|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - shirin0101 - 10 مرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۰۱ ب.ظ
نه برنارد واسه دهه۵۰ اینا نیست واسه ۷۰ ایناست من خودم همشو دیدم...تازه خوابشو هم میدیدم کوچیک بودم
ولی هیچی هیچی هیچی سوباسا نمیشه
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - jazana - 10 مرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۲۹ ب.ظ
(۱۰ مرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۰۱ ب.ظ)shirin0101 نوشته شده توسط: نه برنارد واسه دهه۵۰ اینا نیست واسه ۷۰ ایناست من خودم همشو دیدم...تازه خوابشو هم میدیدم کوچیک بودم
ولی هیچی هیچی هیچی سوباسا نمیشه
آرهههه، سریال آدم کوچولوها هم خوب بود
دم دوبلورهامون گرم، با صدای اونا بزرگ شدیم
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Menrva - 10 مرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۳۷ ب.ظ
(۱۰ مرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۰۴ ب.ظ)Milestone نوشته شده توسط: من هرچی فکر میکنم چیزی به اسم کارتون "ساعت بر..................
الان کارتون من همه مدلش میبنم قدییم جدید عهدبوق
وااااااااااااااااااااااااا ییااااااااااااااااااادش بخیرررررررررررررررر عاشقشونمممممممممممم چقدر دوسشون داشتممممممممممممممم + سوباسااااااااااااا هچی مث این کارتونا نمیشهههههههههههههههههههههه +انشرلیی جودی عبوت ساراکورو حنا دختری درمزرعه هایدی..........واااااااای یادش بخیرررررررر
ازون کارتون عروسک شیطونااکبرعبدی و اون جادوگره و کارتون سمندون اینقد میترسیدما : )))) اما ب روی خودم نمیوردم کمم نمیوردم باترس نگاه میکردم: ))) دوسش داشتم
ایشش چه غدوتخس و مغرور بودما
(۱۰ مرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۲۹ ق.ظ)Pure Liveliness نوشته شده توسط: منم میخوام
(۱۰ مرداد ۱۳۹۵ ۰۳:۵۴ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط: چرا همه همینو میگن؟ چی هست این ساعت برنارد؟ -_-
همینیی که بچه ها گفتن درسته.. دوز داشتم سریالشُ
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - ezra - 10 مرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۴۲ ب.ظ
(۱۰ مرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۰۱ ب.ظ)shirin0101 نوشته شده توسط: ولی هیچی هیچی هیچی سوباسا نمیشه
همین سوباسا بود که ثابت کرد زمین گرده !
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - shirin0101 - 10 مرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۴۵ ب.ظ
(۱۰ مرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۴۲ ب.ظ)ezra نوشته شده توسط: (10 مرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۰۱ ب.ظ)shirin0101 نوشته شده توسط: ولی هیچی هیچی هیچی سوباسا نمیشه
همین سوباسا بود که ثابت کرد زمین گرده !
اصلا اسم سوباسا میاد اون ریتم اهنگش میاد تو ذهنم ناخوداگاه جوگیر و ذوق زده میشممم
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Menrva - 10 مرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۴۹ ب.ظ
(۱۰ مرداد ۱۳۹۵ ۰۵:۴۲ ب.ظ)Behnam نوشته شده توسط: هه هه اسمم چه خفن شد
الان دقیقا کجااااااااش خفنههیه. مبارکههه نام کاربری جدید مدیربزرگ
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Skyrim - 10 مرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۴۹ ب.ظ
(۱۰ مرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۴۲ ب.ظ)ezra نوشته شده توسط: (10 مرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۰۱ ب.ظ)shirin0101 نوشته شده توسط: ولی هیچی هیچی هیچی سوباسا نمیشه
همین سوباسا بود که ثابت کرد زمین گرده !
عجب آهنگای حماسی داشت
شخصیت کاکرو رو بیشتر دوست داشتم
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - shirin0101 - 10 مرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۵۲ ب.ظ
(۱۰ مرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۴۹ ب.ظ)reza.kh نوشته شده توسط: (10 مرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۴۲ ب.ظ)ezra نوشته شده توسط: (10 مرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۰۱ ب.ظ)shirin0101 نوشته شده توسط: ولی هیچی هیچی هیچی سوباسا نمیشه
همین سوباسا بود که ثابت کرد زمین گرده !
عجب آهنگای حماسی داشت
شخصیت کاکرو رو بیشتر دوست داشتم
کاکرو مرموز بود درونگرا بود
یک کلام ختم کلام فقط سوباسا
ادم کوچولوها چی بود من ندیدم بچه بودم از دستم در رفت عههههه
خونه مادربزرگ میدیدین؟من عاشق مخمل بودم
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Skyrim - 10 مرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۵۷ ب.ظ
(۱۰ مرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۵۲ ب.ظ)shirin0101 نوشته شده توسط: کاکرو مرموز بود درونگرا بود
خودساخته بود. شکست میخورد؛ اما تلاش میکرد، میجنگید تا پیروز بشه. به خصوص اون چند قسمتی که رفته بود تا زیر نظر مربی قدیمیش تمرین کنه.
یه شخصیت رویایی بدون ایراد و شکست ناپذیر نداشت. همین جذابش میکرد.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - shirin0101 - 11 مرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۰۰ ق.ظ
(۱۰ مرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۵۷ ب.ظ)reza.kh نوشته شده توسط: (10 مرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۵۲ ب.ظ)shirin0101 نوشته شده توسط: کاکرو مرموز بود درونگرا بود
خودساخته بود. شکست میخورد؛ اما تلاش میکرد، میجنگید تا پیروز بشه. به خصوص اون چند قسمتی که رفته بود تا زیر نظر مربی قدیمیش تمرین کنه.
یه شخصیت رویایی بدون ایراد و شکست ناپذیر نداشت. همین جذابش میکرد.
دیگه انقد عمیق بهش دقت نکرده بودم
لایک میدم ب کاکرو برای جذاب بودنش
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 11 مرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۰۳ ق.ظ
(۱۰ مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۱۰ ب.ظ)nlp@2015 نوشته شده توسط: من هر چه ام با تو زیبا ترم , بر عاشقت آفرینی بگو
پس شما الان باید اینو درک کنید:
سیری نباشد این اژدها را.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Behnam - ۱۱ مرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۰۹ ق.ظ
(۱۰ مرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۴۹ ب.ظ)Menrva نوشته شده توسط: الان دقیقا کجااااااااش خفنههیه. مبارکههه نام کاربری جدید مدیربزرگ
چشم بصیرت میخواد میسی
-----------------
اون کاکرو هم فکر کنم در اصل کاجیرو اینا بود، یه بار ویکیپدیاش رو خوندم. اون آقاهه هم که یه مدت شایعه شده بود دوست پسر مامانِ سوباسا بوده و این حرفا، الکی هست.
این سگارو اینا هم واقعیت داشتند انگاری (دادشم میگفت یه بار) ولی اون پیریه، پیر بوده و چیزی ازش ساخته نبوده ولی توو کارتون بعضاً حرکت میزد. زمبه و سگارو هم نبودند انگار.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - reticent - 11 مرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۱۶ ق.ظ
یادمه یکبار زمانی که آنشرلی دستاشو بهم زد و به دیانا از لذت خیالبافیهاش گفت و خیالبافی رو از لذتهای بزرگ زندگیش دونست، تو دلم مسخرهاش کردم و گفتم چه با افتخار هم از خیالبافیهاش حرف میزنه!
____________
اما وقتی بزرگتر شدم، فهمیدم که خیالبافی رو تمام آدما دارن... اما صداقت گفتنش رو نه...
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - jazana - 11 مرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۱۹ ق.ظ
(۱۰ مرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۵۲ ب.ظ)shirin0101 نوشته شده توسط: ادم کوچولوها چی بود من ندیدم بچه بودم از دستم در رفت عههههه
خونه مادربزرگ میدیدین؟من عاشق مخمل بودم
در مورد زندگی چند تا آدم کوچولو(بند انگشتی) بود.
شاید کمی قدیمی تر باشه
من بیشتر با الستون و ولستون حال می کردم.(و تو عروسکی ها بعدا مدرسه موش ها و زی زی گولو و مجید دلبندم)
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - captain - 11 مرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۲۳ ق.ظ
سلام دوستان
دعا کنید که کاری که پیش رو دارم با موفقیت انجام بشه!
|