RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - firouzi.s - 11 اردیبهشت ۱۳۹۱۰۹:۵۷ ق.ظ
دوباره دلم گرفته
دلم گرفته آسمون نمیتونم گریه کنم
شکنجه میشم از خودم نمیتونم شکوه کنم
انگاری کوه غصه ها رو سینه من اومده
آخ داره باورم میشه خنده به ما نیومده
دلم گرفته آسمون از خودتم خسته ترم
تو روزگار بی کسی یه عمر که دربدرم
حتی صدای نفسم میگه که توی قفسم
من واسه آتیش زدن یه کوله بار شب بسم
دلم گرفته آسمون یکم منو حوصله کن
نگو که از این روزگار یه خورده کمتر گله کن
منو به بازی میگیره عقربه های ساعتم
برگه ی تقویم میکنه لحظه به لحظه لعنتم
آهای زمین برای من یه لحظه تو نفس نزن
نچرخ تا آروم بگیره یه آدم شکسته تن
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - fo-eng - 11 اردیبهشت ۱۳۹۱۰۳:۲۲ ب.ظ
آقا آمدی جمعه این هفته به هر نحوی بود ...
بر سر وعده کسی را چو ندیدی رفتی
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Breeze - 11 اردیبهشت ۱۳۹۱۰۶:۲۴ ب.ظ
[attachment=4054]
مادر کودکش را شیر می دهد
و کودک از نور چشم مادر
خواندن و نوشتن می آموزد
وقتی کمی بزرگتر شد
... کیف مادر را خالی می کند
تا بسته سیگاری بخرد
بر استخوان های لاغر
و کم خون مادر راه می رود
تا از دانشگاه فارغ التحصیل شود
وقتی برای خودش مردی شد
پا روی پا می اندازد
و در یکی از کافه تریاهای روشنفکران
کنفرانس مطبوعاتی ترتیب می دهد و می گوید :
عقل زن کامل نیست....
خدا سایه هیچ مادر و پدری رو از سر بچه اش کم نکنه...
آمین
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - mosaferkuchulu - 11 اردیبهشت ۱۳۹۱۰۹:۳۳ ب.ظ
ای روزگار!حالا که کم مانشت می ام دیگه کسی نیست که من و دعوا کنه بگه...بچه مگه تو فردا میان ترم نداری؟پس چرا نمی خونی؟؟؟
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Potential - 11 اردیبهشت ۱۳۹۱۰۹:۴۹ ب.ظ
سلام مسافر کوچولوی عزیز
خوبی؟ خوشی؟
راستش یه سوال داشتم، خوب شد اومدید ...
میخواستم ببینم کدوم یکی از روشهای ترک اعتیاد به مانشت آخر سر جواب داد؟؟؟ اگه اشکالی نداره لطفا به من هم بگو ...
یا وقتی آدم سرش شلوغه میاد این جاها که شاید فرجی بشه!
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - انرژی مثبت - ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱۰۹:۵۹ ب.ظ
اره بعد از کنکور خیلی کم پیدا شدید . مثل این که میگن وقتی درس داریم همه چی به نظر جالب میاد اون موقع بیشترمانشت بودید البته خوبه بچسبید به درستون که خیلی خوب پیش برید
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - kashir - 12 اردیبهشت ۱۳۹۱۰۱:۲۱ ب.ظ
با آن که همچون اشک غم بر خاک ره افتاده ام من
با آنکه هر شب ناله ها چون مرغ شب سر داده ام من
در سر ندارم هوسی، چشمی ندارم به کسی
آزاده ام من
با آن که از بی حاصلی سر در گریبانم چو گل
شادم که از روشن دلی پاکیزه دامانم چو گل
خندان لب و خونین جگر مانند جام باده ام
آزاده ام من
یا رب چو من افتاده ای کو؟
افتاده ی آزاده ای کو؟
تا رفته از جانم برون سودای هستی
آسوده ام آسوده از غوغای هستی
گلبانگ مستی آفرین همچون «رهی» سر داده ام من
مرغ شب آهنگم ولی در دام غم افتاده ام من
خندان لب و خونین جگر مانند جام باده ام
آزاده ام من
تیر ماه ۱۳۴۷
رهی معیری
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - SaMiRa.e - 12 اردیبهشت ۱۳۹۱۰۲:۱۹ ب.ظ
هنگامی که دری از خوشبختی به روی ما بسته میشود ، دری دیگر باز می شود ولی ما اغلب چنان به دربسته چشم می دوزیم که درهای باز را نمی بینیم..........
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - mosaferkuchulu - 12 اردیبهشت ۱۳۹۱۰۳:۲۱ ب.ظ
(۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۹:۴۹ ب.ظ)Potential نوشته شده توسط: سلام مسافر کوچولوی عزیز
خوبی؟ خوشی؟
راستش یه سوال داشتم، خوب شد اومدید ...
میخواستم ببینم کدوم یکی از روشهای ترک اعتیاد به مانشت آخر سر جواب داد؟؟؟ اگه اشکالی نداره لطفا به من هم بگو ...
یا وقتی آدم سرش شلوغه میاد این جاها که شاید فرجی بشه!
سلام
هر چند نمی دونم منفی دهنده ی عزیز چرا به شما منفی دادند اما ازشون ممنون که روح انتقاد پذیری و دارن رشد می دن!
حال شما چطوره؟روش ترک اعتیاد من روش نگاه جدی به وضعیت فعلی بود
به وضعیتی که توش هستید به طور جدی فکر کنید و ببینید اوضاعتون تا چه حد وخیمه!مشکل حل میشه!
(۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۹:۵۹ ب.ظ)انرژی مثبت نوشته شده توسط: اره بعد از کنکور خیلی کم پیدا شدید . مثل این که میگن وقتی درس داریم همه چی به نظر جالب میاد اون موقع بیشترمانشت بودید البته خوبه بچسبید به درستون که خیلی خوب پیش برید
باور کنید ارزو دارم برگردم ترم قبل!این ترم دیگه واقعا جا واسه نفس کشیدن نیست ! درسا،پروژه کارشناسی، تکلیف های استادا که مثل رگبار داره میباره ،کنکور انفورماتیک (که دیگه کلا بیخیالش شدم) و....تازه به همه ی اینها اردیبهشت شیراز و هم اضافه کنید...
کجایید روزهای خوش کنکور!!!
(من برم تا اقا فرداد نیومدن بگن تو بخش سرگرمی فعالیت می کنید خودتون)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Potential - 12 اردیبهشت ۱۳۹۱۰۹:۳۴ ب.ظ
(۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۳:۲۱ ب.ظ)mosaferkuchulu نوشته شده توسط:
(11 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۹:۴۹ ب.ظ)Potential نوشته شده توسط:
سلام
هر چند نمی دونم منفی دهنده ی عزیز چرا به شما منفی دادند اما ازشون ممنون که روح انتقاد پذیری و دارن رشد می دن!
خیلی ممنون از راهنمایی ت
منفی دهنده ی عزیز یکی از افراد صاحب authority بودند ، که فکر میکنم اشتباهی دستشون لرزیده به من منفی دادن ... درستش کردند ... ممنون
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - fo-eng - 12 اردیبهشت ۱۳۹۱۰۹:۳۸ ب.ظ
دلتنگ کودکیم
یادش بخیر، قهر میکردیم تا قیامت و لحظه ای بعد قیامت میشد
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - fatima1537 - 12 اردیبهشت ۱۳۹۱۰۹:۴۰ ب.ظ
(۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۹:۳۴ ب.ظ)Potential نوشته شده توسط: منفی دهنده ی عزیز یکی از افراد صاحب authority بودند ، که فکر میکنم اشتباهی دستشون لرزیده به من منفی دادن ... درستش کردند ... ممنون
همه کاربرا این قابلیت رو دارن که اگر اشتباها اعتبار +یا- دادند،برگردونند.باید یکبار refresh کنید
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Potential - 12 اردیبهشت ۱۳۹۱۰۹:۵۵ ب.ظ
نه متاسفانه ! من قبلا این قابلیت رو داشتم ولی الآن ندارم و نمی تونم + ای که دادم - کنم و یا بالعکس!
مثل اینکه مدیر این فروم شخصیت منو میشناسه که نمیتونم تصمیم بگیرم و این امکان رو ازم گرفته! تا تو تصمیم گیری م قاطع باشم
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - fatima1537 - 12 اردیبهشت ۱۳۹۱۰۹:۵۸ ب.ظ
بعضی افراد دیگه هم هستند که اینطور شدند.فکر کنم باید یکبار refresh کلی کنید مرورگرتون رو.یه f5 (یادم نیست شاید همf8) بزنید تا دوباره مرورگر به روز بشه.یا شاید هم باید مرورگر رو عوض کنید یا دوباره نصب کنید... من هم یه مشکلاتی داشتم همین کار رو کردم اصلاح شد.
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Potential - 12 اردیبهشت ۱۳۹۱۰۹:۵۹ ب.ظ
آهان ... آره با refresh شد ! D:
خوشحال بودم که دیگه نظرم عوض نمیشه !
خیلی ممنونم از شما