|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Skyrim - 30 شهریور ۱۳۹۵ ۰۲:۳۶ ب.ظ
(۳۰ شهریور ۱۳۹۵ ۰۲:۲۲ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: ۳-۵-۲ تو ضد حمله ها ضعیف نیست؟ اگه توپ از اون ۵ تا هافبک رد بشه، ۳ تا مدافع میتونن مانع گل شدن بشن؟
نه دیگه نقطه ضعف این سیستم همینه. اگه ضد حمله بزنن به احتمال زیاد گل میشه و ما مجبوریم زمین خواستگاری رو با شکست ترک کنیم.
مگه اینکه اون ۳ تا مدافع خیلی باتجربه باشن و دوتا هافبک کناری هم توو رفت و برگشتا سریع باشن
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - SepidehP - 30 شهریور ۱۳۹۵ ۰۲:۳۸ ب.ظ
(۳۰ شهریور ۱۳۹۵ ۰۱:۵۹ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: (30 شهریور ۱۳۹۵ ۰۱:۴۴ ب.ظ)Skyrim نوشته شده توسط: یادش بخیر آخرین پست من تو تاپیک ازدواج حال و هوای فوتبالی داشت ...
خووولاصه اینجا بحث ازدواجی نکنید که باز میبرمش سمت فوتبال، بعد به نتایج دلخواه و مد نظرتون نمیرسید و حتی شاید تا آخر عمر مجرد بمونید
همچین آدمایی هستیم ما
شما دستت تو کاره (الکی مثلا!) برای خواستگاری ۴-۳-۳ بهتره یا ۴-۴-۲؟
هیچ کدومش خوب نیست... از من می شنوید حداکثر ۳،۴ نفر دیگه رو با خودتون ببرید خواستگاری یعنی حداکثر بتونید سیستم ۲،۱،۱ پیاده کنید مثلا!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 30 شهریور ۱۳۹۵ ۰۲:۴۵ ب.ظ
(۳۰ شهریور ۱۳۹۵ ۰۲:۳۶ ب.ظ)Skyrim نوشته شده توسط: نه دیگه نقطه ضعف این سیستم همینه. اگه ضد حمله بزنن به احتمال زیاد گل میشه و ما مجبوریم زمین خواستگاری رو با شکست ترک کنیم.
مگه اینکه اون ۳ تا مدافع خیلی باتجربه باشن و دوتا هافبک کناری هم توو رفت و برگشتا سریع باشن
پس آماده سازی پیش فصل خیلی مهمه برای هافبک های کناری.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - khayyam - 30 شهریور ۱۳۹۵ ۰۴:۰۴ ب.ظ
همه چیز می تواند تغییر کند حتی تصویر آواتار ...
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - reticent - 30 شهریور ۱۳۹۵ ۰۴:۳۴ ب.ظ
یکی از کسلکنندهترین مواقع زندگی مواقعیه که یه مهمون دو روزه قراره بیاد اما نمیاد. خودش و تو رو با هم رو هوا نگه داشته. دیروز گفتن شب میایم، اگر نشد صبح میایم امروز صبح زنگ زدن آدرس گرفتن که بیان، واسه ناهار منتظرشون بودیم دیدیم خبری نشد. وقتی هم که زنگ زدیم بپرسیم کجان، تازه معلوم شد صبح هم نتونستن بیان. آخرشم گفتن یا بعدازظهر میایم یا ... :|
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Pure Liveliness - 30 شهریور ۱۳۹۵ ۰۴:۵۲ ب.ظ
(۳۰ شهریور ۱۳۹۵ ۰۴:۳۴ ب.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط: یکی از کسلکنندهترین مواقع زندگی مواقعیه که یه مهمون دو روزه قراره بیاد اما نمیاد. خودش و تو رو با هم رو هوا نگه داشته. دیروز گفتن شب میایم، اگر نشد صبح میایم امروز صبح زنگ زدن آدرس گرفتن که بیان، واسه ناهار منتظرشون بودیم دیدیم خبری نشد. وقتی هم که زنگ زدیم بپرسیم کجان، تازه معلوم شد صبح هم نتونستن بیان. آخرشم گفتن یا بعدازظهر میایم یا ... :|
شمام زنگ بزنید بگید ببخشید ما خونه نیستیم و برید بیرون تا نیان و متوجه بشن. جدی میگم
بدتر از اون اینه که ما چند روز پیش عروسی دعوت بودیم ولی خاله م اینا زنگ زدن که میایم شب و چون چند روز قبلش گفته بودن میایم و ما خونه نبودیم مامانم نگفت عروسی دعوتیم اگه من گوشی رو برمیداشتم قطعاََ جواب میدادم. :|
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - reticent - 30 شهریور ۱۳۹۵ ۰۵:۰۶ ب.ظ
(۳۰ شهریور ۱۳۹۵ ۰۴:۵۲ ب.ظ)Pure Liveliness نوشته شده توسط: (30 شهریور ۱۳۹۵ ۰۴:۳۴ ب.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط: یکی از کسلکنندهترین مواقع زندگی مواقعیه که یه مهمون دو روزه قراره بیاد اما نمیاد. خودش و تو رو با هم رو هوا نگه داشته. دیروز گفتن شب میایم، اگر نشد صبح میایم امروز صبح زنگ زدن آدرس گرفتن که بیان، واسه ناهار منتظرشون بودیم دیدیم خبری نشد. وقتی هم که زنگ زدیم بپرسیم کجان، تازه معلوم شد صبح هم نتونستن بیان. آخرشم گفتن یا بعدازظهر میایم یا ... :|
شمام زنگ بزنید بگید ببخشید ما خونه نیستیم و برید بیرون تا نیان و متوجه بشن. جدی میگم
بدتر از اون اینه که ما چند روز پیش عروسی دعوت بودیم ولی خاله م اینا زنگ زدن که میایم شب و چون چند روز قبلش گفته بودن میایم و ما خونه نبودیم مامانم نگفت عروسی دعوتیم اگه من گوشی رو برمیداشتم قطعاََ جواب میدادم. :|
آخه دلم واسه پسرش میسوزه.
طفلکی یکی دو ساله داره از مامان و باباش خواهش میکنه چند روز بیان خونه ما.
مامانش (دختر داییم) هم اول قرار شد آخرای تیر که سالگرد مامانبزرگم بود و واسه ختم میومدن بچهها رو هم چند روز بیاره خونه ما، اما نشد. الآنم که از دیروز که به خاطر اصرار پسر بزرگش قرار شده بیان یکی دو شب بمونن و برگردن، به همسرش مرخصی نمیدن. ساکن تهران هم نیستن. واسه همین اومدنشون یه کم سخت شده و هر بار که همسرش واسه گرفتن مرخصی اقدام میکنه بهش چند ساعت مرخصی هم نمیدن که بتونه دخترداییم و بچهها رو بیاره برسونه و برگرده.
حالا امشب دیگه ظاهراً فرصت آخره. اگه امشب هم نتونن بیان دیگه فکر کنم کنسل شه اومدنشون.
________________
منو بگو که رفتم واسه پسرا بستنی هم خریدم.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Ametrine - 30 شهریور ۱۳۹۵ ۰۶:۰۴ ب.ظ
[attachment=20613]
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 30 شهریور ۱۳۹۵ ۰۸:۰۱ ب.ظ
بد نبود. در مورد cronه:
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - gogooli - 30 شهریور ۱۳۹۵ ۰۹:۵۸ ب.ظ
واقعا بعضی ها حال آدم رو بهم می زنن. درباره یک تکنیک معروف (که مال خودش هم نبوده فقط می دونستم باهاش کار کرده) ازش سوال پرسیدم می خواهد جواب بدهد می گه برای انتقال دانشم باید استادم اجازه بده. حالا خوبه بهشتی است انقدر خودش رو گم کرده شریف بود چیکار می کرد. واقعا اونایی که اون سر دنیا هستن جواب آدم رو بهتر می دهند.
+ خیلی دلم می خواهد جواب میلش رو بدهم حرفم رو بهش بزنم.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - hope_ - 30 شهریور ۱۳۹۵ ۱۱:۰۱ ب.ظ
اتودم پیدا شد.
انقدر اتود نخریدم که خودش دست از قایم شدن برداشت.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 30 شهریور ۱۳۹۵ ۱۱:۴۷ ب.ظ
یکی فونت های معروف که منم دوستش دارم (Proxima Nova):
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - diligent - 31 شهریور ۱۳۹۵ ۱۲:۰۹ ق.ظ
(۳۰ شهریور ۱۳۹۵ ۰۹:۵۸ ب.ظ)gogooli نوشته شده توسط: واقعا بعضی ها حال آدم رو بهم می زنن. درباره یک تکنیک معروف (که مال خودش هم نبوده فقط می دونستم باهاش کار کرده) ازش سوال پرسیدم می خواهد جواب بدهد می گه برای انتقال دانشم باید استادم اجازه بده. حالا خوبه بهشتی است انقدر خودش رو گم کرده شریف بود چیکار می کرد. واقعا اونایی که اون سر دنیا هستن جواب آدم رو بهتر می دهند.
+ خیلی دلم می خواهد جواب میلش رو بدهم حرفم رو بهش بزنم.
برای پایان نامه ام یه مورد تقریبا این شکلی داشتم. طرف خودش دفاع کرده بود. بعد من ازش خواستم کسی که پیشش میرفت و کمکش کرده بود (پول میگرفت)رو به منم معرفی کنه، ولی این کارو نکرد! یه مورد دیگه از یکی از دوستام! (حیف نام دوست) خواستم پاورپوینت جلسه دفاعشو بهم نشون بده ولی گفت نمیدونم چیکارش کردم :| از این اتفاقا برام زیاد پیش اومد.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Ametrine - 31 شهریور ۱۳۹۵ ۱۲:۱۲ ق.ظ
دریا اگر سر میزند بر سنگ، حق دارد تنها دوای درد عاشق ناشکیبایی ست.
فاضل نظری
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - ۸_۸ - ۳۱ شهریور ۱۳۹۵ ۱۲:۱۷ ق.ظ
(۳۰ شهریور ۱۳۹۵ ۰۹:۵۸ ب.ظ)gogooli نوشته شده توسط: واقعا بعضی ها حال آدم رو بهم می زنن. درباره یک تکنیک معروف (که مال خودش هم نبوده فقط می دونستم باهاش کار کرده) ازش سوال پرسیدم می خواهد جواب بدهد می گه برای انتقال دانشم باید استادم اجازه بده. حالا خوبه بهشتی است انقدر خودش رو گم کرده شریف بود چیکار می کرد. واقعا اونایی که اون سر دنیا هستن جواب آدم رو بهتر می دهند.
+ خیلی دلم می خواهد جواب میلش رو بدهم حرفم رو بهش بزنم.
مشکل اون نیست، مشکل شمایی که داری از درون آتیش میگیری. حالا مگه شریفیا چه گلی به سر ملت زدن که شما داری بهشتی بودن ایشون رو تو سرش میکوبی؟
|