|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - nazaninzahra2 - 21 بهمن ۱۳۹۱ ۰۵:۰۹ ب.ظ
(۲۱ بهمن ۱۳۹۱ ۰۱:۱۷ ب.ظ)esisonic نوشته شده توسط: خیلی داغونم...ددیشب کلی گریه کردم...آخه این چه وضعیه؟
از دفترچه ی مشترکا به غیر از زبان کلا ً ۱۰ تا دونه سوأل رو وقت کردم بزنم...همش ۱۰ تا...آخه کی تو ۲:۳۰ تونسته ۱۵۰ تا سوأل رو بزنه؟؟؟
دارم میمیرررررررررم
ما رو شما امید داشتیم که ! چی شد ؟ صلوات بفرست.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - fatima1537 - 21 بهمن ۱۳۹۱ ۰۵:۲۵ ب.ظ
دوستای خوبم ناراحت نباشید.باز هم اون جو ناامیدی پارسال اومد
شما تازه اول جوانیتون هست.راه زیادی در پیش دارید.اینم یه تجربه بود.میتونید دفعه بعد با امادگی بهتر شرکت کنید
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - esisonic - 21 بهمن ۱۳۹۱ ۰۷:۱۷ ب.ظ
(۲۱ بهمن ۱۳۹۱ ۰۵:۰۶ ب.ظ)fatima1537 نوشته شده توسط: ناراحت نباشید.شما که هنوز فارغ التحصیل هم نشدید.امسال هم آزمایش بود برای کسب تجربه.اگر رتبه خوب بشه که چه بهتر.اگر هم نه سال بعد با تجربه و امادگی بیشتر.
درضمن اون ۱۰ تا هم که زدید احتمالا نخواستید ریسک کنید پس همه صحیح اند!
زیاد تو فکرش نباشید
به نظر من زبان باید جزء اولویتهای آخر باشه.زبان خیلی وقت ادم رو میگیره.حیفه یک سئوال مشترک که معادل ۴ تا زبانه از دست بره.
اونهمه وقت باید بذاری سر زبان که مفهوم متن رو بفهمی بعد ۴ تا تست بزنی که احتمالا توشون غلط هم هست.درعوض وقتت رو میذاری که مشترکها رو با حداقل خطا و بدون شک بزنی.مگر اینکه دیگه زبان آدم خیلی قوی باشه و وضع مشترکهاش هم خوب باشه
اتفاقا ً من فارغ التحصیل شدم.همین ماه درسم تموم شد!
زبانم اول زدم...چون همیشه بالاترین درصدام رو توی آزمایشی ها میگرفتم
من از این میسوزم که میتونستم شب کنکور آمار و مدار الکتریکی رو یه دوره کنم...چون واقعا ً سوألهاشون آسون بود. اما اینکار رو نکردم...واسه همین سر امتحان خیلی پشیمون شدم
از همه چیز بدتر اینکه یه سال از عمرم رفت
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - SaMiRa.e - 21 بهمن ۱۳۹۱ ۱۰:۱۵ ب.ظ
ممکن است گاهی بیفتم و بلغزم اما هرگز در سقوط تنها
نمی مانم...
خداوند هست و مرا بلند می کند... چون
قلب من خانه ی خداست
شاید گاهی رنج بکشم اما هرگز در این رنج کشیدن تنها
نمی مانم...
پروردگار مرا از رنجها رها می کند... چون
قلب من خانه ی خداست
خوشحالم برای اینکه میدانم هرگز تنها نیستم
خداوند همواره با من است... چون
قلب من خانه ی خداست
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - انرژی مثبت - ۲۱ بهمن ۱۳۹۱ ۱۰:۳۱ ب.ظ
(۲۱ بهمن ۱۳۹۱ ۱۰:۱۵ ب.ظ)SaMiRa.e نوشته شده توسط: .. چون قلب من خانه ی خداست
امیدوارم واسه منم همین طور باشه!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - elize - 21 بهمن ۱۳۹۱ ۱۰:۳۸ ب.ظ
وایسا دنیا من میخام پیاده شم ...
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Maryam-X - 21 بهمن ۱۳۹۱ ۱۱:۳۷ ب.ظ
حال روحی ام خیلی خوبه....
نمیدونم چرا!!!
(ربطی به نتایج کنکور نداره)
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - sherkat - 21 بهمن ۱۳۹۱ ۱۱:۴۰ ب.ظ
(۲۱ بهمن ۱۳۹۱ ۰۷:۱۷ ب.ظ)esisonic نوشته شده توسط: (21 بهمن ۱۳۹۱ ۰۵:۰۶ ب.ظ)fatima1537 نوشته شده توسط: ناراحت نباشید.شما که هنوز فارغ التحصیل هم نشدید.امسال هم آزمایش بود برای کسب تجربه.اگر رتبه خوب بشه که چه بهتر.اگر هم نه سال بعد با تجربه و امادگی بیشتر.
درضمن اون ۱۰ تا هم که زدید احتمالا نخواستید ریسک کنید پس همه صحیح اند!
زیاد تو فکرش نباشید
به نظر من زبان باید جزء اولویتهای آخر باشه.زبان خیلی وقت ادم رو میگیره.حیفه یک سئوال مشترک که معادل ۴ تا زبانه از دست بره.
اونهمه وقت باید بذاری سر زبان که مفهوم متن رو بفهمی بعد ۴ تا تست بزنی که احتمالا توشون غلط هم هست.درعوض وقتت رو میذاری که مشترکها رو با حداقل خطا و بدون شک بزنی.مگر اینکه دیگه زبان آدم خیلی قوی باشه و وضع مشترکهاش هم خوب باشه
اتفاقا ً من فارغ التحصیل شدم.همین ماه درسم تموم شد!
زبانم اول زدم...چون همیشه بالاترین درصدام رو توی آزمایشی ها میگرفتم
من از این میسوزم که میتونستم شب کنکور آمار و مدار الکتریکی رو یه دوره کنم...چون واقعا ً سوألهاشون آسون بود. اما اینکار رو نکردم...واسه همین سر امتحان خیلی پشیمون شدم
از همه چیز بدتر اینکه یه سال از عمرم رفت
دوست عزیز یه سال از عمرت نرفته ، تو این یه سال کلی اطلاعات کسب کردی .
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - esisonic - 22 بهمن ۱۳۹۱ ۰۱:۱۰ ق.ظ
(۲۱ بهمن ۱۳۹۱ ۱۱:۴۰ ب.ظ)sherkat نوشته شده توسط: دوست عزیز یه سال از عمرت نرفته ، تو این یه سال کلی اطلاعات کسب کردی .
دقیقا ً تنها دل خوشیم همینه...اگه اینم بود فکر کنم الآن وسطای پل سراط بودم
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - shima_24 - 22 بهمن ۱۳۹۱ ۱۱:۰۵ ق.ظ
خدایا درسته تو بنده خوبی نداری اما من خدای خوبی دارم. میدونم که خیلی وقتا به حرفات گوش نکردم اما تو ببخش و هرچی که خیر هست واسم پیش بیار
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - azad_ahmadi - 22 بهمن ۱۳۹۱ ۱۲:۰۷ ب.ظ
چندتا کامنت قبل خیلی از خودم شاکی بودم، از کنکورم، از زحمت هایی که کشیدم و شاید به نتیجه نرسه، از شب نخوابی ها و خیلی چیزای دیگه. اما با این همه الان خیلی بهترم. خداوند قدرتی به نام "صبر" رو به ما داده که ازش در مواقع گرفتاری و مصیبت استفاده کنیم. من میخوام از امتیاز صبرم الان استفاده کنم. درست که کنکورم رو بد دادم، اما زندگی که همیشه در جریان بوده و خواهد بود. قبول دارم که در جاهایی کوتاهی کردم، قبول دارم که اونی که بیشتر تلاش کنه بیشتر نتیجه میگیره. به اندازه لازم(و شاید نه کافی) تلاش کردم، اگه به نتیجه هم نرسه هیچ ادعایی ندارم و خدارو شاکرم.
به دوستان دیگه ای که مثل من هستند و کم و بیش از وضعیت کنکورشون ناراضی هستند و فکر می کنند که باید بهتر می بودند، یه کلام برادرانه دارم. همه ما درسهایی رو برای کنکور خوندیم و احساس کردیم که در اونا خبره هستیم.مثل خودم(در محاسبات) و نتیجه ای به اون صورت ازش نگرفتیم. من درسایی مثل کامپایلر، طراحی زبان، محاسبات، آمار رو از صفر شروع کردم و تا قبل کنکور احساس رضایت می کردم، می خوام بگم اگه یاد گرفته باشید این درس ها رو نیازی، به خوندن و وقت گذاشتن برای کنکور سال بعد نیازی نیست. فقط کافیه مرور بشه و تست حل کنید. از عملکردتون ناراحت نباشید، به قول دکتر تنهایی زندگی که فقط کنکور و درس خوندن نیست. دوباره جون تازه بگیرید و مصیر زندگی تون رو با تلاش بیشتر بسازید.
برای تک تک تون آرزوی بهترین دارم.
\\هنوز زوده برای این حرفایی که من زدم، فقط خواستم یه مقدار خودم و کسانی مثل خودم رو از بار ناراحتی سبک کنم//
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - luna - 22 بهمن ۱۳۹۱ ۰۱:۳۳ ب.ظ
امروز بعد از مدت ها تو تاپیک های کنکوری و درسی گشت زدم. چقدر همه عوض شدن. دیگه تقریبا هیشکی رو نمیشناختم. پس بچه های قدیمی تر کجان؟
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Masoud05 - 22 بهمن ۱۳۹۱ ۰۱:۳۶ ب.ظ
(۲۲ بهمن ۱۳۹۱ ۰۱:۳۳ ب.ظ)luna نوشته شده توسط: امروز بعد از مدت ها تو تاپیک های کنکوری و درسی گشت زدم. چقدر همه عوض شدن. دیگه تقریبا هیشکی رو نمیشناختم. پس بچه های قدیمی تر کجان؟
همه هستن
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - luna - 22 بهمن ۱۳۹۱ ۰۱:۳۹ ب.ظ
(۲۲ بهمن ۱۳۹۱ ۰۱:۳۶ ب.ظ)Masoud05 نوشته شده توسط: (22 بهمن ۱۳۹۱ ۰۱:۳۳ ب.ظ)luna نوشته شده توسط: امروز بعد از مدت ها تو تاپیک های کنکوری و درسی گشت زدم. چقدر همه عوض شدن. دیگه تقریبا هیشکی رو نمیشناختم. پس بچه های قدیمی تر کجان؟
همه هستن
خوب احتمالا من جای اشتباهی دنبالشون گشتم!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - esisonic - 22 بهمن ۱۳۹۱ ۰۲:۲۹ ب.ظ
آزاد عزیز...میفهمم چی تو دلت میگذره...همه ی ما چوب نظام چرت و پرت آموزشی کشور رو داریم میخوریم...
|