|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - khayyam - 30 خرداد ۱۳۹۹ ۰۲:۵۴ ب.ظ
امروز باز ۱۲۰ نفر دیگه بر اثر کرونا فوت کردن ! سال های قبل استرس تورم و بیکاری داشتیم امسال باید استرس اینو هم داشته باشیم که اگه کرونا گرفتیم زنده می مونیم یا نه ! خیلی سال بدی هست امسال ...
+ سوال : این همه آمار مرگ و میر بر اثر کرونا هر روز می شنویم شما تو اطرافیان یا محله خودتون کسی رو می شناسید بابت کرونا مرده باشن؟
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - MarkLand - 30 خرداد ۱۳۹۹ ۰۸:۵۳ ب.ظ
گوگل تو یه پلاگین تبلیغاتی که مال خودش هست با کروم مشکلی نداره و میگه اوکی ولی پلاگین دیگه که تقریبا همین کار ور میکنه بلاک میکنه
حالا بدی پلاگین خودش هم اینه که اجازه تغییر تو UI رو بهت نمیده
بدش گفتم خوبش هم بگم که جی میل چه خوب شده غلط گیر فارسی هم داره چیز خوبیه
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Avril89 - 31 خرداد ۱۳۹۹ ۰۵:۴۴ ب.ظ
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
راد نیازاده_استاد دانشگاه بیزنس شیکاگو
کامپیوتر ساینس و اقتصاد
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Milestone - 31 خرداد ۱۳۹۹ ۰۶:۳۶ ب.ظ
روزی که گفتن حضور تو دانشگاه داره محدود میشه، خیلی روز بعدی بود، همه چیز داشت به هم میریخت، همه برنامهریزیها، ملاقاتها و ... خصوصا برای من که بیشتر ساعات روز (حتی اکثر تعطیلات) رو تو دانشگاه بودم؛ این وسط یه عده میگفتن بابا عصر ارتباطاته! از این حرفا نداریم که! یادم میاد قبلا اینجا یه بحثی شده بود که با وجود بسترهای آموزش مجازی، اصلا چرا حضور فیزیکی؟ اصلا چرا دانشگاههایی مثل تهران و شریف و امیرکبیر تو بهترین نقاط شهری، این همه فضا گرفتن؟ چرا باید حدود ۴ میلیارد فقط هزینه سردر جدید دانشگاه شریف بشه؟ چرا دانشگاه فردوسی داره با هزینه میلیاردی بزرگترین تندیس فرهنگی دنیا (به ادعای خودشون) به ارتفاع ۴۰ متر رو برای فردوسی میسازه؟ چرا با وجود در دسترس بودن آنی بسترهای Cloud Computing، آزمایشگاه شبکه دانشگاه ایکس میره ۱۰ میلیارد میده بابت خرید سرور؟ اصلا چرا دانشجوها با اینکه میتونن خیلی کارهاشون رو تو خونه انجام بدن، همش تو آزمایشگاهها، کتابخونهها و پردیس دانشگاهها هستن؟
فکر میکنم خیلی از اونهایی که چنین افکاری داشتن، الان به این نتیجه رسیدن که چنین چیزی نبود، نظرسنجی اخیر یکی از دانشگاهها نشون میده که ۹۸ درصد دانشجوهای روزانه و شبانه با شیوه آموزش غیرحضوری برای ترم بعد مخالف هستن. مدرسه محیطی برای آموزش هست، دانشگاه هم محیطی برای آموزش و پژوهش، حالا حتی اگه بگیم از طریق کنفرانسهای مجازی بشه یه کلاس با کیفیت صد در صدی رو اجرا کرد (که امکان نداره) یا دسترسی به مقالات یا نگارش اونها از هر جایی ممکن هست، اما باز هم امور به شکلی که شایسته هست پیش نمیره، دلیلش هم اینه که در کنار همه اینها، محیطهای آکادمیک رو «تربیت» و «هویت» دانشجوها هم اثرگذاری مستقیم دارن، حالا این موضوع میتونه سر کلاس درس، تو سلف، تو آشپزخونه خوابگاه، تو دفتر یه استاد، تو کافیشاپ دانشکده، سر یک کنفرانس یا حتی رو یک نیمکت تو فضای سبز باشه؛ چیزی که با قدرتمندترین سرورها و بیشترین پهنای باند هم ممکن نیست؛
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - RangiRangi - 31 خرداد ۱۳۹۹ ۰۶:۵۲ ب.ظ
(۳۱ خرداد ۱۳۹۹ ۰۶:۳۶ ب.ظ)Milestone نوشته شده توسط: فکر میکنم خیلی از اونهایی که چنین افکاری داشتن، الان به این نتیجه رسیدن که چنین چیزی نبود،
مخالف آموزش مجازی بودم وقتی اکثرا از آموزش مجازی ذوق داشتن
(۱۹ اسفند ۱۳۹۸ ۱۲:۵۵ ب.ظ)RangiRangi نوشته شده توسط: الان خیر سرم سر کلاس مجازیم! واقعا نفرت دارم از اینجور برگزار کردن کلاس اونم یه کلاسی که فقط ارائه بچه ها مونده و استاد هم فقط ده بیست دقیقه اول یه ذره درس میده!
همه مجازی رو بیشتر از حضوری دوسش دارن ولی من نه.. به نظرم اتلاف وقته. حیف چاره ای نیست تو این شرایط وگرنه یه همچین مسئله ای همیشگی بود من یکی از منتقدان اصلیش میشدم.
کلا با ویس و ویدیو همیشه مشکل داشتم اینم اضافه شد به مشکلاتم با تکنولوژی.. من کلا یا سر کلاس باید برم یاد بگیرم یا باید خودم کتاب رو بخونم متوجه قضیه بشم.
انقدر ساکت بودم کل کلاس که استاد فکر کرد نیستم و ازم سوال پرسید خوشبختانه اون جمله رو شنیده بودم جواب دادم
ولی من وب گردی میکنم الان و استاد داره حرف میزنه بچه ها سوال میپرسن.
تازه این کلاس یه استادمون بود که خییلییی خیلییی باسواده و سعی میکرد هر طور شده جو کلاس واقعی حفظ کنه و کیفیت آموزشش پایین نیاد که انقدر شاکی بودم.
الان امتحانای مجازی رو هم بهش اضافه میکنم.اولش گفتن حضوریه بشکن میزدم. بعد گفتن مجازیه و هیچ ایده ای در موردش ندارم :/
هم کیفیت درس خوندنم اومده پایین و هم فکر و خیال میکنم تو خونه. وقتی دانشگاه بودم انقدر نگران آینده ام و علایقم و .. نبودم! الان انگار رها شدم و تو یه خلائی غوطه ورم. نمیدونم دارم چیکار میکنم یا میخوام چیکار کنم. دانشگاه زندگی یه دانشجو رو هدفمند میکنه.. کاملا موافقم. دنیای مجازی هیچ وقت نمیتونه جای محیط دانشگاه رو بگیره.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Riemann - 31 خرداد ۱۳۹۹ ۰۹:۳۳ ب.ظ
واقعا آدم با ماکارونی سیر نمیشه، این حجم زیادش همش الکیه، ساعت ۳ کلی ماکارونی خوردم و الان گشنمه : |
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - MarkLand - 01 تیر ۱۳۹۹ ۰۱:۲۰ ق.ظ
(۳۱ خرداد ۱۳۹۹ ۰۹:۳۳ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط: واقعا آدم با ماکارونی سیر نمیشه، این حجم زیادش همش الکیه، ساعت ۳ کلی ماکارونی خوردم و الان گشنمه : |
منم ناهار ماکارونی باشه سر شب گشنم میشه
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - crevice - 01 تیر ۱۳۹۹ ۰۲:۵۳ ق.ظ
حالا منم و صدها اکسپریمنتی که باید توی چند روز بگیرم :۰
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - codin - 01 تیر ۱۳۹۹ ۰۳:۰۳ ق.ظ
(۳۱ خرداد ۱۳۹۹ ۰۶:۳۶ ب.ظ)Milestone نوشته شده توسط: روزی که گفتن حضور تو دانشگاه داره محدود میشه، خیلی روز بعدی بود، همه چیز داشت به هم میریخت، همه برنامهریزیها، ملاقاتها و ... خصوصا برای من که بیشتر ساعات روز (حتی اکثر تعطیلات) رو تو دانشگاه بودم؛ این وسط یه عده میگفتن بابا عصر ارتباطاته! از این حرفا نداریم که! یادم میاد قبلا اینجا یه بحثی شده بود که با وجود بسترهای آموزش مجازی، اصلا چرا حضور فیزیکی؟ اصلا چرا دانشگاههایی مثل تهران و شریف و امیرکبیر تو بهترین نقاط شهری، این همه فضا گرفتن؟ چرا باید حدود ۴ میلیارد فقط هزینه سردر جدید دانشگاه شریف بشه؟ چرا دانشگاه فردوسی داره با هزینه میلیاردی بزرگترین تندیس فرهنگی دنیا (به ادعای خودشون) به ارتفاع ۴۰ متر رو برای فردوسی میسازه؟ چرا با وجود در دسترس بودن آنی بسترهای Cloud Computing، آزمایشگاه شبکه دانشگاه ایکس میره ۱۰ میلیارد میده بابت خرید سرور؟ اصلا چرا دانشجوها با اینکه میتونن خیلی کارهاشون رو تو خونه انجام بدن، همش تو آزمایشگاهها، کتابخونهها و پردیس دانشگاهها هستن؟
فکر میکنم خیلی از اونهایی که چنین افکاری داشتن، الان به این نتیجه رسیدن که چنین چیزی نبود، نظرسنجی اخیر یکی از دانشگاهها نشون میده که ۹۸ درصد دانشجوهای روزانه و شبانه با شیوه آموزش غیرحضوری برای ترم بعد مخالف هستن. مدرسه محیطی برای آموزش هست، دانشگاه هم محیطی برای آموزش و پژوهش، حالا حتی اگه بگیم از طریق کنفرانسهای مجازی بشه یه کلاس با کیفیت صد در صدی رو اجرا کرد (که امکان نداره) یا دسترسی به مقالات یا نگارش اونها از هر جایی ممکن هست، اما باز هم امور به شکلی که شایسته هست پیش نمیره، دلیلش هم اینه که در کنار همه اینها، محیطهای آکادمیک رو «تربیت» و «هویت» دانشجوها هم اثرگذاری مستقیم دارن، حالا این موضوع میتونه سر کلاس درس، تو سلف، تو آشپزخونه خوابگاه، تو دفتر یه استاد، تو کافیشاپ دانشکده، سر یک کنفرانس یا حتی رو یک نیمکت تو فضای سبز باشه؛ چیزی که با قدرتمندترین سرورها و بیشترین پهنای باند هم ممکن نیست؛
من فکر میکنم مهمترین جنبه زندگی، جنبه اجتماعی اون هست که اصلا به زندگی و تمام پیشرفت های اون معنی میده. دانشگاه محل مناسبی هست افراد با بقیه افراد تعامل داشته باشن و حرف بزنن و غیره. این که همه چی اینترنتی بشه و هرکی از خونه اش درس پاس کنه و مدرک بگیره از یه نظرایی خوبه ولی به شرطی که جنبه اجتماعی موضوع کلا فراموش نشه.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Riemann - 01 تیر ۱۳۹۹ ۰۳:۵۸ ق.ظ
این رفیق ما هم امروز رفت به دیار خارج، این دومیش بود. تقریبا دیگه اینجا دوستی نمونده واسم. رفتنش چقدر سخت بود، تنها با یه چمدون. به خاطر کرونا کسی نیومد و اصلا نتونست کسی رو ببینه، یه بیرونی دور همی بریم و این کارا که ملت قبل رفتنشون میکنن، یه چند ساعت خونه من بودو اسنپ گرفت و رفت ...
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - RangiRangi - 01 تیر ۱۳۹۹ ۰۲:۱۶ ب.ظ
وقتی دلار ۳۵۰۰ بود چرا فکر میکردم رفتن بعد دو سه سال تصمیم بهتریه و اوضاع مالی هممون بهتر میشه؟!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - RASPINA - 01 تیر ۱۳۹۹ ۰۳:۳۱ ب.ظ
(۳۱ خرداد ۱۳۹۹ ۰۶:۵۲ ب.ظ)RangiRangi نوشته شده توسط: هم کیفیت درس خوندنم اومده پایین و هم فکر و خیال میکنم تو خونه. وقتی دانشگاه بودم انقدر نگران آینده ام و علایقم و .. نبودم! الان انگار رها شدم و تو یه خلائی غوطه ورم. نمیدونم دارم چیکار میکنم یا میخوام چیکار کنم. دانشگاه زندگی یه دانشجو رو هدفمند میکنه.. کاملا موافقم. دنیای مجازی هیچ وقت نمیتونه جای محیط دانشگاه رو بگیره.
واقعا
من تا دانشگاه بودم حالم خوب بود
همین که اومدم خونه با همه خوبی هایی که داره ولی دنیا رو سرم خرابه
دانشگاه هم که بودم دغدغه داشتم ولی براشون برنامه ریزی کرده بودم و روی یادگیری و توسعا فردی خودم سرمایه گذاری می کردم
الان فقط تا صبح بیدارم
تنها مزیت بی خوابی ام این بود که دیشب که مامانم حالش خوب نبود تا صبح نشستم بالای سرش
خدا همه پدر و مادر ها را حفظ کنه
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - crevice - 01 تیر ۱۳۹۹ ۰۳:۳۶ ب.ظ
پایتونو شل اسکریپت، ترکیبی پررر رو زدم خودش داره اکسپریمنتا رو میگیره فقط ممکنه سیستم زیر بار زیاد کرش کنه
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Milestone - 01 تیر ۱۳۹۹ ۰۷:۰۴ ب.ظ
(۰۱ تیر ۱۳۹۹ ۰۳:۰۳ ق.ظ)codin نوشته شده توسط: من فکر میکنم مهمترین جنبه زندگی، جنبه اجتماعی اون هست که اصلا به زندگی و تمام پیشرفت های اون معنی میده. دانشگاه محل مناسبی هست افراد با بقیه افراد تعامل داشته باشن و حرف بزنن و غیره. این که همه چی اینترنتی بشه و هرکی از خونه اش درس پاس کنه و مدرک بگیره از یه نظرایی خوبه ولی به شرطی که جنبه اجتماعی موضوع کلا فراموش نشه.
این قضیه برای افرادی که حضورا هم اجتماعی نبودن به نظرم بدتر هم هست؛ من خودم همیشه سعی میکردم به افرادیکه خیلی گوشهگیر و درونگرا هستن، توجه کنم، خصوصا ورودیهای جدید که یه جوری وارد جمع بشن، گاها یه آبمیوهای بخوریم، یه پروژه مشترک کوچولو انجام بدیم و ... الان میبینم این افراد خیلی تنهاتر از قبل هم شدن، اینو بر اساس فیدبکهایی که میگیرم میگم؛
یه چیز دیگه هم که هست، دخترها و پسرهای مختلفی رو میدیدم که کل روز با هم بودن تو دانشگاه و تو فرآیند شناخت قبل از ازدواج قرار داشتن ولی الان بعضا بینشون ۱۰۰۰ کیلومتر فاصله افتاده و هرچقدر هم سعی کنی، جبران احساسات عینی و نزدیکی فیزیکی با Text و Voice و Video کار سختی هست؛
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - gogooli - 01 تیر ۱۳۹۹ ۰۷:۲۲ ب.ظ
(۰۱ تیر ۱۳۹۹ ۰۷:۰۴ ب.ظ)Milestone نوشته شده توسط: یه چیز دیگه هم که هست، دخترها و پسرهای مختلفی رو میدیدم که کل روز با هم بودن تو دانشگاه و تو فرآیند شناخت قبل از ازدواج قرار داشتن ولی الان بعضا بینشون ۱۰۰۰ کیلومتر فاصله افتاده و هرچقدر هم سعی کنی، جبران احساسات عینی و نزدیکی فیزیکی با Text و Voice و Video کار سختی هست؛
شاید خیری توش بوده ... تفاوت فرهنگی شون زیاد است ...
|