|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - crevice - 03 تیر ۱۳۹۵ ۱۱:۴۸ ب.ظ
حالا زن گرفتنو میشه یکاریش کرد. اما واقعا حس بچه نیست!!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 03 تیر ۱۳۹۵ ۱۱:۴۹ ب.ظ
(۰۳ تیر ۱۳۹۵ ۱۱:۴۸ ب.ظ)crevice نوشته شده توسط: حالا زن گرفتنو میشه یکاریش کرد. اما واقعا حس بچه نیست!!
آی گفتی! امروز پسر داییم یه ربع داشت منو کتک میزد.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - crevice - 03 تیر ۱۳۹۵ ۱۱:۵۸ ب.ظ
(۰۳ تیر ۱۳۹۵ ۱۱:۴۹ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: آی گفتی! امروز پسر داییم یه ربع داشت منو کتک میزد.
راه حلش اینه ک یکم خشن باشی با بچه ها که حساب کار دست پدر مادر بچه پرروی مورد نظر بیاد و خودشون سعی کنن بچه رو هر جور شده کنترل کنن مث من ک ابجیام جرات ندارن بچه هاشونو بیارن بزارنشون خونه ی ما، وقتی من هستم!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 03 تیر ۱۳۹۵ ۱۱:۵۹ ب.ظ
(۰۳ تیر ۱۳۹۵ ۱۱:۵۸ ب.ظ)crevice نوشته شده توسط: راه حلش اینه ک یکم خشن باشی با بچه ها که حساب کار دست پدر مادر بچه پرروی مورد نظر بیاد و خودشون سعی کنن بچه رو هر جور شده کنترل کنن مث من ک ابجیام جرات ندارن بچه هاشونو بیارن بزارنشون خونه ی ما، وقتی من هستم!
اگه یه کم دیگه ادامه میداد دست و پاشو با یه چیزی میبستم طوری که نتونه تکون بخوره. دیگه داشت کاسه صبرم لبریز می شد که بی خیال شد.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - khayyam - 04 تیر ۱۳۹۵ ۱۲:۰۷ ق.ظ
(۰۳ تیر ۱۳۹۵ ۱۱:۴۸ ب.ظ)crevice نوشته شده توسط: حالا زن گرفتنو میشه یکاریش کرد. اما واقعا حس بچه نیست!!
چی شده امشب حس زن گرفتن به کاربرا دست داده !
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Behnam - ۰۴ تیر ۱۳۹۵ ۱۲:۰۹ ق.ظ
(۰۳ تیر ۱۳۹۵ ۱۱:۴۹ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: آی گفتی! امروز پسر داییم یه ربع داشت منو کتک میزد.
وقتی مامان باباش حواسشون نبود یه دونه محکم بزن توو ملاجش. سیلی نزنیها، اثرش میمونه، نیشگون هم نگیر به همون دلیل.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 04 تیر ۱۳۹۵ ۱۲:۱۲ ق.ظ
(۰۴ تیر ۱۳۹۵ ۱۲:۰۹ ق.ظ)behnam5670 نوشته شده توسط: وقتی مامان باباش حواسشون نبود یه دونه محکم بزن توو ملاجش. سیلی نزنیها، اثرش میمونه، نیشگون هم نگیر به همون دلیل.
میبینم که اپیدمی شدن اینجور بچه ها.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - barca - 04 تیر ۱۳۹۵ ۱۲:۱۶ ق.ظ
شایدم ولز تا فینال بیاد بعید نیست اصلن!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - crevice - 04 تیر ۱۳۹۵ ۱۲:۱۶ ق.ظ
(۰۴ تیر ۱۳۹۵ ۱۲:۰۹ ق.ظ)behnam5670 نوشته شده توسط: وقتی مامان باباش حواسشون نبود یه دونه محکم بزن توو ملاجش. سیلی نزنیها، اثرش میمونه، نیشگون هم نگیر به همون دلیل.
ای ول میبینم که مهارت داری!
البته تا جایی که تست کردم بهترین مدل تنبیه مدل خارجیاس؛ ینی یه دونه بزنی پشتش که نیم متر بپره تو هوا. هیچ اثری هم بجای نمیزاره!
(۰۴ تیر ۱۳۹۵ ۱۲:۰۷ ق.ظ)khayyam نوشته شده توسط: چی شده امشب حس زن گرفتن به کاربرا دست داده !
بهرحال دیدم تنور بحث داغه؛ گفتم منم از قافله عقب نمونم و چیزی گفته باشم
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - RangiRangi - 04 تیر ۱۳۹۵ ۱۲:۲۱ ق.ظ
(۰۳ تیر ۱۳۹۵ ۱۱:۵۹ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: اگه یه کم دیگه ادامه میداد دست و پاشو با یه چیزی میبستم طوری که نتونه تکون بخوره. دیگه داشت کاسه صبرم لبریز می شد که بی خیال شد.
خب بزنیدش!
جدی میگمااا.. بچه های شلوغ واقعا دوست داشتنی هستند ولی بچه هایی که به بزرگتر از خودشون احترام نمیذارن رو نمیشه تحمل کرد.
دوستان در جریانن چند وقت پیش چنان پسرخاله ام رو جوری ادب کردم که دیگه جرئت نداره از چند متری من رد بشه (بچه هم نیستااا ۱۳ سالشه ولی واقعا دیگه نمیتونستم تحملش کنم)
این بچه انقدر بی ادبه که پدرم جریان رو که شنید گفت خوب کاری کردی کاشکی بیشتر میزدیش
(۰۳ تیر ۱۳۹۵ ۱۱:۳۰ ب.ظ)samaneh@90 نوشته شده توسط: شمالی با ترک خیلی جور در میان
اولین باره اینو میشنوم..
چرا؟!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - khayyam - 04 تیر ۱۳۹۵ ۱۲:۳۱ ق.ظ
ترک با شمالی ! کدوم شمال
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 04 تیر ۱۳۹۵ ۱۲:۳۳ ق.ظ
(۰۴ تیر ۱۳۹۵ ۱۲:۲۱ ق.ظ)@s@kur نوشته شده توسط: (03 تیر ۱۳۹۵ ۱۱:۵۹ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: اگه یه کم دیگه ادامه میداد دست و پاشو با یه چیزی میبستم طوری که نتونه تکون بخوره. دیگه داشت کاسه صبرم لبریز می شد که بی خیال شد.
خب بزنیدش!
جدی میگمااا.. بچه های شلوغ واقعا دوست داشتنی هستند ولی بچه هایی که به بزرگتر از خودشون احترام نمیذارن رو نمیشه تحمل کرد.
دوستان در جریانن چند وقت پیش چنان پسرخاله ام رو جوری ادب کردم که دیگه جرئت نداره از چند متری من رد بشه (بچه هم نیستااا ۱۳ سالشه ولی واقعا دیگه نمیتونستم تحملش کنم)
این بچه انقدر بی ادبه که پدرم جریان رو که شنید گفت خوب کاری کردی کاشکی بیشتر میزدیش
خب واسه ما اینطوری نیست. من یه حرکتی بزنم از پدر و مادر خودم تا پدر خودش با من برخورد می کنن.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Behnam - ۰۴ تیر ۱۳۹۵ ۱۲:۳۶ ق.ظ
(۰۴ تیر ۱۳۹۵ ۱۲:۱۶ ق.ظ)crevice نوشته شده توسط: ای ول میبینم که مهارت داری!
البته تا جایی که تست کردم بهترین مدل تنبیه مدل خارجیاس؛ ینی یه دونه بزنی پشتش که نیم متر بپره تو هوا. هیچ اثری هم بجای نمیزاره!
نه بابا با پشت زدن که مگس هم اوخ نمیگه.
ما یه همسایه داشتیم که بچهش خیلی تخس و پر رو بود. ۸ سال اینا پیش داشتیم خونهمون رو از نو میساختیم که اینم هی میومد سرک میکشید. یه روز اومد یه بیل رو برداشت، ما هم عجله داشتیم. هر کاری کردیم نداد. خیلیییی پر زور بود و به خانوادهی پدری که همهشون نره غول هستند رفته بود. من یه پام رو گذاشتم روو پاهاش که تکون نخوره، بیل رو محکم کشیدم ولی باز ول نکرد! داداشم بیل رو بلند کرد یه دو متر اینا، بعد اینم دو دستی ازش آویزون شد و باز ول نکرد! مقدار زیاد خاک و اینا ریخته شده بود و آب جمع شده بود خیس و کثیف شده بودند، تا اینکه بابام اومد با دو انگشت یه مقدار از اون گِلها رو برداشت و کرد توو حلق این، بعدش ول کرد و گریهکنون رفت
کلاً هر روز یه بساطی باهاش داشتیم. بعدش هم که کار تموم شده بود یه روز با خواهرش اینا اومدند و اونا رفتن ولی این نخواست بره. اونا هم به زور میخواستن ببرنش و من دلم به حالش سوخت، بهشون گفتم که شما برید توو کوچه من این رو میارم. بعد باهاش تا دم در خونه رفتیم و خواهرش اینا رو انداختم بیرون و زود در رو بستم که این داخل خونه بمونه. بعد نشستم و از سوراخ در داشتم چک میکردم که رفتن یا نه و این پسره هم کنارم داخل بود که چشم توو چشم شدیم و بهم گفت "میزنم دهنت کج بشهها"!! بعد من ظرف یک دهم ثانیه فکر و جمعبندی کردم که من این همه تلاش کردم تا این توو خونه بمونه، بعد این هست جواب خوبیم؟ همونجا چنان زیر گوشش زدم که ملق زد پرت شد توو کیسههای کچ که پشت در گذاشته بودیم بعدش هم با یه تیپا انداختمش بیرون
یه بار هم ۳ سالش اینا بود و توو حیاطشون بود، بعد من داشتم رد میشد بهم زبوندرازی میکرد همینطوری بی علت! منتهی فقط سرش رو از در بیرون میکرد نمیدونم چرا و خودش مشخص نبود. دیدم بابام داره از سر کوچه میاد و ظاهراً متوجه شده جریان چیه. یواشکی اومد از کلهش گرفت و کشید از حیاط بیرون و فوری درشون رو بست. بعد فهمیدیم بندهی خدا شلوار (و متعلقات) نداشته کلاً، فرار کردیم جفتمون کنج خونه
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - samaneh@90 - 04 تیر ۱۳۹۵ ۱۲:۳۷ ق.ظ
(۰۴ تیر ۱۳۹۵ ۱۲:۰۹ ق.ظ)behnam5670 نوشته شده توسط: (03 تیر ۱۳۹۵ ۱۱:۴۹ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: آی گفتی! امروز پسر داییم یه ربع داشت منو کتک میزد.
وقتی مامان باباش حواسشون نبود یه دونه محکم بزن توو ملاجش. سیلی نزنیها، اثرش میمونه، نیشگون هم نگیر به همون دلیل.
گناه داره بچه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 04 تیر ۱۳۹۵ ۱۲:۴۰ ق.ظ
(۰۴ تیر ۱۳۹۵ ۱۲:۳۷ ق.ظ)samaneh@90 نوشته شده توسط: گناه داره بچه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
این قضیه کتک به کنار اصلا. وقتی باباش میگه حرف گوش نمی کنه. وقتی احترام عمه شو نگه نمیداره. وقتی به حرف مامان بزرگش گوش نمی کنه. الان باید چیکار کرد واقعا؟!
|