|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Aurora - 15 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۵:۵۹ ب.ظ
...
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - crevice - 15 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۶:۰۱ ب.ظ
هر وقت ب خلقت و عمر کوتاه انسان و موجودیت قبل و بعدش فکر میکنم به پوچی خاصی میرسم.
حس اینکه اخرش یروز همه چی تموم میشه.. همه این دغدغه هایی که دارم انگار هیچی از هیچن!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Aurora - 15 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۶:۰۸ ب.ظ
...
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 15 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۶:۱۵ ب.ظ
(۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۵:۵۴ ب.ظ)Somayeh_Y نوشته شده توسط: اینکه در جامعه ما برخی دختران هستند که به برخی تقیدات مذهبی مثل هموون نماز و روزه و یا حلال و حروم بودن مال تاکید دارند. بیش از وضعیت مالی و موجودی حساب بانکی شما آقایون.
البته فکر کنم هر دو رو را با هم میخوان. هم میخوان طرف دین داشته باشه هم پول. البته برای تابلو نشدن میگن حداقل و اینا اما در عمل حداقل از ۱۱۴ تا سکه شروع میشه!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Behnam - ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۶:۱۶ ب.ظ
(۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۵:۵۴ ب.ظ)Somayeh_Y نوشته شده توسط: آشنایی قدیمی بین خانواده هامون بود. که البته چند سالی بود از هم خبر نداشتیم و سه چهار ماه پیش خیلی اتفاقی سر راه همدیگه سبز شدیم. من و خانواده ام فکر نمیکردم چند سال زمانی باشه که یک آدم رو اینقدر تغییر بده. و متاسفانه خانواده اش هم خیلی چیزا رو نگفتن. به این خیال که اگه یه زن خوب بگیرن برا پسرشون، اصلاح میشه.
من خواهر دوستم چند سال پیش ازدواج کرده بود که دوران نامزدی طلاق گرفت. مامانِ دوستم، مامانِ پسره رو میشناخته و اعتماد صد در صدی و این حرفا، ولی بعداً دیدند که همهش ریا بوده. این ریا تا برگزاری سفرهی امام حسین هم پیش رفته بوده. یعنی مشکل از پسره نبوده و خانوادش چیزی که نشون میدادند نبودند و با توجه به اینکه من از دوستم و خانوادش شناخت دارم، احتمال میدم که وضع اون یکی طرف خیلی خراب بوده.
من شناخت زیادی از دخترها ندارم اما پسرها رو خیلییی خوب میشناسم. بسیار متفاوتتر از چیزی هستیم که بیرون میبینید و این شناخت رو با ۷ سال زندگی توو خوابگاه و معاشرت با آدمهای از همه رنگ دیدم. البته خدا رو شکر من همون اول لیسانس و ارشد با آدمهای خوبی افتادم و الا همون اولش میزدم بیرون. یک آدم ممکنه توو اجتماع خیلی خوب باشه چون ۴ تا لبخند تصنعی که زوری از آدم نمیبره منتهی باطنش یه چیز دیگه باشه. ممکن هم هست توو اجتماع خوب باشه واقعاً، منتهی کسی نباشه که شما بتونید باهاش زیر یه سقف زندگی کنید (همانطور که من دوستان زیادی دارم که توو بیرون و محیط آکادمیک خیلی خوب هستیم برای ۱۰۰۰ سال، اما نمیتونیم ۲ روز زیر یه سقف زندگی کنیم) و خوشبختانه شما تونستید مورد اول رو کشف کنید اما مورد دوم رو به خاطر فرهنگی که داریم درصد زیادی از خانم نمیتونند متوجه بشند، تا وقتی زیر یک سقف نرفتند، که اونم دیر شده.
حتی پدرِ شما (شما منظورم شما نیستید، شمای نوعی) هم با صحبت کردن با طرف نمیتونه خوب بشناسه چون حتی به پسر خودشون که ۳۰ سال زیر یه سقف زندگی کردند هم احاطهی کامل ندارند.
اون روز یکی از دوستام که آدم خوب و بااخلاقی هست ازدواج کرده، منتهی پدر دختر نیومده حتی یک بار از خوابگاه یا استاد یا دوستاش بپرسه که این چطور آدمی هست و صرفاً رفته در مورد خانوادش تحقیق کرده. این بابا ۱۰ سال هست که از خانوادش دور هست و حتی خانوادهش هم نمیتونند که توو این ۱۰ سال چیکارا کردی (همانطور که مال من نمیدونند) بعد مگه به پدرش میخوای دختر بدی که رفتی فقط در مورد اون تحقیق کردی. من افرادی میشناسم که سیگار کشیدن رو از خانوادشون مخفی میکنند و قبل از رفتن به خونه همهی لباسهاشون رو میشورن (نشون میده که حداقل از نظر سیگار و مشروب و این چیزا خانوادهشون سالم هستند)، خب شما بری در مورد ایشون تحقیق کنی میگن که خانوادهی نمازخون و مسجدبرو و فلان و بیسار داره.
باز تحقیق در مورد کسایی که هماتاقی یا همخونه داشتند خیلی راحت و به واقعیت نزدیکتره (به شرط اینکه لابی نکرده باشند). من یه هم اتاقی داشتم همیشه بهش گفتم (آدم رکی هستم) فلانی پسفردا بیاد راجع بهت ازم بپرسن میگم این صفات خوب رو داری، اما این رو هم میگم که "توو خوابگاه که خیلی تنبل و بیعار بود!".
از سری بعدی هر حرکت ضایعی دیدم که میتونه کمک کننده باشه اینجا میام میگم تا هم تنویر افکار عمومی باشه هم بدونید چرا گاهاً با اعصاب خورد میام اینجا.
پینوشت: یه کلیپی از شهرهای اطراف تبریز در اومده که به هیچ وجه دنبالش نگردید. یه آقایی هست که حالا کاری ندارم مداح بوده و اینا، اما قیافهش اونقدر رسمی و اینا هست که شبیه مسئولین رده بالا میزنه (کپی وزیر ارشاد هست)، بعد پرس و جو که کردیم دیدیم خیلی هم آدم معتبر و اینایی بوده توو اون شهر به نسبت کوچیک. یه حرکتی زد که من توو عمرم نه چنین چیزی دیدم نه خواهم دید (از هلوکاست هم بدتر). اون موقع تاااازه فهمیدم نه همین لباس زیباست نشان آدمیت یعنی چی!
پینوشت ۲: من نمیگم پسرا شیرن مثل شمشیرین با بر عکس، بیشتر خواستم تأکید کنم که ممکنه کسی ظاهر و باطن هم داشته باشه، اما صرف نکنه بعضی از اخلاقهای ریز یا درشتشون رو یک عمر تحمل کرد که البته سخت ولی تا حدی شدنی هست به شناخت تا این حد رسید. آستانهی تحمل شخص من اصلاً تا حدی نیست که بتونم کسی که هفتهای یه بار حموم نمیره، دو بار پشت سر هم توو یه ظرف غذا میخوره، پولی که صبح در میاره تا شب بده الواتی و البته برنامهریزی نداره و روز و شبش مدام عوض میشه رو تحمل کنم.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - gogooli - 15 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۶:۲۴ ب.ظ
نخستین گام برای حال خوب
اینست که با داشته هایمان زندگی کنیم
نه با اندوه نداشتن ها ...
تمرین سختی ست
اما بیا شروع کنیم
بهتر می شویم باور کن
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - **sara** - 15 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۶:۳۷ ب.ظ
(۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۵:۵۰ ب.ظ)sara9009 نوشته شده توسط: اینا خیلی باحال بود مخصوصا اون مورد اخر فکم جا به جا شد
اره سارا جووون خط اخر خیلی جالب بوووود
ولی میون بحث های جدی فوتبااالییییی این پارازیت چی بود آخه؟؟؟
انتظارات از یه دختر تحصیلکرده بالاس
اصلا ویوا بارساااااااا
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Aurora - 15 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۶:۴۳ ب.ظ
...
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - sara9009 - 15 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۶:۵۵ ب.ظ
(۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۶:۳۷ ب.ظ)**sara** نوشته شده توسط: اره سارا جووون خط اخر خیلی جالب بوووود
ولی میون بحث های جدی فوتبااالییییی این پارازیت چی بود آخه؟؟؟
انتظارات از یه دختر تحصیلکرده بالاس
اصلا ویوا بارساااااااا
شرمنده اخلاق ورزشیت شدم نتونستم خودمو کنترل کنم
انتظارات رو خوب اومدی
پست من جدا کننده ی پستای ورزشی و مهریه ای بود دقت کن پست من تو مرزه
پ.ن : چه اواتار خوشگلی چه اسم قشنگی داری ادم لذت میبره
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - **sara** - 15 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۷:۰۱ ب.ظ
(۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۶:۴۳ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط: جالبه این حرفای شما رو خوندم.
چند وقت پیش با دوستم که تازه چند ماهه نامزد کرده صحبت می کردم. همینو میگفت. میگفت نمیدونی که مردا چه دنیای عجیب و غریبی دارند چقدر متفاوت از اون چیزی هستند که ما تا حالا فکرشو می کردیم.
خانم مدیر جااااان دلبر اون پستو اقای بهنام گذاشتند
ویرایش کن خانوومییی اشتباه شده نقل قولت
من اصلا اصلا پسرا رو نمیشناسم به جون شما
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - sara9009 - 15 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۷:۰۳ ب.ظ
(۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۷:۰۱ ب.ظ)**sara** نوشته شده توسط: خانم مدیر جااااان دلبر اون پستو اقای بهنام گذاشتند
من اصلا اصلا پسرا رو نمیشناسم به جون شما
سارا نترس پای حرفی که زدی وایسا
تو خجالت نمیکشی چه جوری پسرا رو خیلییی خوب میشناسی ؟! جدای از این حرفا خودتو پسری فرض کردی که متفاوت تر از چیزی هستی که بیرون میبینیم
انتظارات از یه دختر تحصیل کرده بالاس
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - **sara** - 15 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۷:۰۹ ب.ظ
(۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۶:۵۵ ب.ظ)sara9009 نوشته شده توسط: شرمنده اخلاق ورزشیت شدم نتونستم خودمو کنترل کنم
انتظارات رو خوب اومدی
پست من جدا کننده ی پستای ورزشی و مهریه ای بود دقت کن پست من تو مرزه
پ.ن : چه اواتار خوشگلی چه اسم قشنگی داری ادم لذت میبره
عزیییییییزم دشمنت شرمنده باااشههه
سارااا جووون تو هم اون قسمت اخلاق ورزشی رو خوب اومدیییی میدوووونی کههههههه
الان که دارم دقت میکنم اره پستت مرزیه
بلهههههههه آواتار و اسم هر دو بیست بیستن
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Aurora - 15 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۷:۱۰ ب.ظ
...
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - **sara** - 15 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۷:۱۳ ب.ظ
(۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۷:۰۳ ب.ظ)sara9009 نوشته شده توسط: سارا نترس پای حرفی که زدی وایسا
تو خجالت نمیکشی چه جوری پسرا رو خیلییی خوب میشناسی ؟!
انتظارات از یه دختر تحصیل کرده بالاس
اره اگه حرف من بود پاش وایمیستادم
ولی چه کنم متاسفاااانه شناختم ناچیزهههه والا پای حرفای آقا بهنام هم وایمیستادم
به جوووون شمااااا بلهههه خود خود شماااااا
(۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۷:۱۰ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط:
پای حرفات وایستا
خیال خاااااااام منو ببینییییین
تصور یه عذرخواهی بااااشکووووه و مدیرانه رو داشتم
چقد من اینجا دوست و هوادار داشتم : )))))
در پوست خودم نمیگنجم الان : )))))
دیگه دشمن لازم نیستم اقا متفرق شید از صف خارج شید
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 15 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۷:۱۹ ب.ظ
سانس بانوان شد
|