|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - The BesT - 06 مهر ۱۳۹۷ ۰۹:۰۸ ب.ظ
داریم میریم منزل دختر دایی به عنوان بازدید عید نوروز
برای اینکه توی چله زمستون هم حوصلمون تو خونه سر نره بازدید منزل دخترعمه را گذاشتیم چله زمستون...
جوری زندگی کنید که هرروزتان نوروز و نوروزتان پیروز بادا...
فعلا-- تا درودی دیگر بدرود....
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Saman - 06 مهر ۱۳۹۷ ۰۹:۱۹ ب.ظ
اگرچه راه رسیدن به موفقیت و هدف طولانیه و رنج بسیار داره
اما یه حس درونی بهم میگه :
حتمی هستش موفق شدنم . . .
(تاریخچه اداراکات این پیام رو میده . . .)
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - diligent - 06 مهر ۱۳۹۷ ۰۹:۵۶ ب.ظ
جاتون خالی امروز با چند تا از دوستان رفتیم زیپ لاین. نشد جیغ نکشیم خصوصا اون اولش، دوستان هم نامردی نکردن ازمون فیلم گرفتن
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Skyrim - 06 مهر ۱۳۹۷ ۱۰:۱۳ ب.ظ
(۰۶ مهر ۱۳۹۷ ۰۹:۵۶ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط: جاتون خالی امروز با چند تا از دوستان رفتیم زیپ لاین. نشد جیغ نکشیم خصوصا اون اولش، دوستان هم نامردی نکردن ازمون فیلم گرفتن
هر وقت تونستین برید زیپ لاین در شرایطی که یک دست جام باده (گوشی) و یک دست زلف یار (زلف زیپ لاین) باشه و خودتون بتونین از مسیر فیلم بگیرین اونوقت یه چیزی. خلاصه یه همچین آدمای بی کله ای هستیم ما
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Riemann - 06 مهر ۱۳۹۷ ۱۰:۳۹ ب.ظ
(۰۶ مهر ۱۳۹۷ ۰۳:۱۴ ق.ظ)khayyam نوشته شده توسط: سرکار یه دختره هست خیلی بامزه هست ولی وقتی میبینم دلار شده ۱۹ هزار اصلا به دوستی و آشنایی اولیه هم نمی تونم فکر کنم چه برسه با ازدباج !
سر کار ما هم یه دختره هست خیلی ازش خوشم میاد منتهی چون هیچ پشتوانه ای ندارم غیر خودم اصلا جرات فکر کردن هم بهش نمیکنم.
++ داشتم توی آهنگای قدیمیم گشت میزدم و گوش میدادمشون، یه حس عجیبی درونم بوجود اومد، برگشتم به چهار پنج سال پیش، چقدر عوض شدم، کجا بودم و کجا اومدم .... به خاطر همینه که از عکس یادگاری بدم میاد، کلا از هرچی خاطره و نوستالژیو ... هست بدم میاد، دوره ارشد و کارشناسی به سختی دو سه تا عکس داشته باشم .. شماره خیلی آدما هم وقتی دیگه میبینم کاری باهاشون ندارم پاک میکنم ...
+++ ماکارونی درست کردم، کنترل ادویه هاش از دستم در رفت و حسابی تلخ شد !
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - diligent - 06 مهر ۱۳۹۷ ۱۰:۴۶ ب.ظ
.........
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - kilookiloo - 06 مهر ۱۳۹۷ ۱۰:۴۷ ب.ظ
(۰۶ مهر ۱۳۹۷ ۰۹:۱۹ ب.ظ)Saman.B نوشته شده توسط: اگرچه راه رسیدن به موفقیت و هدف طولانیه و رنج بسیار داره
اما یه حس درونی بهم میگه :
حتمی هستش موفق شدنم . . .
(تاریخچه اداراکات این پیام رو میده . . .)
در مورد این موضوع داشتم صحبت میکردم , طرف مقابلم ی حرفی زد که واقعا روی زندگی من تاثیر گذاشت . گفت هروقت خواستی کاری رو انجام بدی به تهش فکر کن ببین ارزششو داره که وقت عزیزت رو براش خرج کنی ؟ مثلا الآن تمام وقتتو بزاری که ده سال دیگه خیلی پولدار بشی ارزشمنده؟ راهو جوری طی کن که از مسیرم لذت ببری (البته این جمله آخر رو که گفت تاکید کرد بعضی از آدما دوست دارن خودشون رو اذیت کنن و خودآزاری دارن برای همین وقتی خودشون رو تحت فشار قرار میدن حس میکنن خوشحال ترن که این خودش ی مریضیه و باید برن روان(شناس+کاو+پزشک + ...) ).
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - diligent - 06 مهر ۱۳۹۷ ۱۰:۴۸ ب.ظ
(۰۶ مهر ۱۳۹۷ ۱۰:۱۳ ب.ظ)Skyrim نوشته شده توسط: هر وقت تونستین برید زیپ لاین در شرایطی که یک دست جام باده (گوشی) و یک دست زلف یار (زلف زیپ لاین) باشه و خودتون بتونین از مسیر فیلم بگیرین اونوقت یه چیزی. خلاصه یه همچین آدمای بی کله ای هستیم ما
اگه بار اولتون بوده که میرفتین و اینقدر ریلکس بودین یه چیزی ایشالا دفعه بعد فیلم میگیریم
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - kilookiloo - 06 مهر ۱۳۹۷ ۱۰:۴۹ ب.ظ
(۰۶ مهر ۱۳۹۷ ۱۰:۳۹ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط: ++ داشتم توی آهنگای قدیمیم گشت میزدم و گوش میدادمشون، یه حس عجیبی درونم بوجود اومد، برگشتم به چهار پنج سال پیش، چقدر عوض شدم، کجا بودم و کجا اومدم .... به خاطر همینه که از عکس یادگاری بدم میاد، کلا از هرچی خاطره و نوستالژیو ... هست بدم میاد، دوره ارشد و کارشناسی به سختی دو سه تا عکس داشته باشم .. شماره خیلی آدما هم وقتی دیگه میبینم کاری باهاشون ندارم پاک میکنم ...
منم همینطورم متنفرم از عکس , فقط عکسی که توش تنها باشم دوست دارم چون حس میکنم مرور کردن خاطرات اذیتم میکنه. هیچ اطمینانی نیست که اگه بعدا این عکسو دیدی ناراحتت نکنه
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نارین - ۰۶ مهر ۱۳۹۷ ۱۱:۰۴ ب.ظ
(۰۵ مهر ۱۳۹۷ ۰۴:۲۳ ب.ظ)crevice نوشته شده توسط: من یه خورده پول داشتم به داداشم دیروز عصر گفتم برو باهاش طلا بگیر ...
وای نگو من همه طلاهامو فروختم به جز یه گردنبند حتی حلقه ازدواجمم فروختم تا خونه خریدیم بعد که طلا شد پونصد تومن حساب کردم ۲۴ میلیون ضرر کرده بودم وای خدا هر چقدر میخواستم به خودم نگیرم و آروم باشم نمیتونستم خعیلی سخت بود لحظه لحظه درآوردن النگوهام جلوچشمم میومد اصلا یه حالی میشدم هنوز زخماش رو دستمه هر کی میبینه میگه چرا دستتو سوزوندی منم هیچی نمیگم با اینکه از همون روز اول به شوهرم گفتم طلای زندگی من تویی و وقتی هم طلاها را بهش دادم همین را گفتم و زیاد اهل طلا نبودم اما قیمت طلا که میره بالاتر دست خودم نیست ته دلم بازم یه کمی دلگیر میشم نمیدونم والا ...
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Skyrim - 06 مهر ۱۳۹۷ ۱۱:۱۰ ب.ظ
(۰۶ مهر ۱۳۹۷ ۱۰:۳۹ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط: (06 مهر ۱۳۹۷ ۰۳:۱۴ ق.ظ)khayyam نوشته شده توسط: سرکار یه دختره هست خیلی بامزه هست ولی وقتی میبینم دلار شده ۱۹ هزار اصلا به دوستی و آشنایی اولیه هم نمی تونم فکر کنم چه برسه با ازدباج !
سر کار ما هم یه دختره هست خیلی ازش خوشم میاد منتهی چون هیچ پشتوانه ای ندارم غیر خودم اصلا جرات فکر کردن هم بهش نمیکنم.
سرکار قبلی من هم یه دختره بود خیلی ازش خوشم میومد، دقیقا به دلایل مشابه اصلا جرات نداشتم بهش فکر کنم. یه ۵-۶ ماهی گیر بودم برم جلو یا نه. بعد یهو موقعیتش پیش اومد که کارم رو عوض کنم. و این کار رو کردم، خیلی هم خوشحال بودم که دیگه تموم شد نمی بینمشو و فراموشش میکنم.
اما اوضاع بدتر شد، رو مخم بود قضیه. یه چندبار تماس کاری داشتیم (البته اعتراف میکنم من به بهانه کار تماس میگرفتم). حس میکردم این علامت سوال همیشه برام میمونه که اگه برم جلو چی میگه اصلا ... نظرش در مورد من چیه ...
هیچی دیگه ۲-۳ هفته پیش بود رفتم این علامت سوال رو تبدیل به علامت تعجب کردم؛ اونم چندتا آخه این چه کاری بود !!!
(۰۶ مهر ۱۳۹۷ ۱۰:۳۹ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط: +++ ماکارونی درست کردم، کنترل ادویه هاش از دستم در رفت و حسابی تلخ شد !
چه ادویه ای ریختی که تلخ شده دقیقا
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - codin - 06 مهر ۱۳۹۷ ۱۱:۱۳ ب.ظ
(۰۶ مهر ۱۳۹۷ ۱۱:۱۰ ب.ظ)Skyrim نوشته شده توسط: (06 مهر ۱۳۹۷ ۱۰:۳۹ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط: (06 مهر ۱۳۹۷ ۰۳:۱۴ ق.ظ)khayyam نوشته شده توسط: سرکار یه دختره هست خیلی بامزه هست ولی وقتی میبینم دلار شده ۱۹ هزار اصلا به دوستی و آشنایی اولیه هم نمی تونم فکر کنم چه برسه با ازدباج !
سر کار ما هم یه دختره هست خیلی ازش خوشم میاد منتهی چون هیچ پشتوانه ای ندارم غیر خودم اصلا جرات فکر کردن هم بهش نمیکنم.
سرکار قبلی من هم یه دختره بود خیلی ازش خوشم میومد، دقیقا به دلایل مشابه اصلا جرات نداشتم بهش فکر کنم. یه ۵-۶ ماهی گیر بودم برم جلو یا نه. بعد یهو موقعیتش پیش اومد که کارم رو عوض کنم. و این کار رو کردم، خیلی هم خوشحال بودم که دیگه تموم شد نمی بینمشو و فراموشش میکنم.
اما اوضاع بدتر شد، رو مخم بود قضیه. یه چندبار تماس کاری داشتیم (البته اعتراف میکنم من به بهانه کار تماس میگرفتم). حس میکردم این علامت سوال همیشه برام میمونه که اگه برم جلو چی میگه اصلا ... نظرش در مورد من چیه ...
هیچی دیگه ۲-۳ هفته پیش بود رفتم این علامت سوال رو تبدیل به علامت تعجب کردم؛ اونم چندتا آخه این چه کاری بود !!!
(۰۶ مهر ۱۳۹۷ ۱۰:۳۹ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط: +++ ماکارونی درست کردم، کنترل ادویه هاش از دستم در رفت و حسابی تلخ شد !
چه ادویه ای ریختی که تلخ شده دقیقا
ااخرش چی شد یعنی؟ مبهم نوشتی توی خماری گذاشتیم
ولی من شخصا تا یه دختری واضح علامتی نشون نده که علاقه منده هیچوقت ریسک نمیکنم برم جلو جواب رد بگیرم
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - diligent - 06 مهر ۱۳۹۷ ۱۱:۱۹ ب.ظ
(۰۶ مهر ۱۳۹۷ ۱۱:۱۳ ب.ظ)codin نوشته شده توسط: ولی من شخصا تا یه دختری واضح علامتی نشون نده که علاقه منده هیچوقت ریسک نمیکنم برم جلو جواب رد بگیرم
مثلا اگه چه کارایی بکنه یعنی علاقه مندیشو واضح نشون داده؟ فکر کنم با این حساب اگه طرفتون درونگرا باشه و احساساتشو بروز نده شانسی نداشته باشه
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نارین - ۰۶ مهر ۱۳۹۷ ۱۱:۲۲ ب.ظ
(۰۶ مهر ۱۳۹۷ ۱۱:۱۳ ب.ظ)codin نوشته شده توسط: ولی من شخصا تا یه دختری واضح علامتی نشون نده که علاقه منده هیچوقت ریسک نمیکنم برم جلو جواب رد بگیرم
سخت در اشتباهید شاید اون دختر هم غرورش یا نجابتش نخواست این را بگه . من خودم به شخصه اگه تو دوران مجردی از یه فردی خوشم میومد اصلا به خودم اجازه فکر را نمیدادم چه برسه به علامت فرستادن حالا بزاریم پای غرور یا فرهنگمون که دختر نباید پا پیش بزاره
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - codin - 06 مهر ۱۳۹۷ ۱۱:۲۹ ب.ظ
(۰۶ مهر ۱۳۹۷ ۱۱:۱۹ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط: (06 مهر ۱۳۹۷ ۱۱:۱۳ ب.ظ)codin نوشته شده توسط: ولی من شخصا تا یه دختری واضح علامتی نشون نده که علاقه منده هیچوقت ریسک نمیکنم برم جلو جواب رد بگیرم
مثلا اگه چه کارایی بکنه یعنی علاقه مندیشو واضح نشون داده؟ فکر کنم با این حساب اگه طرفتون درونگرا باشه و احساساتشو بروز نده شانسی نداشته باشه
مثلا بهونه گیر بیاره بیاد باهات در مورد موضوعات غیرکاری و شخصی تر مثل علایق و ایناش صحبت کنه. بی دلیل لبخند بزنه بهت. و اینجور رفتارا را فقط به تو نشون بده. البته من شاید چون مدتی ایران نبودم جو ایران درست یادم نی من با توجه به شرایط الانم میگم. من خودم درونگرام ولی خیلی مرتبط نیس به نظرم.
|