|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 22 آذر ۱۳۹۴ ۱۱:۱۴ ب.ظ
(۲۲ آذر ۱۳۹۴ ۱۰:۲۱ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط: همسایمون قدیما درست میکرد برای ما هم میاورد محشر بود. نمی دونم چطوری
فقط یادمه تو ماهیتابه و نازک هم بود بیشترشبیه یه نون بود تا کیک ولی خوشمزه بود. شمالی هم بودن.
راستی الان یادم اومد یه نصفه کدو داریم. منم دوست دارم درست کنم
دستورشو دارم، سرچ کنی، تو "مامی سایت" هست. خواستم یکی که میدونم خودش درست کرده، مستقیم بپرسم
انشاالله برای شب یلدا درست کن، فکر کنم تو قالب مافین خوب بشه
(۲۲ آذر ۱۳۹۴ ۱۰:۲۱ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط: فقط اینو متوجه نشدم.
آخه "آرکاداش" ترکی استانبولی هستش به معنی"دوست" شما فرض کن من خارجیم
(۲۲ آذر ۱۳۹۴ ۱۰:۲۹ ب.ظ)Parisa-SH نوشته شده توسط: منده باشارمیرام ولی بوردا ماهر اشپز چوخده ,شلغم زاد چوخ جوزل پیشیریللر اولار دییلر دستورین حتما
هه شاید گلنن سورا، اورگدیلر
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - MShariati - 22 آذر ۱۳۹۴ ۱۱:۱۹ ب.ظ
یاشاسین آذریلر ...
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 22 آذر ۱۳۹۴ ۱۱:۵۵ ب.ظ
یه تاپیک درست کنم انجمن صفحه گذاران مانشت که صفحه ای ها از اونجا با هم هماهنگ بشن.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Somayeh_Y - 22 آذر ۱۳۹۴ ۱۱:۵۸ ب.ظ
سلام.
یعنی ربیع بر من مبارک شد هموجور.
۱- چند ساعت پیش شنیدم. مشکل چشم اون بچه حل شد. یک بنده خدایی سند ماشین و مدارکش رو گرو بیمارستان گذاشته بچه ی اون خانم رو عمل کردند. معاینات و مراقبت های بعد از عمل رو هم بیمارستان محترم مرحمت نمود بعد از دریافت همون ۵۰۰ هزارتومن انجام داد.
بقیه پول رو هم قسطی.
۲- هفته پیش یه اتفاقی افتاد که خانواده غم زده من بعد از ۴ سال برق شادی اومد توی چشاشون. اولش سعی کردم قضیه رو جدی نگیرم و خوشحال نشم! از روزهایی یادم می اومد که فکر میکردم همچی درست شده و ذوق مرگ میشدم، ولی دقیقه ۹۰ میفهمیدم زهی خیال باطل!!!
ولی امروز دیگه مطمئن شدم که "ان مع العسر یسرا" برای منو خانواده ام واقعا محقق گشت
و من به شدت خوشحالم، بخاطر سلامتی و خنده های از ته دل عزیزترین آدم زندگیم.
امروز در حین پیاده روی متوجه پرندهایی شدم، که یه دورانی اصلا صداشون نمی شنیدم، یواش یواش صداشون رو شنیدم ولی بنظرم قشنگ نبود. و امروز حس کردم پرنده ها چقدر قشنگ میخونن.
دوست دارم شیرجه بزنم توی زندگی. دوست دارم تمام عقب ماندگی هام در این ۴ سال رو بتونم جبران کنم. دوست دارم قوی تر بشم. تا اگه دوباره دور گردون چرخید و منو انداخت توی موقعیت سخت، اونقدر بهم نریزم که کل زندگی ام فلج بشه.
۳- این یکی در مورد خودمه
چند وقت پیش که من از جرگه مهندسین خروج زدم، تا چند روز بشدت ناراحت بودم و حس میکردم ۴ سال از عمرم رو که کامپیوتر خوندم ریختم توی سطل آشغال. تا اینکه خدا رو شکر با یک تیم قوی آشنا شدم، یه کارایی در حال انجامه. و اگه بتونم به سمت هنر هدایتش کنم که دیگه نور علی نور میشه.نتیجه کارامون چند ماه دیگه قطعی میشه. فعلا اونچه مسلمه اینه که از بلاتکلیفی و حس عذاب وجدان ریختن عمر در سطل زباله نجات یافتم
فعلا
رووووووووووووووووووووووووووووووو (این همون فرمان شیرجه بود )
راستی حلول ماه ربیع الاول بر همه مبارک باشه.
الهی که دل تون همیشه آروم باشه.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 23 آذر ۱۳۹۴ ۱۲:۴۱ ق.ظ
(۲۲ آذر ۱۳۹۴ ۱۱:۵۸ ب.ظ)Somayeh_Y نوشته شده توسط: ولی امروز دیگه مطمئن شدم که "ان مع العسر یسرا" برای منو خانواده ام واقعا محقق گشت
خوشحال شدم، خوبه که خوشحالید : )
و من هم منتظر این وعده ام، سالهاست...
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 23 آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۱۹ ق.ظ
یه کاربری بود، قدیما، به خوراکی هم علاقه فراوانی داشت، نام کاربرش انرژی مثبت بود. ایشالا هرجا هست موفق باشه.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Somayeh_Y - 23 آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۲۸ ق.ظ
(۲۳ آذر ۱۳۹۴ ۱۲:۴۱ ق.ظ)vesta نوشته شده توسط: و من هم منتظر این وعده ام، سالهاست...
اندکی صبر سحر نزدیک است
این واژه "اندک" دو سه سال پیش واسه من حکم یه قرن رو داشت. ولی الان که این دوران گذشته می بینم که واقعا به اندازه یه چشم بهم زدن بوده.
(۲۳ آذر ۱۳۹۴ ۱۲:۴۷ ق.ظ)Aurora نوشته شده توسط: چقدر خوب نوشتید. مبارکتون باشه.
انشاالله برای همه اتفاقای خوب بیافته.
خودم از حرفاتون کلی انرژی گرفتم
ممنون عزیزم.
انشاا...
خوشحالم که بعد این همه که اینجا منفی بافی کردم. ناقل امواج مثبت بوده ام قدری
اگه زودتر می فهمیدم که خوب می نویسم! با اعتماد به نفس بیشتری جلوی استادم در می اومدم
درس جلسه پیش مون این بود که محاوره ای ننویسم. و نثر قوی داشته باشیم.
رفتم پیش استاد میگم خب یکی مثل من که نصف حرفاش ضرب المثل و شعر و کنایه و ....... هست چیکار باید بکنه؟
برگشته میگه: باید درمان بشی
یعنی تا به حال توی عمرم اینطوری قانع نشده بودم
اینو گفتم که اگه چند وقت دیگه پست زدم، ادبیاتم از این رو به اون رو شده بود،شک نکنید. من خود خودمم هستم
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Parisa-SH - 23 آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۳۵ ق.ظ
استخدامی شهرداری-آذر ۹۴
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - admin - 26 آذر ۱۳۹۴ ۰۲:۲۲ ق.ظ
امان از دست هارد SSD که کل اطلاعات مانشت رو بر باد داد.
نمیدونم الان خوشحال باشم که مانشت از یه طریق خیلی عجیبه وجود خارجی داره یا ناراحت باشم از اینکه کلی اطلاعات رو از دست دادیم. در هر حال، ممکنه برخی دوستان مجبور بشن مجدد ثبتنام کنن، پیامهای خصوصی بسیار زیادی از بین رفته. تنها چیزی که دست تقریبا دست نخورده هست و شانس باهاش یار بوده مطالب سایت هست!! بقیه موارد جانبی همه دچار مشکل شدن! لطفا سعی کنید در این مدت مطلبی ارسال نکنید که امکان حذف وجود داره.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - amniat0101 - 26 آذر ۱۳۹۴ ۰۹:۰۹ ق.ظ
. . . . .
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - software94 - 26 آذر ۱۳۹۴ ۰۹:۴۰ ق.ظ
یعنی اکانت کی پاک شده؟
یکی یکی بیاید اینجا حضور بزنید
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - fulgent - 26 آذر ۱۳۹۴ ۱۰:۱۵ ق.ظ
نگران چی هستی..؟
گاهی خدا درها و پنجره ها را قفل میکنه..
زیباست اگر فکر کنی بیرون طوفانه
و
خدا
میخواد از تو محافظت کنه.
پس بخند.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - amniat0101 - 26 آذر ۱۳۹۴ ۱۰:۱۸ ق.ظ
هر چند کسی زیاد منو نمیشناسه :
اما اکانت"بازی تقلید" مال من بود،که کلا پاک شده،
دلیل ساختنشم این بود که این اکانت فعلی رو به خاطر معرفی کتاب حل تمرین شبکه کراس ازم گرفتن(مسدود کردن)،اتهام تبلیغ.
"بازی تقلید" رو دوست دارم،اسم مقاله تورینگ هست،که دنیا رو تکون داد!
تورینگ هم دوست دارم.(فک کنم باید دوباره بازی تقلید رو بسازم)
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 26 آذر ۱۳۹۴ ۱۰:۲۰ ق.ظ
من که میگفتم خدایا درست شه من برم هر چی تو صندوق پیامام هست رو تو ورد یا دفتر بنویسم، همه علم و دانشم اون تو بود
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 26 آذر ۱۳۹۴ ۱۱:۲۸ ق.ظ
یه وقتایی انقدر ذهنم آدم مشغول میشه که شب خوابشو میبینه!
|