RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - mina95 - 13 شهریور ۱۳۹۵۱۲:۳۰ ق.ظ
(۱۲ شهریور ۱۳۹۵ ۱۱:۵۹ ب.ظ)ستاره ی صبح نوشته شده توسط:
(12 شهریور ۱۳۹۵ ۱۲:۰۱ ب.ظ)azamcheraghi نوشته شده توسط: سلام کسی راجب کارنامه سبز ارشد چیزی میدونه؟ اگر دانشگاهی قبول بشیم و نخایم به دانشگاه اولی که قبول شدیم بریم این امکان رو بهمون میدن؟ من الزهرا قبول شدم. و اگر مثلا اصفهان قبول بشم میذارن برم اونجا ثبت نام ؟ اول باید برم الزهرا قبت نام کنم بعد برم اصفها در خواست بدم یا از اول باید برم همون اصفهان؟
من الزهرا یه ترم کلاس برداشتم استادهاش خوبن
سطح آزمایشگاهاش واقعا بد بود یعنی دانشگاه خودم که خیلی پایینتر از الزهراس خیلی مجهزتر بود البته این مال چند سال پیشه شاید الان فرق کرده باشه
محیط دانشگاهم یه جوریه نمی دونم هیچ توصیفی براش ندارم ولی یه جوریه مذهبی نیستا
درمورد دکترا و اپلای نمی دونم ...
اما درباره سوالت ببین من رفتم سنجش گفتن یکشنبه که اعلام شد نامه می نویسی به سنجش درخواست می دی که تغییر بدن به فلان کد بعد باید بری دانشگاه الزهرا نامه موافقت بگیری ببری اصفهان این چیزی بود که اونجا بهم گفتن
تشکر
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 13 شهریور ۱۳۹۵۱۲:۴۶ ق.ظ
(۱۲ شهریور ۱۳۹۵ ۱۰:۲۰ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: امروز سالروز کشته شدن رییسعلی دلواریه.
باشد که از تاریخ درس گیریم:
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Pure Liveliness - 13 شهریور ۱۳۹۵۰۱:۲۱ ق.ظ
(۱۲ شهریور ۱۳۹۵ ۰۹:۵۰ ب.ظ)SepidehP نوشته شده توسط: "بچه" ها خیلی زندگی ن!... جوری که انگار خدا برای اثبات همه چی تموم بودنش، به هیچ دلیل دیگه ای احتیاج نداره!
دوستشون دارم...
+ خوشحالم تقریبا هرجا که بخوام برم مجبورم از خیابون "بهار" بگذرم... تجمع شون اونجاس!... مخصوصا عصرای آخر هفته
خیابون بهار گلشهر کرج؟ (چون دانشگاهتون خوارزمی هست) چه نوع بچه ای اونجا جمع میشه؟
آره خیلی بچه خوبه. من که میمیرم واسه بچه کوچیکا. منتها بچه ای خوبه که هیچ وقت بزرگ نشه.
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - SepidehP - 13 شهریور ۱۳۹۵۰۲:۰۰ ق.ظ
(۱۳ شهریور ۱۳۹۵ ۰۱:۲۱ ق.ظ)Pure Liveliness نوشته شده توسط:
(12 شهریور ۱۳۹۵ ۰۹:۵۰ ب.ظ)SepidehP نوشته شده توسط: "بچه" ها خیلی زندگی ن!... جوری که انگار خدا برای اثبات همه چی تموم بودنش، به هیچ دلیل دیگه ای احتیاج نداره!
دوستشون دارم...
+ خوشحالم تقریبا هرجا که بخوام برم مجبورم از خیابون "بهار" بگذرم... تجمع شون اونجاس!... مخصوصا عصرای آخر هفته
خیابون بهار گلشهر کرج؟ (چون دانشگاهتون خوارزمی هست) چه نوع بچه ای اونجا جمع میشه؟
نه خیابون "بهار جنوبی" تهران... مرکز خرید لباسا و وسایل کوچولواست
وااای همه نوعی ش هست... خیلی خوشمزه ن!!... مخصوصا بی حوصلگیاشون واسه خرید در مقابل ذوق مامان باباشون ... خیلی خوبن...
(۱۳ شهریور ۱۳۹۵ ۰۱:۲۱ ق.ظ)Pure Liveliness نوشته شده توسط: آره خیلی بچه خوبه. من که میمیرم واسه بچه کوچیکا. منتها بچه ای خوبه که هیچ وقت بزرگ نشه.
و زحمتاشم یکی دیگه بکشه...
+ ساختمون و اداره اصلی دانشگاه خوارزمی تهرانه نه کرج. بچه های ارشد و دکترا هم تهرانن. کرج واسه کارشناسیاس به اضافه چندتا ارشد خاص!
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - gogooli - 13 شهریور ۱۳۹۵۰۹:۳۴ ق.ظ
معدل کل چجوری حساب می شه؟ منظورم معدل دو ترم روی همدیگر است.
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - SepidehP - 13 شهریور ۱۳۹۵۰۹:۴۵ ق.ظ
(۱۳ شهریور ۱۳۹۵ ۰۹:۳۴ ق.ظ)gogooli نوشته شده توسط: معدل کل چجوری حساب می شه؟ منظورم معدل دو ترم روی همدیگر است.
از روش میانگین وزن دار!!!
معلومه دیگه دختر!... نمره هر درس (توی اون دو ترم) ضرب در تعداد واحدش بعد جمع شون و بعد تقسیم بر جمع تعداد واحد درسا.
یا اگه معدل هر ترم رو داری باز همینطوره... معدل هرترم ضرب در تعداد واحداش بعد جمع شون بعد تقسیم بر تعداد واحدا تو کل دو ترم.
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - gogooli - 13 شهریور ۱۳۹۵۰۹:۵۹ ق.ظ
(۱۳ شهریور ۱۳۹۵ ۰۹:۴۵ ق.ظ)SepidehP نوشته شده توسط:
(13 شهریور ۱۳۹۵ ۰۹:۳۴ ق.ظ)gogooli نوشته شده توسط: معدل کل چجوری حساب می شه؟ منظورم معدل دو ترم روی همدیگر است.
از روش میانگین وزن دار!!!
معلومه دیگه دختر!... نمره هر درس (توی اون دو ترم) ضرب در تعداد واحدش بعد جمع شون و بعد تقسیم بر جمع تعداد واحد درسا.
یا اگه معدل هر ترم رو داری باز همینطوره... معدل هرترم ضرب در تعداد واحداش بعد جمع شون بعد تقسیم بر تعداد واحدا تو کل دو ترم.
مرسی. قبلا با این روش حساب کرده بودم در نمی اومد الان گفتی دوبار حساب کردم دفعه دوم در اومد احتمالا یک جاییش رو قبلا اشتباه حساب می کردم.
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 13 شهریور ۱۳۹۵۱۰:۱۲ ق.ظ
اول ذوالحجه مبارک!
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - khayyam - 13 شهریور ۱۳۹۵۱۰:۲۱ ق.ظ
(۱۲ شهریور ۱۳۹۵ ۱۰:۴۷ ق.ظ)azam1 نوشته شده توسط: سلام دوستان من امسال دانشجوی سال آخر کارشناسی هستم . راستش امسال تابستون در حال شرکت تو دوره ی ceh_kalli هستم. راستش قبل از شرکت تو این کلاس با استادم مشورت کردم و گفتم به نظر شما برای منی که تو مبحث شبکه ضعیفم اگه تو این دوره امنیتی شرکت کنم مشکلی به وجود نمیاد؟
ایشون گفتن همون درس شبکه که تو دانشگاه گذروندی کفایت میکنه. حالا که تو این دوره هستم احساس میکنم خیلی ضعیفم نسبت به بقیه بچه های کلاس و این منو در کل نسبت به این رشته دل سرد کرده.
حالا یه جرایی نا امید شدم. آخه سر کلاس فقط هم من دختر هستم.
به نظر شما من چیکار کنم؟
از یه جهت هم میگم امسال رو تو برنامه نویسی سرمایه گذاری کنم تا بتونم بعد از اتمام تحصیلاتم بلافاصله مشغول به کار شم. بعد همزمان دوره های شبکه رو بگذرونم.
اگه بخوام برنامه نویسی شروع کنم شما منبع خوبی میشناسی که من به صورت خود خوان خودم شروع به یادگیری کنم؟
ممنون میشم راهنمایی کنید...
استادتون اشتباه راهنمایی کردن !
حالا با بحث دانشگاهیش کاری ندارم که تو دوره ارشد شبکه های کامپیوتری چی می خونن و چقدر مفید هست یا نه ! ولی چیزی که همیشه مهمه اینه که نهایت باید سرکار بری و مفید واقع بشیم مگر نه برای چی درس می خونیم شک دارم که برای تفریح درس می خونیم حتما برای رفتن به سرکار درس می خونیم حداقل ۹۰ درصد بچه ها با این هدف و امید درس می خونن !
تو بازار کار دید و توقعی که از یه مهندس کامپیوتر دارن اینه که کارهای عملی بلد باشه اینا کاری ندارن شما درس ریاضی رو با چه نمره ای پاس کردید یا دو بار افتادید یا نیفتادید اینا می خوان کارشون رو راه بندازی حتی اگه اون کار از دید بچه های کامپیوتر ساده باشه مثلا نصب ویندوز از طریق فلش ! آوردن یه پرینتر در شبکه طوری که بقیه سیستم ها بتونن از طریق شبکه پرینت بگیرن یا کارهایی مثل این بعد زمانی هم که برای مصاحبه می ری می پرسن سابقه کار چی داری و چی بلدی ( چه دوره هایی رو رفتی و کجا ) ...
تو شرکت هایی که برنامه نویسی کار می کنن کاری ندارم ولی در زمینه شبکه و امنیت باید به موارد زیر دقت کنید !
دوره های network +
ccna
mcse
یا برید یا اینکه خودتون بخونید البته از نظر من حداقل یه دوره کلاس لازمه ما ایرانیا اگه بلد بودیم اینقدر راحت خودمون به صورت self study همه چیز رو بخونیم الان همه متخصص بودن از جمله خودم !
بعد از گذراندن این دوره های یا خوندن مطالبش برید سراغ امنیت
ceh
kali linux
در این مرحله دیگه خودتون همه چیز رو می دونید و نیاز به مشاوره و راهنمایی ندارید خودتون همزمان برنامه نویسی پایتون هم می خونید !
موفق باشید
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - alma1998 - 13 شهریور ۱۳۹۵۱۰:۴۵ ق.ظ
سالروز ازدواج پیوند آسمانی نور وباران حضرت علی (ع) وحضرت فاطمه (س) رو به همتون تبریک میگم
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - stateless - 13 شهریور ۱۳۹۵۱۲:۰۱ ب.ظ
اومده بودم بگم منم دلم گرفته... خیلی هم گرفته... خیلی وقت هم هست که گرفته... یه بغضی تو گلومه که با هرچی گریه هست هم باز نمیشه. حتی الآن اومدم کارآموزی ولی حوصلهی هیچ کاری رو نداشتم و اومدم مانشت. با اینکه فکر میکنم بقیه چه گناهی کردن که غم و غصهی منو بشنون ولی نتونستم این حرفها رو نزنم. خدا کنه کسی رو ناراحت نکرده باشم. اونم امروز که روزِ به این قشنگیه. ایشالا همهی اونایی که دلشون گرفته حالشون خوب بشه.
همیشه برای همه دعا کنیم. مطمئنا" حالِ خودمون هم بهتر میشه.
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Aurora - 13 شهریور ۱۳۹۵۱۲:۴۴ ب.ظ
(۱۳ شهریور ۱۳۹۵ ۱۲:۰۱ ب.ظ)stateless نوشته شده توسط:
همیشه برای همه دعا کنیم. مطمئنا" حالِ خودمون هم بهتر میشه.
انشالله حالتون بهتر بشه.
منم خیلی دلم گرفته بود. می خواستم تو مانشت بنویسم. هر چند نوشتم ولی ارسال نکردم. صبح پا شدم مادرم میگه هر چی تو دلت هست به من بگو. بهش گفتم. می خواستم بیام تو مانشت بنویسم دعا کنیم.
نمی دونم چرا این طوری میشه. پنجشنبه بود، دوستم ناراحت بود. باهاش حرف می زدم. از خدا می گفتم. نمی دونم چی شد که خودم دلم گرفت بعدش. همه اش بخدا میگم چرا این طوری میشه. خدا چرا تا میام یکم یکی رو دلداری بدم خودم حالم این طوری میشه. انگاری خدا می خواد امتحانم کنم. تا یکم دلم امیدوار میشه، دوباره همه چی از بین میره. دوستم خبر خوبی بهم داده بود. بعد از این همه مدت شنیدن اون خبر خوب انگاری ناراحتی هامو از بین برد، ولی نمی دونم چی شد دوباره اون خبره پوچ شد. اصلا باور نمی کنم باید این طوری بشه. پنجشنبه بود نمی خواستم برم بیرون کارم واجب نبود رفتم گوشیمم جا گذاشتم تو راه فهمیدم ولی گفتم اشکال نداره لازمم نمیشه، ولی همین نبردن گوشی باعث شد دیر بشه و دیگه اون خبر خوبه، از بین بره. نمی دونم چرا اون روز رفتم بیرون. من که کارم واجب نبود. ته دلم راضی به رفتن نبود. چادرمم شسته بودم همون طوری خیس یکم اتو کردم رفتم بیرون.
ببخشید اگر نوشته هام جدیدا غم داره.
بچه ها تو رو خدا برای همدیگه دعا کنیم. بعضی وقتا فکر می کنم یه کاری کردم. حق الناس به گردن دارم.
هیچی تو دنیا مثل داشتن آرامش ارزش نداره. اینکه ته دلت قرص باشه.
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - fo-eng - 13 شهریور ۱۳۹۵۰۲:۵۴ ب.ظ
سلام
دوستان درس شناسایی آماری الگوها چه درسی هست؟ در چه مسائلی می تونه کاربرد داشنه باشه؟ می خواستم تخصصی این درس رو بخونم و خ استم بپرسم در اموری این درس کاربرد داره؟
با تشکر
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - mina95 - 13 شهریور ۱۳۹۵۰۲:۵۸ ب.ظ
(۱۳ شهریور ۱۳۹۵ ۱۲:۴۴ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط:
(13 شهریور ۱۳۹۵ ۱۲:۰۱ ب.ظ)stateless نوشته شده توسط:
همیشه برای همه دعا کنیم. مطمئنا" حالِ خودمون هم بهتر میشه.
انشالله حالتون بهتر بشه.
منم خیلی دلم گرفته بود. می خواستم تو مانشت بنویسم. هر چند نوشتم ولی ارسال نکردم. صبح پا شدم مادرم میگه هر چی تو دلت هست به من بگو. بهش گفتم. می خواستم بیام تو مانشت بنویسم دعا کنیم.
نمی دونم چرا این طوری میشه. پنجشنبه بود، دوستم ناراحت بود. باهاش حرف می زدم. از خدا می گفتم. نمی دونم چی شد که خودم دلم گرفت بعدش. همه اش بخدا میگم چرا این طوری میشه. خدا چرا تا میام یکم یکی رو دلداری بدم خودم حالم این طوری میشه. انگاری خدا می خواد امتحانم کنم. تا یکم دلم امیدوار میشه، دوباره همه چی از بین میره. دوستم خبر خوبی بهم داده بود. بعد از این همه مدت شنیدن اون خبر خوب انگاری ناراحتی هامو از بین برد، ولی نمی دونم چی شد دوباره اون خبره پوچ شد. اصلا باور نمی کنم باید این طوری بشه. پنجشنبه بود نمی خواستم برم بیرون کارم واجب نبود رفتم گوشیمم جا گذاشتم تو راه فهمیدم ولی گفتم اشکال نداره لازمم نمیشه، ولی همین نبردن گوشی باعث شد دیر بشه و دیگه اون خبر خوبه، از بین بره. نمی دونم چرا اون روز رفتم بیرون. من که کارم واجب نبود. ته دلم راضی به رفتن نبود. چادرمم شسته بودم همون طوری خیس یکم اتو کردم رفتم بیرون.
ببخشید اگر نوشته هام جدیدا غم داره.
بچه ها تو رو خدا برای همدیگه دعا کنیم. بعضی وقتا فکر می کنم یه کاری کردم. حق الناس به گردن دارم.
هیچی تو دنیا مثل داشتن آرامش ارزش نداره. اینکه ته دلت قرص باشه.
فکر میکنم کسی رو نمیشه در کل دنیا پیدا کرد که حتی یک بار هم دلش نگرفته باشه ولی هیچ کسی هم نمیتونی پیدا کنی که بگه در تمام طول حیات اش دلش گرفته و هیچ وقت حالش خوب نشده باشه.......
خدا رو شکر واقعان شکر که عمر دل گرفتن ها کوتاه :
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - hope_ - 13 شهریور ۱۳۹۵۰۳:۲۲ ب.ظ
(۱۳ شهریور ۱۳۹۵ ۰۲:۰۰ ق.ظ)SepidehP نوشته شده توسط: و زحمتاشم یکی دیگه بکشه...