|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - goldoonehkhanoom - 28 اسفند ۱۳۹۰ ۰۷:۲۶ ب.ظ
۱ماه و۲روزاز کنکورگذشت و روزبه روزبه جای بهبودبدترشدم
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Br2012 - 28 اسفند ۱۳۹۰ ۰۷:۲۷ ب.ظ
(۲۸ اسفند ۱۳۹۰ ۰۷:۱۴ ب.ظ)parsaNA نوشته شده توسط: واقعا ناراحت شدم ، شما جزو مدیرایی بودین که کارهای مثبت زیادی برای مانشت کردین و سهم عمده ای تو بخش های تحقیق و پژوهش داشتین . به جرئت می تونم بگم شما چند پله مانشت رو ارتقا دادین .
من از طرف خودم و همه کسایی که این پست شما رو نمی بینن ، از حضور مفیدتون تشکر می کنم و امیدوارم باز هم شاهد حضور شما تو مانشت باشیم
به امید موفقیت های بیشتر برای شما
مرسی پارسانا جان نظر لطف شماست همینطور منم آرزوی موفقیت تورو دارم
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - nikou - 28 اسفند ۱۳۹۰ ۰۷:۴۱ ب.ظ
(۲۸ اسفند ۱۳۹۰ ۰۷:۱۴ ب.ظ)parsaNA نوشته شده توسط: (28 اسفند ۱۳۹۰ ۰۷:۰۲ ب.ظ)Br2012 نوشته شده توسط: و بار دیگر آبی شدیم...
واقعا ناراحت شدم ، شما جزو مدیرایی بودین که کارهای مثبت زیادی برای مانشت کردین و سهم عمده ای تو بخش های تحقیق و پژوهش داشتین . به جرئت می تونم بگم شما چند پله مانشت رو ارتقا دادین .
من از طرف خودم و همه کسایی که این پست شما رو نمی بینن ، از حضور مفیدتون تشکر می کنم و امیدوارم باز هم شاهد حضور شما تو مانشت باشیم ....
به امید موفقیت های بیشتر برای شما
فکر کنم حرفای آقای ParsaNA در این رابطه کامل بود
موفق باشید
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - esisonic - 28 اسفند ۱۳۹۰ ۰۹:۰۸ ب.ظ
چقدر دلم تنگه...
گاو ما ما می کرد
گوسفند بع بع می کرد
سگ واق واق می کرد
و همه با هم فریاد می زدند حسنک کجایی شب شده بود اما حسنک به خانه نیامده بود. حسنک مدت های زیادی است که به خانه نمی آید. او به شهر رفته و در آنجا شلوار جین و تی شرت های تنگ به تن می کند. او هر روز صبح به جای غذا دادن به حیوانات جلوی آینه به موهای
خود ژل می زند.
موهای حسنک دیگر مثل پشم گوسفند نیست چون او به موهای خود گلت می زند.
دیروز که حسنک با کبری چت می کرد . کبری گفت تصمیم بزرگی گرفته است.کبری تصمیم داشت حسنک را رها کند و دیگر با او چت نکند چون او با پتروس چت می کرد. پتروس همیشه پای کامپیوترش نشسته بود و چت می کرد. پتروس دید که سد سوراخ شده اما انگشت او درد می کرد چون زیاد چت کرده بود. او نمی دانست که سد تا چند لحظه ی دیگر می شکند. پتروس در حال چت کردن غرق شد.
برای مراسم دفن او کبری تصمیم گرفت با قطار به آن سرزمین برود اما کوه روی ریل ریزش کرده بود . ریزعلی دید که کوه ریزش کرده اما حوصله نداشت . ریزعلی سردش بود و دلش نمی خواست لباسش را در آورد . ریزعلی چراغ قوه داشت اما حوصله درد سر نداشت. قطار به سنگ ها برخورد کرد و منفجر شد . کبری و مسافران قطار مردند.
اما ریزعلی بدون توجه به خانه رفت. خانه مثل همیشه سوت و کور بود . الان چند سالی است که کوکب خانم همسر ریزعلی مهمان ناخوانده ندارد او حتی مهمان خوانده هم ندارد. او حوصله ی مهمان ندارد. او پول ندارد تا شکم مهمان ها را سیر کند.
او در خانه تخم مرغ و پنیر دارد اما گوشت ندارد او کلاس بالایی دارد او فامیل های پولدار دارد.
او آخرین بار که گوشت قرمز خرید چوپان دروغگو به او گوشت خر فروخت . اما او از چوپان دروغگو گله ندارد چون دنیای ما خیلی چوپان دروغگو دارد به همین دلیل است که دیگر در کتاب های دبستان آن داستان های قشنگ وجود ندارد
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Bache Mosbat - 28 اسفند ۱۳۹۰ ۰۹:۱۴ ب.ظ
معتاد Naruto شدم! قسمت جدیدش دیر میاد!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - saman1990 - 28 اسفند ۱۳۹۰ ۰۹:۴۸ ب.ظ
نرم نرمک میرسد اینک بهار... خوش به حال روزگااااااااااااااار...
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - ec_a_j - 28 اسفند ۱۳۹۰ ۱۱:۳۵ ب.ظ
سلام
نزدیک عیده نمیخوام بهتون انرژی منفی بدم
ولی دوستان حالم خیلی بده
خیلی خیلی خیلی بد
برام دعا کنین
ممنون
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - esisonic - 28 اسفند ۱۳۹۰ ۱۱:۵۴ ب.ظ
(۲۸ اسفند ۱۳۹۰ ۱۱:۳۵ ب.ظ)ec_a_j نوشته شده توسط: سلام
نزدیک عیده نمیخوام بهتون انرژی منفی بدم
ولی دوستان حالم خیلی بده
خیلی خیلی خیلی بد
برام دعا کنین
ممنون
خدایا...هماهنگش کن آخر سالی حالشو ببره!!!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - انرژی مثبت - ۲۸ اسفند ۱۳۹۰ ۱۱:۵۹ ب.ظ
(۲۸ اسفند ۱۳۹۰ ۱۱:۳۵ ب.ظ)ec_a_j نوشته شده توسط: سلام
نزدیک عیده نمیخوام بهتون انرژی منفی بدم
ولی دوستان حالم خیلی بده
خیلی خیلی خیلی بد
برام دعا کنین
ممنون
ان شالله که با شروع سال جدید و رسیدن بهار شادی هم به شما رو بیاره و حالتون و اوضاع زندگیتون روز به روز بهتر و بهتر بشه. ان شالله
اینم شکلک خنده که شما امشب نگذاشته بودید من براتون میذارم ان شالله که لبتون این جور خندون باشه.
---------
این متن هم مخصوص شما
گاهی اوقات از خودمان می پرسیم : انجام چه کاری باعث شده است تا شایسته داشتن چنین شرایطی شوم؟
چرا خدا اجازه میدهد این طور چیزها برای من اتفاق بیفتد؟
در این مورد تعبیری را ببینید...
دختری به مادرش گفت چطور همه چیز برای او اشتباه پیش میرود؟ شاید او در امتحان رد شده... و در همین احوال نامزدش او را رها کرده...
در اوقاتی چنین غمناک یه مادر می داند چطور دخترش را دلخوش کند.... "من یک کیک خوشمزه درست می کنم..."
در حالی که مادر وسایل و مواد لازم را اماده می کند و دخترش مقابل او نشسته مادرش می پرسد: " یه تیکه کیک می خوری؟"
اره مامان تو که می دونی من چقدر کیک دوست دارم.
بسیار خوب مقداری از روغن کیک بخور!! نه مامان ابدا" !
نظرت در مورد خوردن دو تا تخم مرغ خام چیه؟ شوخی می کنید حتما؟!
یه کم ارد؟ نه مریض می شم!
مادر جواب داد:" همه اینا نپخته هستند و طعم بدی دارند اما اگر انها را با هم استفاده کنی یه کیک خوشمزه خواهند شد"
خدا هم همین طور عمل می کند. هنگاهی که م از خودمان می پرسیم:چرا او ما را در چنین شرایط سختی قرار داده در حقیقت ما نمی فهمیم تمام این وقایع کی، کجا و چه چیزی را به ما می بخشد. فقط او میداند و نخواهد گذاشت ما شکست بخوریم نیاز نیست ما در عوامل و موقعیت هایی که هنوز خامند فرو رویم به خدا اعتماد کنیم و چیزاهای فوق العاده ای که به سمت ما می ایند را ببینیم.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - ec_a_j - 29 اسفند ۱۳۹۰ ۱۲:۰۲ ق.ظ
(۲۸ اسفند ۱۳۹۰ ۱۱:۵۹ ب.ظ)انرژی مثبت نوشته شده توسط: (28 اسفند ۱۳۹۰ ۱۱:۳۵ ب.ظ)ec_a_j نوشته شده توسط: سلام
نزدیک عیده نمیخوام بهتون انرژی منفی بدم
ولی دوستان حالم خیلی بده
خیلی خیلی خیلی بد
برام دعا کنین
ممنون
ان شالله که با شروع سال جدید و رسیدن بهار شادی هم به شما رو بیاره و حالتون و اوضاع زندگیتون روز به روز بهتر و بهتر بشه. ان شالله
اینم شکلک با خنده کا شما امشب نگذاشته بودید من براتون میذارم
عشق منی نه نه جونم
دوست دارم انرژی
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - - rasool - - 29 اسفند ۱۳۹۰ ۱۲:۰۹ ق.ظ
(۲۸ اسفند ۱۳۹۰ ۱۱:۳۵ ب.ظ)ec_a_j نوشته شده توسط: سلام
نزدیک عیده نمیخوام بهتون انرژی منفی بدم
ولی دوستان حالم خیلی بده
خیلی خیلی خیلی بد
برام دعا کنین
ممنون
در بن بست هم راه آسمان باز است
پرواز را بیاموز ...
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - esisonic - 29 اسفند ۱۳۹۰ ۱۲:۱۸ ق.ظ
(۲۸ اسفند ۱۳۹۰ ۱۱:۳۵ ب.ظ)ec_a_j نوشته شده توسط: سلام
نزدیک عیده نمیخوام بهتون انرژی منفی بدم
ولی دوستان حالم خیلی بده
خیلی خیلی خیلی بد
برام دعا کنین
ممنون
هیچ کس آنقدر فقیر نیست که نتواند لبخندی به کسی ببخشد
و هیچ کس آنقدر ثروتمند نیست که به لبخندی نیاز نداشته باشد.
|
----- - - rasool - - 29 اسفند ۱۳۹۰ ۱۲:۲۳ ق.ظ
زندگی خالی نیست
مهربانی هست
سیب هست
ایمان هست
آری
تا شقایق هست
زندگی باید کرد
و البته شنیده ایم که :
زندگی چون سیبی ست که
گاز باید زد
با پوست
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - ec_a_j - 29 اسفند ۱۳۹۰ ۱۲:۲۵ ق.ظ
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
به فتراک جفا دلها چو بربندند بربندند
ز زلف عنبرین جانها چو بگشایند بفشانند
به عمری یک نفس با ما چو بنشینند برخیزند
نهال شوق در خاطر چو برخیزند بنشانند
سرشک گوشه گیران را چو دریابند در یابند
رخ مهر از سحرخیزان نگردانند اگر دانند
ز چشمم لعل رمانی چو میخندند میبارند
ز رویم راز پنهانی چو میبینند میخوانند
دوای درد عاشق را کسی کو سهل پندارد
ز فکر آنان که در تدبیر درمانند در مانند
چو منصور از مراد آنان که بردارند بر دارند
بدین درگاه حافظ را چو میخوانند میرانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - - rasool - - 29 اسفند ۱۳۹۰ ۱۲:۲۹ ق.ظ
الهی، خوشدلم که از درد مینالم، که هر دردی را درمانی نهاده ای.
|