|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
Re: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Donna - 15 آبان ۱۳۹۳ ۰۲:۰۸ ق.ظ
زینب جان
ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﺍﯾﻢ ﮐﻪ ﺑﻬﺎﯼ ﺣﺴﯿﻨﯽ ﺷﺪﻥ ﻣﺎ ﺑﯽ ﺣﺴﯿﻦ ﺷﺪﻥ ﺗﻮ ﺑﻮﺩ
ﻭ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﺗﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺗﻮ ﺑﯽ ﺣﺴﯿﻦ ﺷﺪﯼ ﻭ ﻣﺎ ﺣﺴﯿﻨﯽ ﻧﺸﺪﯾﻢ…
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - NP-Cσмρℓєтє - ۱۵ آبان ۱۳۹۳ ۰۹:۴۵ ق.ظ
چقــــــــــدر همچی زود میگذره...
و چقدر انسان فراموشکاره....
هرچند صفت مثبتی نیست ولی اگه فراموشی نباشه آدم نمیتونه تاب بیاره...
همه یه مشکلی تو زندگیشون دارن, و این نسیان هست که به آدم کمک میکنه حالش موقتی و دوره ای خوب باشه...
امروز بعد ۱۱ ماه یکی از دستنوشته هامو خوندم...
به شخصه برام ثابت شد بی وفایی زمان و فراموشی آدم ها گاهی تنها دوای مشکلاته...
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - software94 - 15 آبان ۱۳۹۳ ۱۰:۱۷ ق.ظ
وایی سرده
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 15 آبان ۱۳۹۳ ۱۱:۵۵ ق.ظ
نیاز به دعای خیرتون دارم
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - kingmax - 15 آبان ۱۳۹۳ ۱۲:۳۵ ب.ظ
بریدم اگه به خاطر خانواده نبود قید کنکور را میزدم
|
Re: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - ldns0098 - 15 آبان ۱۳۹۳ ۰۱:۰۰ ب.ظ
چرا همه دارن کم میارن. بابا انرژی بدین. من تازه میخوام درس حسابی شروع کنم
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - software94 - 15 آبان ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
(۱۵ آبان ۱۳۹۳ ۰۱:۰۰ ب.ظ)ldns0098 نوشته شده توسط: چرا همه دارن کم میارن. بابا انرژی بدین. من تازه میخوام درس حسابی شروع کنم
اره بابا جلو بچه های پارسال ابرومون رفت.
هی میان مینویسن یادش بخیر پارسال چه شورو نشاطی بود امسال همه کم اوردن.محکم باشید سه ماه مونده همه تلاشتونو بکنید.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - frr - 15 آبان ۱۳۹۳ ۰۱:۲۷ ب.ظ
اگه اینجا نمیومدید بهتر می خوندید
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - kingmax - 15 آبان ۱۳۹۳ ۰۲:۱۶ ب.ظ
(۱۵ آبان ۱۳۹۳ ۰۱:۵۰ ب.ظ)BashirXm نوشته شده توسط: (15 آبان ۱۳۹۳ ۱۲:۳۵ ب.ظ)kingmax نوشته شده توسط: بریدم اگه به خاطر خانواده نبود قید کنکور را میزدم
به خاطر خانواده؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چرا و چگونه؟
از روزی شروع کردم به خوندم خونه را برام آروم کردن مادرم مثل فرشته بهم میرسه خلاصه خیلی امیدوار شدن دلم نمیاد ناامیدشون کنم ازشون خجالت میکشم
من همین جا عذر میخوام با انرژی تمام میرم سر کتابم
فعلا...
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Masoud05 - 15 آبان ۱۳۹۳ ۰۳:۳۳ ب.ظ
دوستانی که میگن کم آوردن خیلی درست و طبیعی هست! اینو تو مصاحبه ام هم گذاشته بودم!
من خودم و تمام دوستام رو که بیاد میارم در یه دوره از زمانی که برای ارشد میخوندنیم، یه حس تردید و خستگی تجربه کردیم که خیلی طبیعی است و اگه اون روزا یکم بجای سختگیری به خودتون کمتر فشار بیارید و بیشتر تفریح کنید، این حس کاذب در مدت ۱ الی ۲ هفته رفع میشه. البته نمیگم تو این مدت اصلا نخونید، بلکه میگم کاملا راخت باشید مثلا ۳ روز نخونید و یه ۴-۵ روزی هم فقط مواقعی که حسش هست و اون درسی که دوس دارید رو بخونید
موفق باشید
|
Re: RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - ldns0098 - 15 آبان ۱۳۹۳ ۰۳:۳۵ ب.ظ
(۱۵ آبان ۱۳۹۳ ۰۳:۳۳ ب.ظ)Masoud05 نوشته شده توسط: دوستانی که میگن کم آوردن خیلی درست و طبیعی هست! اینو تو مصاحبه ام هم گذاشته بودم!
من خودم و تمام دوستام رو که بیاد میارم در یه دوره از زمانی که برای ارشد میخوندنیم، یه حس تردید و خستگی تجربه کردیم که خیلی طبیعی است و اگه اون روزا یکم بجای سختگیری به خودتون کمتر فشار بیارید و بیشتر تفریح کنید، این حس کاذب در مدت ۱ الی ۲ هفته رفع میشه. البته نمیگم تو این مدت اصلا نخونید، بلکه میگم کاملا راخت باشید مثلا ۳ روز نخونید و یه ۴-۵ روزی هم فقط مواقعی که حسش هست و اون درسی که دوس دارید رو بخونید
موفق باشید
اونوقت اینایی که کم نیووردن مثل من و البته تا حالا درست حسابی درس نخوندن؛
امیدی به ما هم هست آیا؟
Accusing the times is but excusing ourselves...
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - nlp@2015 - 15 آبان ۱۳۹۳ ۰۳:۴۳ ب.ظ
چن وقتیه همش ب خودم میگم کی میشه یه زندگیه آرومو بی دغدغه ب دور از استرس نمره و رتبه داشته باشم! کی میشه!؟
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - NP-Cσмρℓєтє - ۱۵ آبان ۱۳۹۳ ۰۳:۴۳ ب.ظ
میبینم که این پست از بقیه پست های درسی شلوخ تره! آفرین بچه ها!
۳ماه بیشتر نمونده ادامه بدید
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Masoud05 - 15 آبان ۱۳۹۳ ۰۴:۴۲ ب.ظ
(۱۵ آبان ۱۳۹۳ ۰۳:۳۵ ب.ظ)ldns0098 نوشته شده توسط: (15 آبان ۱۳۹۳ ۰۳:۳۳ ب.ظ)Masoud05 نوشته شده توسط: دوستانی که میگن کم آوردن خیلی درست و طبیعی هست! اینو تو مصاحبه ام هم گذاشته بودم!
من خودم و تمام دوستام رو که بیاد میارم در یه دوره از زمانی که برای ارشد میخوندنیم، یه حس تردید و خستگی تجربه کردیم که خیلی طبیعی است و اگه اون روزا یکم بجای سختگیری به خودتون کمتر فشار بیارید و بیشتر تفریح کنید، این حس کاذب در مدت ۱ الی ۲ هفته رفع میشه. البته نمیگم تو این مدت اصلا نخونید، بلکه میگم کاملا راخت باشید مثلا ۳ روز نخونید و یه ۴-۵ روزی هم فقط مواقعی که حسش هست و اون درسی که دوس دارید رو بخونید
موفق باشید
اونوقت اینایی که کم نیووردن مثل من و البته تا حالا درست حسابی درس نخوندن؛
امیدی به ما هم هست آیا؟
Accusing the times is but excusing ourselves...
تقریبا همه کم میارن اما زود خودشون رو جمع و جور میکنن. مهم اینه هدفمند و درست درس خونده بشه.
انشاالله شما و دوستانی که تلاش کرده اند جای خوبی قبول بشن
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - salam5 - 15 آبان ۱۳۹۳ ۰۷:۲۰ ب.ظ
دوستان من به شدت به روحیه نیاز دارم. قضیه اینه که من امسال دانشجوی علوم و تحقیقات شدم، ۹ واحدم دارم، از طرفی دارم برای کنکور سراسری م می خونم(با توجه به این که درسا برام تکراریه ، طبق برنامه ریزی م دارم پیش می رم، البته اگه سنجش با این قانون جدیدش امسال بذاره دانشجوی های ارشد آزاد کنکور بدن!!؟ حالا بگذریم) الان یه اتفاق جدید افتاده اونم اینکه مقالم برای ارائه ی شفاهی توی یک کنفرانس اکسپت شده باید ۱۰ آذر بیام تهران برای ارائه ی مقاله تو کنفرانس، قبلشم حداقل یه چند روزی وقت بذارم برای درست کردن پاورپوینت و ارائه و....
به شدت استرس دارم با اینکه طبق برنامه م دارم پیش میرم اما فک می کنم به خاطر اینکه انقد سر خودمو شلوغ کردم ممکنه امسال کنکور و خراب کنم ، برای ارائه مقاله م استرس دارم (اولین بارمه)
خلاصه حال خوبی ندارم، روحیه لطفا!!!!
|