|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 12 دى ۱۳۹۵ ۱۰:۲۲ ب.ظ
بحث از "جو قبلی" و این حرفا گذشته. حضور در مانشت برای من آزار دهنده است. اگه یکی دو تا انگیزه نبود دیگه اصلا نمیومدم.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Skyrim - 12 دى ۱۳۹۵ ۱۰:۳۰ ب.ظ
.....
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - khayyam - 12 دى ۱۳۹۵ ۱۱:۴۵ ب.ظ
خیلی جو مانشت خراب شده خیلی ....
من که دیگه فقط به خاطر پیگیری پست های دوستی میام مانشت
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - afrooz-OMD - 13 دى ۱۳۹۵ ۱۲:۰۶ ق.ظ
پیور جان و بهنام خان من قصد ناراحت کردنتون رو نداشتم
و منظورم از "آمار لایک ها رو داریم" خدایی نکرده توهین و ناراحتی نبود بخدا (اگه مینروا نمیگفت متوجه نمیشدم اصلا که ممکنه ازش ناراحت بشید)
فقط یه ماجرایی بود قبلنا نمیدونم شاید اقا بهنام یادشون باشه اون موقع این بحث امار لایک ها بولد شده بود که من با دمپایی ابری تنبیه شدم یادتونه؟
پیرو اون قضیه و واسه مزاح من اینو عرض کردم
وگرنه ایشالا تا دنیا دنیاست خبرای خوب به گوش آدم برسه باور کنید من فقط خوشحال شدم
در رابطه با کوئیلینگ هم چون یکم توش دست دارم اون نکته ها به نظرم مفید اومد که بگم وگرنه پیور جان هم خودش خوش سلیقست هم حرفه ای...به دوربین اونقدرا ربطی نداشتن و نکته هایی بودن که وقتی اون قاب مثلا روی دیوار نصب میشه چطور دیده بشه
در هر حال من همینجا از تمام اونایی که با حرفای من ناراحت شدن عاجزانه معذرت خواهی میکنم
شرمنده همتون هستم
ببخشید
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - reticent - 13 دى ۱۳۹۵ ۱۲:۲۲ ق.ظ
ولش کن!
میترسم الآن یکی هم پیدا شه با خود من دعواش شه!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - kilookiloo - 13 دى ۱۳۹۵ ۱۲:۳۵ ق.ظ
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
رو ببینید یه کم حس خوب بهتون دست بده
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Pure Liveliness - 13 دى ۱۳۹۵ ۱۲:۴۰ ق.ظ
به خاطر جوی که غیردوستانه شده نمیخواستم تا مدتی پست بذارم ولی اینو میذارم و حداقل یه مدت توی این تاپیک نیستم.
راجع به ما :
خیلی وقته به من تیکه میندازید و این مساله ی لایک کردن واستون بولد شده. خیلی خیلی زشته یه دختر با این کار بخواد نظر کسی رو جلب کنه. نمی دونم چه فکری کردید. این کار دور از شان من و بهنام هست.
من با آقا بهنام توی مانشت آشنا نشدم که بخوام لایک کنم تا ایشون به من توجه کنه بیاد خواستگاریم! هیچ کسی توی مانشت این کار رو نمیکنه و نکرده.
من ایشون رو خیلییی وقته میشناسم. از وقتی که ایشون بهم درس میدادن و توی پروژه هام کمکم میکردن. بعضی از دوستامون هم که اینجان این رو میدونن. بعدشم خیلی اتفاقی ایشون نام کاربری من رو دیده بودن (نام کاربری من اسم ایمیلمم هست، نام کاربری ایشون هم ایمیلشون هست اینو همه تون میدونید) و پیام دادن و این اولین پیام ما توی مانشت بود : (به تاریخش دقت کنید لطفا)
[attachment=21103]
هرچند اهمیتی نداره بقیه چه فکری بکنن. لطفا ادامه ندید بحث رو.
راجع به کوئیلینگ هم افروز جان من کارم بد نیست. مرسی از نکاتی که گفتی ولی اینو واسه این که مث قبلیا نشده بود به صاحابش تحویل ندادم تنها چیزی هم که داشتم همون بود عکس از بقیه شون هم ندارم، صرفا خواستم به آفاق نشون بدم. گفتم عکس بگیرن از قبلیا توی پروفایل آفاق جون میذارم.
برای همه تون آرزوی موفقیت و خوشبختی میکنم.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - afrooz-OMD - 13 دى ۱۳۹۵ ۱۲:۵۲ ق.ظ
عجب اوضاعی شده
چرا همه انقدر تهاجمی شدین!!!!
من نگفتم خدایی نکرده کارت بده!!!!!!!
به خدا که دیگه اعتقاد دارین؟؟ به همون خدا قسم میخورم من اصلا اهل این خاله زنک بازیا نیستم!!! من هیچوقت به خودم اجازه نمیدم این قضاوتو درباره تویی که اصلا نمیشناسمت داشته باشم!!
خدای من شاهده انقد برام سخته همچین فکری راجع به من شده هرجا باشی حاضرم بیام حضوری معذرت خواهی کنم و برات رفع سو تفاهم کنم
اون موقع شاید هنوز اونقدرا توی این تاپیک نبودی که متوجه اون ماجرا باشی بخدا من اصلا قصد بدی نداشتم...اون ماجرا تا مدتی موجبات خنده بود(ماجرایی که توی پست قبلی اشاره کردم)
از اونایی که اینجا بودن درباره من بپرسید... من هیچوقت به کسی توهین نکردم چون دوست ندارم به خودم توهین بشه
صددرصد در شان تو نیس چیزایی که نوشتی ولی در شان منم نیست قضاوت هایی که راجع به من شده
تمام مدتی هم که اینجا بودم سعی من فقط و فقط انتقال حس های خوبی بوده که بعضی اوقات داشتم یا با عکسهام یا با حرفام
هیچوقت ناله هم نکردم که حال کسی خدایی نکرده بد نشه
هیچوقت هم نخواستم چیزی رو ب رخ کسی بکشم اینو میگم چون شدیدا حس میکنم نظر عده ای راجع به من اینه
بچه که نیستیم!!
ده هزار بار دیگه هم که لازم باشه من معذرت می خوام بابت حس بدی که پیدا کردی هم تو هم اقای بهنام
ولی تا ابد حاضر نیستم قبول کنم که همچین منظور و قصدی رو ازون حرفها داشتم چون اگر داشتم هیچوقت توی تاپیک مطرح نمیکردم و به شیوه خاله زنک ها با دوستان نزدیک مانشتی مطرح میکردم و تازه کلی هم بهش طول و تفسیر میدادم
چرا انقدر خشن برخورد میکنید...
یک درصد احتمال بدید که قضاوتتون اشتباه بوده بعد متوجه میشید که چطور حسی داره وقتی ادمو به رگبار میندن...
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - stateless - 13 دى ۱۳۹۵ ۰۱:۰۴ ق.ظ
(۱۲ دى ۱۳۹۵ ۱۰:۲۲ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: بحث از "جو قبلی" و این حرفا گذشته. حضور در مانشت برای من آزار دهنده است. اگه یکی دو تا انگیزه نبود دیگه اصلا نمیومدم.
خدا اون دو تا انگیزه رو حفظ کنه، زیادتر هم بشه ایشالا.
والا شما و دوستانِ دیگه که همیشه خیرشون به دیگران رسیده. بحث همیشه هست، نباید جمع کنیم بریم که! اینی هم که میگن اینجا سودی نداره رو من خیلی نمیفهمم، به قول دوستمون حالا جاهای جایگزینِ دیگه خیلی مفیدن؟ همین که بدونِ اینکه چیزی دستمون رو بگیره به بقیه کمک کنیم خودش بالاترین سوده. البته همه میدونیم این حرفهارو، برای یادآوریِ خودم گفتم.
میدونم الآن خیلیها دارن تو دلشون میگن تو خودت یکی از همون دلایلِ جو غیردوستانه ی مانشتی! با اون بحثات!
ما که قدیما نبودیم ولی دعا میکنیم هرچه زودتر جو دوباره دوستانه بشه. دوستانه تر از قبل. کسی هم تصمیم نگیره بره، اونایی هم که رفتن برگردن.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - crevice - 13 دى ۱۳۹۵ ۰۱:۲۰ ق.ظ
(۱۳ دى ۱۳۹۵ ۱۲:۴۰ ق.ظ)Pure Liveliness نوشته شده توسط: هرچند اهمیتی نداره بقیه چه فکری بکنن. لطفا ادامه ندید بحث رو.
من از جانب فردی که هیچ طرفه ی این بحث بود میتونم متوجه بشم که منظور بچه ها مزاح بود و لاغیر! هرچند شاید دوست نداشته باشید که کسی موضوع شخصی تونو متوجه بشه که منطقیه.
ولی بهرحال بحث لایک و اون شوخی هایی که قبلا بود رو منم به یاد میارم. مخصوصا بخش دمپایی ابری شو
در کل حالا هر چی که بوده تموم شده؛ صلبات بفرستید.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Behnam - ۱۳ دى ۱۳۹۵ ۰۱:۲۴ ق.ظ
(۱۳ دى ۱۳۹۵ ۰۱:۲۰ ق.ظ)crevice نوشته شده توسط: من از جانب فردی که هیچ طرفه ی این بحث بود میتونم متوجه بشم که منظور بچه ها مزاح بود و لاغیر! هرچند شاید دوست نداشته باشید که کسی موضوع شخصی تونو متوجه بشه که منطقیه.
نه crevice عزیز، به خاطر پستهای زیر من هیچ وقت دلم صاف نمیشه.
(۲۴ خرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۰۰ ب.ظ)afrooz-OMD نوشته شده توسط: طرف فوتم کنه اینجا و تو هر تاپیکی سریع سپاسشو میگیره
ازین پیگیریت خوشم میاد ))))
کنترل نامحسوسی هستی واسه خودت
(۰۴ مهر ۱۳۹۵ ۱۱:۲۹ ب.ظ)۸_۸ نوشته شده توسط: ادمین جان یه کدی بزن که هر وقت Behnam یه حرفی زد خود به خود یه سپاسی از طرف Pure Liveliness زیر پستش زده بشه.
(۰۵ مهر ۱۳۹۵ ۱۲:۵۷ ق.ظ)khayyam نوشته شده توسط: بهنام اگه میشه شفاف سازی کن تا بعضی ذهنیت ها از بین بره ...
(۰۵ مهر ۱۳۹۵ ۰۱:۰۰ ق.ظ)khayyam نوشته شده توسط: همین جریان سپاس زدن تمام پست های شما توسط کاربر pure ...
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - crevice - 13 دى ۱۳۹۵ ۰۱:۲۵ ق.ظ
(۱۳ دى ۱۳۹۵ ۱۲:۳۵ ق.ظ)kilookiloo نوشته شده توسط:
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
رو ببینید یه کم حس خوب بهتون دست بده
داداچ؛ خدا خیرت بده، وطنی بزار، نصف شبی قند شکنمون جواب نمیده
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 13 دى ۱۳۹۵ ۰۱:۳۰ ق.ظ
(۱۲ دى ۱۳۹۵ ۰۲:۵۳ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: (12 دى ۱۳۹۵ ۰۲:۲۲ ب.ظ)afrooz-OMD نوشته شده توسط: پ.ن:
آفاق و مینروا جون، عروس داماد خیلی وقته که هویتشون مشخصه : )))) دیگه آمار لایک زدن هارو همه مون داریم :دی
تبریک میگم بهتون
امیدوارم زندگیتونو ازون زندگیهای قشنگ بسازید ازون مثال زدنیا : )
ظاهرا مانشت سبب خیر شده این بار.
من این پست رو با توجه به اتفاقی که قبلا افتاده بود تو مانشت گفتم که گویا ختم به خیر نشده بود. خود اون اتفاق رو هم یکی به من گفته بود. با توجه به قراینی که بود فکر کردم این بار مانشت نقش مثبتی داشته تو این قضیه.
(۱۳ دى ۱۳۹۵ ۰۱:۰۴ ق.ظ)stateless نوشته شده توسط: (12 دى ۱۳۹۵ ۱۰:۲۲ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: بحث از "جو قبلی" و این حرفا گذشته. حضور در مانشت برای من آزار دهنده است. اگه یکی دو تا انگیزه نبود دیگه اصلا نمیومدم.
خدا اون دو تا انگیزه رو حفظ کنه، زیادتر هم بشه ایشالا...
مساله من این بحث های اخیر نیست. اصلا چیزی نیست که یه روزه بهش رسیده باشم. شاید محصول چند ماه باشه.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - status - 13 دى ۱۳۹۵ ۰۱:۳۶ ق.ظ
(۱۳ دى ۱۳۹۵ ۰۱:۲۴ ق.ظ)Behnam نوشته شده توسط: (04 مهر ۱۳۹۵ ۱۱:۲۹ ب.ظ)۸_۸ نوشته شده توسط: ادمین جان یه کدی بزن که هر وقت Behnam یه حرفی زد خود به خود یه سپاسی از طرف Pure Liveliness زیر پستش زده بشه.
حداقل از طرف خودم عذرخواهی میکنم، و فقط میخوام بدونی که یه لحظه هم اونوری فکر نکردم. اگه چیزی هم گفتم به خاطر این بود که شما هر چی منوشتی ایشون سپاس میزد، خب برای خود شما جالب نیست که یک نفر هر چیزی میگه یکی دیگه بی برو برگشت سپاس میزنه. خدا میدونه که من اصلا نیت بدی نداشتم، فقط یه کامنت به همون معنایی بود که تو از جمله ها میشه برداشت کرد.
اصلا منو تو رو سنه نه که کی کیو لایک میکنه؟ والا!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - afrooz-OMD - 13 دى ۱۳۹۵ ۰۱:۴۲ ق.ظ
اقای بهنام
الان چون شما همچین طرز فکری دارید همچی رو دارید به این قضیه ربط میدید
اولا من قسم خوردم!
ثانیا بازم قسم میخورم من شمارو اون تاپیکایی که اکثرا سر میزنم ندیدم فقط اینجا دیدم
باور کنید دارید اشتباه میکنید
اگر عمدی بود یا کنایه بود مطمئن باشید الان طلبکار میشدم یا به شیوه خودتون کلی سند و مدرک میوردم از خیلی چیزا
ولی از دلخوری که بوجود اومده و قضاوتی که شده عمیقا ناراحتم
چون قصدم این نبود فکر میکردم مثل قبل شوخی میکنیم و پیش میره
بازم عذر میخوام ازتون
|