|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - narges_r - 04 مهر ۱۳۹۱ ۰۴:۱۴ ق.ظ
(۰۴ مهر ۱۳۹۱ ۱۲:۱۷ ق.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط: (03 مهر ۱۳۹۱ ۱۱:۴۷ ب.ظ)narges_r نوشته شده توسط: (03 مهر ۱۳۹۱ ۰۹:۴۱ ب.ظ)eris229 نوشته شده توسط: چند تا نکته تو شهر اراک خیلی برام جالب بود. مثلا اینکه سر ظهر کلا شهر تعطیل شد (حتی بیشتر سوپرها هم تعطیل بودن)
رستوران هم انگار تو این شهر خیلی کمه (اما تا دلتون بخواد شیرینی فروشی دیدم) خیلی هم به قول شما صنعتیه. اما از فاصله بین ترمینال و دانشگاه ناراضی نیستم. نسبت به مسیر خونمون تا ترمینال هیچی نیست. (فقط کاش اونجا هم اتوبوس های شهر کارتی بود)
شنیدم یه غار تو راه اراک هست اسمشو نمیدونم اما دوست دارم برم
کی گفته اراک سرظهرا کلا تعطیل میشه!
الان یاد یه پست قدیمی افتادم که در وصف اب و هوای اراک بنده خدا نویسنده پست گفته بود اراک شهر کویری ایه!
اراک شهر خوبیه!
من یه روز ظهراز میدان امام تا باغ ملی و بازار اومدم هیچکس باز نبود.یه اب معدنی ازش بگیریم
حالا این غار مارها کجاست؟ من خیلی کنجکاو شده ام برم.
پس احتمالا سوپریها و فروشگاههای نزدیک خونه مارو ندیدید، چون هم سر راهتون بوده هم اینکه همیشه باز هستن
اسم اون غار هم خال نخجیر هست و نزدیک دلیجان
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - SaMiRa.e - 04 مهر ۱۳۹۱ ۰۳:۰۰ ب.ظ
چرا همیشه یه نفر یه جا پیدا میشه تو کارا سنگ میندازه ، موندم به این همه دوررویی و نیت پلید واقعا به بعضیا چی میدند !
خدا عاقبت همشونو به خیر کنه .
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - kiana-2020 - 04 مهر ۱۳۹۱ ۰۴:۴۶ ب.ظ
خدایا...
چرا انقدر حال من گرفته هست؟؟؟!!!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Parva - 05 مهر ۱۳۹۱ ۰۲:۲۸ ق.ظ
باز پاییز است، اندکی از مهر پیداست
حتی در این دوران بی مهری باز هم پاییز زیباست
...مهرتون قشنگ ٬ پاییزتون مبارک . .
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Sunshine Off - 05 مهر ۱۳۹۱ ۰۸:۱۷ ق.ظ
خیلی وقتا خیلی چیزها را نیابد روی زبون آورد وفقط سکوت بهترین راه ابراز آنهاست.
میدونم غیرممکن وجودنداره پس تمام تلاشم را میکنم به هدفم وچیزهایی که دوستشون دارم برسم.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - esisonic - 05 مهر ۱۳۹۱ ۰۲:۴۱ ب.ظ
دیشب خواب دیدم بچه شدم...
...خیلی ترسیدم...
دوباره معلما ، بچه های کوچه ،...همه بودن...ینی باید بازم زور بشنوم؟؟؟ بازم تحقیر بشم؟؟ بازم مشق و جریمه بنویسم؟؟
..ییهو از خواب پریدم!!!...
انقده ذوق کردم همش خواب بوده !!!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Parva - 05 مهر ۱۳۹۱ ۰۴:۴۱ ب.ظ
خاطراتت صف کشیده اند !
یکی پس از دیگری ...
حتی بعضی هاشان آنقدر عجولند که صف را بهم زده اند !!
و من ...
فرار می کنم
از فکر کردن به تو
مثل رد کردن آهنگی که ...
خیلی دوستش دارم خیلی
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - GoodStudent67 - 05 مهر ۱۳۹۱ ۰۶:۳۵ ب.ظ
(۰۵ مهر ۱۳۹۱ ۰۲:۴۱ ب.ظ)esisonic نوشته شده توسط: دیشب خواب دیدم بچه شدم...
...خیلی ترسیدم...
دوباره معلما ، بچه های کوچه ،...همه بودن...ینی باید بازم زور بشنوم؟؟؟ بازم تحقیر بشم؟؟ بازم مشق و جریمه بنویسم؟؟
..ییهو از خواب پریدم!!!...
انقده ذوق کردم همش بوده :D!!!
منظورت اینه همش خواب بوده
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - esisonic - 05 مهر ۱۳۹۱ ۰۸:۳۲ ب.ظ
(۰۵ مهر ۱۳۹۱ ۰۶:۳۵ ب.ظ)goodstudent67 نوشته شده توسط: منظورت اینه همش خواب بوده
درستش کردم!!!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - SaMiRa.e - 06 مهر ۱۳۹۱ ۱۲:۵۴ ق.ظ
بخت از آن کسی ست
که به کشتی برود
و به دریا بزند
دل به امواج خطر بسپارد
و بخواهد چیزی را کشف کند
و بداند که جهان
پر از آیات خداست...
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - eris229 - 06 مهر ۱۳۹۱ ۰۶:۰۷ ب.ظ
دیروز عصر یه سر رفتیم نمایشگاه. ۳تا نمایشگاه همزمان دایر هست.(ماشین آلات و مواد اولیه بیسکویت، شیرینی و شکلات ایران + نوشیدنیها وصنایع وابسته + فرش دستباف)
با اینکه از زمان خوردن ناهار خیلی نمیگذشت و من سیر سیر بودم جلوی چند تا از غرفه ها داشتم تلف میشدم. یکیش یه غرفه بود پر از بستنی (وای دلم برا بستنی تنگ شد) یکی دیگه یه غرفه بود برای تبلیغ ژله عسلی هایی که برای تزئین کیک استفاده میشه. یه آقایی داشت روی یک کیک رو تزئین میکرد (چقدر هم مهارت داشت. خامه رو کشید رو کیک، صافش کرد بعد هم با ژله و میوه و شکلات تزئینش کرد، تنها در عرض ۵ دقیقه)
یه چیز دیگه هم که دیدم و به نظر ایده جالبی بود نبات های رنگی بود (البته اونا میگفتن گیاهی) نبات با طعم دارچین، نعنا، گل گاوزبان، چای ترش و...
خدا رو شکر اجازه فروش نداشتن وگرنه بدون شک من هر چی پول داشتم خوراکی میخریدم
فردا روز آخرشه اگر بیکار بودید و حوصله تون سر رفته بود برید اونجا! (راستی اون غرفه که بستنی داشت گفت روز آخر همه بستنی ها رو بین بازدیدکننده ها پخش میکنیم)
یادش به خیر آخرین باری که رفته بودم نمایشگاه فرش چون برای گرفتن مدرک فارغ التحصیلی اقدام نکرده بودم کارت دانشجویی داشتم. آخرین استفاده ای که از کارتم کردم این بود که ورودی نمایشگاه ندادم اون موقع هم ورودی ۱۰۰۰ تومن بود اما دیروز ۱۰۰۰ تومن رو دادم دیگه
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Bache Mosbat - 06 مهر ۱۳۹۱ ۰۸:۱۵ ب.ظ
نمایشگاه کجا؟ تهران؟
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - maryami - 06 مهر ۱۳۹۱ ۰۸:۲۷ ب.ظ
هی وای من چه خوشمزه
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - eris229 - 07 مهر ۱۳۹۱ ۱۲:۳۵ ب.ظ
(۰۶ مهر ۱۳۹۱ ۰۸:۱۵ ب.ظ)Bache Mosbat نوشته شده توسط: نمایشگاه کجا؟ تهران؟
بله
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - sam67 - 07 مهر ۱۳۹۱ ۰۴:۰۱ ب.ظ
خیلی دلم گرفته
بدجوری منو تنها گذاشته !
امروز همش به یادش بودم
دلم براش تنگ شده
همه راه های ارتباطی شو با من قطع کرده!
هیچوقت نتونستم ۲ کلام حرف بدون اینکه آخرش دعوا بشه باهاش بزنم
زود عصبی میشه
نمیدونه چقدر دوسش دارم وگرنه اینجوری نمیذاشت بره
یعنی اونم به اندازه من دلش تنگ میشه؟
فکر نکنم
اگه میشد حتما برمیگشت
کاش هر جا هست شاد باشه.
کاش یه روزی بفهمه حقم این نبوده
کاش بفهه چقدر دوستش داشتم و دارم.
خدایا مواظبش باش
|