هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Behnam - ۱۱ بهمن ۱۳۹۶۰۱:۲۰ ب.ظ
اصل بد نیکو نگردد چون که بنیادش بد است...
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - αɾια - ۱۱ بهمن ۱۳۹۶۰۱:۴۶ ب.ظ
بی تو با شمع، علی تا به سحر می سوزد
شمع می میرد و او بار دگر می سوزد
یک نفر مثل درختان سپیدار بلند
در خیالش همه شب بین دو در می سوزد
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - nlp@2015 - 11 بهمن ۱۳۹۶۰۹:۱۰ ب.ظ
دوستان کسی اینجا دانشجوی «علم و صنعت» نیست؟
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Soldier's life - 11 بهمن ۱۳۹۶۱۱:۰۳ ب.ظ
دراین دل شب
میان های وهوی تاریکی
دلت رابه همان خدایی بسپار
که یک کهکشان رامعلق نگه داشته
تا تو آرام بخوابی....
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - دختر مهربان - ۱۲ بهمن ۱۳۹۶۰۲:۰۵ ق.ظ
دلم برات تنگ شده
خیلی
کجایی بی معرفت
قرار نبود همدیگه رو تنها بزاریم
چرا من رو قولم موندم و تو ...... !
مگه نمیگن قول فقط قولِ مردونه؟
پس چرا قولِ دخترونه ی من ، فقط مردونه بود؟
کجایی
دلم برات تنگ شده
خیلی خیلی خیلی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - crevice - 12 بهمن ۱۳۹۶۱۰:۴۳ ق.ظ
چقدر جالبه یه وقتایی که...
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - big cloud - 12 بهمن ۱۳۹۶۱۱:۰۰ ق.ظ
زگیتی دو کس را سپــاس...
یکی حق شنــاس و یکی حــد شناس!
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - pioneer01 - 12 بهمن ۱۳۹۶۱۲:۲۲ ب.ظ
(۱۲ بهمن ۱۳۹۶ ۱۰:۴۳ ق.ظ)crevice نوشته شده توسط: چقدر جالبه یه وقتایی که...
داستان نویسیه؟ با جملات مناسب باید کاملش کنیم؟
چقد جالبه یه وقتایی که همون حدسی که میزنم درست درمیاد و ...
عه نمیدونم از کی دارم دماوندو فتح میکنم:-)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - big cloud - 12 بهمن ۱۳۹۶۰۲:۰۰ ب.ظ
هر چی بیشتر تو شغل جدیدم تخصص پیدا میکنم. به ضعف کد نویسای ایرانی و سایت های طراحی شده با CMS های مختلف بیشتر پی میبرم . چرا آخه نمیخوایم یه تکنولوژی را به درستی استفاده کنیم. کیفیت را فدای کمیت نکردن خیلی مهمه. سایتی که با ۱۵۰ تا ۲۰۰ تومن طراحی میشه دیگه مشخصه چی در میاد از توش. تازه معتقدند سایتشون بهترین سایته و اصلا مشاوره نیاز ندارن
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - SepidehP - 12 بهمن ۱۳۹۶۰۵:۴۶ ب.ظ
+ پستای مربوط به شهرا و قومیتا رو خوندم برام جالب بود نظرات مختلف درباره شهرا و آدمای اونجا.
+ آواتار آقای بلک و دیدم یادم افتاد چند وقت پیش میخواستم برم ژوراسیک پارک. چرا نرفتم؟!!
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - NP-Cσмρℓєтє - ۱۲ بهمن ۱۳۹۶۰۶:۱۹ ب.ظ
آدم تو یه برهه ای از زندگیش فکر میکنه دنیا یعنی خانواده خودش؛ پدرش، مادرش... بعد که کمی زمان میگذره و میفته تو سن رشد فکر میکنه داره همیشه محدود میشه دنیا یعنی بیرون، آدماش، پدر مادرای دیگران.... یه مدت دیگه هم میگذره و یکم پخته میشه، فقط یکم.... میبینه دنیا یعنی پدرش، یعنی مادرش، یعنی خانوادهش... میبینه خودش یعنی خانواده اش...
الان میفهمم هیچ وقت از جانب خانواده م محدود نشدم، الان میفهمم چقدر بهم پرو بال میدادن و میدن... حس میکنم وقتی کنارم ان یه سر و گردن بلندترم...
خیلی خوبه که پدر مادرها بچه هاشونو بفهمن، خصوصاً بعضیها که توی خانوادشون شکاف عمیقی دارن بین جهان پدر مادرها و جهان بچه ها...
+ بعضی ها دوست دارن به هر موضوعی از جنبه ی منفی نگاه کنن، چیزی که آدمو خیلی آزار میده، حتی اگه موضوع به تو مربوط نباشه، یا حتی اگه موضوع خیلی شخصی نباشه. شاید هم آدمای منفی مثله کیسه زباله سربسته هستند، بو میدن حتی اگه حرف نزنن، مثلاً با نگاهشون؛ یا حتی با حرف نزدنشون!!
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - hadis_engineer - 12 بهمن ۱۳۹۶۰۶:۲۹ ب.ظ
سلام دوستان
من برای برنامه نویسی با پایتون نیاز به کمک دارم
من میخوام کد نایو بیزین رو در pycharm اجرا کنم ولی وقتی run میکنم این ارور رو میده:
No module named 'numpy'
در صورتیکه کتابخونه numpy رو نصب کردم
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - salam5 - 12 بهمن ۱۳۹۶۰۶:۳۸ ب.ظ
چندتا از دوستامون باهم رقابت دارن
مثلا وقتی یکیشون یه تولد میگیره، نفر بعدی باید یه تولد بگیره از اون سرتر، که چش قبلی در بیاد
واسه یه بچه ی دو ساله تولدی گرفتن در حد یه عروسی مفصل و پر خرج، تم دادن همه ی مهمونا باید لباس قرمز و مشکی میپوشیدن
امروز تولد خود دوستمون بود یه تولد جمع و جور گرفتن، تم شون سفید مشکی بود
چند روز دیگه ولنتاینه، یعنی قشنگ سرگرم ن ها
آدما با هم متفاوت ن خیلی، لابد حال میکنن با این کارا، ولی من روح م با این همه تجمل سازگار نیست، پسش میزنه، هیچ وقت دوست نداشتم اینجوری زندگی کنم، یه زندگی بی سر و صدا و ساده رو ترجیح میدم به این همه تجمل و شلوغ کاری
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 12 بهمن ۱۳۹۶۰۶:۵۱ ب.ظ
(۱۲ بهمن ۱۳۹۶ ۰۶:۳۸ ب.ظ)salam5 نوشته شده توسط: چندتا از دوستامون باهم رقابت دارن
مثلا وقتی یکیشون یه تولد میگیره، نفر بعدی باید یه تولد بگیره از اون سرتر، که چش قبلی در بیاد
واسه یه بچه ی دو ساله تولدی گرفتن در حد یه عروسی مفصل و پر خرج، تم دادن همه ی مهمونا باید لباس قرمز و مشکی میپوشیدن
امروز تولد خود دوستمون بود یه تولد جمع و جور گرفتن، تم شون سفید مشکی بود
چند روز دیگه ولنتاینه، یعنی قشنگ سرگرم ن ها
آدما به اندازه دغدغه هاشون بزرگن.
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - gogooli - 12 بهمن ۱۳۹۶۰۷:۳۹ ب.ظ
وقتی کسی رو در co-author اسکالر اضافه می کنیم پیغامی براش می ره؟