|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - **sara** - 18 آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۵۰ ق.ظ
(۱۸ آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۱۸ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: اتفاقا من امروز داشتم فکر می کردم با عقل الانم شاید جای هوش MBA میخوندم.
هنوز هم می تونید. چی مانعتون میشه؟
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - khayyam - 18 آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۵۳ ق.ظ
پسر بودن مزیت نداره خیلی هم دردسر داره یکی از دردسرهاش اینه که بعد از ازدواج بدبخت میشن تا آخر عمر باید کار کنن تا هزینه وسایل آرایش شما دخترها رو تامین کنند ! ولی من اگه دختر بودم ......
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 18 آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۵۸ ق.ظ
(۱۸ آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۴۹ ق.ظ)Menrva نوشته شده توسط: چ جالب بهتون نمیومد!!!!...
ینی رشته های مدیریتی خوبه برای ارشد؟
چه چالش هایی هست؟مثال بزنید
من به یکی از دوستان که میگفت میخواد MBA بخونه پیشنهاد کردم اول یه مدت کار کنه و برخورد نزدیک داشته باشه بعد بره بخونه. به نظرم باید با تجربه و دید کار رفت و MBA خوند. کجا خوندنش هم به نظرم تاثیر داره.
فرض کنید شما یه شرکت خصوصی هستید. کارمندی دارید که خیلی قوی هست اما شغل دولتی پیدا کرده و میخواد بره. چطور نگهش میدارید؟
فرض کنید شما محصولی دارید که از لحاظ فنی قوی هست و ارزشش ۱۰۰ میلیون تومان هست اما مشتریان شما حاضر نیستن بیشتر از ۳۰ میلیون تومان پرداخت کنن. چطور ارزش واقعی محصولتون رو باوشون میشناسونید و راضیشون می کنید که پول بیشتری بدن؟
فرض کنید که شما میخواید یه سیستم پاداش/تنبیه برای سازمان خودتون طراحی کنید. چطور این کار رو انجام میدید؟ یه سیستم طراحی کنید و سعی کنید باگ هاش رو در بیارید. میبینید که اصلا کار ساده ای نیست.
اینا تمام مسایلی هست که من تو شرکت هایی که کار کردم عملا دیدم.
(۱۸ آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۵۰ ق.ظ)**sara** نوشته شده توسط: (18 آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۱۸ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: اتفاقا من امروز داشتم فکر می کردم با عقل الانم شاید جای هوش MBA میخوندم.
هنوز هم می تونید. چی مانعتون میشه؟
الان فعلا فکر های دیگه ای تو سرمه. اما در کل مانع آنچنانی نمیبینم برای ارشد دوم.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 18 آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۵۹ ق.ظ
خدایا نعمت داشتن گوشِ شنوا را عطا فرما(نعمت خوبیه، یکی باشه به حرفات گوش بده، البته گوش بده نه اینکه فقط بشنوه)
* کسی در این مورد چیزی میدونه: boost brain power
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - **sara** - 18 آذر ۱۳۹۴ ۰۲:۰۰ ق.ظ
فعلاً که پسرا ازدواج نمی کنند
والااااا حالا نمی دونم چرا این همه غصه بعد از ازدواج رو می خورند؟؟!!!
اگر دختر بودید کلیییی آرایش می کردید؟ همه حقوق آقای همسر رو هم خرج همون لوازم آرایش می کردید؟
در نهایت خدا پدر مخترع لوازم آرایش رو بیامرزه خیلیییییییی مرسییییییییی
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - shamim_70 - 18 آذر ۱۳۹۴ ۰۲:۰۳ ق.ظ
(۱۸ آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۵۳ ق.ظ)khayyam نوشته شده توسط: پسر بودن مزیت نداره خیلی هم دردسر داره یکی از دردسرهاش اینه که بعد از ازدواج بدبخت میشن تا آخر عمر باید کار کنن تا هزینه وسایل آرایش شما دخترها رو تامین کنند ! ولی من اگه دختر بودم ......
ای ول ب پسرای ما ک دغدغه شون ارایش ما دختراست خخخخخخخ تبارک ا...احسن الخالقین
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - software94 - 18 آذر ۱۳۹۴ ۰۲:۱۱ ق.ظ
(۱۸ آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۵۳ ق.ظ)khayyam نوشته شده توسط: پسر بودن مزیت نداره خیلی هم دردسر داره یکی از دردسرهاش اینه که بعد از ازدواج بدبخت میشن تا آخر عمر باید کار کنن تا هزینه وسایل آرایش شما دخترها رو تامین کنند ! ولی من اگه دختر بودم ......
یبارم قبلا گفتم بهتره بهم احترام بزاریم
شما دوست نداشتی به خانمت بگو ارایش نکنه پولتونم خرج نشه،هرکی دوست داشت،پولشم داشت به خانمش این اجازه رو میده
الانم خدارو شکر همه خانما دستشون تو جیب خودشون هست،من بر عکس همه پسرای دور وبرم چند ساله از بابام پول نمیگیرم،نه که نداشته باشه ولی یاد گرفتم رو پاهای خودم وایسم.
نه پسر بودن مزیت نه دختر بودن.هر کدوم یه خوبی دارن
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - so@ - 18 آذر ۱۳۹۴ ۰۲:۱۳ ق.ظ
(۱۸ آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۴۷ ق.ظ)**sara** نوشته شده توسط: چرا خواننده؟
من اگر پسر بودم اول ایرانگرد میشدم بعدش جهانگرد
خیلی خوش می گذشت از مانشتیا هم دعوت میکردم همسفرم بشن
حالا الان پسرا فکر می کنن چه خبرهههه پسر شدن : )))))
آخه داشتم یه مطلبی میخوندم دیدم خوانندهِ نه سواد داره نه قیافه نه تیپ نه صدا و نه محتوای شعر درست ولی از یه کنسرتش چقدر درامد داشته دیدم میشه به عنوان شغل حسابش کرد
یه موقعی کلاس عکاسی میرفتم ،استاد عکاسیمون یه اقارو اوردن که به عنوان مدل عکس ماها ازش عکس بگیریم همونجا یه نفر بهش پیشنهاد داد بیاد مدل بشه ،چند وقت پیش یه جایی بودم ایشون دیدم ،زندگیش از این رو به اونرو شده بود اینستاشو چک کردم ،دیدم شروع از زمین خاکی که میگن همینه
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - khayyam - 18 آذر ۱۳۹۴ ۰۲:۲۸ ق.ظ
(۱۸ آذر ۱۳۹۴ ۰۲:۱۱ ق.ظ)software94 نوشته شده توسط: (18 آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۵۳ ق.ظ)khayyam نوشته شده توسط: پسر بودن مزیت نداره خیلی هم دردسر داره یکی از دردسرهاش اینه که بعد از ازدواج بدبخت میشن تا آخر عمر باید کار کنن تا هزینه وسایل آرایش شما دخترها رو تامین کنند ! ولی من اگه دختر بودم ......
یبارم قبلا گفتم بهتره بهم احترام بزاریم
شما دوست نداشتی به خانمت بگو ارایش نکنه پولتونم خرج نشه،هرکی دوست داشت،پولشم داشت به خانمش این اجازه رو میده
الانم خدارو شکر همه خانما دستشون تو جیب خودشون هست،من بر عکس همه پسرای دور وبرم چند ساله از بابام پول نمیگیرم،نه که نداشته باشه ولی یاد گرفتم رو پاهای خودم وایسم.
نه پسر بودن مزیت نه دختر بودن.هر کدوم یه خوبی دارن
اشتباه نشه کسی به شما بی احترامی نکرده شما هر پستی رو زود قضاوت نکنید مهم انسانیت هستش نه جنسیت تازه عنوان تایپیک رو توجه بفرمایید هر چی می خوای بگو ......
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - m.teymourpour - 18 آذر ۱۳۹۴ ۰۲:۳۰ ق.ظ
(۱۷ آذر ۱۳۹۴ ۰۹:۴۵ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط: یکی از بچه هامون آنفولانزای نوع A گرفته، باورم نمیشد، فکر کردم داره اذیت میکنه
زنگ زدم دیدم راست میگه
میگم تو چرا خونه ای، میگه گفتن فعلا کسی از جوونا رو نکشته، برو خونه داروهات رو بخور تا یه هفته خوب نشدی بیا بستریت کنیم
یکم اذیتش کردم، گفتم زنگ زدم لحظه های آخر عمرت صدای منو بشنوی و بی نصیب از دنیا نری، ولی نگرانش شدم
انشاالله همه بیمارها روحی، جسمی، قلبی، فکری و ... همه زودتر خوب شن
انشاالله زودتر خوب شن
اهل تهران هستن؟ آخه مسئولین گفته بودن تهران نداریم فعلا، کرمان که متاسفانه وضع خوب نیست
البته از نظر وزیر بهداشت و مسئولین مربوطه همه چیز عادیه
(۱۸ آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۴۹ ق.ظ)Menrva نوشته شده توسط: ینی رشته های مدیریتی خوبه برای ارشد؟
چه چالش هایی هست؟مثال بزنید
اگه وقت داشتید، اینو نگاه کنید بعد ببینید مطالبی که میگن واسه تون جذاب هست یا نه
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
(۱۸ آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۴۰ ق.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط: من اگر پسر بودم حتما خواننده میشدم :دی بعد برای کنسرتام به مانشتیا تخفیف میدادم
استغفرالله
اون موقع من وزیر ارشاد میشدم و کنسرتتونو لغو میکردم خودتونم زندانی میکردم
خلاصه گفتم که حواستونو جمع کنید
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 18 آذر ۱۳۹۴ ۰۲:۴۱ ق.ظ
(۱۸ آذر ۱۳۹۴ ۰۲:۳۰ ق.ظ)m.teymourpour نوشته شده توسط: انشاالله زودتر خوب شن
اهل تهران هستن؟
متشکر
نه اینجا شاغل هستن، ولی رفته بودن خونشون(کرمانشاه)
ورامین هم از اخبار شنیدم، مبتلا داشته
البته گفتن انتقالش کند هست، و از طریف تنفس کمتر سرایت میکنه، بیشتر از طریق تماس دست هست. ایشونم گویا رفته بودن دیدن زائرین که مبتلا شدن. افرادی که بدنشون ضعیف هست باید بیشتر مراقب باشن و سرماخوردید برید دکتر، سرخود خود درمانی نکنید و شلغمهایی به شکل موجودات فضایی نخورید
* بچه ها کسی از مدیر x86 خبر نداره؟ بالاخره داماد شدن یا نه، اثرات بیخوابیه
* خانمهاااااااااااااای عزیز، بعضی آقایون کاربر شوخی میکنن، بابا زود جبهه نگیرید، استغفرالله
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - cisco_man - 18 آذر ۱۳۹۴ ۰۲:۴۶ ق.ظ
آنان که در تکلیف تنهایی مانده اند
با هیاهوی سایه ها به وجد می آیند
-----------
امشب واقعا احساس ضعف کردم و از خودم بدم اومد.چون یکی از نوشته های خودم شد مصداق خودم.
خیلی خیلی ضعیف شدم.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - m.teymourpour - 18 آذر ۱۳۹۴ ۰۲:۵۲ ق.ظ
(۱۸ آذر ۱۳۹۴ ۰۲:۴۱ ق.ظ)vesta نوشته شده توسط: سرخود خود درمانی نکنید و شلغمهایی به شکل موجودات فضایی نخورید
نمیدونم چشم کی دنبال شلغما بود به جا اینکه خوب بشم بدتر شدم
من چقد هنرمند بودم و خودم نمیدونستم. میتونم از شلغم موجود فضایی،جوجه تیغی، جین سینگ و انواع چیزای دیگه درست کنم
حیف که بلد نیستم چوسان قدیم کجاست وگرنه میرفتم اونجا پادشاه میشدم نیمه گمشده رو هم پیدا میکردم. نیمه گمشده ملکه
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 18 آذر ۱۳۹۴ ۰۲:۵۸ ق.ظ
(۱۸ آذر ۱۳۹۴ ۰۲:۵۲ ق.ظ)m.teymourpour نوشته شده توسط: به جا اینکه خوب بشم بدتر شدم
فکر کنم از همین آنفولانزاها گرفتید
میدونم باورش سخته ولی اتفاقیه که افتاده، زودتر حلالیت بگیرید و وصیتهاتون رو بکنید. من به نوبه خودم حلال میکنم پول شیرینی دانشگاه و آموزشهایی رو که دادم. باشد که سبک بار به سمت حق بشتابید. آمین
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - m.teymourpour - 18 آذر ۱۳۹۴ ۰۳:۰۵ ق.ظ
(۱۸ آذر ۱۳۹۴ ۰۲:۵۸ ق.ظ)vesta نوشته شده توسط: (18 آذر ۱۳۹۴ ۰۲:۵۲ ق.ظ)m.teymourpour نوشته شده توسط: به جا اینکه خوب بشم بدتر شدم
فکر کنم از همین آنفولانزاها گرفتید
میدونم باورش سخته ولی اتفاقیه که افتاده، زودتر حلالیت بگیرید و وصیتهاتون رو بکنید. من به نوبه خودم حلال میکنم پول شیرینی دانشگاه و آموزشهایی رو که دادم. باشد که سبک بار به سمت حق بشتابید. آمین
پس نیمه گمشده چی؟ اون طفلک سال ها منتظر بوده تا من پیدا بشم و سوار بر اسب سفید برم دنبالش و اونو به آرزوهاش برسونم
من به درک، فکر دختر مردم باشید
بعدشم از کجا معلوم که شما راست میگید و واقعا بخشیدید، اگه من رفتم اون دنیا و دستم از این دنیا کوتاه شد. بعد یه دفعه به خاطر دو قرون بدهکاری به شما یقه مو گرفتن، چکار کنم
|