منبع:
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
اوریگامی (یه نوع جعبه):
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
اوریگامی ستاره:
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
کلا این صفجه اوریگامی های ساده و باحال و نوستالوژیکی داره:
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
مخصوصا این خیلی باحاله:
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
به طور کلی فروشندگی با روحیه من سازگار نیست. یه استثنا هست اونم لوازم التحریره
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - gogooli - 18 اسفند ۱۳۹۵۰۴:۰۱ ب.ظ
(۱۸ اسفند ۱۳۹۵ ۰۲:۵۱ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:
(18 اسفند ۱۳۹۵ ۰۲:۴۲ ب.ظ)gogooli نوشته شده توسط: چجوری می تونم این پروژه رو دانلود کنم:
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
منبع:
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
خیلی ممنون
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Hopegod - 18 اسفند ۱۳۹۵۰۶:۰۲ ب.ظ
اگر پسر بودم یه مغازه کرایه میکردم پرش میکردم میوه و سبزی
نمیدونم چرا انقد ب میوه فروشی علاقه دارم
همیشه با حسرت نگاشون میکنم
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 18 اسفند ۱۳۹۵۰۶:۳۷ ب.ظ
میخوام امشب بعد بازی طرفدارای بارسا رو ببینم که با چه رویی فکر کردن میتونن ۴ تا به PSG بزنن.
ما که رفتیم دور بعد. شما فعلا تو رویای ۴ تا زدن به بارسا باشید.
چقدر از این برنامه های کنکوری که تلویزیون میذاره بدم میاد. انگار زندگی کنکوره و هرکی قبول بشه سعیده و بقیه بدبختن. انگار کنکور هدفه (کنکور فقط یه دروازه است برای رسیدن به مرحله بعد، بیشتر از این روش تمرکز نکنید).
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - moslem73421 - 18 اسفند ۱۳۹۵۰۹:۲۳ ب.ظ
.....
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - reticent - 18 اسفند ۱۳۹۵۱۰:۳۱ ب.ظ
(۱۸ اسفند ۱۳۹۵ ۰۶:۰۲ ب.ظ)Hopegod نوشته شده توسط: اگر پسر بودم یه مغازه کرایه میکردم پرش میکردم میوه و سبزی
نمیدونم چرا انقد ب میوه فروشی علاقه دارم
همیشه با حسرت نگاشون میکنم
چه خوب
حالا من بعد از تدریس عاشق گل فروشی ام.
انقدر دلم می خواست یه گل فروشی داشته باشم...
بین گل ها بچرخم و عطرشون رو استشمام کنم...
بین کارام هم بشینم کتابای مورد علاقه مو بخونم...
واسه مناسبت های شاد زندگی مردم دسته گل بپیچم...
_______________________________
وای خدای من!
حتی فکرشم حالمو خوب می کنه.
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - khayyam - 18 اسفند ۱۳۹۵۱۰:۳۶ ب.ظ
فکر کنم یواش یواش از کار کامپیوتر بزنیم تو کار آزاد ...
گزینه های مورد نظر
۱/ کارگری
۲/آرایشگری
۳/ مسافرکشی
۴/ کشاورزی
۵/ باز کردن یه سوپر مارکت
۶/ دیگه ...
اینا فکرهایی هست که بعد از اینکه یه کارشناس نرم افزار میشی و کلی به در و دیوار می زنی می بینی کار نیست !
لعنت به اون کسی که تو دانشگاه جو الکی به ما می دادن ! به نظرم باید در این دانشگاه ها رو بست البته بعضی هاشو
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Hopegod - 18 اسفند ۱۳۹۵۱۱:۰۸ ب.ظ
دانشجو که بودم یه بنده خدایی بودن که از لحاظ جسمی و بینایی مشکل داشتن. ما همه سالم و خوشحال میرفتیم دانشگاه و اون اقا با برنامه نویسیش کار همرو راه مینداخت.
اینه که تو رشته ی کامپیوتر کار هست ولی توانایی میخاد. و باید سخت تلاش کرد. باید عاشق این رشته بود که موفق شد.
از بچه هایی که کار مورد علاقشونو گفتن ممنونم خیلی دوست داشتم.
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - fo-eng - 18 اسفند ۱۳۹۵۱۱:۱۰ ب.ظ
چقدر خوب از آرزوهاتون گفتید ...
منم یادم میاد به آرزوهای روزهای خیلی دور که هنوزم به قوت خودش باقیست و امیدوارم روزی عملی بشه ...
من همیشه از کودکی دلم می خواست یه پرورشگاه واسه بچه های بی سرپرست بزنم، نمی دونم آثار دیدن فیلم های این مدلی در ذهنم بود مثل جودی ابوت که اونقدر تاثیرگذار بود که بارها نیز در بزرگسالی اون رو دیدم که این فکر رو بوجود آورد یا اینکه همیشه از کودکی دوست داشتم همبازی هام ۱۰۰۰ نفر همزمان باشند یا اینکه کلا قدرت تخیل بالایی هم دارم و گاهی داستانکی هم می نویسم شایدم این فکر از اونجا بوده و داستان هایی که می خوندم یا می نوشتم ...
ولی این چیزی بوده که هیچ زمانی از فکرم خارج نشده و نمیشه ... : )
البته الان تدریس ایده آل ترین شغل واسه منه حتی اگه بخوام مجانی به کسی چیزی یاد بدم هم از عمق ایده آل بودنش چیزی کم نمی کنه ...
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Riemann - 19 اسفند ۱۳۹۵۰۱:۰۵ ق.ظ
(۱۸ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۳۵ ب.ظ)Hopegod نوشته شده توسط: حرفتون درسته استادا باید ب دانشجوها روحیه بدن اما بعضی وقتا یه حرفایی اگر ادم کوچیک کنه باعث میشه ادم ب خودش بیاد. بستگی ب شخصیتا داره.
استادها، جز معدودشون ، مفت خور هایی بیش نیستن !
(۱۸ اسفند ۱۳۹۵ ۰۱:۳۲ ب.ظ)Hopegod نوشته شده توسط: این وضعیتا عوض میشه یه روز قضیه برعکس میشه
هیچ وقت به این امید زندگی نکنید که ممکنه بد جور ضایع بشید! به قول خودم just let it go ! تمام.
کدام یک بهتر هست؟
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - sss - 19 اسفند ۱۳۹۵۰۱:۳۱ ق.ظ
کتاب فروشی که لوازم التحریر هم باشه همزمان، شیرینی فروشی، گل فروشی، جینگول فروشی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - reticent - 19 اسفند ۱۳۹۵۰۲:۲۵ ق.ظ
قدرت خدا...
این عدد ۶ چه جاها که خودشو نشون نمیده!
و البته زدن ۳ تا گل تو اوج ناامیدی و البته تو کمتر از ۱۰ دقیقه...
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - moslem73421 - 19 اسفند ۱۳۹۵۰۴:۵۰ ق.ظ