|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - fatemesoleimani - 12 مرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۱۴ ب.ظ
به این فکر می کنم که محیط کاریم برای من مثل خونمون می مونه ماه قبل که شیفتام زیاد بود احساس خوبی داشتم اما قبول کردن یه مسئولیت تقریبا مهم از ماه قبل باعث شد تا مسئول بخشمون فکر کنه که من می خوام جاشو بگیرم و شیفت های منو کم کرده فعلا
خدا کنه این فکرها از سرش بیرون بیاد و دست از سر من برداره ......
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Aurora - 12 مرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۲۶ ب.ظ
(۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۶:۱۴ ب.ظ)Masoud05 نوشته شده توسط: آقایان: esi، Fardad-A ، javadjj. یه آقا حامد هم بود که خیلی توی الگوریتم خوب بود + آقای mfXpert و yasemi
خانم ها: انرژی مثبت، Bache Mosbat، Aurora، homa، Luna ،Mansoureh، Sunshine Off و خانم آفاق که اسمش رو الان عوض کرده.
با اجازه چند نفر رو اضافه کنم
خانم fatima بودند، اقای یاعلی و اقای sasanlive در ساختمان داده و ... راستی اقای یاسر ایلام بودند. یادش بخیر رفتند که رفتند.
بقیه هم که بعدا اضافه شدند اون زمان نبودند. مثل اقای غیاث الدین، اقای جویباری و اقای بهنام که دیگه هیچی نیاز به گفتن نداره، خانوم گود ویشز و خیلی های دیگه
بعضی ها یادم هست ولی اسمشون به خاطرم نیست. یک خانومی بود اون موقع سوالای ساختمان داده رو حل می کردن. خانوم farahnaz بودند و بقیه
واقعا یادشون بخیر
امیدوارم هر کدوم هر جا هستند موفق باشند. واقعا زحمت کشیدند بدون چشم داشت و رفتند.
خیلی خوب شد که یاد کردید.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 12 مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۰۲ ب.ظ
و کاربر رونالدو
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Aurora - 12 مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۰۷ ب.ظ
(۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۰۲ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: و کاربر رونالدو
و خود شما
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 12 مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۰۹ ب.ظ
(۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۰۷ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط: (12 مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۰۲ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: و کاربر رونالدو
و خود شما
گمونم من نسل دوم مانشت هستم. نسل اول سال ۸۸ کنکور دادن.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Aurora - 12 مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۱۱ ب.ظ
(۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۰۹ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: گمونم من نسل دوم مانشت هستم. نسل اول سال ۸۸ کنکور دادن.
عه پس من نسل سوم یا چهارم هستم. ۸۸ ما دانشجو کارشناسی بودیم.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 12 مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۱۲ ب.ظ
من با معده خالی که چایی بخورم پدر معده ام در میاد بعدش سرم درد میگیره. چرا؟!
(۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۱۱ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط: (12 مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۰۹ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: گمونم من نسل دوم مانشت هستم. نسل اول سال ۸۸ کنکور دادن.
عه پس من نسل سوم یا چهارم هستم. ۸۸ ما دانشجو کارشناسی بودیم.
مانشت اول وبلاگ بود. همزمان با اون منابع دیگه ای هم بود مثل یه وبلاگ دیگه که اسمش الان خاطرم نیست.
بعد فرومش تاسیس شد. دوره اول سال ۸۸ کنکور دادن (کنکور ارشد ۸۹). دوره دوم ما بودیم که سال ۸۹ کنکور دادیم و ورودی ۹۰ بودیم.
پ.ن: اگه اشتباه داره بزرگترا اشاره کنن.
پ.ن۲: من با مانشتیا درس نخوندم. فقط از منابع بعضا پیشنهادی استفاده کردم.
پ.ن ۳: اسم اون وبلاگ ساری گلین بود به گمونم.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - so@ - 12 مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۲۵ ب.ظ
(۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۱۲ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: من با معده خالی که چایی بخورم پدر معده ام در میاد بعدش سرم درد میگیره. چرا؟!
برا هضم ،معده اسید تولید میکنه و وقتی معدتون خالیه و چای میخورید و یا چیزی مثل آبلیمو بخورید معده اسیدی میشه و چون چای عامل سوداست .
مغزتون منتظر غذاست ییهو چای به بدن می رسه اینجوری تلافی میکنه
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - MiladCr7 - 12 مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۲۶ ب.ظ
(۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۰۲ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: و کاربر رونالدو
چه اسم باحالی داشته
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Skyrim - 12 مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۲۷ ب.ظ
(۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۱۲ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: من با معده خالی که چایی بخورم پدر معده ام در میاد بعدش سرم درد میگیره. چرا؟!
به مسئله ی سیری نباشد این اژدها را ربطی نداره؟!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 12 مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۲۸ ب.ظ
(۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۲۶ ب.ظ)MiladCr7 نوشته شده توسط: (12 مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۰۲ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: و کاربر رونالدو
چه اسم باحالی داشته
از منابع اصلی شادی مانشت بود. حیف شد رفت.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - MiladCr7 - 12 مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۲۹ ب.ظ
(۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۲۸ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: از منابع اصلی شادی مانشت بود. حیف شد رفت.
هر جا هستش سلامت باشه
پ ن : ما جز ته تغاری های مانشت محسوب میشیم ((:
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 12 مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۳۲ ب.ظ
(۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۲۷ ب.ظ)reza.kh نوشته شده توسط: (12 مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۱۲ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: من با معده خالی که چایی بخورم پدر معده ام در میاد بعدش سرم درد میگیره. چرا؟!
به مسئله ی سیری نباشد این اژدها را ربطی نداره؟!
به طور غیر مستقیم ربط داره.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - nlp@2015 - 12 مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۰۲ ب.ظ
هر اتفاقی، علتی دارد. هر اتفاقی به دلیلی روی می دهد. موفقیت یک حادثه نیست، شکست هم یک حادثه نیست. آنچه اتفاق می افتد تصادفی نیست، بلکه نتیجه یک قانون تغییرناپذیر است.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - diligent - 12 مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۰۶ ب.ظ
فردا تولد داداشمه، عصر رفته بودم بیرون براش یه کتاب بخرم. تو راه برگشت هم از گل فروشی یه کاکتوس خوشگل برا خودم خریدم
تا باشه از این حس و حالای خوب
|