|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - ziba.O - 22 آبان ۱۳۹۳ ۱۱:۲۱ ب.ظ
خدای من گفته بودی: هرگاه تو را به لبه ی پرتگاه بردم هراس مکن، چون یا تورا ازپشت خواهم گرفت یا به تو پرواز یاد خواهم داد.
خدای من وقتش فرا رسیده پس چرا کاری نمیکنی؟ سنگ ریزه های زیر پایم در حال فرو ریختن هستند....
|
Re: RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - ldns0098 - 22 آبان ۱۳۹۳ ۱۱:۲۴ ب.ظ
(۲۲ آبان ۱۳۹۳ ۰۶:۰۳ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط: ممنون میشم یکی از دوستان دانشگاه امیرکبیر بفرمایند که چطوری میتونم برم دانشگاهشون( مسیر مترو و تاکسی)
متشکرم
دوستان دانشگاه شریف رو هم میگید، دیدم تو مترو و بی آرتی ایستگاه به اسم شریف داریم ولی خب مسیرم طوری نبوده که استفاده کنم. همون ایستگاه پیاده شم، ایستگاه آخره؟
خیلی ممنون
امیرکبیر: با بی آر تی یا مترو، چهارراه ولیعصر پیاده شو یه ذره بری بالا به سمت میدون ولیعصر، در ولیعصره، بغل دانشگاه هنره، فقط خیلی ریلکس برو داخل که نفهمن دانشجوی امیرکبیر نیستی گیر بیخود بهت ندن.
Accusing the times is but excusing ourselves...
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - NP-Cσмρℓєтє - ۲۲ آبان ۱۳۹۳ ۱۱:۵۶ ب.ظ
(۲۲ آبان ۱۳۹۳ ۱۱:۲۱ ب.ظ)ldns0098 نوشته شده توسط: تلاش برای قانع کردن خانواده بعد از حدودا ده سال که من رشتم رو دوست دارم و از پزشکی بدم میومد و اگه هم میرفتم پزشکی بخونم موفق نمیشدم... وای از دست رویاهای به واقعیت نپیوسته پدر مادرا...
واااای منم الان با اینکه به خواستم رسیدم همینو میشنوم! آخه رشته تمیزتر از مهندسی هم داریم مگه؟! اصلاً نمیتونم به پزشکی فک کنم ولی هنوز میشنوم حرفای خانواده رو !
متأسفم که هیچ وقت نمیشه!
|
Re: RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - ldns0098 - 23 آبان ۱۳۹۳ ۱۲:۰۲ ق.ظ
(۲۲ آبان ۱۳۹۳ ۱۱:۵۶ ب.ظ)zahra.s نوشته شده توسط: (22 آبان ۱۳۹۳ ۱۱:۲۱ ب.ظ)ldns0098 نوشته شده توسط: تلاش برای قانع کردن خانواده بعد از حدودا ده سال که من رشتم رو دوست دارم و از پزشکی بدم میومد و اگه هم میرفتم پزشکی بخونم موفق نمیشدم... وای از دست رویاهای به واقعیت نپیوسته پدر مادرا...
واااای منم الان با اینکه به خواستم رسیدم همینو میشنوم! آخه رشته تمیزتر از مهندسی هم داریم مگه؟! اصلاً نمیتونم به پزشکی فک کنم ولی هنوز میشنوم حرفای خانواده رو !
متأسفم که هیچ وقت نمیشه!
خیلی از اون بندگان خدایی هم که به خاطر دل خانواده میرن تجربی چون علاقه ندارن آخرش سر از دامپزشکی و مامایی و اینا درمیارن!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - A V A - 23 آبان ۱۳۹۳ ۱۰:۳۴ ق.ظ
حال خوب امروزمو به تو مدیونم!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - NP-Cσмρℓєтє - ۲۳ آبان ۱۳۹۳ ۱۰:۴۸ ق.ظ
از تلویزیون فوتبال پخش میشد , بابام نشسته بود با حساسیت بالا دنبالش میکرد و حرص میخورد, مامانمم در حالیکه از سرمای بیرون به کنار بخاری پناه آورده بود , مشغول میوه خوردن بود
بادکنکی که اون انتهای پذیرایی بود چشمو گرفت , رفتم بَرِش داشتم و شروع کردم به ضربه زدن و بالا انداختنش, در همین حین داداشم که داشت از کنارم رد میشد یه مشتی به زیر بادکنک زد, ولی بادکنک جاخالی داد و مشتش خورد به صورت من ====> عینکم افتاد, خودم پرت شدم و بادکنک رفت سمت بخاری!!!! منم تنها واکنشی که تونستم تو اون موقعیت بحرانی از خودم نشون بدم این بود که بلند جیغ کشیدم مامـــــــــــــــــــــــــــان!
شاید باورتون نشه ولی فک میکنید چی شد؟؟؟
بابام عصبانی شد که چرا نمیذارید فوتبالمو ببینم
داداشم گفت ئه ئه ئه ئه زهراااااااا این حرکات از تو بعیده!! :|
مامانمم گفت چــــــــــــرا میگی مامـــان؟؟؟؟؟؟؟! :|
جالب ترین واکنش رو واقعاً مامانه بنده نشون دادن! , شاکیه که چرا منو صدا کردی! خب پس کیو صدا کنم؟؟ خاونومه همسایه رو؟؟!! دسته من نیس که غیر ارادی صدا کردم!
اگه یه خانواده منو از سر راه پیدا میکرد میبرد بزرگ میکرد, الان محبتشون به من از خانواده اصلیم بیشتر بود!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 23 آبان ۱۳۹۳ ۱۱:۱۰ ق.ظ
عرض ادب خدمت همه دوستان
الوعده وفا: من از طرف همگی آش رو هم زدم، باشد که حاجتاتون درست روا شود
اینا رو برای شوخی نوشتم من کیم که همچین ادعایی بکنم، امیدتون به خدا باشه، صداهاتون رو میشنوه و جوابتون رو میده
حالا تا آماده شه، هی هم میزنم... شاید عکسم براتون گذاشتم ولی احتمالا نگذارم، یه وقت دلتون میخواد اونوقت من چه کنم!!!
راستی میدونستید امروز یه روز خیلی خیلی عالیه برای همتون؟ نمیدونستید!!! خب الان فهمیدید
صبحتون رو متبرک کنید به: السلام علیک یا امام زمان عج
تو ای تجلی سبز ظهور خواهی کرد
به جام لاله، شرابا طهورا خواهی کرد
تو قلب سوته دلان را به هم کنی نزدیک
به یک اشاره که از راه دور خواهی کرد
دلم شکیب ندارد ولی یقین دارم
تو سنگ را به نگاهی صبور خواهی کرد
صفای خیمه سبزت کجا، بهشت کجا
بهشت را تو سرای سرور خواهی کرد
نشست منتظر رجعت ستاره صبح
قسم به کعبه که روزی ظهور خواهی کرد
محمد جواد غفور زاده
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - NP-Cσмρℓєтє - ۲۳ آبان ۱۳۹۳ ۱۱:۳۰ ق.ظ
اینو که دیدم واقعاً روحیم عوض شد, دلم نیومد شماها نبینید
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - A V A - 23 آبان ۱۳۹۳ ۱۱:۵۱ ق.ظ
(۲۳ آبان ۱۳۹۳ ۱۱:۱۰ ق.ظ)vesta نوشته شده توسط: عرض ادب خدمت همه دوستان
الوعده وفا: من از طرف همگی آش رو هم زدم، باشد که حاجتاتون درست روا شود
اینا رو برای شوخی نوشتم من کیم که همچین ادعایی بکنم، امیدتون به خدا باشه، صداهاتون رو میشنوه و جوابتون رو میده
حالا تا آماده شه، هی هم میزنم... شاید عکسم براتون گذاشتم ولی احتمالا نگذارم، یه وقت دلتون میخواد اونوقت من چه کنم!!!
راستی میدونستید امروز یه روز خیلی خیلی عالیه برای همتون؟ نمیدونستید!!! خب الان فهمیدید
خدا خیرت بده خواهر، دیشب ذکر خیر این نذریتون با یکی از بچه های خوب مانشت بود، ادرس نمیدی؟ من هنوز صبونه نخوردم
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Donna - 23 آبان ۱۳۹۳ ۱۲:۵۱ ب.ظ
(۲۳ آبان ۱۳۹۳ ۱۱:۳۰ ق.ظ)zahra.s نوشته شده توسط: اینو که دیدم واقعاً روحیم عوض شد, دلم نیومد شماها نبینید
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
مرسی زهرا جان کلی خندیدیمممم
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - NP-Cσмρℓєтє - ۲۳ آبان ۱۳۹۳ ۰۱:۰۷ ب.ظ
(۲۳ آبان ۱۳۹۳ ۱۲:۵۱ ب.ظ)Donna نوشته شده توسط: (23 آبان ۱۳۹۳ ۱۱:۳۰ ق.ظ)zahra.s نوشته شده توسط: اینو که دیدم واقعاً روحیم عوض شد, دلم نیومد شماها نبینید
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
مرسی زهرا جان کلی خندیدیمممم
نوش جان
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - kingmax - 23 آبان ۱۳۹۳ ۰۱:۱۳ ب.ظ
(۲۳ آبان ۱۳۹۳ ۱۱:۳۰ ق.ظ)zahra.s نوشته شده توسط: اینو که دیدم واقعاً روحیم عوض شد, دلم نیومد شماها نبینید
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
ارور بد ریکواست میده
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Donna - 23 آبان ۱۳۹۳ ۰۱:۲۶ ب.ظ
(۲۳ آبان ۱۳۹۳ ۰۱:۱۷ ب.ظ)۱۰:۳۰ نوشته شده توسط: مرتضی پرکشید
خیلی ناراحت شدم.
روحش شــــــــــاد
بچه ها برای شادی روحش فاتحه ختم کنیم
یه غرور یخـــــی یه ستاره سرد
یه شب از همه چی به خدا گله کرد
یه دفعه به خودش همه چی رو سپــــــرد
دیگه گریـــه نکرد فقط حوصله کرد
آروم شد دیگه...
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - A V A - 23 آبان ۱۳۹۳ ۰۱:۴۳ ب.ظ
خدایش بیامرزاد....
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - ziba.O - 23 آبان ۱۳۹۳ ۰۱:۴۸ ب.ظ
شایعست یا راس میگین؟
|