|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 14 اسفند ۱۳۹۵ ۰۵:۵۱ ب.ظ
(۱۴ اسفند ۱۳۹۵ ۰۵:۴۸ ب.ظ)Hopegod نوشته شده توسط: نخیر نمیتونه اینکارو کنه با جامعه ی الان ایران هیچ پسری نمیتونه تو سن درست ازدواج کنه بدون کمک پدرش
اما من بازم رو حرفم هستم پولدار بودن مهم نیست در حدی که بشه یه زندگی معمولی داشت خودم میدونم که الان عشق و ازدواج مال پولدارتراس اما
ای کاش توقعاتمونو با نسل پدر مادرامون مقایسه کنیم اونوقت میفهمیم پول چقدر مهمه
الان تو ایران جوونا به خاطر بیکاری به خاطر بی پولی دارن تباه میشن
اینا همرو میدونم
اول اینکه اون زمان گذشته. شرایط و مقتضیات اون زمان برای همون موقع بوده.
دوم از بعد مسائل مادی (که الان مورد بحثه) قسمتی که بولد کردم مستقیما بر میگرده به دخترا. وگرنه پسرا که اگه عقد و عروسی و بقیه خرج و مخارج نباشه (جدای از جنبه مادیش) راحت تر هستن.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Hopegod - 14 اسفند ۱۳۹۵ ۰۵:۵۶ ب.ظ
افرین منظور منم همین بود
چه اشکال داره شغل پسر اونقدرام مهم و پردرامد نباشه
یا ماشینش پراید باشه
یا عروسی ساده باشه
یا خونش کرایه ای باشه
منظورم اینا بود
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 14 اسفند ۱۳۹۵ ۰۶:۰۴ ب.ظ
(۱۴ اسفند ۱۳۹۵ ۰۵:۵۶ ب.ظ)Hopegod نوشته شده توسط: افرین منظور منم همین بود
چه اشکال داره شغل پسر اونقدرام مهم و پردرامد نباشه
یا ماشینش پراید باشه
یا عروسی ساده باشه
یا خونش کرایه ای باشه
منظورم اینا بود
فقط همین سه قلم که شما میگید میدونید چقدر میشه؟! قبلا هم تو این تاپیک گفتم که من بعد از دو سال کار تمام وقت اندازه یه پراید پول داشتم. حالا طرف چقدر باید کار کنه که بقیه خرج ها رو هم تامین کنه؟ خرید بازار، حلقه، سرویس، فرش و تلویزیون (که اینجا به عهده پسره) و ...
تازه همون خونه هم پول پیش نمیخواد؟ از کجا بیاره؟
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - reticent - 14 اسفند ۱۳۹۵ ۰۶:۰۸ ب.ظ
عجب بحثی شده!
آدم از هر طرف نگاه می کنه می بینه همه حق دارند!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Hopegod - 14 اسفند ۱۳۹۵ ۰۶:۱۱ ب.ظ
اقا من تسلیمم
تا حالا تو یه انجمن انقد طرف حسابم اقایون نبودن
اقای bashirXM راست میگن خیلیا هستن که خیلی ادمای خوبین اما پول دراوردن براشون سخته
زندگی برای هر کسی به یه شکلی سخته
روزگار الان همه داریم میجنگیم
تا بتونیم درست زندگی کنیم
تنها راهی که هست اینه که صبر کرد تا هرکس کم کم خودشو بالا بکشه
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - sss - 14 اسفند ۱۳۹۵ ۰۶:۲۲ ب.ظ
(۱۴ اسفند ۱۳۹۵ ۰۵:۵۹ ب.ظ)BashirXm نوشته شده توسط: دوره زمونه خیلی زمخت شده خانوم Hopegod. کسایی هستن که خیلی مردونگی دارن ولی دارن زیر چرخای روزگار با خانوادشون له میشن و روزگار حقشونو بهشون نداده و شاید اصلا هم نده.
یاد کارگرایی می افتم که تو مشاغل سخت کار میکنن و چندین ماه حقوق نمیگیرن و تو وضعیت فعلی جرات ترک کار هم ندارن. چند روز پیش یه مصاحبه دیدیم میگفت روم نمیشه جواب تلفن پدر و مادرمو بدم بس که قرض گرفتم و نتونستم پس بدم.
به متولدین دهه۶۰ و اوایل ۷۰ گفتن درس بخونین فقط، اینطوری هم از کسب درامد محروم شدن هم از ازدواج. در حالی که نسل های قبلی از کودکی مهارتی یاد میگرفتن حتی اگر بالفعل درامدی نداشت و به پشتوانه اون زودتر هم میتونستن ازدواج کنن.
برای نیمه ۷۰ به بعد هم از اون ور بوم افتادن و تعداد زیادی قبل دیپلم ترک تحصیل میکنن، قبل ۱۸ ازدواج میکنن، قبل ۲۰ جدا میشن.
خیلی از گرفتاری هامون هم واقعا تقصیر خودمون نیست به صلاح دید بزرگترا اعتماد کردیم و این شد نتیجه اش
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 14 اسفند ۱۳۹۵ ۰۶:۳۱ ب.ظ
(۱۴ اسفند ۱۳۹۵ ۰۶:۲۲ ب.ظ)sss نوشته شده توسط: مهارتی یاد میگرفتن حتی اگر بالفعل درامدی نداشت و به پشتوانه اون زودتر هم میتونستن ازدواج کنن.
اون موقع روی مهارت بالقوه حساب می کردن الان رو مهارت بالفعل هم حساب باز نمی کنن.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - reticent - 14 اسفند ۱۳۹۵ ۰۶:۳۱ ب.ظ
معاون وزیر علوم، تحقیقات و فناوری با بیان اینکه دیگر مدرک به درد نمیخورد و باید به دنبال افزایش مهارتها در رشتههای گوناگون بود گفت: درحال حاضر در کشور ۵۰ هزار دانشآموخته بیکار با مدرک دکتری داریم.
وی افزود: امروز ۵۰ هزار دانشآموخته بیکار در مقطع دکتری داریم که سالانه ۳۰ هزار نفر نیز به این آمار اضافه میشود، درحالیکه وزارت علوم بهعنوان دستگاهی که بیشترین جذب را در این زمینه دارد، تنها میتواند ۲ هزار هیات علمی را در سال به کار گیرد و این نشان میدهد که باید به سمت مهارتی کردن رشتهها برویم و مردم نیز بدانند که دیگر مدرک تنها به دردشان نخواهد خورد.
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
____________________________________
نه زندگی و عمر رفتۀ ما براشون کوچکترین اهمیتی داره...
و نه اینکه زیر سؤال بردن نظام آموزش خودشون براشون کوچکترین اهمیت و خجالتی داره...
خیلی راحت اشتباهات نابودکنندۀ خودشون رو میگن و خیلی راحتتر حاصل یک عمر تلاش و مشقت یک عده دانشجو رو "به درد نخور" اعلام می کنند...
____________________________________
چه ساده حاصل سال ها تلاش و مشقت، به هیچ انگاشته میشه...
____________________________________
با این وضعیت، باید هم من و شما اینجا واسه اولیه ترین نیازهای زندگی مون با هم بحث کنیم و همه هم به همدیگه حق بدیم و البته آخرش هم به هیچ نتیجۀ خاصی نرسیم و دوباره روز از نو روزی از نو ...
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - sss - 14 اسفند ۱۳۹۵ ۰۶:۳۲ ب.ظ
(۱۴ اسفند ۱۳۹۵ ۰۶:۱۷ ب.ظ)BashirXm نوشته شده توسط: من دلم میخواد یکی باشه با هم بریم بالا به سمت قله زندگی
دختر با این طرز فکر هم هست ولی مساله اینه که شرایط فرصت شناختن همدیگرو نمیده. اصلا یه دلیل مهم این هزینه های سنگین هم اینه که به خاطر عدم شناخت، اعتماد وجود نداره و به خیال خودشون دارن محکم کاری میکنن.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - fo-eng - 14 اسفند ۱۳۹۵ ۰۶:۳۲ ب.ظ
تا همین چند وقت پیش
ملت با چوب و سنگ
سگ و گربه های بدبختو میزدن
ولی الان میبینیم توی خیلی کوچه ها براشون غذا میذارن کنارپیادهرو.
تا همین چند وقت پیش
کسی کمربندشو پشت فرمون میبست بهش می گفتیم بچه سوسول
ولی الان ماشینو روشن می کنیم اول کمبربندمون رو میبندیم و میگیم واسه سلامتیمون واجبه!
تا همین چند وقت پیش می گفتیم ترکها... رشتیا... اصفهانی ها... لُرها... قزوینی ها... فلانن و براشون جوکهای آنچنانی می ساختیم
ولی الان میگیم همه ما ایرانی هستیم و همه ما از یک آب و خاکیم.
تا همین چندوقت پیش
هر چرت و پرت و خرافاتی بهمون میگفتن قبول می کردیم و به دیگران هم انتقالش میدادیم.
ولی الان هر حرفی را که می شنویم سریع میگیم منبع معتبرشو اعلام کن!
تا همین چندوقت پیش
واسه پرسپولیس و استقلال دست به یقه رفیق چند سالمون می شدیم
ولی الان میگیم چیش به من و تو میرسه؟! کل کل میکنیم و آخرش عذرخواهی می کنیم!
تا همین چند وقت پیش
کسی نظرش باهامون مخالف بود هشتر و پشترش می کردیم.
ولی الان میگیم خوب اینم نظرش اینه.
هرکی نظرش برای خودش محترمه!
تا همین چند وقت پیش
روز جمعه یا تعطیلی همه پارکها و پارکهای جنگلی تبدیل میشدن به سفره ای از زباله های رنگارنگ
اما الان بیشتر مردم وقتی میخوان بساطشون رو جمع کنن که برن آشغالهاشون رو میریزن تو کیسه زباله و میذارن توی سطل آشغال!
تا همین چند وقت پیش
عمراً فکر نمی کردیم ملت با فرهنگی بتونیم باشیم...
ولی داریم می بینیم که آهسته آهسته داریم میشیم!
و به اصل و سرشت و تمدن خودمون برمیگردیم!
و اینها همش از نشانه های باسوادشدن اکثریت جامعه است.
این یعنی رسیدن به گوهر فرهنگ و عبور از دوران گذار با وجود همه محدودیتها.
شاید هنوز خیلی راه مونده تا بطور کامل بافرهنگ بشیم ولی همینکه آغاز کردیم خیلی خوبه، خیلی خیلی زیاد هم خوبه!
هی نگیم مردم فلانن بیسارن
مردم ایران یعنی من، یعنی تو!
تو مطالعه کن، رفتارهای اجتماعی نامناسبت رو اصلاح کن و به منم یاد بده که همینکارو بکنم، با مهربانی؛ نه با لحنی که "تو بی فرهنگی و من باسواد و متمدن"!
مطالعه کنیم و به هم کتاب هدیه بدیم.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - jazana - 14 اسفند ۱۳۹۵ ۰۶:۳۵ ب.ظ
(۱۴ اسفند ۱۳۹۵ ۰۶:۳۱ ب.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط: که باید به سمت مهارتی کردن رشتهها برویم
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - sss - 14 اسفند ۱۳۹۵ ۰۶:۳۶ ب.ظ
(۱۴ اسفند ۱۳۹۵ ۰۶:۳۱ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: اون موقع روی مهارت بالقوه حساب می کردن الان رو مهارت بالفعل هم حساب باز نمی کنن.
واقعا نمیشه حساب کرد، میری به سختی کار پیدا میکنی، عالی تحویل میدی، آخرشم چیزی بهت نمیدن یا ۲سال بعد میدن که با وضع تورم انگار ندادن
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 14 اسفند ۱۳۹۵ ۰۶:۳۶ ب.ظ
چقدر این ترامپ داغونه. فقط فرافکنی می کنه. همش میخواد بقیه رو مقصر جلوه بده. این چند روزه گیر داده که اوباما داره زیرابشو میزنه.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 14 اسفند ۱۳۹۵ ۰۶:۴۰ ب.ظ
(۱۴ اسفند ۱۳۹۵ ۰۶:۳۶ ب.ظ)BashirXm نوشته شده توسط: آره متاسفانه دقیقا همچون حالتایی! دیشب با رفیقم میحرفیدم آقو میگف "یادته یه فوق لیسانس صنعتی اصفهان اومده بود کارخونه پیشم چنوخ با حقوق قانون کار، کار کرد؟" گفتم اره خوب؟ گفت "استعفا داد رفت چن ماه پیش، گفت میرم دنبال استخدامی آموزش و پرورش. وقتی رفت همه گفتم این چه کودنی بود!؟! چنوخت اینجا کار کرد تا بالاخره تو کارخونه استخدام شد، ول کرد رفت!" گفتم خو بعدش، گفت " همین چن روز پیش بهم خبر داده که قبول شدم و پلن B شروع شده و اینا ... خیلی خوشحال شدم که داره خطوط زندگیشو جوری که دوس داره میچینه" منم گفتم چه خوب، خوشحاله الان دیگه. یه وقته طرف نه درسی خونده نه مخی داره نه هیچی وضعیت اسفبار طرف توجیه پذیره اما جای تاسف داره وقتی بچه های گل و تحصیل کرده جامعمونم بخوان فرق خاصی با اونا نداشته باشن!!! البته که بروبچ تحصیل کرده از آب و گل در میان و میرسن به جایی که باید برسن، گاماس گاماس.
وقتی به جایی رسید دیگه انگیزه ای برای ازدواج نداره. در واقع از دید من (به عنوان یه پسر) دیگه اون موقع دردسر ازدواج کردن بیشتره از مجرد موندن. اصلا همه مراحل سختشو طی کرده، دیگه طرف میخواد بیاد که چی رو با هم بسازن؟ هر چی بوده خودش تنهایی ساخته. از همونجا مستقیم بره سراغ قله های پیشرفت و اینا.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - sss - 14 اسفند ۱۳۹۵ ۰۶:۴۱ ب.ظ
(۱۴ اسفند ۱۳۹۵ ۰۶:۳۲ ب.ظ)fo-eng نوشته شده توسط: شاید هنوز خیلی راه مونده تا بطور کامل بافرهنگ بشیم ولی همینکه آغاز کردیم خیلی خوبه، خیلی خیلی زیاد هم خوبه!
تو مطالعه کن، رفتارهای اجتماعی نامناسبت رو اصلاح کن و به منم یاد بده که همینکارو بکنم، با مهربانی؛ نه با لحنی که "تو بی فرهنگی و من باسواد و متمدن"!
و طعنه های خودزرنگپندارها رو تحمل کن
|