقه اون ١٠٠ متر ارتفاع نداره . در ضمن تا ٦٥ کیلومتریش کوه ١٠٠٠ متری هم نیست چه برسه به کوه ٤٠٠٠ متری در فاصله ٩ کیلومتریش. گفتم این همه برج مخابراتی تو دنیا هست... حرفم تموم نشده بود که گفت برج رو که برای رقابت نمیسازن ، برای نیاز میسازن. تمام اونهای دیگه هم از این قاعده مستثنی نیستن. ..... یک کم فکر کردم .. برج مسکو ، تیانشان، تورنتو، کوالالامپور .. راست میگفت!!!! همه اینها در زمینهای flat land ساخته شدن و حتی تا فاصله ده ها یا صد ها کیاومتر اصلا یک تپه ٤٠٠ یا ٥٠٠ متری هم نیست!!!!!!!! گفتم اخه ما نیاز به یک سمبل ملی داشتیم ،،،، گفت شما میتونستین یه سمبل ملی با ١٠ یا١٥ میلیون دلار درست کنین نه یک برج ٥٠٠ میلیون دلاری روی ضعیفترین نقطه شهر ،،، اونم بدون gyroscope که حتی به یک طوفان اجازه میده که اون رو جابجا کنه و نه حتی زلزله. چون تا جایی که من میدون gyroscope به صورت built in کار گذاشته میشه و باید اون در محل قرار داده بشه و بعد pinnacle دورش ساخته بشه... من دیگه جوابی نداشتم بدم فقط گفتم که من مسوول ساخت اینجا نبودم و یه سری پرت وپلا که از قیافه یارو فهمیدم که دیگه نباید ادامه بدم ،،،، هر دو دیگه حرفی نزدیم.... من هم داشتم زمین و زمان رو مقصر میدونستم از اقا محمد خان قاجار که چرا تهران رو وسط کوهها ساخت نه بغل یه پهنه ابی تا ما بتونیم راحت توش برج بسازیم تا کسی که ٥٠٠ میلیون دلار رو هزینه این برج کرد و علاوه بر اون فکر روزی که یک جسم به وزن یک برابر ونیم USSR GEORGE WASHINGTON از ارتفاع ١٠٠٠ پا بخوره وسط بزرگراه همت!!!! و در یک سناریوی بدتر وارد پارک وی بشه و غلت بخوره بره پایین!!!! از همه بدتر چیزی که ازارم میداد این بود که من دو سال و نیم اینجا کار کردم و بعدش دو سال هم درگیر اینجا بودم ولی اصلا این فکر به مغزم خطور هم نکرده بود و این دوتا در عرض یک ساعت این رو فهمیدن!!! و تازه ما ایرانی ها نمیدونم از کجامون در اوردیم که باهوشیم؟؟؟. خلاصه اون ناهار کوفتم شد،،،،، و اون هم دیگه هیچی نگفت،،،، ناهارش که تموم شد بلند شد و دستش رو روی شونه من گذاشت و گفت خیلی ازتون عذر می خوام که ناراحتتون کردم ، اصلا منظوری نداشتم،،،، میدونستم که شما مسوول پروژه نیستین چون همون پایین که بودیم بهمون گفتن که ایشون نتونسته بیاد،،،،، مطمئنم اگه شما مسئولش بودین یه جای بهتر برای اون در نظر میگرفتین. اینا رو گفت و دستش رو زد به پشتم و رفت،،،،،، |
برج میلاد - Parva - 12 آذر ۱۳۹۱ ۰۳:۲۷ ب.ظ
واقعا که مطلب جالبی بود! جالبتر اینکه دید وسیعی دارن . |
برج میلاد - hamed_k2 - 14 آذر ۱۳۹۱ ۱۲:۵۳ ق.ظ
(۱۱ آذر ۱۳۹۱ ۰۴:۴۶ ب.ظ)انرژی مثبت نوشته شده توسط: این مطلب رو توی یه ایمیل بهم رسید .. نمی دونم چقدرش درسته!! فقط برام جالب بود. شاید یه کم طولانی به نظر برسه و نمی دونم تا چه حد جاش درسته فقط چون قبلا یه کم در موردش صحبت شده بود اینجا میذارمش. اگه محلش درست نبود عذرخواهی می کنم و اطلاع بدید تا جابجه بشهحالا منم نمیخوام درستی یا نادرستی کارو درست کنم چون از اینجور مسائل تخصصی ندارم فقط خواستم در قبال این مطلب بالا دید طرف دیگرو هم ببینیم که صحت داشتن موضوع به عهده خودتون "وبلاگ شخصی محمدرضا اسلامی «پاسخ» به ایراد فنی مهندسان ژاپنی به ... "تیتر فوق" عنوان مطلبی بود که طی چند روز گذشته در فضای مجازی منتشر و با سرعت عجیبی گسترش یافت . من باب مثال فقط از یک صفحۀ فیس بوک این مطلب بیش از پنج هزاربار ، و از صفحه دیگری| + | بیش از سه هزار بار اشتراک ( share) شده بود و صدها نفر طی یادداشت هایی در باب این پروژه ابراز تاسف کردند . هرچند که با استفاده از کلمه "فضای مجازی" برای فضای وب موافق نیستم و آن را فضایی کاملاً حقیقی باید انگاشت -و البته در این باب در انتهای این نوشتار صحبت خواهیم کرد- و به رغم احترامی که برای مهندسی و مهندسین ژاپنی قایلم، اما لازم است تا پاسخی برای این مطلب در فضای وب منتشر شود تا ابهامات مطرح درباب طرح بزرگی همچون برج میلاد تاحدودی برطرف شود . در این خصوص ذکر موارد زیر حایز توجه است : یک - از فحوای نوشتار (یا گفتار ) این مهندس گرامی برمی آمد که ایشان در اواخر کار پروژه برج میلاد به این طرح ملحق شده اند و در واقع در بازدید گروه ژاپنی از طرح ، با بیانی هیجانی به ذکر مشخصات این سازه عظیم پرداخته اند . مقطع زمانی که بدان اشاره شده - یعنی زمان نصب تجهیزات رستوران گردان - جزو مقاطع آخر پروژه یعنی بعد از اتمام بتن ریزی بدنه ، نصب سازه فولادی راس و نصب دکل آنتن برج است . لذا این دوست و همکار نادیده ما ، جزو مهندسانی هستند که در اواخر کار برج میلاد حضور داشته اند. این از آن جهت ذکر می شود که اشاره شود که مباحثی همچون مباحث مطرح در نوشته ایشان درباب "فلسفه ساخت برج میلاد" از چند سال قبل از آغاز ساخت برج وجود داشته و در زمان احداث برج هم به دلیل تغییر در نسل فن آوری های مخابراتی و ارتباطاطی بازهم این مباحث به صورت جدی مورد مداقه قرار می گرفت و چنین نیست که حال برسیم به اواخر چنین طرح بزرگی - زمان نصب تجهیزات رستوران گردان- و بعد یک گروه ژاپنی به چنین کشفیاتی در باب فلسفه احداث برج میلاد برسد . حتی در اواسط احداث برج این بحث و تشکیک جدی مطرح بود که «با توجه به وجود ماهواره ها و تکنولوژی ماهواره ، دیگر چه لزومی به ساخت برج های مخابراتی مرتفع هست؟» اکنون که ماهواره ها وجود دارند دیگر این برج ها کاربری ای ندارد .... و مباحثی از این دست ، پیوسته مطرح بود و این جفاست که چنین انگاشته شود که مدیران و مهندسان ایرانی از چنین موضوعاتی غافل بوده اند و طی بازدید گروهی از مهندسین غربی یا شرقی این مهم ادراک و کشف گردیده است ! دو - چندین نوبت از برج مخابراتی قدیم توکیو ( Tokyo Tower) و برج مخابراتی جدید توکیو (Sky Tree) بازدید کرده ام و تا قبل از این بازدید ها به عنوان کسی که حضور کوچکی در روند احداث برج میلاد داشته ، فلسفه احداث برج مخابراتیِ "دوم" در کلان شهر توکیو که یک برج مخابراتی داشت همیشه برایم محل سوال بود (لینک یادداشت مورخ ۳۱/۴/۸۸ بازدید از برج توکیو | + | - لینک گزارش بازدید ۲/۸/۸۸ از روند احداث برج مخابراتی جدید توکیو (اسکای تری) | + | ). سه - مسئله پوشش امواج - که البته حوزه تخصص اینجانب نیست - مسئله ای است که فقط با مسئله «دسترسی به ارتفاع» حل نمی شود . کما اینکه مدیران کلان شهر توکیو ، به این نتیجه رسیدند که برج قدیم توکیو امکان مناسبی برای پوشش امواج ندارد و لذا کار برج جدید (Sky Tree) آغاز شد . خوب بدیهی است که اگر مسئله فقط "دسترسی به ارتفاع" می بود یکی از آسمانخراشهای واقع در منطقه شینجوکو می توانست حلال این مشکل برای توکیو باشد و مثلا تجهیزات مخابراتی می توانست از محل برج مخابراتی قدیم به فراز آسمانخراشهای فعلی منتقل شود . پس چه لزومی به احداث برج مخابراتی دوم با آن عظمت و آنهمه هزینه برای شهر توکیو بود؟ هدف از دستیابی به ارتفاع این است که هیچ نقطه کوری در شهر باقی نماند. چهار - مسئله پوشش امواج برای کلان شهر تهران که بر پهنه ای واقع گردیده که دارای چین خوردگی های زیادی است ( همانند تپه های پونک در غرب یا تهرانپارس در شرق ) با نصب یک دکل مخابراتی بر فراز کوه واقع در شمال شهر حل نمی شود. نقاط کور بسیاری وجود خواهد داشت که فراهم شدن تسهیلی مثل یک ارتفاع چهارصد متری در وسط شهر ، با دکل واقع بر روی کوه قابل مقایسه نیست. در واقع اصلی ترین سوال این است که با توجه به وجود کوههای نزدیک وبلند در شمال تهران چرا از این ظر فیت استفاده نشده ؟ در این خصوص بطور خلاصه باید گفت که سازمان صدا وسیما در سالهای ۱۳۶۵ و ۱۳۶۶ این مطالعه را انجام داده وبه این نتیجه رسیده که استفاده از این ارتفاعات وحتی تپه های بی بی شهر بانو در جنوب تهران به دلیل پستی وبلندیهای خاص تهران ونقاط کور آن امکان پذیر نیست ؛ مع الوصف و مع الاسف در سالهای ۱۳۷۵ و ۱۳۷۶ صداوسیما اقدام به نصب دکل در ارتفاعات کلکچال واقع در شمال تهران نمود ولی متاسفانه نه تنها پوشش لازم را ارائه ندا د بلکه اگر در آن زمان تلویزیون داخلی را دقت میکردید سایه دوگانه داشت وتصویر مناسب نداشت. پنج - در مورد هزینه احداث برج میلاد ، مبلغ پانصد میلیون دلار ذکر شده است . تا جایی که اینجانب اطلاع دارم هزینه برج در نهایت به رغمی در حدود صد میلیون دلار رسید . این مبلغ چیزی در حد احداث یک پروژه راهسازی معمولی است و رقم قابل تاملی محسوب نمی شود . خصوص برای شهرداری تهران با گردش مالی قابل توجه اش ، صرف چنین هزینه ای برای افزودن این المان به شهر هزینه ای گزاف اصلا نیست . ( هزینه احداث برج به علاوه مجموعه جنبی شامل سالن همایش بین الملی مجاور و پارکینگ و ... مجموعاً ۳۵۰ میلیارد تومان ذکر شده است). شش - در خصوص موضوع مکانیابی برج میلاد هم در نوشتار مذکور صحبت هایی سطحی مطرح شده بود . باید از فرصت استفاده کرد و گفت این برج یکی از بهترین موقعیت های مکانی را داراست . زمینی مستحکم ، که در میان شبکه ای از بزرگراه های اصلی پایتخت واقع گردیده ، باعث شده تا این سازه چون نگینی در محلی مناسب قرار گیرد . در فاز صفر مطالعات ، مشاور طرح نسبت به بررسی هفده نقطه شهر تهران برای احداث چنین سازه ای مطالعه نموده و سپس چهار گزینه انتخاب و در مرحله مطالعات تکمیلی، گزینه تپه های کوی نصر به عنوان انتخاب نهایی مشاور به کافرما معرفی شده است . حال می بینیم در یک متن انتقادی اینگونه راحت درایت مهندسی داخل کشور زیر سوال می رود . و به راحتی نوشته می شود : "« از همه بدتر چیزی که ازارم میداد این بود که من دو سال و نیم اینجا کار کردم و بعدش دو سال هم درگیر اینجا بودم ولی اصلا این فکر به مغزم خطور هم نکرده بود و این دوتا در عرض یک ساعت این رو فهمیدن!!! و تازه ما ایرانی ها نمیدونم از کجامون در اوردیم که باهوشیم؟؟؟ »". متاسفانه دست به دست شدن مدیریت اجرای یک طرح باعث می شود تا رشته کار گسسته شود و بدنه فنی یک پروژه چند بار عوض شده و ما شاهد این دست صحبت ها از لسان مهندسین نسل آخر یک پروژه باشیم . هفت - نکته آخر و از همه مهمتر . ایمیلِ حاوی یاددشت مربوط به "ایراد فنی مهندسین ژاپنی به برج ۵۰۰ میلیون دلاری میلاد" ، طی دو روز دوازده بار به من رسید (؟!) . نشانی از قدرت شگفت آور و گسترده دنیای مجازی و رسانه های غیر رسمی میان ایرانیان . خبری که به صورت رسمی در هیچ خبرگزاری و تلویزیونی منتشر نشده بود به سرعت و با پوششی شگفت در فضای فیس بوک و ایمیل ها منتشر شد و این انصافاً حیرت انگیز است . بنیان و اساس برج میلاد با نگاه به موضوع «اهمیت ارتباطات» گذاشته شد و امروز ما شاهد اهمیت و جایگاه رفیع و حساس این بحث هستیم . جای دارد که ذکر خیر کنم از جناب آقای مهندس زرکوب ، بنیانگذار برج میلاد و فردی که ایده احداث چنین برجی را به شهردار وقت تهران ارایه داده و قریب ده سال نیز مجری طرح بودند . هرگز فراموش نمی کنم که در مراسم تودیع ایشان - به عنوان یک مهندس عمران پیشکسوت - از ایشان انتظار گزارشی عمرانی،سازه ای از کار و پروژه را داشتم اما این جمله را گفتند که : "این نسل آینده پهنای باند بزرگ می خواهد و برج و امثال برج باید برای زیرساختهای ارتباطاطی فراهم شده باشد". حدود پانزده سال پیش که هنوز مسئله ارتباطات و اینترنت به این شکل روشن نشده بود مهمترین کاربری که برای این سازه درنظر گرفته شده بود کاربری ارتباطاطی آن بود و امروز می بینیم که گستره ارتباطات انسانی در فضای وب به چه سطحی رسیده است . کسانی که تجربه انتشار یک کتاب را دارند می دانند که یک اثر مکتوب با چه خون دلی در سطح سه هزار یا حداکثر پنج هزار جلد در جامعه توزیع می شود. آنگاه امروز شاهدیم که یک نوشتار غیررسمی با چه سرعتی و در چه گستره ای به سمع و بصر افراد می رسد. یک ایمیل با متن واحد ، از آمریکا و کانادا و ژاپن و بوشهر و شیراز ، همزمان می رسد. امروز جایگاه ارتباطات ایمیلی و فیس بوک و ... به چه پایه رسیده و چقدر می تواند تاثیرگذار باشد ؟ و اما کلام آخر اینکه ای کاش ما ایرانیان اینقدر که در کار بازگفت عیوب و ایرادات و مشکلات -حتی بدون اندکی تحقیق -اهتمام داریم ، در بیان زیبایی ها و خوبی ها و لطافت ها و صمیمت ها - و به تعبیر حافظ کمالِ سرّ محبت - نیز کوشا تر باشیم . در این ماه خزان از زیبایی برگریزان پاییز بیشتر برای هم بنویسیم و در بهار عکس گلبرگ گلها را پیشتر و بیشتر از سایر بحث ها بهم "فوروارد" نماییم . کمالِ سرِ محبت ببین ، نه نقصِ گناه که هر که بی هنر افتد ، نظر به عیب کند حافظ علیه الرحمه " |
برج میلاد - banafshe - 14 آذر ۱۳۹۱ ۱۱:۵۰ ق.ظ
پدر من هم یکی از مهندسین برج میلاد بود که ورودی و کلا قسمت پایین برج و رستوران پایین برج رو ساخته هنوووووووووووووووووووووزززززززززززززززززززززززززز پولش رو ندادن حالا چطور آقایون میگن خرجی نداشته و شهرداری پولداره رو ما نفهمیدیم ولی من ازش به عنوان یه نماد تهران خوشم میاد حالا خارج از بحث این که کارایی اش الان چی هست در شب نمای قشنگی داره ولی همیشه دوست داشتم نماش سفید باشه نه بتنی ولی خب زود کثیف میشد |
برج میلاد - Manix - 15 آذر ۱۳۹۱ ۰۱:۲۱ ق.ظ
البته من تخصصی در مورد رشته عمران ندارم تا در مورد سازه یا سایر موارد مطرح شده ابراز فضل کنم ولی به نظر من احتمالا نکاتی از زبان مهندسین ژاپنی صحیح بوده و نکاتی هم از زبان آقای اسلامی و در واقع مفهوم مناظره هم همین است که نظرات گفته بشه و سایرین بین قول های مختلف ، ببینن کدوما درسته و کدوما نادرست.. اما چیزی که آقا فرداد در دو خط ابتدایی بهش اشاره کردند ، به نظر من شاید اصلی ترین دلیل ساخت برج میلاد بود: تغییر نماد ملی پایتخت! برج آزادی نمادی بود از دوران پهلوی(یادبودی از جشن های ۲۵۰۰ ساله که با حمایت فرح دیبا ساخته شد) و شاید به طبع خیلی ها خوش نمیومد که این برج ۴۵ متری پایتخت جمهوری اسلامی باشد و از طرفی! .... علی الخصوص که معمارش نیز فردی بهایی (حسین امانت) باشد. فکر می کنم این دو دلیل به اندازه کافی مهم بود تا برج میلاد (فارغ از کاربردها و مزایایش) ساخته شود! |