|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - ۱۰:۳۰ - ۱۱ بهمن ۱۳۹۳ ۰۴:۱۰ ب.ظ
حذف شد
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - alim93 - 11 بهمن ۱۳۹۳ ۰۵:۰۷ ب.ظ
دلم خیلی گرفته..........
نا امیدم،هدفمو گم کردم و انگیزه ای ندارم.فقط دوست دارم وقت بگذره.هر چی هم تلاش میکنم از این وضعیت بیام بیرون بدتر و بدتر میشه.ترم قبلی ۱۲ واحد غیبت کردم و عملا ۹ ترمه شدم.
ما آدما خیلی عجیبیم نه....
کاری رو که میدونیم اشتباهه رو بارها و بارها تکرار میکنیم و بعد افسوس گذشته را میخوریم که ای کاش این کارو نمیکردم و.....
گاهی دلت به راه نیست!!!!ولی سر به راهی..........
خودت را میزنی به آن راهو میروی.....
و همه چه خوش باورانه فکر میکنند که تو روبراهی............
ای خدا کمکم کن
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - diligent - 11 بهمن ۱۳۹۳ ۰۵:۳۲ ب.ظ
(۱۱ بهمن ۱۳۹۳ ۰۴:۰۰ ب.ظ)AVA 94 نوشته شده توسط: احتمالا دلیل اشوبیه دلم همینه که الان رقیبام در حال جمع کردنن و من سر و کله زدن با یه نیم وجبی...
شبیه خواهر زاده من. کلا اگه کاری هم نداشته باشه و نخواد بازی کنه میشینه یه گوشه زل میزنه به من، حواسمو پرت میکنه یا به زور میخواد خودشو با من رو صندلی جا کنه
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - zahra_ce87 - 11 بهمن ۱۳۹۳ ۰۶:۲۵ ب.ظ
(۱۱ بهمن ۱۳۹۳ ۰۴:۰۰ ب.ظ)AVA 94 نوشته شده توسط: (11 بهمن ۱۳۹۳ ۰۳:۱۰ ب.ظ)zahra.s نوشته شده توسط: (11 بهمن ۱۳۹۳ ۰۳:۰۲ ب.ظ)AVA 94 نوشته شده توسط: من:|
مساله:|
هوش راهیان:|
خواهرزاده م
پ.ن: دلم اشوبه، استرس کنکور نیست،اما خیلی اشوبه...دوست ندارم منتظر اتفاق بدی باشم
آدم خواهرزاده ی اینطوری داشته باشه مگه دلش آشوبه هم میشه ???
اینم حرفیه
بهش میگم اگر تورو نداشتم چیکار میکردم، میگه اونطوری میشستی درس میخوندی
خودشم متوجه س نمیزاره درس بخونم
احتمالا دلیل اشوبیه دلم همینه که الان رقیبام در حال جمع کردنن و من سر و کله زدن با یه نیم وجبی...
نگو نیم وجبی این فسقلی ها دو وجب شون زیر خاکه
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - atenaa - 11 بهمن ۱۳۹۳ ۰۷:۲۱ ب.ظ
وستای عزیز از ته دل آرزو میکنم مادرتون خوب شه
عزیزم منم ب معجزه اعتقاد دارم
امیدت به خدا باشه توکل به خودش
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 11 بهمن ۱۳۹۳ ۰۷:۲۵ ب.ظ
بچه ها بابت لطفی که به من دارید از همتون ممنونم، تو رو خدا ببخشید که شماها رو هم ناراحت میکنم. سعی میکنم ننویسم ولی یه جاهایی کم میارم، امروزم جواب سی تی اسکن جدید رو گرفتم دیگه لبریز شدم
یه وقتایی خب خیلی سختمه، داد و هوار راه میندازم و گلگی میکنم گاهی از خدا ولی خب بعدش آروم میشم و باز توکلم به خداست
من هنوز بهش امیدوارم، هنوزم ته دلم باور نمیکنم که باید بشینم و روز شمار کنم، مطمئنم که یه نظر خدا کافی هست و امید دارم که نگاهم کنه
از همتون ممنونم، امیدوارم همیشه سلامت و دل شاد باشید
کنکوریهای عزیزمون هم خوب بخونید، جا نزنیدا، تا لحظه آخر هر قدرم حس و حالتون بد بود شما پیش برید، بگذارید کنکور از رو بره هر وقتم خسته شدید مثل من یخورده داد و هوار کنید و دوباره شروع کنید خیلی خوشحال میشم خبر قبولیتون رو بشنوم. خلاصه هر کی انصراف بده عاقش میکنم
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - miss msv66 - 11 بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۰۶ ب.ظ
(۱۱ بهمن ۱۳۹۳ ۰۷:۲۵ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط: بچه ها بابت لطفی که به من دارید از همتون ممنونم، تو رو خدا ببخشید که شماها رو هم ناراحت میکنم. سعی میکنم ننویسم ولی یه جاهایی کم میارم، امروزم جواب سی تی اسکن جدید رو گرفتم دیگه لبریز شدم
یه وقتایی خب خیلی سختمه، داد و هوار راه میندازم و گلگی میکنم گاهی از خدا ولی خب بعدش آروم میشم و باز توکلم به خداست
من هنوز بهش امیدوارم، هنوزم ته دلم باور نمیکنم که باید بشینم و روز شمار کنم، مطمئنم که یه نظر خدا کافی هست و امید دارم که نگاهم کنه
از همتون ممنونم، امیدوارم همیشه سلامت و دل شاد باشید
کنکوریهای عزیزمون هم خوب بخونید، جا نزنیدا، تا لحظه آخر هر قدرم حس و حالتون بد بود شما پیش برید، بگذارید کنکور از رو بره هر وقتم خسته شدید مثل من یخورده داد و هوار کنید و دوباره شروع کنید خیلی خوشحال میشم خبر قبولیتون رو بشنوم. خلاصه هر کی انصراف بده عاقش میکنم
مـــــــــــــــــــــــــــهــــــــــــــــــــربـــــــــــــــــــــــــــــــون ایشالا مامانت زود خوب میشه غصه نخور
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - iammiti - 11 بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۳۹ ب.ظ
یه سخنرانی ۱۰ دقیقه اماده کردم که سری بعد که همو دیدیم بهش بگم و کل حرفی که بخوام تو او ۱۰ دقیقه بهش بگم اینه که فقط ادم های ترسو تسلیم سرنوشت میشن و تو ترسو ترین تریسویی هستی که دیدم
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - diligent - 11 بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۴۷ ب.ظ
کسی میدونه چطوری میتونم شرکت های کامپیوتری بزرگ (معروف) توی شهرمون رو پیدا کنم؟
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - RASPINA - 11 بهمن ۱۳۹۳ ۱۱:۰۰ ب.ظ
(۱۱ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۴۷ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط: کسی میدونه چطوری میتونم شرکت های کامپیوتری بزرگ (معروف) توی شهرمون رو پیدا کنم؟
چه جالب منم دنبال همینم ولی نمی دونم چ جوری
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - NP-Cσмρℓєтє - ۱۱ بهمن ۱۳۹۳ ۱۱:۰۲ ب.ظ
(۱۱ بهمن ۱۳۹۳ ۱۱:۰۰ ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط: (11 بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۴۷ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط: کسی میدونه چطوری میتونم شرکت های کامپیوتری بزرگ (معروف) توی شهرمون رو پیدا کنم؟
چه جالب منم دنبال همینم ولی نمی دونم چ جوری
شهرتون کجاست؟؟
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - diligent - 11 بهمن ۱۳۹۳ ۱۱:۰۷ ب.ظ
(۱۱ بهمن ۱۳۹۳ ۱۱:۰۲ ب.ظ)zahra.s نوشته شده توسط: شهرتون کجاست؟؟
اصفهان
امروز یه شرکت رفتم واسه مصاحبه؛ ۲۰ میلیون سفته میخواست! از جوشم بدم اومد
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - RASPINA - 11 بهمن ۱۳۹۳ ۱۱:۱۰ ب.ظ
(۱۱ بهمن ۱۳۹۳ ۱۱:۰۷ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط: اصفهان
منم همسایه اصفهان
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 11 بهمن ۱۳۹۳ ۱۱:۲۷ ب.ظ
(۱۱ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۴۷ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط: کسی میدونه چطوری میتونم شرکت های کامپیوتری بزرگ (معروف) توی شهرمون رو پیدا کنم؟
من یه تجربه اندکی در بازار کار دارم. به نظرم کلید کار اینه که خوتون رو قوی کنید.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - diligent - 11 بهمن ۱۳۹۳ ۱۱:۳۲ ب.ظ
(۱۱ بهمن ۱۳۹۳ ۱۱:۲۷ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: من یه تجربه اندکی در بازار کار دارم. به نظرم کلید کار اینه که خوتون رو قوی کنید.
من سابقه کار و نمونه کار ندارم، گفتم خودمو میرسونم کارشم زیاد سخت نبود کارشناس اینترنت و تبلیغات میخواست. ولی گفتن یه نفر آماده به کار میخوایم. دوستم میگه از منشی گری شروع کن. شما نظرتون چیه؟ چطوری باید وارد کار شد؟ از کجا شروع کنیم بدون سابقه؟
اطلاعای دارین معمولا چه مقدار سفته عرف هست که شرکت ها دریافت کنن؟
|