|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - انرژی مثبت - ۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۰:۱۴ ب.ظ
(۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۰:۰۴ ب.ظ)sasanlive نوشته شده توسط: ا ی کاش یه توضیح میدادین که قضیه اش چیه؟
با اجازه مادر بزرگ:
این متن توسط یک نوجوان مبتلا به سرطان نوشته شده است...
او مایل است بداند چند نفرشعر او را می خوانند...
این کل متن اوست...
این متن را این دختربسیار جوان در حالی که آخرین روزهای زندگی اش را سپری می کند در بیمارستان نیویورک نگاشته است و آنرا به یکی از پزشکان بیمارستان فرستاده است.
ممنون واسم میل اومده بود قضیه رو نمی دونستم. از توضیحات کاملتون متشکرم
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - sasanlive - 08 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۰:۲۳ ب.ظ
(۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۰:۱۴ ب.ظ)انرژی مثبت نوشته شده توسط: ممنون واسم میل اومده بود قضیه رو نمی دونستم. از توضیحات کاملتون متشکرم
فکر کنم بچه ها قبلا چنین عکسایی گذاشتن منم دوباره میذارم
البته فکر نکنم عکس اون دختر باشه.
ولی خوب فرقی هم نداره همشون عزیزن.
واقعا دلتنگیهای اونا کجا دلتنگیهای ما کجا
چی میشه گفت...
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Xilinx - 08 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۰:۳۵ ب.ظ
(۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۰:۲۶ ب.ظ)mehan نوشته شده توسط: خیلی دلم واسه یه عزیزی تنگ شده
اونقدر دلتنگم که بی اختیار تو هر جمعی و هر شرایطی اشک از چشمام میاد، حتی یه لحظه هم از فکرش بیرون نمیام
نمیدونم باید چیکار کنم
حالم اصلا خوب نیست
خوش به حالش که یکی هست که اینجوری دلش واسش تنگ بشه
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - goldoonehkhanoom - 08 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۰:۵۲ ب.ظ
(۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۰:۲۶ ب.ظ)mehan نوشته شده توسط: خیلی دلم واسه یه عزیزی تنگ شده
اونقدر دلتنگم که بی اختیار تو هر جمعی و هر شرایطی اشک از چشمام میاد، حتی یه لحظه هم از فکرش بیرون نمیام
نمیدونم باید چیکار کنم
حالم اصلا خوب نیست
وقتی نوشته هاتوخوندم انگار خودم نوشتمدلتنگی خیلی سخته.حس و حالی که من دارم.سوارتاکسی ،خیابون بغضم میترکهمنم نمیدونم بایدچه کارکنم
(۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۰:۳۵ ب.ظ)mthsh نوشته شده توسط: (08 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۰:۲۶ ب.ظ)mehan نوشته شده توسط: خیلی دلم واسه یه عزیزی تنگ شده
اونقدر دلتنگم که بی اختیار تو هر جمعی و هر شرایطی اشک از چشمام میاد، حتی یه لحظه هم از فکرش بیرون نمیام
نمیدونم باید چیکار کنم
حالم اصلا خوب نیست
خوش به حالش که یکی هست که اینجوری دلش واسش تنگ بشه
واقعاخوش به حال نداره.منم این حس و ۴ماهه دارم.تمومی ندارهدرکش میکنم
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Masoud05 - 08 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۱:۲۵ ب.ظ
(۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۰:۱۴ ب.ظ)انرژی مثبت نوشته شده توسط: (08 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۰:۰۴ ب.ظ)sasanlive نوشته شده توسط: او مایل است بداند چند نفرشعر او را می خوانند...
این کل متن اوست...
این متن را این دختربسیار جوان در حالی که آخرین روزهای زندگی اش را سپری می کند در بیمارستان نیویورک نگاشته است و آنرا به یکی از پزشکان بیمارستان فرستاده است.
ممنون واسم میل اومده بود قضیه رو نمی دونستم. از توضیحات کاملتون متشکرم
جالبه . من ۳ سال پیش این شعر رو خوندم ، هنوز هم داره دست به دست میچرخه
(۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۰:۲۶ ب.ظ)mehan نوشته شده توسط: خیلی دلم واسه یه عزیزی تنگ شده
اونقدر دلتنگم که بی اختیار تو هر جمعی و هر شرایطی اشک از چشمام میاد، حتی یه لحظه هم از فکرش بیرون نمیام
نمیدونم باید چیکار کنم
حالم اصلا خوب نیست
آموخته ام که وابسته نباید شد
نه به هیچ کسی ونه به هیچ رابطه ای
و این لعنتی نشدنی کاری بود که آموختم
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - maryami - 08 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۱:۴۶ ب.ظ
دلــم پُر است
پُـــرِ پُـــرِ پُـــر.....
آنقــــــدر که گاهی اضافه اش، از چشمانم می چـــــکد !!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Fardad-A - 09 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۲:۳۷ ق.ظ
ما اجنبی ز قاعده ی کار عالمیم
بیگانه گرد کوچه و بازار عالمیم.
دیوانه طینتیم ، زر و سنگ ما یکیست
اینیم ، گر عزیز و اگر خوار عالمیم
ما مردمان خانه به دوشیم و خوش نشین
نی زان گروه خانه نگهدار عالمیم
وحشی رسوم راحت و ازار با هم است
زین عادت بد است ... که ازار عالمیم
(وحشی بافقی)
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - ronaldo - 09 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۲:۴۵ ق.ظ
(۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۲:۳۷ ق.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط: از دستان عزیزان چه بگویم؟
گله ای نیست
گر هم گله ای هست دگر حوصله ای نیست!!
دیریست که از خانه خرابان جهانم
بر سقف فرو ریخته ام چلچله ای نیست!!!
در حسرت.......
خدا ازشون نگذره چطوری دل جوون مردمو میشکنن
|
----- - - rasool - - 09 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۱:۲۴ ق.ظ
در این دنیا اگر غم هست
صبوری کن خدا هم هست
اگر دشمن کنارت هست
مخور غصه خدا هم هست
اگر فقر و فقیری هست
منال هرگز، خدا هم هست
اگر در عشق فریبی هست
چه غم لیکن خدا هم هست
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - fo-eng - 09 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۲:۱۶ ب.ظ
یکبار هم ما اومدیم توی خوشبختی غرق بشیم همه تریپ غریق نجات برداشتن
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - esisonic - 09 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۱:۳۲ ب.ظ
انسان عاقل همیشه از بدگوییهایی که از او میشود استفاده میکند . . .
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - kashir - 09 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۱:۵۷ ب.ظ
خدایا به خاطر تمام چیزایی که هم دادی هم ندادی،
دادی پس گرفتی،
ندادی بعد دادی،
ندادی بعداً میخوای بدی،
دادی بعداً میخوای پس بگیری،
پس گرفتی دوباره دادی،
اگر بدی پس میگیری،
پس گرفتی بعداً میخوای بدی،
نداده بودی فکر کردی دادی،
ندادی فکر کردم دادی،
دادی و ندادی و یادت نبوده بدی شکر!!!!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - neilabak - 09 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۵:۳۲ ب.ظ
من یه دنیا استرسم ...یه دنیا استرس
خدایا چه کار کنم؟
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Lantern - 09 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۷:۰۶ ب.ظ
کس نمیداند ز من جز اندکی/وز هزاران جرم و بدفعلی یکی
من همی آن دانم و ستار من/جرم ها و زشتی کردار من
هر چه کردم جمله ناکرده گرفت/طاعت ناورده آورده گرفت
نام من در نامه ی پاکان نوشت/دوزخی بودم ببخشیدم بهشت
عفو کرد آن جملگی جرم و گناه/شد سفیدم نامه و روی سیاه
آه کردم چون رسن شد آه من/گشت آویزان اندر چاه من
آن رسن بگرفتم و بیرون شدم/شاد و زفت و فربه و گلگونشدم
در بن چاهی همی بودم نگون/در دو عالم نمیگنجم کنون
آفرین ها بر تو بادا ای خدا/ناگهان کردی مرا از غم جدا
اگر سر هر موی من گردد زبان/شکر های تو نیاید در بیان
تو در جان منی من غم ندارم/تو ایمان منی من کم ندارم
اگر درمان تویی دردم فزون باد/اگر عشقی تو سهم من جنون باد
تویی تنها تویی تو علت من تو/تو بخشاینده بی منت من
صدایم کن صدای تو ترانه است/کلامت آیه هایی عاشقانه است
تو را من سجده سجده میپرستم/که سر بر خاک بر زانو نشستم
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - esisonic - 09 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۸:۱۷ ب.ظ
مشکلات خود را بر ماسه ها بنویسید و موفقیت هایتان را بر سنگ مرمر . . .
|