|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ... - حامد - ۲۸ بهمن ۱۳۸۹ ۱۱:۴۶ ق.ظ
Don't leave me here to pass through time
Without a map or road sign
Don't leave me here, my guiding light
Cause I, I wouldn't know where to begin
I ask the kings of medicine!!!
But it seems they've lost their power
Now all I'm left with is the hour
|
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ... - luna - 28 بهمن ۱۳۸۹ ۰۲:۵۳ ب.ظ
ایشالا که هر کی تلاش کرده نتیجشو ببینه! ایشالا که واسه همه بهترین اتفاق ممکن بیفته!
|
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ... - Masoud05 - 28 بهمن ۱۳۸۹ ۰۹:۴۰ ب.ظ
خدایا میدونی که ما سعی خود را کرده ایم، به ما کمک کن
|
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ... - Helmaa - 28 بهمن ۱۳۸۹ ۱۱:۵۳ ب.ظ
همه ما پنهانی و در نهان، دل گفته هایی با خدا داریم، کسی از آن خبر ندارد و خود می گوییم و خدا شنونده است. آنچه می خوانید بخشی هایی از گفتگوهای "من وشما"، با خداست:
گفتم: خستهام
گفت: از رحمت خدا ناامید نشید
گفتم: انگار، مرا فراموش کرده ای!
گفت: منو یاد کنید تا یاد شما باشم
گفتم: تا کی باید صبر کرد؟
گفت: تو چه میدانی! شاید موعدش نزدیک باشه
گفتم: تو بزرگی و نزدیکیت برای منِ کوچک، خیلی دوره! تا آن موقع چه کار کنم؟
گفت: کارهایی که به تو گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کند
گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بندهات هستم و ظرف صبرم کوچک است... یک اشاره کنی تمامه!
گفت: شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه
گفتم: اصلا چطور دلت میاد؟
گفت: خدا نسبت به همهی مردم (نسبت به همه) مهربان است
گفتم: دلم گرفته.
گفت: مردم به چی دلخوش کردن؟! باید به فضل و رحمت خدا شاد باشند
گفتم: اصلا بیخیال! توکلت علی الله
گفت: خدا آنهایی را که توکل میکنند دوست دارد
گفتم: خیلی چاکریم! ولی این بار، انگار گفتی: حواست را خوب جمع کن!
گفت: بعضی از مردم خدا را فقط به زبان عبادت میکنند. اگه خیری به آنها برسد، امن و آرامش پیدا
میکنند و اگر بلایی سرشان بیاید تا امتحان بشوند، رو گردان میشوند. خودشان تو دنیا و آخرت ضرر
میکنند.
گفتم: چقدر احساس تنهایی میکنم؛
گفت: من که نزدیکم
گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش میشد به تو نزدیک بشوم
گفت: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن
گفتم: این هم توفیق میخواهد!
گفت: دوست ندارید خدا شما را ببخشد؟
گفتم: معلومه که دوست دارم مرا ببخشی
گفت: پس از خدا بخواهید شما را ببخشد و بعد توبه کنید
گفتم: با این همه گناه... آخر چه کاری میتوانم بکنم؟
گفت: مگر نمیدانید خداست که توبه را از بندههایش قبول میکند؟!
گفتم: دیگر روی توبه ندارم
گفت ولی) خدا عزیز و دانا است، او آمرزندهی گناه هست و پذیرندهی توبه
گفتم: با این همه گناه، برای کدام گناهم توبه کنم؟
گفت: خدا همهی گناهها را میبخشد
گفتم: یعنی اگر باز هم بیابم؟ بازهم مرا میبخشی؟
گفت: [چرا که نه!] به جز خدا کیه که گناهان را ببخشد؟
گفتم: نمیدانم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتشم میزند؛ ذوبم میکند؛ عاشق
میشوم! ... توبه میکنم
گفت: [این را بدان که] خدا هم توبهکنندهها و هم آنهایی که پاک هستند را دوست دارد
ناخواسته گفتم: "الهی و ربی من لی غیرک" ای خدا و پروردگار من! [آخر] من جز تو که را دارم؟
گفت: خدا برای بندهاش کافی نیست؟
گفتم: در برابر این همه مهربانیت چه کار میتوانم بکنم؟
گفت: ای مؤمنین! خدا را زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و
فرشتههایش بر شما درود و رحمت میفرستند تا شما را از تاریکیها به سوی روشنایی بیرون
بیاورند. خدا نسبت به مؤمنین مهربان است.
گفتم: هیچ کسی نمیداند تو دلم چه میگذرد
گفت: خدا حائل هست بین انسان و قلبش!
گفتم: غیر از تو کسی را ندارم
گفت: ما از رگ گردن به انسان نزدیکتریم.
|
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ... - ف.ش - ۲۹ بهمن ۱۳۸۹ ۰۷:۰۵ ق.ظ
من خیلی می ترسم کاش اینهایی که شک داشتم نزده بودم! سر جلسه یه چیزی به ذهنم رسید و زدم اما حالا پشیمونم
|
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ... - - rasool - - 29 بهمن ۱۳۸۹ ۰۸:۵۹ ق.ظ
نوشته بر جبین من فراغ تا به ابد ........
|
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ... - ۵۴m4n3h - 29 بهمن ۱۳۸۹ ۰۱:۳۸ ب.ظ
خب! من برم کتابامو مرتب کنم برای سال دیگه
|
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ... - HighVoltage - 29 بهمن ۱۳۸۹ ۰۱:۴۳ ب.ظ
(۲۹ بهمن ۱۳۸۹ ۰۱:۳۸ ب.ظ)۵۴m4n3h نوشته شده توسط: خب! من برم کتابامو مرتب کنم برای سال دیگه
من نیز!
|
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ... - saye84 - 29 بهمن ۱۳۸۹ ۰۲:۱۵ ب.ظ
بچهها هر چی بوده تموم شده ...شما همه سعی خودتون رو کردید بقیه اش رو بسپارید به خدا
و اینو مطمئن باشید که هیچ تلاشی بی نتیجه نمیمونه ...
دیگه اینقدر با خودتون سوالها و جوابها رو مرور نکنید ...خودتون رو اذیت نکنید
به خدا توکل کنید ...
|
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ... - ف.ش - ۲۹ بهمن ۱۳۸۹ ۰۲:۲۱ ب.ظ
من امیدی به سال بعد هم ندارم ....
|
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ... - Parva - 29 بهمن ۱۳۸۹ ۰۲:۲۴ ب.ظ
کجا واسه سال دیگه انشالله همه قبولین الکی سال بعد جای ما رو اشغال نکنین من که حاضر نیستم جام رو به کسی دیگه بدم
کتاباتون رو واسه ارشدی های ۹۱ بدین بارو بندیلتون رو جمع کنین به سلامت ارشد در انتظار شماست
البته مانشت رو فراموش نکنین چشم ما دنبال کمک و راهنمایی های سبز شماست
به امیدی قبولیتون
|
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ... - Maryam-X - 29 بهمن ۱۳۸۹ ۰۲:۳۸ ب.ظ
دعا کن برامون پروا جان.
من به هیچ وجه تصورم در حد کنکور دادن دوباره نمیره.!
اگه می خوای جاتون رو نگیریم دعامون کن.....
|
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ... - ف.ش - ۲۹ بهمن ۱۳۸۹ ۰۲:۴۶ ب.ظ
آره دعا کنید ...........
|
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ... - mahdi20 - 29 بهمن ۱۳۸۹ ۰۲:۵۷ ب.ظ
(۲۹ بهمن ۱۳۸۹ ۰۱:۴۳ ب.ظ)High_Voltage نوشته شده توسط: (29 بهمن ۱۳۸۹ ۰۱:۳۸ ب.ظ)۵۴m4n3h نوشته شده توسط: خب! من برم کتابامو مرتب کنم برای سال دیگه
من نیز!
من هم بروم پوتین هامو واکس بزنم واسه فردا
|
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ... - mehr.iman - 29 بهمن ۱۳۸۹ ۰۳:۱۵ ب.ظ
(۲۹ بهمن ۱۳۸۹ ۰۲:۵۷ ب.ظ)mohanddes نوشته شده توسط: (29 بهمن ۱۳۸۹ ۰۱:۴۳ ب.ظ)High_Voltage نوشته شده توسط: (29 بهمن ۱۳۸۹ ۰۱:۳۸ ب.ظ)۵۴m4n3h نوشته شده توسط: خب! من برم کتابامو مرتب کنم برای سال دیگه
من نیز!
من هم بروم پوتین هامو واکس بزنم واسه فردا
ا،مهندس فردا میری؟!
منم چن روز دیگه دفترچمو میفرستم فقط خدا کنه تیر بیفتم،موبایلتو ببر شبا بیا نت!
|