|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - samane .gh - 27 شهریور ۱۳۹۴ ۱۱:۵۷ ق.ظ
(۲۷ شهریور ۱۳۹۴ ۱۱:۲۸ ق.ظ)Riemann نوشته شده توسط: (27 شهریور ۱۳۹۴ ۱۱:۰۵ ق.ظ)samane .gh نوشته شده توسط: تعهد یکی از پایه های عشق هست که اگه تعهد نباشه اصلا عشقی در کار نیست
بله درسته ، تعهد دو از طرف دونفر نه اینکه یکی کل زندگیشو به پای دیگری ببازه و اون یکی هم عین خیالش نباشه، این مدل عشق نیست، حماقته. اون طرف هم معشوق نیست و نامرد هست اسمش.
اصلا همین خاصیت که عشق رو جذاب میکنه .دوست داشتن بدون توجه به نتیجه و اصلا شاید رسیدنی هم در کار نباشه ولی دوست داشتن هست و ادامه خواهد داشت . به نظر من آدم همیشه نمیتونه منطقی باشه مخصوصا در مورد عشق
(۲۷ شهریور ۱۳۹۴ ۱۱:۵۴ ق.ظ)soheila-zd نوشته شده توسط: (27 شهریور ۱۳۹۴ ۱۱:۰۵ ق.ظ)samane .gh نوشته شده توسط: (27 شهریور ۱۳۹۴ ۱۲:۰۱ ق.ظ)soheila-zd نوشته شده توسط: [quote='samane .gh' pid='384495' dateline='1442512419']
بعضی اوقات فکر میکنم آدم که خیلی راحت عاشق میشه و گاهی اوقات برای عشقش دست به هرکاری میزنه و یا مثل این خانم ۳۰ سال منتظر معشوقش میمونه پس چرا عاشق خدا شدن اینقدر سخته؟؟
و چرا آدم های عاشق خدا کمند؟؟
چرا؟؟
اولا : آدم معمولا به همین راحتی عاشق نمیشه .من واقعا نمیدونم تعریف شما از عشق چی هست که میگید آدم میتونه خیلی راحت عاشق بشه
ثانیا : شما از کجا میدونید که این خانم عاشق خدا نبوده ؟
اولا اینکه مطمئنم تا حالا شنیدید عشق در یک نگاه و.... که ممکنه آدم ها به راحتی با یه نگاه کردن به هم عاشق بشند(که من اعتقاد چندانی بهش ندارم)
حالا از خیلی راحت بگزیم بالاخره عاشق بشه برای عشقش هرکاری میکنه من درواقع اینو میخواستم بگم.
دوما به نظرم کسی که واقعا عاشق خدا بوده ۳۰ سال از وقت باارزششو تو اون میدون هدر نمیداده.پس نمیتونسته عاشق خدا باشه.
دوست داشتنی که بدون شناخت باشه اصلا عشق نیست .عشق در یک نگاه هم قبول ندارم چون اصلا عشق نیست
آیا شما خودتون از همه وقتتون به بهترین شکل استفاده میکنید و در طول روز وقت تلف شده ندارید ؟ تفریحات لذتبخش ندارید که از نظر دیگران وقت تلف کردن باشه ؟؟
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - MajidManesht2012 - 27 شهریور ۱۳۹۴ ۱۲:۴۴ ب.ظ
حرف و حدیث زیاده --- از کجا معلوم که پسره نامردی کرده...؟
۶۰ سال پیش یا بیشتر ، طی یکسری تماس تلفنی ، قراری بین شان گذاشته می شود و برای اینکه پسر بتواند زودتر در میان سیل همهمه ی مردم به دختر برسد از او می خواهد که قرمز بپوشد. اما هیچ گاه نمی آید، هرگز همدیگر را نمی بینند. من شنیده ام که در بین راه ،پسر تصادف می کند و می میرد، نمی دانم شاید هم زنده باشد، شاید بر سر قرار ابداً نیامده باشد و شاید هم آمده باشد و دختر را نپسندیده باشد. هیچ کس نمی داند که چه شد. با اینکه او را دیوانه می خواندند، نمی توان قضاوت کرد، پیرزن اکنون درگذشته است. اما علاقه به کسی نادیده که معلوم نیست عاشق بوده یا آزار داشته ، باوفا یا بی وفا بوده، زنده است یا مرده ، هر روز این بانو را بر سر قرار می کشانده است. اما در هر حالتی هم که باشد باز اتفاق دردناکی است .
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
نمونه ای از عاشق متعهد و انسان کامل به این خانم (یاقوت) میگن...
چرا که:
با فرض اینکه پسره هم بهش بدی کرده باشه این خانم تو مصاحبش حتی یک کلمه از پسره و بدی هایی که بهش کرد نگفت (چه درسی بهتر از این-منطقی که در ورای این نهفته است رو لااقل من یکی که اگه ۲۰۰۰ سال هم زندگی کنم بدست نخواهم آورد) الان تو این دور و زمونه ما تحمل هیچیو نداریم تا یه چیز میشه میریم غیبت میکنیم و آبروی طرف مقابلو پیش این و اون میبریم
و با فرض اینکه پسره تصادف کرده بود و از دنیا رفته بود این خانم تا آخر عمرش عاشق بود و پایبند
شما اگر به مصاحبش دفت کنید و بیانش و احساسش می فهمید که آدمایی مثل یاقوت هستند که یک عمر (لحظه به لحظه) مفید زندگی کردن و با احساس و همچنین با منطق
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - A V A - 27 شهریور ۱۳۹۴ ۰۱:۳۱ ب.ظ
نمیدونم چه اصراری هست عشق خدا و عشق زمینی رو مقایسه میکنید
جوری میگید انگار گناه کبیره س کسیو دوس داشتن و فقط باید عشق اساطیریمون مختص خدا باشه
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - pezhman.m-AI - 27 شهریور ۱۳۹۴ ۰۱:۳۹ ب.ظ
تا که پرسیدم ز منطق عشق چیست؟ / در جوابم اینچنین گفت و گریست
لیلی و مجنون همه افسانه اند / عشق تفسیری ز زهرا و علیست
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - A V A - 27 شهریور ۱۳۹۴ ۰۲:۵۳ ب.ظ
ازین ببعد بهتره پستامو نقل قول کنم، چون وقتی پستاتونو پاک میکنید انگار ما داریم با خودمون حرف میزنیم
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - A V A - 27 شهریور ۱۳۹۴ ۰۳:۲۸ ب.ظ
(۲۷ شهریور ۱۳۹۴ ۰۳:۲۲ ب.ظ)clint نوشته شده توسط: (27 شهریور ۱۳۹۴ ۰۲:۵۳ ب.ظ)A V A نوشته شده توسط: ازین ببعد بهتره پستامو نقل قول کنم، چون وقتی پستاتونو پاک میکنید انگار ما داریم با خودمون حرف میزنیم
نمیدونم منظورت کیه اگه منم که سیستمم اینه وچندشخصیتیم
نه الان منظورم سهیلا جان بود
ولی کلا این حرکتو زیاد انجام میدن بچه ها،من چون با اپلیکیشن میام، راحتتر بودم که نقل قول نزنم، که زین پس میزنم
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 27 شهریور ۱۳۹۴ ۰۳:۵۵ ب.ظ
اگر به اهداف زندگیم هم اینطوری میزدم، راضی بودم از خودم
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Behnam - ۲۷ شهریور ۱۳۹۴ ۰۵:۵۱ ب.ظ
شما میگید که عشق حقیقی و پایدار با یک نگاه هست. ولی این همه آدم با یه نگاه عاشق هم میشن و آخرش جدایی، مخصوصاً دههی اخیر. البته خب بعضیها هم به سرانجام رسیدند. خب الان چجوریاست، شما دوباره میخواید عشقهای با یک نگاه رو دستهبندی کنید و بگید این آبیه که ناموفق بوده عشق نبوده و اون قرمزه بوده مثلاً؟ اتفاقاً اگه چه اونهایی که ختم به خیر شده چه اونایی که به جدایی انجامیده رو خیلیهاش رو نگاه کنید میبینید که اولش فداکاری و تعهد و این موارد بوده ولی بعد از یه مدتی دیگه دو طرف بریدند از هم. اول جفتشون (یعنی عشقی که ادامه پیدا کرد و اونی که ادامه پیدا نکرد) یه مدلی شروع شده ولی یکی موفق و یکی ناموفق. پس اون نگاه نیست که عشق دائمی میاره، در واقع نگاه اول هم "یکی از راههای عاشق شدن هست" همانطور که شناخت طرف مقابل و تطابق عقاید و رفتار طرف با عقاید و رفتارت خودت هم میتونه رفته رفته آدم رو عاشق کنه و اتفاقاً چون تدریجی و با شناخت بوده، دوام بیشتری هم پیدا میکنه، بر خلاف اون "در یک نگاه" ها که خیلی آتیشی شروع میشن و همانطور هم یهویی خاموش میشن.
برای من و شما که جوان هستیم پذیرش این نکته سخت هست که عشق چیزی جز تعهد و گذشت نیست نه اون حسی که توو یه نگاه ایجاد میشه. اون "یک نگاه" هم فقط یکی از راههاش هست ولی بعد از اون باید توو چارچوب خودش بیفته در غیر این صورت نتیجهش میشی چیزی که الان هست. عشق در یک نگاه باعث ایجاد هورمونهایی (اُکسیتُسین) میشه که باعث میشه شخص ایرادات طرف مقابل رو اصلاً نبینه، در نتیجه فداکاری نمیکنه بلکه مغزش دچار حالت مشابه جنون شده که از نظر شیمیایی دقیقاً مشابه خوردن مشروبات الکلی و یا شکلات با دُز زیاد هست. بعدش که فروکش کرد، تعهد و فداکاریِ دائمی باید به کمک بیاد که بر اساس شناخت ایجاد میشه نه نگاه.
این جملهتون "اون عشقی حقیقی هست که از اول اون شخص رو نشناسی اینجوری که آهسته آهسته عاشقش بشی اون عشق نیست وابستگیه فقط..." هم صد در صد باهاش مخالف هستم. شما تعریف کاملاً شخصیسازی شدهی خودتون از عشق رو ارائه میدید. بالا هم عرض کردم، چه از نظر تأثیری که روی مغز انسان میذاره چه از نظر رفتار (گذشت و فداکاری و ...)، چه عشق با یک نگاه باشه چه عشق حاصل از شناختِ تدریجی، جفتش کاملاً یکی هستند (البته اینکه ماندگاریِ کدوم بیشتر هست رو میتونید سری به دادگاه خانواده بزنید) و نمیدونم مبنای دستهبندی شما چی هست.
_______________________________________________________________
در ضمن تمامی حرفهایی که در مورد این بندهی خدای قرمزپوش زده میشه ساخته و پرداختهی ذهن ملت هست. چند سال پیش روزنامهی شرق بود که فکر کنم مصاحبهای که اون قدیم با این خانم شده بود رو آورده بود و خود اون خانم گفته بود این حرفها شایعه هست و ما اینجا با چند نفر زندگی میکنیم و ...
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - konkoor - 27 شهریور ۱۳۹۴ ۰۷:۵۸ ب.ظ
سلام خوبین همگی؟
چه خبرا؟منو یادتون میاد؟
چرا نیاد اسممو نگا
چه خبر چیکار میکنید؟چیشده بحث عشقو شروع کردین؟
بچه ها تلگرام اینا گروه کامپیوتر ندارین من یه گروه باز کردم برا کامپیوتر پاسخ به مشکلات کامپیوتری اگه آفاق جون اجازه بدن میذارم لینکو
حس تنایی میکنمااااااااااااا کامپیوتری ها بیاین
دوستتون دارم
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Behnam - ۲۷ شهریور ۱۳۹۴ ۰۹:۳۰ ب.ظ
Riemann کامنتت که گفتی بودی "شکلات با دز زیاد بخوریم" رو پاک کردی؟ به هر حال جوابش این بود که "کارِ تو با آدامس هم راه میفته "
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - hamkelasi - 27 شهریور ۱۳۹۴ ۱۰:۱۸ ب.ظ
سلام ببخشید این جا پست میذارم ولی من تو مانشت گشتم بخشی مربوط به دانشجویان کامپیوتر (ترجیحا نرم افزار) علوم تحقیقات پیدا نکردم در مورد انتخاب واحد سوال دارم، اگه کسی رو میشناسین که میتونه کمک کنه ممنون میشم معرفی کنید
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - A V A - 27 شهریور ۱۳۹۴ ۱۰:۴۳ ب.ظ
روز شمار...
۱ اکتبر پروازشه...
از الان دلم گرفته...
پ.ن: اونیکی بعد ۵ روز برگشت...!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - A V A - 27 شهریور ۱۳۹۴ ۱۱:۲۴ ب.ظ
(۲۷ شهریور ۱۳۹۴ ۱۱:۲۱ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط: شعر نو میگی؟
اره
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - A V A - 27 شهریور ۱۳۹۴ ۱۱:۳۳ ب.ظ
(۲۷ شهریور ۱۳۹۴ ۱۱:۳۲ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط: همون که گفتی؟
اره متاسفانه
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - konkoor - 28 شهریور ۱۳۹۴ ۱۲:۴۳ ق.ظ
(۲۷ شهریور ۱۳۹۴ ۰۹:۵۰ ب.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط: (27 شهریور ۱۳۹۴ ۰۷:۵۸ ب.ظ)konkoor نوشته شده توسط: سلام خوبین همگی؟
چه خبرا؟منو یادتون میاد؟
چرا نیاد اسممو نگا
چه خبر چیکار میکنید؟چیشده بحث عشقو شروع کردین؟
بچه ها تلگرام اینا گروه کامپیوتر ندارین من یه گروه باز کردم برا کامپیوتر پاسخ به مشکلات کامپیوتری اگه آفاق جون اجازه بدن میذارم لینکو
حس تنایی میکنمااااااااااااا کامپیوتری ها بیاین
دوستتون دارم
سلام عزیزم ،اجازه من برای چیه!!!والا من اصلا از این گروه های تلگرامی که لینکش رو بچه ها میزارن سر در نمیارم حس میکنم کسی که بخواد درس بخونه خودشو وابسته به گوشی واین گروه ها نمیکنه و پیشنهاد میکنم حس تنهاییت رو یه جور جدا از دنیا مجازی پر کن.
اصلا نمیدونم فلسفه این گروه ها چیه و هدف از تشکیل این گروه ها چیه؟؟!!
برای پاسخ به مشکلات کامپیوتری در حالی که با سرچ داخل نت به نتیجه نرسیدی میتونی اینجا پست بزاری که به جای ۲۰۰ نفر چندهزار نفر بخونن و رفع مشکل کنن شاید مشکل شما مشکل کاربر دیگری هم بود.
بازهم صلاح مملکت خویش خسروان دانند
ماهم شما رو دوست داریم لیلا خانوم
سلام گلم
هدفم اینه که یه چیزی یاد بگیریم خب
منظورم از حس تنهایی از این لحاظ بودم که تو رشته خودم تنهام میگفتم بیاین اونجا تنها نباشم
پس من لینکو میذارم هرکس خواس بیاد
خب شاید بعضیا دوس دارن از طریق تلگرام مشکلاتشونو بپرس یا راحتترن
باشه من اگه سوالی داشتم اینجام میگم
اینم لینک
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
ببخشید بچه ها یه سوال انجمن گزینه سرچ نداره؟پیداش نمیکنم
|