|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Skyrim - 24 خرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۵۳ ق.ظ
جا داره یه خسته نباشید هم به برزیل عرض کنیم ...
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - explorer - 24 خرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۵۵ ق.ظ
دوستان کنکوری برید نتایجتونو ببینید
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
(۲۴ خرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۵۵ ق.ظ)explorer نوشته شده توسط: دوستان کنکوری برید نتایجتونو ببینید
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
البته قطع و وصل میشه یه سری ها دیدن
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - samaneh@90 - 24 خرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۲۸ ق.ظ
یاد حدودا سه سال پیش خودم افتادم
چهار نفر بودیم برای ارشد خونده بودیم. اون موقع نت پرسرعت نداشتیم تو خونه یه همچین آدم آپدیتی بودم من. رفتم خونه دوستم تا نتیجه رو ببینم . نتیجه رو که اعلام کردن من شروع کردم گریه حالا رتبه ام از اون سه نفر دیگه بالاتر بود اونا میگفتن قبول نشدیم خوش به حال سمانه من هم گریه میکردم
خندم میگیره یاد اون موقع می افتم.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Skyrim - 24 خرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۵۰ ق.ظ
سرعت لود شدن مانشت هم جای تامل داره ... جناب دکتر تنهایی تاثیر MariaDB هست؟؟ یا به خاطر تعداد کاربرای آنلاین؟
اون بنده خدا که موقع ارسال پاسخ میدوه ... درخواست تایم اوت داده !!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Masoud05 - 24 خرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۳۵ ق.ظ
سلام. دوستان، جناب دکتر تنهایی داره روی سیستم چت مانشت کار میکنه. حالا نمیدونم چرا با اسم من به یکسری از کاربرا (شاید هم همه) یک پیام سلام اومده.
راستش من برای هیچ کس پیامی نفرستادم و ظاهرا همگی تست های دکتر هستن!! پس لزومی نداره تو چت به این پیام جواب بدید.
ممنون.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - explorer - 24 خرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۳۸ ق.ظ
(۲۴ خرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۳۵ ق.ظ)Masoud05 نوشته شده توسط: سلام. دوستان، جناب دکتر تنهایی داره روی سیستم چت مانشت کار میکنه. حالا نمیدونم چرا با اسم من به یکسری از کاربرا (شاید هم همه) یک پیام سلام اومده.
فک میکنم اون status هستش
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Masoud05 - 24 خرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۳۹ ق.ظ
(۲۴ خرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۳۵ ق.ظ)Masoud05 نوشته شده توسط: سلام. دوستان، جناب دکتر تنهایی داره روی سیستم چت مانشت کار میکنه. حالا نمیدونم چرا با اسم من به یکسری از کاربرا (شاید هم همه) یک پیام سلام اومده.
راستش من برای هیچ کس پیامی نفرستادم و همگی تست های دکتر هستن!! پس لزومی نداره تو چت به این پیام جواب بدید.
ممنون.
در واقع الان ازتون میخوام دیگه اصلا جواب ندید خیلی داره زیاد میشه
(۲۴ خرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۳۸ ق.ظ)explorer نوشته شده توسط: (24 خرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۳۵ ق.ظ)Masoud05 نوشته شده توسط: سلام. دوستان، جناب دکتر تنهایی داره روی سیستم چت مانشت کار میکنه. حالا نمیدونم چرا با اسم من به یکسری از کاربرا (شاید هم همه) یک پیام سلام اومده.
فک میکنم اون status هستش
نمیدونم. الان اخه یهو ۵-۶ نفر بهم پیام دادن
خب استاتوس من چرا بقیه باید ببینن!! قبلا فقط کسانی میدیدن که اسم من تو لیست دوستان بود. فکر کنم چت داره تغییراتی میکنه و الان یه چیزایی ناپایداره.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - gogooli - 24 خرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۴۷ ب.ظ
case study بیشتر از یک مقاله می خواهم باید چیکارکنم؟
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - fo-eng - 24 خرداد ۱۳۹۵ ۰۱:۲۲ ب.ظ
?تکنیک مکث سه ثانیه ( استراتژی صبر)
✅مثلا تشنه اید و لیوان آبی هم در دست دارید، قبل از آنکه آب را بنوشید سه ثانیه مکث کنید.
یا کسی از شما سؤالی میپرسد، سریعا جواب ندهید، سه ثانیه مکث کرده، سپس جواب دهید.
خیلی خیلی گرسنه اید، قبل از به دهان گذاشتن هر لقمه غذا، سه ثانیه مکث کنید.
یا در ماشین نشسته اید و خیلی هم عجله دارید، قبل از روشن کردن ماشین، بر روی صندلی ماشین به آرامی، سه ثانیه مکث کنید بعد ماشینتان را روشن کنید.
این مکث های سه ثانیه باعث افزایش قدرت و صبر شما شده و در نتیجه باعث ماندگاری و افزون شدن انرژی مثبت شما میشود.
در این کار ممارست بخرج دهید تا اینکه ملکه ذهن شما شده و در حافظه تان ثبت گردد.
مهم ترین فایده مکث سه ثانیه جلوگیری از بروز خشم و عصبانیت می باشد و به شما ترمزی میدهد که خودتان را کنترل کنید.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - sara9009 - 24 خرداد ۱۳۹۵ ۰۲:۳۰ ب.ظ
در این زمانه بی هیاهوی لال پرست
خوشا به حال کلاغان قیل و قال پرست
چگونه شرح دهم، لحظه لحظه خود را
برای این همه ناباور خیال پرست
به شب نشینی خرچنگ های مردابی
چگونه رقص کند ماهی زلال پرست
رسیده ها چه غریب و نچیده می افتند
به پای هرزه علف های باغ کال پرست
رسیده ام به کمالی که جز اناالحق نیست
کمال دار را برای من کمال پرست
هنوزم زنده ام و زنده بودنم خاریست
به تنگ چشمی نامردم زوال پرست
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - neda.n91 - 24 خرداد ۱۳۹۵ ۰۲:۳۲ ب.ظ
(۲۴ خرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۳۹ ق.ظ)Masoud05 نوشته شده توسط: (24 خرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۳۵ ق.ظ)Masoud05 نوشته شده توسط: سلام. دوستان، جناب دکتر تنهایی داره روی سیستم چت مانشت کار میکنه. حالا نمیدونم چرا با اسم من به یکسری از کاربرا (شاید هم همه) یک پیام سلام اومده.
راستش من برای هیچ کس پیامی نفرستادم و همگی تست های دکتر هستن!! پس لزومی نداره تو چت به این پیام جواب بدید.
ممنون.
در واقع الان ازتون میخوام دیگه اصلا جواب ندید خیلی داره زیاد میشه
(۲۴ خرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۳۸ ق.ظ)explorer نوشته شده توسط: (24 خرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۳۵ ق.ظ)Masoud05 نوشته شده توسط: سلام. دوستان، جناب دکتر تنهایی داره روی سیستم چت مانشت کار میکنه. حالا نمیدونم چرا با اسم من به یکسری از کاربرا (شاید هم همه) یک پیام سلام اومده.
فک میکنم اون status هستش
نمیدونم. الان اخه یهو ۵-۶ نفر بهم پیام دادن
خب استاتوس من چرا بقیه باید ببینن!! قبلا فقط کسانی میدیدن که اسم من تو لیست دوستان بود. فکر کنم چت داره تغییراتی میکنه و الان یه چیزایی ناپایداره.
"سلام" استاتوستونه، عوضش کنین به خداحافظ خیال راحت
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - samane .gh - 24 خرداد ۱۳۹۵ ۰۳:۲۹ ب.ظ
یکی از ترسناکترین قصه های دوران بچگیم راجع به یک مردی بود که نصفه شب رفته بود حموم وحین کیسه کشیدن متوجه میشد که پاهای دلاک گرد هست.یعنی بر طبق استانداردهای جن شناسی معلوم میشد اقا دلاکه از طایفه اجنه تشریف دارن.مرد بیچاره فریاد زنان فرار میکرد وخودش رو تو بغل جامه دار حموم مینداخت.با هول و ولا جریان رو برای جامه دار تعریف میکرد وقسم میخورد که راست میگه.جامه دار بهش اب قند میداد وشونه هاش رو میمالید ودلداریش میداد.مرد کم کم حالش جا میومد ودوباره قسم میخورد که خیالاتی نشده وبا التماس از جامه دار میخواست که باور کنه پاهای دلاک گرد هست.جامه دار هم بهش اطمینان میداد که حرفش رو باور میکنه.باخونسردی پاشو بالا میاورد ومیگفت :معلومه باور میکنم .....یعنی پاهاش مثل پاهای من بود دیگه؟
مرد بیچاره با دیدن پاهای گرد جامه دار دوباره غش میکرد وبعدش که به حال میومد در میرفت تا خودش رو به صندوقدار حموم برسونه واین قصه همینطور تکرار میشد تا مرده میفهمید همه مردم شهر پاهاشون گرده.اونچه بار تریلر این قصه رو زیاد میکرد وجود اونهمه جن تو شهر نبود.بلکه حس وحشتناک بی اعتمادی بود که ادم در همذات پنداری با قهرمان داستان بهش دست میداد.فکر کن یکی رو پیدا کردی که براش از وحشتهات درد ودل کنی ،اخرش معلوم بشه طرف خودش جن هست.
حالا حکایت من حکایت همون مرده شده.ادم میشینه برای رفیقش دردل میکنه که ای بابا.مردم همه سیمهاشون قاطی شده.هر کسی رو میبینی ادعا داره عموش تو ناسا مهندسه.من نمیدونم ناسا چند میلیون مهندس داره.ولی هفتاد میلیون ایرانی عموشون تو ناسا استخدام هست.
-حالا دلت از کی پره ؟کی همچین حرفی زده؟
-فلانی.
- نه بابا.اونکه چاخان میکنه.اگه عموش تو ناسا بود داییم تا حالابهم گفته بود.اخه میدونی دایی من مسئول استخدام هست توناسا....
ناموسا اگه شما هم عمو یا داییتون تو ناسا هست همین حالا بگید.نذارید من اول بهتون تکیه کنم وهق هق کنم ،بعد پای گردتون رو بیارید بالا.
به گمانم
جیک جیک اول صبح گنجشک ها
روی سیم تلفن
دوستت دارم هایی ست
که شب قبل، از خطوط گذشته
و پشت بوق های اشغال
مانده اند....
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 24 خرداد ۱۳۹۵ ۰۳:۵۲ ب.ظ
(۲۴ خرداد ۱۳۹۵ ۰۳:۲۹ ب.ظ)samane .gh نوشته شده توسط: یکی از ترسناکترین قصه های دوران بچگیم راجع به یک مردی بود که نصفه شب رفته بود حموم وحین کیسه کشیدن متوجه میشد که پاهای دلاک گرد هست.یعنی بر طبق استانداردهای جن شناسی معلوم میشد اقا دلاکه از طایفه اجنه تشریف دارن.مرد بیچاره فریاد زنان فرار میکرد وخودش رو تو بغل جامه دار حموم مینداخت.با هول و ولا جریان رو برای جامه دار تعریف میکرد وقسم میخورد که راست میگه.جامه دار بهش اب قند میداد وشونه هاش رو میمالید ودلداریش میداد.مرد کم کم حالش جا میومد ودوباره قسم میخورد که خیالاتی نشده وبا التماس از جامه دار میخواست که باور کنه پاهای دلاک گرد هست.جامه دار هم بهش اطمینان میداد که حرفش رو باور میکنه.باخونسردی پاشو بالا میاورد ومیگفت :معلومه باور میکنم .....یعنی پاهاش مثل پاهای من بود دیگه؟
مرد بیچاره با دیدن پاهای گرد جامه دار دوباره غش میکرد وبعدش که به حال میومد در میرفت تا خودش رو به صندوقدار حموم برسونه واین قصه همینطور تکرار میشد تا مرده میفهمید همه مردم شهر پاهاشون گرده.اونچه بار تریلر این قصه رو زیاد میکرد وجود اونهمه جن تو شهر نبود.بلکه حس وحشتناک بی اعتمادی بود که ادم در همذات پنداری با قهرمان داستان بهش دست میداد.فکر کن یکی رو پیدا کردی که براش از وحشتهات درد ودل کنی ،اخرش معلوم بشه طرف خودش جن هست.
حالا حکایت من حکایت همون مرده شده.ادم میشینه برای رفیقش دردل میکنه که ای بابا.مردم همه سیمهاشون قاطی شده.هر کسی رو میبینی ادعا داره عموش تو ناسا مهندسه.من نمیدونم ناسا چند میلیون مهندس داره.ولی هفتاد میلیون ایرانی عموشون تو ناسا استخدام هست.
-حالا دلت از کی پره ؟کی همچین حرفی زده؟
-فلانی.
- نه بابا.اونکه چاخان میکنه.اگه عموش تو ناسا بود داییم تا حالابهم گفته بود.اخه میدونی دایی من مسئول استخدام هست توناسا....
ناموسا اگه شما هم عمو یا داییتون تو ناسا هست همین حالا بگید.نذارید من اول بهتون تکیه کنم وهق هق کنم ،بعد پای گردتون رو بیارید بالا.
یکی از ترسناک ترین لحظه ها در انتظار دوستان کنکوریه. دیدن نتایج!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - ezra - 24 خرداد ۱۳۹۵ ۰۴:۵۰ ب.ظ
آقا این عتبات دانشجویی رو کسی تاحالا رفته ؟
یه چند روزیه رفتم تو نخش
تا حالا کربلا نرفتم. یعنی به طور کلی پامو تا حالا از مرز ایران خارج نکردم !
بینم اگه خوبه بنویسیم بریم بینیم چه خبره !
(۲۴ خرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۵۳ ق.ظ)reza.kh نوشته شده توسط: جا داره یه خسته نباشید هم به برزیل عرض کنیم ...
صبحی از رو گوشی زدم پخش زنده , دقیقه هشتاد بود , دیدم یک هیچ عقبه !
ولی نمی دونستم حذف شده !
دو تا نتیجه گرفتم
یکی اینکه چقدر حال میده از رو گوشی فوتبال نگاه کنی !
و یکی اینکه هر تیمی و هرکسی , چه در فوتبال و چه در غیر فوتبال به سبک و سیاق و استعداد خودش پشت کنه و بخواد از استعداد دیگران تقلید کنه به زوال میره !
برزیل دیگه تموم شده است
همه که مثل ایتالیا تموم نشدنی نیستن !
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - فانوووس - ۲۴ خرداد ۱۳۹۵ ۰۵:۰۹ ب.ظ
چقد دوست دارم بعد دیدن نتایج فردا شاد باشم
|