|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - diligent - 03 اسفند ۱۳۹۳ ۰۹:۳۷ ب.ظ
(۰۳ اسفند ۱۳۹۳ ۰۹:۲۷ ب.ظ)newuser نوشته شده توسط: عوضش وقتی که پایان نامه رو امضا میزنن و تموم میشه خیلی کیف داره
فکر نکنم.. پیرمون کرد حسابی! اه
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 03 اسفند ۱۳۹۳ ۰۹:۴۰ ب.ظ
(۰۳ اسفند ۱۳۹۳ ۰۸:۵۰ ب.ظ)Ametrine نوشته شده توسط: (03 اسفند ۱۳۹۳ ۰۸:۲۵ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: میشه یکی از مدیران بگه چطوری میشه محدودیت روزانه پیام های خصوصی رو افزایش داد؟
تاپیک مرتبط:
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
ممنون درست شد
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - diligent - 03 اسفند ۱۳۹۳ ۰۹:۴۹ ب.ظ
کسی بازیابی اطلاعات یا موضوعات مربوط به پایگاه داده کار کرده در سطح ارشد؟
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Ametrine - 03 اسفند ۱۳۹۳ ۱۰:۰۵ ب.ظ
رفتار بعضی ها واقعاً عجیبه!
طوری اظهار نظر میکنن که انگار نظر اونها وحی مُنزل هست!
طوری با قاطعیت همه ی نظرات دیگران رو رد میکنن و به سُخره میگیرن که انگار هیچ چیزی نمیتونه نظر اونا رو نقض کنه!
در حالی که دارن چرت محض میگن و گاهی وقتا نمیتونی حالیشون کنی، شاید چون نمیخوان خودشونو بشکنن.
خدایا کمکم کن چنین رفتاری رو هرگز نداشته باشم.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Ametrine - 03 اسفند ۱۳۹۳ ۱۰:۲۱ ب.ظ
(۰۳ اسفند ۱۳۹۳ ۱۰:۱۳ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط: زمستون مثه اینکه تازه میخواد شروع بشه !!! :
خیلی هم خوب!
من شخصاً به پیشوازش میرم. :دی
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 03 اسفند ۱۳۹۳ ۱۰:۳۴ ب.ظ
(۰۳ اسفند ۱۳۹۳ ۱۰:۱۳ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط: زمستون مثه اینکه تازه میخواد شروع بشه !!! :
سلام آدم آهنی
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 03 اسفند ۱۳۹۳ ۱۰:۴۹ ب.ظ
(۰۳ اسفند ۱۳۹۳ ۱۰:۳۴ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: (03 اسفند ۱۳۹۳ ۱۰:۱۳ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط: زمستون مثه اینکه تازه میخواد شروع بشه !!! :
سلام آدم آهنی
نخند آقا خداخیرشون بده باز یکم این وروجک یجا نشست، نفسم برید انقدر بازی کردم
حالا میگه خاله ریمن صدا نداره میگم نه خاله نداره، عکسه، میگه: شاید داشته باشه هاا
تازه میخواد بپره رو عکسشون و باهاشون جنگ کنه و بکشتشون پسربچه است دیگه
تازه بهم گفته خاله عکسش رو نگه دار، وقتی تولدم تبلت خریدم عکسشو بریزم تو تبلتم
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 04 اسفند ۱۳۹۳ ۱۲:۵۸ ق.ظ
چه روزیه!!!!
من میخواستم یه چیزی سرچ کنم ولی یادم نمیاد چی
عجب وضعی شده ها!!! میرم خرید همه رو تو برگه مینویسم که یادم نره، با دکتر میخوام صحبت کنم سوالامو مینویسم تو برگه(الان فکر میکنه خلم )
چه کنم یادم میره ... استرس داغونم کرد
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 04 اسفند ۱۳۹۳ ۰۱:۱۵ ق.ظ
به قول دخترا، وااااااااااااااااااااااااا
چه جنگولک بازی، مگه پسرام روز دارن
روزشون مبارک
ولی دستت درد نکنه گفتی، یادم افتاد فردا نه پس فردا باید آبجیمو تحویل بگیرم
یاداداشت برداری خب فرق داره با این، نمیشه که خودم رو گول بزنم، توکل به خدا
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 04 اسفند ۱۳۹۳ ۰۱:۲۳ ق.ظ
بهتر از این هست که کارت ویزیت رو به جای کارت مترو استفاده کنی ( اصلا نگما بهتره!!!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 04 اسفند ۱۳۹۳ ۰۱:۲۷ ق.ظ
(۰۴ اسفند ۱۳۹۳ ۰۱:۲۳ ق.ظ)vesta نوشته شده توسط: بهتر از این هست که کارت ویزیت رو به جای کارت مترو استفاده کنی ( اصلا نگما بهتره!!!
مشغله فکریتون خیلی زیاده احتمالا
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - لنیا - ۰۴ اسفند ۱۳۹۳ ۰۲:۲۸ ق.ظ
(۰۴ اسفند ۱۳۹۳ ۰۱:۲۷ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: (04 اسفند ۱۳۹۳ ۰۱:۲۳ ق.ظ)vesta نوشته شده توسط: بهتر از این هست که کارت ویزیت رو به جای کارت مترو استفاده کنی ( اصلا نگما بهتره!!!
مشغله فکریتون خیلی زیاده احتمالا
چه تفاهمی!!!
منم هرچی توی بی آر تی کارت کشیدم نشد!!گفتم حتما دستگاه خرابه
بعد که پیاده شدم دیدم کارت دانشجوییم دستمه
حالا شاهکار امروزم هم این بود که توی نسکافه به جای شکر نمک ریختم بعدم یه کمش رو با شیرینی خوردم....شما هم امتحان کنید میگن شور و شیرین برا دل درد خوبه
(۰۴ اسفند ۱۳۹۳ ۰۱:۱۷ ق.ظ)Riemann نوشته شده توسط: بحث حواس پرتی شد، رفتیم سلف امروز که شام بخوریم، بعد توی صف ایستادیم یه چند دقیقه که گذشت، رسیدیم به دستگاه، کارت میزنیم ، دستگاه هیچ عکس العملی از خودش نشون نمیده، یه دوبار امتحان میکنیم، نگو که عابر بانک ملی رو داریم به دستگاه میزنیم! هیچی دیگه سرافکنده برگشتیم و کارت دانشجویی رو آوردیم باخودمان ! کلی هم بهمون خندیدن
کلا چقدر همه قشنگن
کلی خندیدم
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 04 اسفند ۱۳۹۳ ۱۱:۴۴ ق.ظ
دوتا از خواسته های کودک درونم که هیچ وقت جوابش رو ندادم :
۱- به این سربازیایی که سر پست وایمیسن(اینایی که مثل کانکس هست و پله میخوره میره بالا) دست تکون بدم
۲- وقتی داخل ماشین هستم و دارم رد میشم، اگر پلیس دیدم بهش احترام بگذارم و پلیس هم متقابلا به من احترام بگذاره(دستشونو میبرن کنار سرشون، اون مدلی )
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - diligent - 04 اسفند ۱۳۹۳ ۱۲:۴۶ ب.ظ
(۰۴ اسفند ۱۳۹۳ ۱۱:۴۴ ق.ظ)vesta نوشته شده توسط: ۱- به این سربازیایی که سر پست وایمیسن(اینایی که مثل کانکس هست و پله میخوره میره بالا) دست تکون بدم
من یه بار تو ماشین بودم واسه یکیشون دست تکون دادم، اونم واسم دست تکون داد
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 04 اسفند ۱۳۹۳ ۱۲:۴۹ ب.ظ
(۰۴ اسفند ۱۳۹۳ ۱۲:۴۶ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط: (04 اسفند ۱۳۹۳ ۱۱:۴۴ ق.ظ)vesta نوشته شده توسط: ۱- به این سربازیایی که سر پست وایمیسن(اینایی که مثل کانکس هست و پله میخوره میره بالا) دست تکون بدم
من یه بار تو ماشین بودم واسه یکیشون دست تکون دادم، سربازه هم واسم دست تکون داد
چشمم روشن، چه کارااااااا
دختر باید سنگین باشه
|